به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، به جرات میتوان گفت شخصیت رئیسعلی دلواری در تاریخ معاصر ایران (از مشروطه تاکنون) شخصیتی کم نظیر و حتی از جهاتی بینظیر است؛ جوانی انقلابی، مبارز و خود ساخته که در محیطی روستایی و کوچک به نام «دلوار»، دنیا را تحت تأثیر قرار داد و آوازه او از مرزهای ایران و منطقه گذشت و بریتانیا و جهان استعمار را به لرزه درآورد.
بیشتر بخوانید: قیام دلیران تنگستان درسی برای دنیا / کدام شهر ایران پایتخت مبارزات ضد استعماری بود؟
رهبر معظم انقلاب نیز در بخشی ازبیانات خود در دیدار اهالی بخش دلوار در خانه شهید رئیسعلی دلواری، فرمودند: «رئیسعلی دلواری قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس است و ملت ایران همانند شهید رئیسعلی دلواری که در مقابل انگلیس ایستادگی کرد، امروز در برابر قدرتهای متجاوز به سرکردگی آمریکا ایستاده است و از دشمنان خود هیچ واهمهای در دل ندارد. بدون تردید با تفضل خداوند بر ملتهای مسلمان، اسلام کاخهای جاهلیت را در تمام دنیا ویران خواهد کرد و مظلوم ان را نجات خواهد داد.»
«دلوار» بندر کوچکی است در پنجاه کیلومتری بوشهر که مرکز یکی از بخشهای ساحلی شهرستان تنگستان است. واژه دلوار به معنای " دلاور " است که گاه " دلبار" هم گفته میشود. شغل مردم دلوار اغلب ماهیگیری است. موقعیت دلوار به گونهای است که کشتیهای بزرگ میتوانند در ساحل آن پهلو بگیرند و به همین لحاظ در مقاطعی از تاریخ ایران نامی از آن ذکر شده است.
رئیسعلی که مبارزات خود را در ۲۳ سالگی در عصر مشروطه و از «دلوار» آغاز کرده بود و به رهبری آیت الله علم الهدی اهرمی در خارج کردن بوشهر از دست استبدادیون نقش ویژهای ایفا کرده و چند ماهی بوشهر توسط علمالهدی و یاران او، چون رئیسعلی اداره شده بود.
در جنگ اول، دولت مرکزی ایران به شدت ضعیف بود و نمیتوانست از بی طرفی خود دفاع کند و حکام منطقهای او در جنوب و بخصوص بوشهر نیز توان حفاظت از منافع ایران در برابر استعمار پیر را نداشتند و بر سر منافع ملت مذاکرات بیهوده انجام میدادند و منتقدان داخلی را نیز با کمک بریتانیا به هندوستان تبعید کرده بودند.
اما در این میان، ایستادگی و مقاومت رئیسعلی جوان دربرابر استعمار انگلیس و شکست دادن کشتیهای جنگی آنها در جنگ دلوار جانی دوباره در قلب وطن دوستان دمید و این دلاور دلواری که از دولت مرکزی ناامید بود، با گرفتن حکم جهاد از عالمان زمان خود همچون علامه بلادی بوشهری، مجاهد برازجانی و آیتالله لاری آتش به اختیار پوزه استعمار پیر را به خاک مالید و آوازه رئیسعلی عالمگیر شد و خوانین وطن دوست و بزرگان منطقه نیز با پیگیریهای رئیسعلی در برابر دشمن متحد شدند و مبارزه را حتی بعد از آن که استعمارگران خارجی و منافقان داخلی به ناجوانمردی رئیسعلی را به شهادت رساندند، دوباره ادامه دادند تا بوشهر و خاک وطن را از اشغال خارج کردند.
در هفتههای گذشته که ناو انگلیسی توسط نیروهای نظامی ایران توقیف شد، خاطره ایستادگی رئیسعلی در اذهان زنده شد و دوباره طعم مقاومت کام مردم را شیرین کرد؛ حالا که با وجود تمام خباثت و عهد شکنی دشمن دوباره برخیها بر طبل مذاکره میکوبند، بازخوانی وجوه مختلف شخصیتی و مبارزاتی شهید رئیسعلی دلواری خالی از لطف نیست.
فتوای اذن جهاد و اطمینان خاطر برای شروع قیام
رئیسعلی مکرراً از مراجع وقت (آیت الله سید عبدالحسین لاری، سید عبدالله مجتهدی بلادی بوشهری و آیت الله شیخ محمد حسین برازجانی) برای جهاد و قیام علیه قوای انگلیس کسب تکلیف میکرد که سرانجام مرحوم شیخ محمد حسین برازجانی (مجاهد برازجانی)، صورتی از حکم جهاد را که مراجع شیعه از نجف اشرف ارسال کرده بودند به ضمیمه حکم خود مبنی بر وجوب جهاد با کفار انگلیسی و جلوگیری از رخنه آنها به بنادر جنوب، لزوم همکاری خوانین این مناطق و بسیج مردم مسلمان برای رفتن به میدان جنگ را صادر میکند؛ به دنبال اعلان جهاد از طرف علما و مجتهدین، رئیسعلی و دیگر مبارزان تنگستانی، دشتی و دشتستان شروع به حمله به قوای انگلیسی مستقر در بوشهر کردند.
من از تسلیم و سازش عار دارم
در پی اشغال بوشهر توسط انگلیسیها، رئیسعلی با درگیریهای پراکنده و شبیخونهای مکرر عرصه را بر انگلیسیها تنگ میکرد؛ انگلیسیها که بزرگترین کانون خطر را رئیسعلی میدانستند سعی در تطمیع و خنثی سازی خطرات احتمالی از جانب وی داشتند. از این رو دو پیک به سوی دلوار روانه و وعده کردند در صورت بیطرفی و خودداری از قیام علیه قوای انگلیس، چهل هزار پوند بپردازند. رئیسعلی با صراحت پاسخ داد که چگونه بی طرفی اختیار کنم در حالی که استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفته است.
شجاعت، صراحت بیان، عزم راسخ
پاسخ قاطع رئیسعلی که نشان از ایمان و عزت نفس وی داشت باعث خشم انگلیس شد و ... نامهای تهدید آمیز به رئیسعلی نگاشته و در آن اعلام کرد: چنانچه بر ضد دولت انگلیس قیام و اقدام نمایید، مبادرت به جنگ مینماییم. در این صورت خانههایتان ویران و نخیلاتتان را قطع خواهیم کرد.
رئیسعلی در پاسخ نوشت: خانه ما کوه است و انهدام و تخریب آنها خارج از حیطه قدرت امپراطوری بریتانیای کبیر است. در صورتی که آن دولت اقدام به جنگ نماید تا آخرین حد امکان مقاومت خواهم کرد.
استقلال قیام
پس از جنگ دلوار به فرماندهی رئیسعلی و شکست قوای انگلیسی، آوازه این مقاومت در سراسر منطقه و کشور پیچید و خبر از مرزهای کشور فراتر رفت. از این رو سیل کمکهای سربازان قبایل و حکام محلی برای حمایت از قیام به منطقه تنگستان ارسال شد؛ در این میان «واسموس» آلمانی نیز به علت درگیر بودن کشورش با متفقین، از قیام تنگستان حمایت میکرد. انگلیسیها حمایت واسموس از مبارزین را دستاویز قرار داده و سعی نمودند این قیام را به تحریکات آلمانیها نسبت دهند؛ از این رو رئیسعلی به عنوان فرمانده با وجود استفاده از اطلاعات و مساعدتهای واسموس، هوشیارانه نمیگذاشت ابتکار عمل به دست او بیافتد.
رئیسعلی درنامهای به مجتهد برازجانی استقلال قیام را اینگونه تشریح میکند. (انگلیسها انتشار میدهند که فلانی حمایت کنسول ژرمن (آلمانی) دارد: به حول و قوه خداوندی از هیچکس اندیشه و باک ندارم)
تاکتیکهای مبارزاتی
علیرغم عدم آموزش کلاسیک نظامی، رئیسعلی از استعداد و نبوغ بالای رزمی برخوردار بود. همین نبوغ ذاتی بود که وی را در صدر قیام مردمی قرار داد و تاریخ شایستگی او را در مقام فرماندهی قیام امضا نمود؛ برخی از خصوصیات و تاکتیکهای رزمی که متضمن پیروزیهای پی در پی رئیسعلی بود عبارتند از: توجه ویژه به اطلاعات (عملیات) و کسب اطلاع از وضعیت قوای دشمن جهت تنظیم موقعیت نیروهای خودی، اجرای عملیاتهای چریکی و شبیخونهای پی در پی به مواضع انگلیسیها، پیش دستی و بدست گرفتن ابتکار عمل در عملیاتها، قدرت پیشبینی بالا برای طراحی عملیات و تأمین ادوات جنگی، رعایت اصول و رفتارهای انسانی و برخورد جوانمردانه با اسرار زخمیها، ویژگیهای از این دست باعث میشود که همواره عملیاتهای جنگی وی توام با پیروزی باشد.
فرماندهی که نه خان بود، نه رئیس و نه کدخدا
زندگی سیاسی رئیسعلی نیز، زندگی بسیار جالبی است. ایشان سال ۱۲۹۹ قمری به دنیا میآید و سال ۱۳۳۳ قمری در سن سی چهار سالگی به شهادت میرسد. برای اولین بار در ماجرای انقلاب مشروطیت است که حضور سیاسی او مشاهده میشود. زندگی او به لحاظ جامعه شناسی هم جالب است، چون نه خان بود، نه رئیس و نه کدخدا، اما فرماندهی نیروهای مبارزه بر علیه انگلیسیها را بر عهده میگیرد و خوانین و بزرگان منطقه پشت سر او حرکت میکنند شاید این به خاطر اخلاص و محبوبیت مردمی و نبوغ رئیسعلی بود.
نهنگی که در جوی کوچک افتاده بود
رئیسعلی به تعبیر یکی از نویسندههای سوئدی به نام «گوستاو نلیتردم»، نهنگی بود که در جوی کوچکی افتاده بود. واقعاً رئیسعلی بسیار بزرگتر از فضای زمانه خود بود و در آن فضا نمیگنجید. او همراه با آیت الله مرتضی علم الهدی اهرمی بوشهر را فتح میکند؛ درست در زمان اوج انقلاب مشروطه در ایران که استبداد صغیر حاکم شده، محمدعلی شاه مجلس را به توپ بسته و مردم تبریز برای احیای مشروطیت در حال جنگیدن هستند، بوشهر تنها جایی است که پرچم مشروطیت در آن به اهتزاز در میآید و مشروطه طلبان به مدت دو ماه بر آن حاکم میشوند. کار چنان بالا میگیرد که انگلستان که خود را یکی از حامیان مشروطه میدانست، با یک فروند کشتی به نام «فرکس» و صد و پنجاه نفر سرباز وارد بوشهر میشود و پس از کودتا بوشهر را اشغال میکند و رئیسعلی دلواری را از شهر اخراج و آیت الله مجتهد اهرمی را به عراق تبعید میکنند. این جاست که شخصیت ضد استعماری و ضد انگلیسی رئیسعلی دلواری برای انگلیسی مشخص میشود.
شکست انگلیسیها در جنگ دلوار
رئیسعلی دلواری از طریق مخبرین و جاسوسهایی که داشت، از حمله انگلیسیها به دلوار مطلع میشود و دلوار را از سکنه خالی میکند و مردم را جایی در کوهستان مخفی میکند و خود آماده دفاع میشود. تعداد نیروهای رئیسعلی دلواری هم خیلی کم بود. در این مقطع خالوحسین بردخونی یا همان خالو حسین دشتی به کمک رئیسعلی میآید. نکته جالب این که انگلیسیها در اثر یک اشتباه مخابراتی نیروهای خودشان را زیر آتش میگیرند و آرایش نظامی نیروهاشان به هم میریزد. رئیسعلی دلواری هم با زیرکی نظامی از این هرج و مرج استفاده میکند و به نیروهای مهاجم شکست سختی وارد میکند.
خاطره افسر سوئدی از دیدار با شهید رئیسعلی
«نیلستروم» افسر سوئدی ژاندارمری بوشهر در خاطراتش تعریف میکند که من بعد از اشغال بوشهر، رفتم به سمت دلوار. او ملاقاتی دارد با شهید رئیسعلی. مینویسد: وقتی وارد دلوار شدم، اینقدر خوشحال شدم مثل اینکه میخواستم پادشاه سوئد را ببینم. بعد در خاطراتش تعریف میکند میگوید: وقتی من رئیسعلی را دیدم تازه از عملیات برگشته بود. اسب هایشان را کناری گذاشتند، بعد من را به وی معرفی کردند، خوشحال شد، گفت بنشینید بعد دست و صورتش را شست و بعد سفرهای انداختند و گفتند ایشان روزه است؛ یعنی رئیس و تفنگدارانش با دهان روزه در ماه رمضان به عملیات میرفتند.
پیروزی ایرانیها بعد از ۱۵۰ سال
بعد از جنگهای ایران و روسیه و قرارداد ترکمنچای و گلستان، ایران در هر جنگی که شرکت کرد، شکست خورد. تنها استثناء در این مورد جنگ دلوار بود که نیروهای ایرانی در جنگ با انگلیسیها، شکست سختی به آنان وارد میکنند. یعنی در مدت تقریبی صد و پنجاه سال از جنگهای ایران و روس ایران در هر جنگی که شرکت کرد شکست خورد، به جز جنگ دلوار که مردم، قهرمانانه پیروز شدند و انگلیس با شکست مفتضحانه، دهها نفر از افسران نظامی و دیگر نیروهای خود را از دست داد. انگلیسیها تا مدتها از این اتفاق مبهوت بودند.
رئیسعلی دلواری پایه گذار جنگهای نامتقارن در ایران
شهید رئیسعلی دلواری یکی از پایه گذاران جنگهای چریکی و جنگهای نامتقارن در ایران است. شیوه جنگهای او، شیوه ضربه زدن به قوای دشمن و عقب نشینی به پایگاههای اصلی است. این شیوه را رئیسعلی دلواری در ایران راه انداخت و بعدها در نهضت جنگل مورد استفاده قرار گرفت. به همین دلیل رئیسعلی دلواری را از نگاه تاریخی میتوان یکی از پیشتازان جنگهای غیر متقارن دانست.
هر که در این معرکه شرکت نکند، یزیدی است
رئیسعلی یک شخصیت صد در صد مذهبی است. نامهای به آیت الله برازجانی نوشته است که در برخی آثار از این نامه به عنوان مانیفست رئیسعلی یاد شده. متأسفانه دست خط رئیسعلی موجود نیست، ولی خود متن نامه در «کتاب آدمیت» آمده و در مجلاتی هم که در شیراز منتشر میشده، جمع شده است. در آن جا رئیسعلی دلواری، خیلی جالب و بسیار زیرکانه با الگو قرار دادن واقعه کربلا سعی در رسم یک امتداد تاریخی از کربلا تا دلوار دارد و صراحتاً میگوید که امروز یک کربلای دیگری اتفاق افتاده است و در آن طرف فرمانده سپاه شمر است و در این طرف حبیب بن مظاهر و امام حسین (ع) و دیگران، و هر که در این معرکه شرکت نکند، یزیدی است.
تصویر واقعی شهید رئیسعلی دلواری
مانیفست رئیسعلی برای مبارزه با بریتانیا
رئیسعلی دلواری در نامه خود به آیت الله برازجانی خیلی زیبا فلسفه شهادت و قیام حسینی و امتداد این دو را در تاریخ ترسیم میکند. این نامه به نوعی مانیفست رئیسعلی برای مبارزه با دشمن است؛ جا دارد که این نامه در کتابهای درسی به عنوان یک مانیفست ارزشی برای مبارزات ضد استعماری مردم ایران بازخوانی شود. وی جسارت و زیرکی فوق العادهای دارد. این مرد در سن ۳۴ سالگی شهید میشود، ولی اثری کم نظیر در تاریخ ایران دارد.
یک عمر از دین خوردید، حال که دین در خطر است عافیت طلب شدهاید
صراحت لهجه رئیسعلی مثال زدنی است. نامهای به یکی از علمای منطقه درازی (در شهرستان دشتی) مینویسد و او را مورد عتاب قرار میدهد که شما یک عمر از دین خوردید، حال که دین در خطر است عافیت طلب شدهاید. این گونه جسارتها، فقط از یک روحیه انقلابی و ساختار شکن و غیر متعارف انتظار میرود، نه از کسانی که در روزمرگی غرق شدهاند.
رئیسعلی سواد چندانی نداشت
رئیسعلی سواد آن چنانی نداشت. اگر شما نامهای را که به آیت الله برازجانی نوشته ملاحظه کنید، در آن غلطهای املایی و انشایی متعدد میبینید. حتی نمیدانسته است که شعر «خوش بود گر محک تجربه آید به میان» از حافظ است و این شعر را آورده و نوشته به قول صلحا، به تعبیر آدمیت اگر چه سواد چندانی نداشت، ولی سواددانهای بزرگ باید در مکتب او درس انسانیت و شجاعت بیاموزند.
خیانت و شهادت
حسادت و کینه توزی خوانین همسو با استعمار پیر به ترور رئیسعلی منجر شد در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ (۳ سپتامبر ۱۹۱۵-۲۶ شوال ۱۳۳۳) رئیسعلی توسط شخصی اجیر شده از جانب خان یکی از روستاهای اطراف بوشهر ناجوانمردانه ترور شد و به شهادت رسید تا بار دیگر خیانت داخلی، جبهه مقاومت را ناکام گذارد.
پیکر مطهر وی به قبرستان وادی السلام نجف منتقل و در جوار مقتدایش به خاک سپرده شد؛ خبر شهادت رئیسعلی نه تنها در بوشهر بلکه در سرتاسر ایران موجی از حزن و اندوه در پی داشت و مردم در سوگ او در شهرهای مختلف مراسم عزا برپا نمودند.
تربیت نیرو و ادامه راه
شخصیت این شهید نه تنها برای مجاهدین و آزادی خواهان ایران بلکه برای کودکان ایرانی نیز به یک الگو بدل شده بود. چنانچه «گوستاو نیلستروم» افسر سوئدی ژاندارمری ایران در خاطرات خود مینویسد «امروز به آرامگاه حافظ رفتم، تمام عصر را به تنهایی در آنجا نشستم، به هنگام بازگشتن چند بچه را دیدم که در پی هم میدویدند. به هم که رسیدند دست به گریبان شدند. شنیدم یکی از بچهها گفت (این کارو ول کنیم بریم رئیسعلی شیم)». پس رئیسعلی زنده است بعد از شهادت رئیسعلی یاران او به همراه شیر زنان منطقه (زنان لرده) تفنگ به دست گرفته و در مقابل انگلیسیها که تا نزدیکیهای روستای لرده دشتستان پیش رفته بودند، ایستادند و ضربات مهلکی به سربازان انگلیسی وارد کردند.
سوگندنامه رئیسعلی دلواریای کلامالله گفتار مرا شاهد باش من به تو سوگند یاد میکنم که اگر انگلیسیها بخواهند بوشهر را تصرف کنند و به خاک وطن من تجاوز کنند، در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است، دست از جنگ و ستیز با آنان نکشم و اگر غیر از این رفتار کنم، در شمار منکرین و کافرین به تو باشم و خدا و رسول از من بیزار شوند.
بازخوانی تاریخ درسهای فراموش نشدنی به ملتها میدهد و تاریخ سراسر مبارزه و مقاومت ایران و درسهای مبارزات و مقاومتهای شخصیتهایی، چون رئیسعلی دلواری برای سیاستمداران امروز ما در عرصه جهانی بسیار مفیده فایده است خوب است که شخصیتهای سیاسی و دیپلماتیک ما هر از چندگاهی دفتر تاریخ را ورق بزنند و از زندگی این شخصیتها درس مبارزه، مقاومت و حتی مذاکره درست، به موقع و عزتمندانه را بیاموزند.
منبع: فارس
انتهای پیام/