فریبرز باقری روانشناس بالینی، در گفتوگو با خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره اینکه نوجوان امروز با وجود تکثر رسانهها به چه چیز احتیاج دارد که رسانهها میتوانند به بخشی از آن پاسخ دهند، گفت: طیفهای مختلفی از نوجوانان وجود دارند؛ به عنوان مثال، نوجوان تهرانی با شهرستانی و شمال شهر و پایین شهر که به دلیل مشکلات مالی مجبور به سرکار رفتن است، فرق دارد. بعضی به دنبال تفریح و تفنن هستند و بعضی به دنبال انعکاس مشکلات خود در رسانه هستند. اگر از خانوادههای متمول چشم پوشی کنیم، مسأله اکثر جامعه نوجوان ما هویت یابی است.
وی با اشاره به اینکه ما انواع هویت فردی و اجتماعی داریم، افزود: وجه مشترک تمام هویتها این است که فرد متوجه ویژگیهای متمایز کننده اش با اشخاص دیگر بشود. به عنوان مثال، در هویت ملی متوجه شود ایرانی بودنش در چه ویژگی نهفته است. معمولاً زمانی انسان متوجه هویت میشود که امکان مقایسه و بازخورد پیدا کند.
باقری ادامه داد: نوجوانان نیاز دارند که در رسانه مانند آینه بازتابی از دغدغههای خود را ببینند و کار رسانه و فرهنگ این است که نوجوانان را به خودشان نشان دهد. در نتیجه رسانه باید منعکس کننده وضعیت واقعی نوجوانان باشد.
این متخصص روانشناسی بالینی خاطرنشان کرد: متاسفانه خط قرمزها اجازه مطرح شدن بسیاری از موارد را نمیدهد و رسانهها تصویری روتوش شده از وضعیت جامعه نشان میدهند که دور از واقعیت است. به عنوان مثال، بعضی دختران شبیه پسران صحبت میکنند و به طور کلی نوعی تیپ شخصیتی است که در جامعه وجود دارد.
وی در پاسخ به اینکه آیا امکان انعکاس این رفتار در رسانه وجود دارد، گفت: معتقدم با زبان طنز امکان بیان بسیاری از مسائل وجود دارد و در این عرصه آشنایی فرد با جامعه مهم است.
باقری با بیان اینکه نوجوان نیاز به آینهای دارد که بتواند در آن شخصیت فردی و اجتماعی اش را ببیند، با ذکر مثالی گفت: دهه شصتی و هفتادی هر کدام ویژگیهایی دارند که بر مبنای آن امکان ساختن تیپهای شخصیتی مختلف وجود دارد. در این صورت رسانه تبدیل به جایی میشود که نوجوان با آن احساس ارتباط و نزدیکی دارد. وقتی رسانه درد گروه خاصی را بیان میکند که کاملاً بی ربط به دنیای نوجوان است، آن رسانه برایش بیگانه میشود.
این متخصص روانشناسی در پاسخ به این پرسش که چقدر رسانه ما در زمینه کار نوجوان موفق بوده است، عنوان کرد: معتقدم عملکرد رسانه به خصوص در حوزه نوجوان خیلی ضعیف است. ما به ندرت برنامههایی داریم که به صورت غیر مستقیم بدون پند و نصیحت روی آنتن برود. ظاهراً یا جامعه را نمیشناسند یا خط قرمزها اجازه نمیدهد که مسائل مطرح شود. ما در جامعه مشکلات زیادی برای طرح داریم، اما به جای طرح در رسانه ملی، به صورت بیمارگونه در شبکههای اجتماعی مطرح میشود.
وی در خصوص گرایش نوجوان به سمت شبکههای اجتماعی نیز توضیح داد: اینجا بسیاری به صورت سیستماتیک تحریف ایجاد کرده و بزرگنمایی میکنند و بزرگترین مطلبی که انتقال پیدا میکند، این است که رسانه ملی مربوط به نوجوان نیست و فرد با کشور همذات پنداری نمیکند و این طور نوعی جنگ نرم اتفاق میافتد که بزرگترین آسیب را میزند. رسانههای ما باور ندارند که اگر با شهامت در رسانه را باز کنند و هنرمندان متعهد بیایند و برنامه اجرا کنند، این قدر با تصویر روتوش شده روبرو نمیشویم.
باقری با اشاره به اینکه امکان اسطوره پروری بین نوجوانان از راه رسانه ملی وجود دارد، اضافه کرد: میتوانیم تیپهای شخصیتی تراز را با پوشش جذاب و شیک در رسانه ارائه دهیم. اگر رسانه بتواند در جامعه از طریق رسانههای نوین که اتفاقا غربیها خیلی در آن مهارت دارند، جذابیت ایجاد کنند، نوجوانان هم به آن سمت گرایش پیدا میکنند.
وی افزود: متأسفانه رسانهها از دانش مارکتینگ به درستی استفاده نکرده و الگوپروری نمیکنند. چند برنامه تلویزیونی سعی کردند به نخبگان کشور جایزه دهند، اما فلان سلبریتی کافی است یک کار انجام دهد که ارزشی ندارد، اما سریع برجسته میشود.
این روانشناس یادآوری کرد: فاصله مجرم بودن و قهرمان بودن یک نخ خیلی نازک است، اما در مملکت ما شرایط به گونهای شده که مجرمان بزرگ تبدیل به قهرمان شدند. رسانه در حوزه نوجوان ابتدا از مارکتینگ غرب یاد بگیرد که راههای جذابیت آفرینی چیست. رسانه ما در عرصه نوجوان بسیار ناشیانه و بی برنامه عمل میکنند و اصلا اهمیتی به علم نمیدهد و با دانشگاه ارتباطی برقرار نمیکند.
باقری در ادامه در خصوص نقاط مثبت و منفی سریال «محرمانه» گفت: به دلیل اینکه «محرمانه» اولین برنامه در حوزه نوجوان است، صحبت کردن درباره آن بسیار سخت است. این برنامه اولین برنامه در حوزه نوجوان است که سعی کرده با دانشگاه ارتباط برقرار کند و اگر هیچ نداشته باشد، حداقل برای فضای دانشگاهی احترام قائل بود و از این بابت باید صد امتیاز مثبت بگیرد.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه یک اثر هنری زیر قلم نویسنده و فهم بیننده خلق میشود و بیننده هم باید سهمی برای تحلیل مفاهیم در ذهن خود داشته باشد، افزود: اگر قرار است ذهن بیننده یا نوجوان را معطوف به موضوع خاصی کنیم، با تکثر شخصیتها در سریال امکان انتقال مفهوم مورد نظرمان به بیننده کمتر میشود و باید کمتر شلوغ میشد. ما میتوانیم تحرک را از حرکت دوربین، فاصله سکانس ها، موسیقی متن و سرعت داستان به نوجوان منتقل کنیم.
انتهای پیام/