به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از تبریز،در قدیم این مراسم در اول فصل تابستان و روز یکشنبه برگزار میشد، اما از ۳۵ سال پیش، سال و روز این مراسم به اولین جمعه تیرماه تغییر یافته است. همه ساله درهفته دوم تیر ماه با توجه به شرایط جوی ریش سفیدان و اعضای شورای اسلامی روستا زمان برگزاری مراسم را تعیین نموده و زمان اجرای مراسم را به اهالی روستای که به شهرها نقل مکان نمودهاند خبر میدهند. سپس پیشبینیهای لازم بعمل آمده و یک هفته قبل نان فتیر پخته میشود.
اهلی روستاهای اطراف حضور در مراسم پیرداغی را بر خود واجب شمرده و هر طایفه در محل تعیین شدة خود جای میگیرد. چنانچه برای شرکت در مراسم مهمانانی از مناطق دیگر یا شهرها در پیرداغی حضور یابند میبایست از طایفههای حاضر در مراسم اجازه شرکت و اسکان بگیرند.
شرکت کنندگان ۳ شمع درمحل مخصوص پیر برای قبولی حاجات خود روشن میکنند.
بمنظور افزایش برکت گوسفندان گلهها را سه دور اطراف بنای پیر میگردانند. روستای کیویج دارای ۱۱ گله گوسفند هست که اگر گلههای روستاهای اطراف را نیز به آن اضافه کنند ۱۳ گله گوسفند میشود. با توجه به نظرات اهالی موجود در مراسم و تبادل نظرات ریشسفیدان روستا، پیران دنیا دیده و اعضای شورای اسلامی ده، پرتلاشترین، محافظت کننده گله از گرگ ها، بردن گله به پر علفترین مرتع، خسته نکردن گله، و با توجه به: شجاعت، صداقت، مهارت و تلاش چوپان، نسبت به تعیین چوپان برتر اقدام نموده و جوایزی به وی اهدا میکنند.
بعد از این مراسم، شرکت کنندگان به کنار رفته و محل بزرگی را برای مسابقه اسبسواری چوپانان باز میکنند. مسابقه پرتاب سنگ بوسیله ساپاند (سورپک) انجام میگیرد تا مهارتهای چوپانان در نگهداری گله از حیوانات وحشی و سایر عوامل تهدید سنجیده شود.
بعد از این مراسم یکی از حاضرین دعای توسل را قرائت کرده و عزاداری میکند. آنان که با خود حیوانی را برای قربانی کردن به کوه آوردهاند بعد از اتمام مراسم دعا، قربانی خود را ۳ دور به اطراف بنای پیر گردانده آنها را ذبح واز آن آبگوشت برای اهالی ومهمانان میپزند. سپس به سمت اسکان اولیه خود در دامنه کوه بازمیگردند وروز بعد اقدام به برداشت محصولات خود میکنند.
در خصوص مراسم پیرداغی دو روایت در بین اهالی وجود دارد:
۱-بنابه گفته اهالی، روزی چاپار خبر میآورد که قرار است دشمن به این روستا حمله نماید در نتیجه تمامی اهالی دار و ندار خود را برداشته به پیر داغی پناه میبرند. وقتی نیروهای دشمن روستا را خالی از سکنه میبیند با اسبهای خود به کوه هجوم میبرند در همین حال پیرداغی زیر پاهای آنان به فولاد تبدیل شده وزیر پای اسبان سُر میخورد و بیشترشان جان خود را از دست میدهند که در اثر همین واقعه، دشمن، کوه را طلسم شده فرض نموده و ضمن عقبنشینی از ترس، فرار را بر قرار ترجیح میدهند.
۲ - بنابه گفته بعضی از اهالی، گویا زمانی علویها را دستگیر کرده و به قتل میرساندند. چند نفر که دونفر آنها از خواهر و برادر بودند به پیرداغی پناهنده میشوند و کوه آنان را در دل خود جای میدهد این دو نفر تا آخر عمر در همانجا زندگی میکنند و بعد از مرگ نیز، قلة کوه مدفن آنان میشود. بعدها مزار همین افراد به محل راز و نیاز و رجوع حاجات مردم تبدل میگردد.
انتهای پیام/