به گزارش خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، بلیت سینماها در سال جدید با افزایش ۳۳ درصدی همراه شد و از بلیت ۱۵ هزار تومانی به بلیت ۲۰ هزار تومانی افزایش یافت. این رقم در روزهای مختلف هفته قیمت گذاری متفاوتی دارد. طبق تصمیم سازمان سینمایی قیمت بلیت پردیسهای سینمایی در ایام تعطیل، پنجشنبه و جمعه ۲۰ هزار تومان و در روزهای دیگر هفته ۱۵ هزار تومان نرخ گذاری شده است.
البته طبق روال گذشته بلیت سینماها در روزهای سه شنبه نیم بها (۱۰ هزار تومان) اعلام شده است که این افزایش قیمت در بلیت سینما شاید در مقایسه با تورمهای موجود در بخشهای دیگر اقتصادی و فرهنگی شاید عدد چشمگیری نباشد، اما وقتی در کار به محاسبه اعداد و رقم میرسد نمیتوان توقع اتفاقات مناسبی از این تصمیم داشت.
در حال حاضر که سینمای ایران با کمبود مخاطب مواجه است و آمار و ارقام رسمی نشان میدهد که تنها ۳ درصد مردم در سال مخاطب سینما هستند، افزایش قیمت بلیت سینما میتواند عامل جداکننده مردم عام از سالنهای سینمایی باشد. در شهر تهران هزینه سینما رفتن یک خانواده چهار نفره با هزینههای حمل و نقل چیزی در حدود ۱۵۰ هزار تومان آب میخورد که این هزینه برای قشر متوسط جامعه مبلغ قابل توجهی محسوب می شود.
یکی از پیامدهای حذف سینما از سبد خانوادههای ایرانی کم رونق شدن فیلم دیدنهای دسته جمعی در سالنهای سینما است؛ همان اتفاقی که در سالهای اخیر با آن روبرو هستیم. بیشتر مخاطبان اصطلاحا سینمارو را در چند وقت اخیر افراد تک نفره و دو نفره تشکیل میدهند که سینمای ما را به پاتوقهای دو نفره تبدیل کرده است. قطعا یکی از هدفهای مسئولان فرهنگی، ترغیب خانوادههای ایرانی برای استفاده از کالای فرهنگی است که یکی از در دسترسترین آنها سینما و هنر هفتم است.
استدلال برخی سینماگران و اهالی این هنر درباره گرانی بلیت سینما در سال جاری افزایش هزینه های تولید و همچنین گران شدن مواد مصرفی در سالن های سینمایی است که نسبت به سال های گذشته چندین برابر شده است. برخی از سینماگران اعتقاد دارند بلیت سینما در مقایسه با افزایش هزینه های تولید اصلا تناسبی ندارد و باید بیشتر از این هم افزایش یابد.
فارغ از اینکه سیاست گذاران حوزه فرهنگ در کشور ما چقدر برای محصولات فرهنگی و خانوادگی برنامه ریزی دارند و چه کارهایی در طول سال انجام میدهند تا خانوادهها را با خیالی آسوده به سالنهای سینما بکشانند، اما مهمترین اقدامی که تاثیر مستقیم در افزایش امکان استفاده از کالای فرهنگی را در میان خانوادهها میسر میکند، متناسب کردن فضای اقتصادی سینما با جیب مردم است. بسیاری از کشورهای صاحب تکنولوژی، بودجههای قابل توجهی را برای مهار آسیبهای فرهنگی به جامعه و خانواده در نظر میگیرند و یارانههای مشخصی را هزینه میکنند تا زودتر از درمان برای پیشگیری اقدام کرده باشند.
در سال ۹۸ قیمت بلیت سینما تقریبا حدود ۱۸ هزار تومان به طور خالص محاسبه شده است و با احتساب مالیات بر ارزش افزوده به رقم ۲۰ هزار تومان رسیده است. این موضوع در سالهای گذشته هم که اخذ آن توسط دولت به صورت یک قانون ابلاغ شد، جاری بود و هزینه آن بر روی بلیت سینماها اضافه میشد که این موضوع نشان میدهد نه تنها دولت به طور مستقیم به مردم یارانه فرهنگی نمیدهد بلکه حتی از اندک پولی که در سال از گردش مالی سینما به دست میآید، نمیگذرد.
در این باره غلامرضا موسوی عضو هیات رئیسه شورای عالی تهیه کنندگان در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره ورود دولت به بحث کاهش هزینه های بلیت سینما گفت:من پیشنهاد دادم حذف مالیات بر ارزش افزوده از سوی دولت در بلیت سینما اعمال شود. تمام گردش مالی سینمای ایران در سال، چیزی حدود ۴۰۰ میلیارد تومان است که 9 درصد این عدد شامل مالیات بر ارزش افزوده است و خیلی برای دولت عدد بزرگی نیست و می تواند از آن چشم پوشی کند.
وی بیان کرد: در مورد کتاب هم این اتفاق افتاده است و دولت با اختیاراتی که دارد این مالیات را از این کالای فرهنگی معاف کرده است و وزیر دستور دادند تا برای حوزه کتاب هیچگونه مالیاتی از مردم اخذ نشود.این موضوع شامل حال سینما هم می تواند باشد و برای رفاه حال مردم در شرایط کنونی دولت می تواند با اختیاراتی ورود و این موضوع را به سازمان سینمایی ابلاغ کند.
موسوی با اشاره به اینکه با حذف مالیات بر ارزش افزوده ۲ هزار تومان از قیمت بلیت سینما کم می شود، افزود: درخواست ما به عنوان اهالی سینما این است که دولت از حقش که مبلغ قابل توجهی هم نیست بگذرد و اجازه دهد تا قیمت بلیت سینما در شرایط کنونی کمی کاهش یابد تا با وضع مالی خانواده تناسب بیشتری داشته باشد.
انتهای پیام/
گمان میکنم حتی اگر قیمت بلیت های سینما مجانی هم بشود، باز هم بسیاری از افراد جامعه ما فرصت نکنند به سینما بروند چون ما درحال زندگی در نقطه ای از جهان هستیم که برای اوقات فراغت مردم برنامه ریزی خاصی صورت نگرفته...سبک زندگیها در جامعه ما با معیارهای انسانی و استاندارد های جهانی فاصله زیادی دارد...
ور در پایان مرگ بر آمریکا!!!