امکان ندارد که هم محمد خاتمی راست بگوید و اعلام کند که تقلب نشده است و هم محمدرضا خاتمی راست بگوید و اعلام کند که ۸ میلیون تقلب شده است، بالأخره ادعای یکی از دو برادر دروغ است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در پی دادگاهی شدن محمدرضا خاتمی بهواسطه اظهارنظری مبنی بر اینکه در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸، ۸ میلیون تقلب شده است، اصلاحطلبان با خوشحالی اعلام کردهاند که محمدرضا خاتمی در دادگاه، نزدیک به ۸ میلیون تقلب را اثبات کرده است.
فرض را بر این میگیریم که اظهارات محمدرضا خاتمی، بدون هیچ خدشهای، صحیح بوده است و ۸ میلیون تقلب در سال ۸۸ اثبات شده است، اما سؤالاتی که برای مردم و فعالان سیاسی به وجود آمده است، نیاز به پاسخ دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
۱- چرا اصلاحطلبان به بدنه اصلاحات و همه مردم ایران خیانت کردند و در این ۱۰ سال پرده از تقلب ستاد انتخابات در وزارت کشور، برنداشته بودند؟
۲- چرا در بحبوحه بحران ۸۸ و در زمانی که همه مسؤولین جناح مقابل اعلام کردند که میرحسین موسوی، کروبی و هاشمی و خاتمی درباره تقلب دروغ میگویند، امثال محمدرضا خاتمی وارد معرکه نشدند و با این منطق قوی، چند مظلوم را از زیر بار تهمتها خارج نکردند؟
۳- چرا وقتی امثال مصطفی تاجزاده در زندان حضور داشتند و اعلام کردند که هیچ تقلبی صورت نگرفته است، محمدرضا خاتمی برای خارج کردن این افراد از زندان به دلیل دروغ تقلب، هیچ تلاشی نکرد؟
۴- چرا در حال حاضر که تاجزاده در مناظره با زاکانی از محمدرضا خاتمی حمایت کرد، شهامت نداشت که بگوید من در زندان دروغ گفتهام و معتقد هستم که تقلب شده است؟
۵- چرا محمد خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات تا به حال شهامت نداشته است که بگوید تقلب شده است، حتی در جلسات خصوصی بر خلاف اینکه بگوید تقلب شده است، اعلام کرده است که "در انتخابات ۸۸ تقلبی صورت نگرفته و من نمیگویم که تقلب شده است. "
۶- چرا در ایام پس از انتخابات که همه نهادهای ناظر و مجری آماده رسیدگی به شکایات نامزدها بودند، اسناد مورد نظر محمدرضا خاتمی و اصلاح طلبان که معتقدند تقلب را تایید میکند، به این نهادها و حتی افکار عمومی ارائه نشد و به استدلال "داماد لرستان و فرزند آذربایجان" برای تقلب استناد شد؟
چراهای بسیار دیگری نیز وجود دارد، ولی سؤال اصلی این است که این وسط چه کسی دروغ میگوید؟ محمد خاتمی یا محمدرضا خاتمی؟
برای پاسخ به این سؤال دو فرض وجود دارد:
۱- بالاخره یک از این دو برادر ادعای دروغ مطرح کرده و درغگواست و هیچ احتمالی وجود ندارد که هر دو راست بگویند، با تقلب شده است یا تقلب نشده است و حد وسطی وجود ندارد.
۲- به دلیل اینکه اصلاحطلبان میگویند محمد خاتمی رهبر اصلاحات است، اگر این فرد نسبت به اقدامات اخیر برادرش هیچ واکنشی نشان ندهد، مشخص میشود که وی از این رفتار و از این وضعیت رضایت دارد، لذا بدیهی است که میتوان این استدلال را کرد که محمد خاتمی هم دروغگو است و هم به دنبال فتنههای بعدی و تشویش اذهان عمومی است و از فتنه ۸۸ تا به امروز، به دلیل قدرت طلبی و امید برای برگشت به دایره نظام، به همه حامیان اصلاحات دروغ گفته و از ابتدا معتقد به تقلب بوده است، اما مصالح قدرت طلبیاش مانع از گفتن حقیقت شده است.
بهرحال حالا اصلاح طلبان با یک چالش از سوی دو برادر مواجه هستند. یک طرف محمد خاتمی لیدر آنان است که پس از انتخابات ۸۸ در جلسات خصوصی بارها تاکید کرده است که تقلبی صورت نگرفته و حتی پس از آن خودش در انتخابات نیز شرکت میکند؛ و در طرف دیگر محمدرضا خاتمی که بعد از ۱۰ سال در دادگاه مدعی اثبات تقلب ۸ میلیونی شده است! صرف نظر از نتیجه دادگاه و آنچه محمدرضا خاتمی در دادگاه گفته است، جریان اصلاحات ابتدا باید تکلیف خود را با این دو برادر و ادعای متناقضشان روشن کند.
منبع: مشرق
انتهای پیام/