در دوران امامت حضرت باقرعلیه السلام فرقهها و گروههای سیاسی ـ مذهبی منحرفی فعالیت داشتند که ایشان همچون سدّی در برابر نفوذ عقاید باطل آنان، ایستادگی نموده است.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امام محمد باقرعلیه السلام بنابر قول مشهور روز اول ماه رجب سال ۵ علیه السلام ق. در شهر مدینه چشم به جهان گشود. پدر گرامی اش امام زین العابدین علی بن الحسین علیه السلام و مادر عزیزش امّ عبدالله، فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است که امام صادق علیه السلام در وصف وی فرموده است:
بیشتربخوانید: شرح حدیثی از امام باقر (ع) درباره گذرا بودن دنیا + فیلم
« کانت صدّیقة لم تدرک فی آل الحسن امرأة مثلها؛ او، مظهر راستگویی بود که در میان اهل بیت امام حسن علیه السلام زنی مانند او نبود.»
بنابراین، امام باقرعلیه السلام هم از جانب پدر و هم از جانب مادر، «هاشمی و علوی» است؛ یعنی نسب او از دو سو، هم به امام علی علیه السلام و فاطمه زهراسلام الله علیها می رسد و هم به هاشم بن عبد مناف.
زندگی آن بزرگوار، خیلی پرفراز و نشیب بوده است. ایشان گرچه حدود ۳ سالی را در کنار جدّ بزرگوارش حسین بن علی علیهما السلام و ۳۸ سال در جوار پدر گرامی اش گذرانیده و از محبت های آنان بهره گرفته اند، لکن از همان ایّام کودکی در واقعة جانسوز «عاشورای حسینی» حضور داشته و شاهد قتل جدّش و اسیری اهل بیت:بوده و با رنج ها و مصیبت های طاقت فرسای پدر بزرگوار و عمّة عزیزش زینب کبری سلام الله علیها بعد از آن واقعة غمبار، دمساز بوده و بعد از شهادت پدرش در برابر ستم ظالمان بنی امیه و سم پاشی های افراد و گروه های ضدّ اسلامی علیه دین و قرآن ایستادگی نموده و با شیوه های خاصّی توانسته اند غبار از چهرة اسلام تابناک بزدایند.
و بالاخره امام باقرعلیه السلام بعد از گذشت ۵۸ سال از عمر با برکتش در سال ۱۱۴ ق. به وسیلة سمّی که هشام بن عبدالملک اموی به حضرت خورانید، به شهادت رسید و در کنار مرقد مطهّر پدر گرامی اش در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.
حامد زبیراوی
حضرت آیتالله خامنهای در مردادماه سال ۶۶ در یکی از خطبههای نماز جمعه تهران به تشریح ابعاد زندگی حضرت امام محمد باقر علیهالسلام پرداختند.
ایشان با ذکر این نکته که خط اصلی زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام مبارزه با دشمنان خدا و طاغوتها بوده و باید به عنوان زندگی یک انسان دویست و پنجاه ساله تفسیر شود، مبارزه با تحریف معارف و احکام اسلامی و نیز ایجاد تشکیلات بین شیعیان را دو اقدام مهم امام باقر علیهالسلام عنوان کردند.
پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبياء در نزد خود داشت، به من به وديعت سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسيد به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قريش را دعوت كردم كه يكى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود.
پس به من فرمود:
«بنويس اين چيزى است كه يعقوب فرزندانش را بدان وصيت كرد كه اى فرزندانم خداوند دين را براى شما برگزيد، پس نميريد مگر آنكه تسليم رضاى خداوند باشيد. »و وصيت كرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى دهد كه او را به جامه بردى كه هر جمعه در آن نماز مى خواند كفن كند و عمامه اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمين بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى كفن او را باز كند.
سپس به شهود فرمود: بازگرديد خداوند شما را رحمت كند!امام صادق(ع) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در اين وصيت چه بود كه بر آن شاهد طلب كردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخيزند به اين بهانه كه به تو وصيت نكرده ام و مى خواستم بدين وسيله حجت و دليلى براى تو قرار داده باشم. در حقيقت امام (ع) مى خواست به اين وسيله همگان بدانند كه جعفر بن محمد (ع) ، وصى و جانشين و امام بعد از اوست.
پدرم روزى در ايام بيماريش به من گفت: پسرم گروهى از قريشيان ساكن مدينه را بدينجا فراخوان تا آنها را گواه بگيرم. من نيز چنين كردم. پس امام در حضور آنان به من فرمود: اى جعفر هنگامى كه من دنيا را وداع گفتم مرا بشوى و كفن كن و قبرم را چهار انگشت بالاتر از زمين قرار ده و بر آن آب بپاش.
چون گواهان رفتند به پدرم عرض كردم: اگر مرا (در خلوت هم) به اين كارها امر مى كردى، انجام مى دادم. چرا درخواستى تا عده اى را به عنوان شاهد به نزدت بياورم؟ فرمود: پسرم مى خواستم با تو نزاع نكنند. (يعنى در امامت و خلافت از پس من با تو نزاع نكنند و بدانند كه تو وصى منى) .
پدرم در وصيتش نوشته بود كه وى را در سه جامه كفن كنم. يكى رداى جمرهاى او بود كه در روز جمعه با آن نماز مى خواند و دو پيراهن ديگر. پس به وى عرض كردم: چرا اينها را مى نويسى؟ فرمود: مى ترسم مردم با تو از در نزاع وارد شوند و بگويند او را در چهار يا پنج جامه كفن كن اما تو به گفتار آنان راه مرو. عمامه خودم را بر سرم بند و البته عمامه را جزو كفن محسوب مكن بلكه عمامه از چيزهايى است كه بدن را به آن مى پوشانند.
شيخ كلينى در كافى به سند خود نقل كرده است كه امام باقر (ع) وصيت كرد كه هشتصد درهم براى برگزارى مراسم سوگوارى او اختصاص دهند و اين كار را از سنت مى دانست. زيرا پيامبر مى فرمود: براى خاندان جعفر طعامى فراهم آريد، آنان نيز به وصيتش عمل كردند.
(کتاب: سیره معصومان، ج ۵، ص ۴۵، نویسنده: سید محسن امین، ترجمه: على حجتى کرمانى)
امام باقر (ع) پس از عمرى تلاش در میدان بندگى خدا و احیاى دین و ترویج علم و خدمات اجتماعى به جامعه اسلامى، در روز هفتم ماه ذو الحجه سال ۱۱۴ به شهادت رسید.
در سال رحلت و شهادت آن حضرت آراى دیگرى نیز وجود دارد. دسته اى از مورخان سال ۱۱۷ و بعضى سال ۱۱۸ و گروه اندکى سالهاى ۱۱۶ و ۱۱۳ و ۱۱۵ و ۱۱۱ را یاد کرده اند، اما بیشترین منابع تاریخى سال ۱۱۴ را متذکر شده اند.
منابع روایى و تاریخى علت وفات آن حضرت را مسمومیت دانسته اند، مسمومیتى که دسته اى حکومت امویان در آن دخیل بوده است.
از برخى روایات استفاده مى شود که مسمومیت امام باقر (ع) به وسیله زین آغشته به سم، صورت گرفته است، به گونه اى که بدن آن گرامى از شدت تأثیر سم بسرعت متورم گردید و سبب شهادت آن حضرت شد.
در این که چه فرد یا افرادى در این ماجراى خائنانه دست داشته اند، نقلهاى روایى و تاریخى از اشخاص مختلفى نام برده اند. بعضى از منابع، شخص هشام بن عبد الملک را عامل شهادت آن حضرت دانسته اند.
بخشى دیگر، ابراهیم بن ولید را وسیله مسمومیت معرفى کرده اند.
برخى از روایات نیز زید بن حسن را که از دیر زمان کینه هاى عمیق نسبت به امام باقر (ع) داشت، مجرى این توطئه به شمار آورده اند.
به طور مسلم وفات امام باقر (ع) در دوران خلافت هشام بن عبد الملک رخ داده است، زیرا خلافت هشام از سال ۱۰۵ تا سال ۱۲۵ هجرى استمرار داشته، و آخرین سالى که مورخان در وفات امام باقر (ع) نقل کردهاند ۱۱۸ هجرى مى باشد.
با این که نقلها بظاهر مختلف است، اما با اندکى تأمل در منابع روایى و تاریخ، بعید نمى نماید که همه آنها به گونه اى صحیح باشد زیرا عامل شهادت آن حضرت لازم نیست یک نفر باشد بلکه ممکن است افراد متعددى در شهادت امام باقر (ع) دست داشته اند که هر روایت و نقل، به یکى از آنان اشاره کرده است.
با توجه به برخوردهاى خشن و قهر آمیز هشام با امام باقر (ع) و عداوت انکار ناپذیر بنى امیه با خاندان على (ع) شک نیست که او در از میان بردن امام باقر (ع) ـ، اما بشکلى غیر علنى ـ انگیزهاى قوى داشته است.
بدیهى است که هشام براى عملى ساختن توطئه خود، از نیروهاى مورد اطمینان خویش بهره جوید، از این رو ابراهیم بن ولید را که عنصرى اموى و دشمن اهل بیت (ع) است به استخدام مى گیرد و او امکانات لازم را در اختیار فردى که از اعضاى داخلى خاندان على (ع) بشمار مى آید و مى تواند در محیط زندگى امام باقر (ع) بدون مانع راه یابد و کسى مانع او نشود، قرار دهد، تا به وسیله او برنامه خائنانه هشام عملى گردد و امام به شهادت رسد.
امام باقر (ع) این چنین به شهادت رسید و به ملاقات الهى شتافت و در بقیع، کنار مرقد پدر بزرگوارش امام سجاد (ع) و عموى پدرش حسن بن على (ع) مدفون گشت.
آخرین بازمانده خردسال کربلا
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم بهاری سخنران و کارشناس امور دینی، درباره ارتباط امام باقر (ع) با واقعه کربلا گفت: امام باقر (ع) جزو آخرین بازماندههای تاریخ کربلاست. ایشان در سال ۵۷ هجری قمری در مدینه منوره متولد شدند و طبق آنچه مورخان نوشتهاند، سن امام باقر (ع) در واقعه کربلا، بین ۴ تا ۵ سال بود. به همین منظور روایتهای بسیاری از حادثه عاشورا و تاریخ کربلا از سخنان مبارک آن حضرت است.
وی در خصوص نسب آن امام بزرگوار بیان کرد: حضرت محمد باقر (ع) دارای دو نسب حسنی و حسینی است؛ پدر ایشان امام سجاد (ع) نسب حسینی داشتند و مادر بزرگوارشان از نسل امام حسن مجتبی (ع) بودند. در واقع ائمه معصوم (ع) بعد از امام حسین (ع) هر کدام دو نسب حسنی و حسینی را دارا هستند.
حجتالاسلام و المسلمین بهاری در خصوص وصیت امام باقر (ع) در آخرین لحظات عمرشان اظهار داشت: حضرت محمد باقر (ع) به دستور هشام بن عبدالملک مسموم شدند و در آخرین لحظات عمر شریفشان، فرزند خود امام صادق (ع) را صدا زدند و چهار شاهد خواستند تا درباره چگونگی اقامه عزای خود سخن بگویند. اکثر ائمه ما درباره مراسم عزای خود وصیتهای گوناگون دارند.
این سخنران و کارشناس مذهبی در خصوص روشنگری واقعیت حادثه عاشورا و بارزکردن ظلم و تزویر حکومت بنی امیه و نقش امام باقر علیهالسلام اظهار داشت: بعد از واقعه کربلا، بهترین فرصت برای بیان حادثه کربلا در جریان مبارزات بنیامیه و بنی عباس بود که امام باقر (ع) و فرزندشان امام صادق (ع) آن را به تمام جهان نشر دادند.
حجت الاسلام و المسلمین بهاری در پایان تاکید کرد: پس از حادثه کربلا، امام سجاد (ع) مامور به سکوت بودند و باید به عنوان امام در جامعه حاضر می شدند. از این رو آنچه از کربلا روایت شده بیشتر از فرمایشات امام محمد باقر (ع) و امام صادق (ع) است.
چهل حدیث فوق العاده از امام محمدباقر (ع)
به مناسبت شهادت امام محمد باقر (ع) چهل حدیث نورانی از این امام همام تقدیم خوانندگان میشود. همچنانکه امام باقر (ع) فرمودند: إنَّ حَدِیثَنا یُحْیِی القُلُوبَ، به راستی که حدیث ما دلها را زنده میکند.
۱- چه بسا شخص حریص بر امری از امور دنیا، که بدان دست یافته و باعث نافرجامی و بدبختی او گردیده است، و چه بسا کسی که برای امری از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسیده، ولی به وسیله آن سعادتمند گردیده است.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۶۶)
۲- تو را به پنج چیز سفارش میکنم: اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن، اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن، اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو، اگر مدحت کنند شاد مشو، و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۶۷)
۳- سخن نیک را از هر کسی، هر چند به آن عمل نکند، فرا گیرید.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۰)
۴- چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۲)
۵- نهایت کمال، فهم در دین و صبر بر مصیبت، و اندازه گیری در خرج زندگانی است.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۲)
۶- سه چیز از خصلتهای نیک دنیا و آخرت است: از کسی که به تو ستم کرده است گذشت کنی، به کسی که از تو بریده است بپیوندی، و هنگامی که با تو به ندانی رفتار شود، بردباری کنی.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۳)
۷- خداوند دوست ندارد که مردم در خواهش از یکدیگر اصرار ورزند، ولی اصرار در خواهش از خودش را دوست دارد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۳)
۸- دانشمندی که از علمش سود برند، از هفتاد هزار عابد بهتر است.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۳)
۹- هیچ بندهای عالم نیست، مگر اینکه نسبت به بالا دست خود، حسادت نورزد، و زیردست خود را خوار نشمارد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۳)
۱۰- هر که خوش نیت باشد، روزی اش افزایش مییابد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۵)
۱۱- هر کس با خانواده اش خوشرفتار باشد، بر عمرش افزوده میگردد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۵)
۱۲- از سستی و بی قراری بپرهیز، که این دو، کلید هر بدی میباشند، کسی که سستی کند، حقی را ادا نکند، و کسی که بی قرار شود، بر حق صبر نکند.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۵)
۱۳- پیوند با خویشان، عملها را پاکیزه مینماید، اموال را افزایش میدهد، بلا را دور میکند، حسا آخرت را آسان مینماید، و مرگ را به تاخیر میاندازد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۱، ص (۱۱۱)
۱۴- بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند، درباره مردم بگویید.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۶۵، ص (۱۵۲)
۱۵- خداوند بنده مؤمنش را با بلا مورد لطف قرار میدهد، چنانکه سفر کردهای برای خانواده خود هدیه میفرستد، و او را از دنیا پرهیز میدهد، چنانکه طبیب مریض را پرهیز میدهد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۸۰)
۱۶- بر شما باد به پرهیزکاری و کوشش و راستگویی، و پرداخت امانت به کسی که شما را بر آن امین دانسته است، چه آن شخص، نیک باشد یا بد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۹)
۱۷- غیبت آن است که درباره برادرت چیزی را بگویی که خداوند بر او پوشیده و مستور داشته است؛ و بهتان آن است که عیبی را که در برادرت نیست، به او ببندی.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۸)
۱۸- خداوند، دشنام گوی بی آبرو را دشمن دارد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۶)
۱۹- تواضع، راضی بودن به نشستن در جایی است که کمتر از شانش باشد، و اینکه به هر کس رسیدی سلام کنی، و جدال را هر چند حق با تو باشد، ترک کنی.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۶)
۲۰- برترین عبادت، پاکی شکم و پاکدامنی است.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۶)
۲۱- خداوند در روز قیامت در حساب بندگانش، به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است، دقت و باریک بینی میکند.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷، ص (۲۶۷)
۲۲- آن که از شما به دیگری علم بیاموزد، پاداش او (نزد خدای تعالی) به مقدار پاداش دانشجوست، و از او هم بیشتر میباشد.
کافی، ج ۱، ص (۳۵)
۲۳- هر که علم و دانش را جوید برای آنکه به علما فخر فروشی کند، یا با نابخردان بستیزد، و یا مردم را متوجه خود نماید، باید آتش را جای نشستن خود گیرد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ۲، ص (۳۸)
۲۴- خداوند عزوجل کسی را که در میان جمع، بدون ناسزاگویی شوخی کند، دوست دارد.
کافی، ج ۲، ص (۶۶۳)
۲۵- سه خصلت است که دارنده اش نمیمیرد تا عاقبت شوم آن را ببیند: ستمکاری، ازخویشان بریدن، و قسم دروغ که نبرد با خداست.
کافی، ج ۷۵، ص (۱۷۴)
۲۶- به خدا سوگند هیچ بندهای در دعا، پافشاری و اصرار به درگاه خدای عزوجل نکند، جز اینکه حاجتش را بر آورد.
کافی، ج ۲، ص (۴۷۵)
۲۷- خداوند عزوجل از میان بندگان مؤمنش آن بندهای را دوست دارد که بسیار دعا کند، پس بر شما باد دعا در هنگام سحر تا طلوع آفتاب، زیرا آن، ساعتی است که درهای آسمان در آن هنگام باز گردد و روزیها در آن تقسیم گردد و حاجتهای بزرگ بر آورده شود.
کافی، ج ۲، ص (۴۷۸)
۲۸- دعای انسان پشت سر برادر دینی اش، نزدیکترین و سریعترین دعا به اجابت است.
کافی، ج ۲، ص (۵۰۷)
۲۹- هر چشمی روز قیامت گریان است، جز سه چشم: چشمی که در راه خدا شب را بیدار باشد، چشمی که از ترس خدا گریان شود، و چشمی که از محرمات الهی و گناهان بسته شود.
کافی، ج ۲، ص (۸۰)
۳۰- شخص حریص به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر ابریشم به دور خود میتند، راه بیرون شدنش را دورتر و مشکلتر میکند، تا اینکه از غم و اندوه بمیرد.
کافی، ج ۲، ص (۳۱۶)
۳۱- چه بسیار خوب است نیکیها پس از بدیها، و چه بسیار بد است بدیها پس از نیکیها.
کافی، ج ۲، ص (۴۵۸)
۳۲-، چون مؤمن با مؤمنی دست دهد، پاک و بی گناه از یکدیگر جدا میشوند.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۳، ص (۲۰)
۳۳- از دشمنی بپرهیزید، زیرا فکر را مشغول کرده و مایه نفاق میگردد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۲، ص (۳۰۱)
۳۴- هیچ قطرهای نزد خداوند، محبوبتر از قطره اشکی که در تاریکی شب از ترس خدا و برای او ریخته شود، نیست.
کافی، ج ۲، ص (۴۸۲)
۳۵- هر که بر خدا توکل کند، مغلوب نمیشود، و هر که از گناه به خدا پناه برد، شکست نمیخورد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۶۸، ص (۱۵۱)
۳۶- افزایش نعمت از جانب خداوند قطع نمیشود، مگر اینکه شکر از جانب بندگان قطع گردد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۶۸، ص (۵۴)
۳۷- خداوند دنیا را به دوست و دشمن خود میدهد، اما دینش را فقط به دوست خود میبخشد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۲، ص (۲۱۵)
۳۸- مؤمن برادر مؤمن است، او را دشنام نمیدهد، از او دریغ نمیکند، و به او گمان بد نمیبرد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۶)
۳۹- هیچ کس از گناهان سالم نمیماند، مگر اینکه زبانش را نگه دارد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۷۵، ص (۱۷۸)
۴۰- سه چیز پشت انسان را میشکند: مردی که عمل خویش را زیاد شمارد، گناهانش را فراموش کند، و به رای خویش، خوشنود باشد.
بحارالانوار، دار احیاء الترا العربی، ج ۶۹، ص (۳۱۴)
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/