یکی از عمدهترین مشکلات در آموزش و پرورش فارغ از دردهای مزمن آن بی ثباتی در مدیریت است که حتی میتوان آن را منشا اصلی دیگر خلاها دانست.
به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، سابقه ورودش به سرزمین ایران به قرنها پیش و به زمان مادها برمیگردد، زمانی که بسیاری از تمدنهای فعلی هنوز برپا نشده بودند، اما آموزش در میان ایرانیان و به بیانی دیگر در میان آریاییها جایگاه ویژهای داشت هرچند در آن زمان اغلب افراد خاص و متمول از نعمت آموزش بهرهمند بودند، اما به هر روی وجود این سابقه دیرین ارزشمند است.
آموزش شاید در جامعه ایرانی فراز و فرودهای بسیاری داشته که بسیاری از این تغییر و تحولات هم ناشی از تغییرات ساختاری در فرهنگ، نظام و حکومت بوده است؛ تغییر و تحولات و فراز و فرودهای نظام تعلیم و تربیت در ایران تمامی نداشت و نخواهد داشت، اما این تغییر و تحولات باید به چه قیمتی باشد و آیا نظام تعلیم و تربیت را به توفیق میرساند یا خیر.
بعد از مکتبخانهها اولین مدارس نوین در ایران از دوران محمدشاه قاجار شکل گرفت، زمانی که کشیشی آمریکایی بهنام پرکینز در ارومیه در سال ۱۲۵۴ هجری قمری مدرسهای بنا کرد که علاوه دروس دانشی مهارتهایی نظیر قالیباقی و آهنگری هم به کودکان آموزش میداد البته نباید از تلاش میرزا حسن رشدیه بنیانگذاران مدارس نوین در کشور هم غافل شد اما با توجه به شرایط آن روزگار اقدام وی با شکوه و شکایت های بسیاری مواجه بود.
دارالفنون هم اولین مدرسه ایران به سبک مدارس عالی اروپا بود که به ابتکار میرزا تقی خان امیرکبیر در زمان ناصرالدینشاه قاجار برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران در در ششم دی ماه ۱۲۳۰ شمسی تأسیس شد.
راهاندازی اولین مدرسه دختران در ایران هم به همت بیبی خانم استرآبادی به نام «دوشیزگان» در سال ۱۳۲۴ هجری قمری بود هرچند این اقدام جسورانه مخالفان بسیاری در پی داشت.
انقلاب و تغییر و تحولات وابسته به آن در نظام آموزش و پرورش کشور هم تغییراتی را به وجود آورد که وقوع آن بدیهی بود اما حال که چهار دهه از انقلاب اسلامی ایران میگذرد انتظار میرود تا اصلیترین نهاد تعلیم و تربیت کشور شرایط مطلوبی داشته باشد، هرچند نگاه به عملکرد این نظام نشان میدهد همچنان زخمهای دیرینه بر پیکر آن وجود دارد و اکنون وزارت آموزش و پرورش صرفاً به گذرگاهی شلوغ و سکوی پرتابی برای وزرای این وزارتخانه تبدیل شده است.
وزارتخانه ای که طی ۴۰ سال گذشته ۱۴ وزیر به خود دیده است و حالا هم به طور موقتی با سرپرست ادامه میدهد تا بار دیگر پانزدهمین وزیر را راهی طبقه چهارم ساختمان شهیدرجایی کند؛ محاسبهای سرانگشتی نشان میدهد که عمر تصدی این وزارتخانه به طور میانگین حدود دو سال میشود و با این عمر کوتاه سکانداری نمیتوان انتظار رفع مشکلات بنیادین داشت، اما باید دید دلیل این رفت و آمد متعدد وزرا در وزارتخانهای با حساسیت بالا و جمعیت مخاطب گسترده چیست؟
آنطور که از رفت و آمد وزرا بر میآید نشان میدهد هموراره وعدههای دیرین و مشکلات مزمن آموزش و پرورش همچون مشکلات معیشتی و منزلتی و برخی نارساییها در برنامه درسی و سیاست زدگی موجب تغییر و تحولات در تصدی این وزارتخانه شده، اما سوال اینجاست چرا تاکنون فردی مناسب و شرایطی مساعد برای این وزارتخانه و وزیرش ایجاد نکردهاند تا بتوان دردهای مزمن را حداقل به اقتضای امکانات کشور برطرف کرد؟
قادری فر استاد دانشگاه در پاسخ به چرایی تعدد تعویض وزرا در آموزش و پرورش معتقد است که مرور تغییر وزرا از سال ۱۳۴۳ به بعد نشان میدهد وزرای بهداشت بهداشت همگی فوق تخصص و استاد دانشگاه بودند و تحصیل آنها در بهترین دانشگاههی دنیا بوده است اما در مقابل در آموزش و پرورش تمام وزرا جز مرحوم شکوهی مدرک دکترای تعلیم و تربیت نداشتند و در رشتههای دیگری تحصیل کردند.
به دنبال این موضوع فاطمه سعیدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات هم به خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: دولت در انتخاب وزرای وزارتخانههای مختلف به ویژه آموزش و پرورش باید دقتی بیشتر داشته باشد و در تعیین آنها به عنوان سکاندار یک دستگاه، به مواردی مانند تخصص، تحصیلات دانشگاهی و تجربه دقت کند.
صندلیهای لرزان وزارت در آموزش و پرورش موجب شده است تا نه تنها دردی از دردهای آموزش و پرورش دوا شود بلکه مشکلی دیگر به نام نبود ثبات مدیریتی و عواقب پیرو آن هم در این وزارتخانه وجود داشته باشد که همین عامل باعث میشود نه تنها کار وزرا به نتیجه برسد بلکه نگرانی از تزلزل جایگاه و در نهایت این تغییرات کارهای نیمه تمام بسیاری را روی هم انباشته کند.
موضوعی که چندی پیش مهدی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش هم از آن گلایه کرد و معتقد بود یکی از مشکلات اصلی که آموزش و پرورش با آن مواجه است تعدد رفت و آمد وزراست که موجب میشود برخی برنامههای کاری در این وزارتخانه نیمه تمام بماند.
در ادامه مروری بر سوابق کاری ۱۴ وزیر اخیر آموزش و پرورش داریم که این بررسی نتایج جالبی از تحصیلات، تخصص و مدت زمان فعالیت در پی دارد.
کمی تامل در تاریخچه تغییر وزرا طی چهار دهه اخیر نشان میدهد به جز معدود افرادی از آنها سایر وزرا مدرک تحصیلی مرتبط با آموزش و پرورش نداشتند هرچند این افراد تجربه کاری قابل ملاحظهای در این وزارتخانه را در کارنامه کاری خود ثبت کردند، اما هیچ کدام مدرک تحصیلی این عرصه را نداشتند.
شاید بتوان یکی از علل رفت و آمد متعدد وزرای آموزش و پرورش را هم همین عامل دانست چرا که آموزش و پرورش به دلیل حساسیتهای خاص خود و سر و کار داشتن آن با جامعه گسترده انسانی نیازهای ویژهای دارد و همواره زیر تیغ نقدهای منصفانه، جناحی و حتی گاه نامعقول است بنابراین تخصص و تجربه گرایی توام با هم در این عرصه اهمیتی دوچندان پیدا میکند.
مهدی بهلولی کارشناس حوزه تعیم و تربیت درباره علل تغییر مکرر وزرا در آموزش و پرورش و تاثیر تحصیلات بر این موضوع به خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: اگر وزرای آموزش و پرورش ما مدرک تحصیلی و سابقه کاری مرتبط با آموزش و پرورش داشته باشند و از این نهاد برخاسته باشند بسیار ثمربخش خواهد بود اما در شرایط فعلی بیشتر از اینکه به دنبال وزیری با مدرک مرتبط باشیم باید وزیری داشته باشیم که حق و حقوق آموزش و پرورش را از هیئت دولت و دیگر مراکز قدرت دولت بگیرد یعنی شخصی قدرتمند و توانمند نیاز داریم نه اینکه فردی داشته باشیم تا به پست وزارت به عنوان سکوی پرتاب نگاه کند.
وی ادامه داد: وزیر نباید فردی باشد که اگر هیئت دولت برایش وزنی در نظر نگرفت کنار رود بلکه باید برای احقاق حقوق این وزارتخانه تلاش کند و این موضوع جز اولویت اصلی انتخاب وزیر باید قرار گیرد.
با وجود این شرایط بی شک هیچ کس با تغییرات در آموزش و پرورش مخالف نیست اما مسیر صحیح این تغییر و به ویژه انتخاب مدیر مناسب خلا اساسی است که همواره حس میشود و آموزش و پرورش بیش از هر چیزی از نبود مدیری توانمند و کاربلد در عرصه اداره این وزارتخانه عریض و طویل رنج میبرد، وزراتخانهای که حالا بیم آن میرود با انتصابهای اخیر و نوع مواجههای رسانهای به جای درمان دردهای کهنه اسیر سیاست زدگی بیش از ایام پیشین شود.
انتهای پیام/
چطوری حساب کتاب کردی و دومین شغل سخت دنیا رو با کارمندی مقایسه کردی؟!!!
معلمی عشق است شغل نیست....
دست اندر کاران می خواست مردم به اموزش و پرورش بدبین باشند و بدبین بشوند که شد.حالا دیگه هنگامش رسیده