به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در دیدار رهبر انقلاب با هیات فلسطینی که روز گذشته انجام شد، رهبری از معامله قرن و اینکه این طرح به سرانجام نخواهد رسید، سخن گفتند و حتی در گامی بالاتر وعده سیدحسن نصرالله برای آزادی قدس و خواندن نماز توسط وی در قدس شریف را صادق توصیف کردند. این توصیف رهبر انقلاب سوای اینکه وعده و سنتی الهی است مبتنیبر دادههای واقعی از غرب آسیا بیان شده که مرور آن نشان میدهد طرح آمریکایی-صهیونیستی معامله قرن یا همان «Deal Century» که امروز با حمایت سران برخی کشورهای عربی از جمله محمد بنسلمان ولیعهد سعودی، محمد بنزاید ولیعهد امارات و عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر درحال پیگیری است چقدر سست، ضعیف و متناقض بوده و در بدو امر با مقاومت چه جمعیت بزرگی از مردم و دولتهای منطقه حتی کشورهای نزدیک به ایالات متحده مواجه شده است.
بیشتربخوانید: دو نگاه متفاوت اعراب به توقیف نفتکش انگلیسی؛ از نگرانی تا قدردانی
معامله قرن چیست؟
هر چند گفته میشود این طرح از زمان حضور دونالد ترامپ در کاخسفید به راه افتاده، اما جزئیات منتشر شده از آن نشان میدهد «معامله قرن» بخشی از ایده «خاورمیانه جدید» یا حداقل بخشی از نسخه بهروز شده آن است. جرد کوشنر، داماد یهودی ترامپ که واسطه اصلی یهودیان با کاخسفید در دولت کنونی است، مسئولیت هماهنگی و اجرای این طرح را برعهده دارد.
تفاوت معامله قرن با طرحهای صلحی که پیش از این حتی از سوی آمریکا برای پایان جنگ در فلسطین اشغالی مطرح شده بود (مادرید ۱۹۹۱ و اسلو ۱۹۹۳)، این است که تاکنون آمریکا و رژیم صهیونیستی بهدنبال تشکیل دو دولت مستقل اسرائیلی و فلسطینی بودند، ولی در طرح جدید صرفا کشوری جعلی بهنام اسرائیل دیده شده و فلسطینیان رسما از حق حاکمیت خود چشمپوشی خواهند کرد.
از اینرو براساس آنچه تاکنون منتشر شده، قرار است قریب به اتفاق جمعیت ساکن در فلسطین اشغالی، کرانه باختری و نوار غزه به خارج مرزهای کنونی اشغالی کوچانده شده و با ارائه زمین و همچنین سرمایهگذاری سران عرب حاشیه خلیجفارس و بخش خصوصی کشورهای مختلف، شرایط فعالیت اقتصادی و زندگی توام با حداقلهایی از رفاه برای مهاجران فراهم شود. از اینرو باید گفت این طرح حداقل دارای دو وجه مهم است، اول وجه سیاسی که مربوط به رایزنیها برای اخذ زمین و سرمایه از کشورهای منطقه است و دوم بخش اقتصادی شامل جذب سرمایه و ایجاد زیرساختهای اقتصادی. در ادامه بخشهایی از این طرح را مرور میکنیم.
کرانه باختری که تاکنون تحت حاکمیت تشکیلات خودگران فلسطین اداره میشد با محوریت شهرکهای صهیونیستنشین به دیگر سرزمینهای اشغالی پیوسته و بخش اعظمی از جمعیت سه میلیونی فلسطینیالاصل ساکن آن، به کشور اردن منتقل خواهند شد. این به این معناست که این جمعیت به حدود سه میلیون نفر جمعیت آوارگان ساکن در اردن، اضافه خواهند شد و به ناگاه جمعیت اردن با نسبت دو به یک بهنفع فلسطینیان تغییر خواهد کرد. اینجا اولین نقطه تعارض و مانع جدی اجرای طرح است، چراکه هم درون دولت اردن و هم از جانب شهروندان اصلی این کشور، مخالفتهای جدی با حضور دائمی این جمعیت بزرگ از فلسطینیان وجود دارد. گفته شده که اردنیها در جنوب پایتخت شهر امان، منطقهای را در اختیار مهاجران قرار خواهند داد تا با ایجاد شهرکهای صنعتی و مسکونی شرایط زندگی برایشان فراهم شود. این طرح که به «امان جدید» معروف است، بنا دارد ظرفیت جمعیتی پایتخت اردن را از حدود ۵/۲ میلیون نفر به ۶ میلیون نفر برساند. علاوهبر این طرح، احیای دریای مرده که در غرب اردن و همجوار فلسطین قرار دارد، بهعنوان طرح دوم توسعه اردن درنظر گرفته شده و گفتهاند که با ایجاد کانالی از خلیجعقبه در شمال دریای سرخ، این ایده اجرایی خواهد شد.
محمد بنسلمان گفته است که بنا دارد مهمترین شهر خاورمیانه را در شمال غربی عربستان و همجوار مرز اردن و مصر بسازد، شهری بهنام نئوم که قرار است در سال ۲۰۳۰ یک میلیون جمعیت داشته باشد و به احتمال فراوان این جمعیت از مهاجران فلسطینی تامین خواهد شد. این شهر قرار است شهری هوشمند و مدرن باشد و همزمان با گسترهای از مناطق گردشگری به جذب توریستهای کشورهای مختلف بپردازد. این منطقه قرار است بهوسیله پلی به جزایر تیران و صنافیر که چندی پیش از مصر به عربستان متصل شده و با این مناطق که احتمالا در آینده فلسطینینشین خواهند بود، مرتبط باشد. حالا، اما تامین هزینه تاسیس این شهر از جمله دغدغههای عربستانسعودی است، چراکه این کشور بعد از پنج سال هنوز از باتلاق یمن بیرون نیامده و هزینههای توسعه توان نظامی این کشور همزمان چندین برابر شده است. اختلافات درونی دربار سعودی نیز مزید بر علت شده و ایجاد این شهر را با چالشی از درون عربستان مواجه کرده است.
همچنان که آمارها نشان میدهد جمعیت دو میلیونی نوار غزه که متراکمترین ساختار جمعیتی جهان را تشکیل میدهد با مشکلاتی از جمله فقر شدید و بیکاری ۵۰ درصدی مواجه است و اگر بنا باشد که طرحی برای منصرفکردن آنها از حق حاکمیتشان اجرا شود باید بتواند رفاه این جمعیت را فراهم کند. ایده آمریکاییها برای حل این مشکل، رایزنی با مصر و تصرفبخشی از صحرای سینا برای سکونت فلسطینیهاست. در این منطقه که شامل چندین طرح صنعتی و تجاری خواهد بود، بنا شده که منطقه آزاد تجاری سینا ایجاد شود و بخشی از مهاجران از غزه را در خود جای دهد. رسانهها گفتهاند پروژههایی از جمله ایجاد مجتمع تولید نوشابه، کارخانه تولید سیلیکات سدیم، مجتمع برش و تولید سنگ، پروژه خردکردن و تولید سنگآهک، کارخانه تولید آجر، شن و ماسه و پروژه کشاورزی ویژه تولید گیاهان دارویی از جمله طرحهای اولیه ایجاد این منطقه صنعتی است. پس از رایزنی اسرائیل و آمریکا با سران مصر، حالا السیسی، رئیسجمهور نظامی مصر بنا دارد با آمریکاییها برای این هدف همکاری کند که تاکنون موفق نبوده است. السیسی پس از واگذاری دو جزیره تیران و صنافیر به عربستانسعودی که با مخالفتهای جدی داخلی مواجه بود، حالا در مقابل سدی بزرگتر از اعتراضات داخلی قرار گرفته و نتوانسته قسمت دیگری از سرزمین مصر را برای اجرای طرح صهیونیستی معامله قرن اختصاص دهد و همین خود مشکل عمده دیگری است که صهیونیستها و آمریکاییها دنبال حل آن هستند.
طرحی که سالها در آمریکا تصویب شده بود، اما امکان اجرای آن وجود نداشت، با مخالفتهای فراوان از سوی دونالد ترامپ اجرا شد و بالاخره سفارت آمریکا از تلآویو به قدس منتقل شد تا مسیر برای به رسمیت شناختن قدس بهعنوان پایتخت سرزمینهای اشغالی تسهیل شود. این اقدام در سال ۲۰۱۸ صورت گرفت و ترامپ گمان میکرد با سدشکنی آمریکا خواهد توانست بسیاری از کشورهای جهان را برای انتقال سفارتخانه و بهرسمیت شناختن قدس بهعنوان پایتخت اسرائیل راضی کند، اما تاکنون در این مسیر ناموفق بوده و به چند کشور معدود مانند هندوراس، اسلواکی، رومانی، چک و دیگر کشورها به خود اجازه درگیری جدی با مسلمانها را نداده و در این مسیر کاخسفید را تنها گذاشتهاند. این اقدام البته از سوی سازمان ملل هم مورد استقبال قرار نگرفت و همچنین بسیاری از کشورهای جهان این اقدام را محکوم کردند.
جولان اشغالی، بخش عمدهای از آب مصرفی صهیونیستها را تامین میکند و از این نظر منطقهای استراتژیک و حیاتی برای این دولت متجاوز است. از اینرو در مارس ۲۰۱۹ ترامپ با امضای فرمانی، حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان را بهعنوان بخشی از سرزمین تحت حاکمیت رژیم اشغالگر قدس بهرسمیت شناخت، اقدامی که حتی سازمان ملل نیز در مقابل آن موضع گرفت. در مقابل، اما باید گفت این اقدام که بخش دیگری از ایجاد کشور صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی است بسیار متزلزل و بدون پشتوانه امنیتی بوده و با تهدیدات زیادی مواجه است. همچنان که مشخص است و رژیم صهیونیستی نیز بارها بهصورت علنی مطرح کرده، از یکی، دو سال پیش و پس از شکست گروههای تروریستی فعال در سوریه، نیروهای مقاومت از جمله حزبالله لبنان توانستند برای اولینبار در مرزهای سوریه با مناطق اشغالی جولان مستقر شوند و جدیترین تهدید را برای اشغالگران این مناطق فراهم آورند. علاوهبر این پاسخ ایران به عملیات رژیم صهیونیستی در T۴، نشان داد که جولان اشغالی در تیررس کامل نیروهای مقاومت بوده و صهیونیستها باید هر آن در انتظار هجوم نیروهای مقاومت برای بازگرداندن مناطق اشغالی به خاک سوریه باشند.
شاید بتوان گفت برهه کنونی اولین مقطع تاریخی از سال ۱۹۴۸ است که تمامی گروههای فلسطینی در مقابل آمریکا و اسرائیل متحد شدهاند و بنا دارند مقابل معامله قرن بایستند. این اتحاد البته با اقدامات اخیر آمریکاییها بیشتر هم شده و امیدهای فلسطینیها حتی تشکیلات خودگران به آمریکا و سازمان ملل را نیز بسیار محدود کرده است.
انحلال آژانس پناهندگان فلسطینی سازمان ملل «UNRWA» که در سال ۱۹۴۹، یعنی یک سال پس از اشغال فلسطین، تاسیس شده بود و مسئولیت خدماتدهی به فلسطینیان و ساکنان اردوگاههای مهاجران را برعهده داشت، اولین اقدام در مسیر محدودکردن فضای بینالمللی برای فلسطینیان بود. گام دوم قطع کمکهای مالی از سوی آمریکا به تشکیلات خودگردان فلسطین بود. دولت ترامپ برای حذف تشکیلات خودگردان، کمکهای خود را در سال ۲۰۱۸ به کمتر از نصف رساند و عملا چالش این تشکیلات برای اداره سرزمینهای شرقی فلسطین را با چالش جدیتری مواجه ساخت. آنها که تا پیش از این کمکهایی حدود ۴۰۰ میلیون دلاری از دولت آمریکا دریافت میکردند در سال ۲۰۱۸ تنها ۲۰۰ میلیون دلار کمک دریافت کردند. همین اتفاق البته باعث شد که حتی این گروه که نزدیکی ویژهای به آمریکا و رژیم صهیونیستی داشت، برای اولینبار همموضع با دیگر گروههای فلسطینی در مقابل طرح آمریکا ورژیم صهیونیستی بایستد. تعطیلی دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین در آمریکا گام سوم بود. در سپتامبر سال گذشته میلادی ترامپ همه حسابهای بانکی این مجموعه را در آمریکا مسدود کرد و عملا حیات آنها را در این کشور و در جوار سازمان ملل با محدودیت جدی مواجه ساخت.
ترکیه که از کشورهای موثر در منطقه است بهدلیل اینکه میخواهد خود را امالقرای جهان اسلام معرفی کند نمیتواند موافق معامله قرن و بهرسمیت شناختن دولت اسرائیلی و حذف دولت فلسطین باشد. این کشور حالا رسما موضع خود را در مخالفت با معامله قرن مطرح کرده است. البته اردوغان، رئیسجمهور این کشور چندیپیش انگیزه دیگری را نیز برای این مخالفت بیان کرد و گفت که معامله قرن را مقدمهای برای تجزیه کشورهای منطقه ازجمله ترکیه میداند و لذا اولا با این طرح مخالفت میکند و ثانیا در مواجهه با تروریستهای ساکن در شمال سوریه با شدت بیشتری برخورد خواهد کرد تا ایده تجزیه سوریه نیز بهطور کلی از بین برود. در زمان نگارش این گزارش نیروهای جدیدی از ترکیه عازم ادلب شدهاند و بعید نیست در روزهای آتی درگیریهای جدیدی در شمال سوریه آغاز شود.
در این میان روسها دیگر مخالفان طرح یادشده هستند. آنها که میدانند هرگونه توسعه قدرت آمریکا در غرب آسیا باعث تضعیف روسیه و عقب راندن نیروهایشان از منطقه خواهد شد از ابتدا و با وجود روابطی که با رژیم صهیونیستی دارند، مدعی حقوق ملت فلسطین شده و با طرح معامله قرن مخالفت کردهاند. «میخائیل بوگدانوف»، معاون وزیر امور خارجه روسیه حتی در دیداری که با گروههای فلسطینی داشته تمایل این کشور را به افزایش قدرت حماس اعلام کرده و گفته است از این گروه و وحدت آن با دیگر فلسطینیان حمایت خواهد کرد.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/