به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از تبریز، مکتب سرخ حسینی وعلوی، به مددخدواندباریتعالی ودلسوختگان وشیفتگان حضرتش، وسخنوران وکاتبان وهنرمندان ونویسندگان، درقالبهای گوناگون وبا آثارمتعددشان، نگذاشته اند، این مکتب، به سردی بگراید.
واقعه عاشورا یکی از جانسوزترین وقایعی است که تاریخ آن را تجربه کرده است. در این بین شاعران مرثیههای متعددی را در خصوص شهید کربلا و یاران باوفایش ارائه نموده اند. دعبل خزاعی یکی از شاعران برجسته دوره عباسی با زبانی تند و شیوا وقایع روز عاشورا، جنایات کفار و آل امیه و همچنین رجز عاشورایی حضرت زینب (س) را در دربار یزید به شکلی ماهرانه به تصویر کشیده، شهامت دعبل خزاعی در بیان حقایق و پاسداری از حریم حق و عدالت و از بین بردن باطل، وی را به یکی از شجاعترین شاعرانی تبدیل کرده، که تاریخ به یاد دارد، علت شهرت وی همان قصیده تائیه اوست که در مدح امام حسین (ع)، اهل بیت و هجو دشمنان سروده است.
در روایات آمده است که امام رضا (ع) در ماه محرم مجلس عزاداری ترتیب داده و از شاعران متعهد دعوت میکردند با حضور در این مجالس اشعار خود را در مصایب جد گرامیشان حضرت سیدالشهدا (ع) قرائت کنند و در غیر این صورت، آن حضرت خود به ذکر مصیبت پرداخته و ضمن گریستن بر این فاجعه عظما، دیگران را نیز میگریاندند.
مرثیه دعبل برای امام حسین (ع) دعبل بن علی بن رزین از قبیله مشهور «خزاعه» بود، او شاعری شجاع و توانا و دلباخته خاندان پاک رسالت بوده که در دشوارترین روزگار شعر خود را در خدمت بیان حقایق و دفاع از آلا... قرار داد، چنانکه علامه حلی درباره او گفته است: دعبل در میان عالمان و متفکران شیعی به کمال ایمان و علو منزلت و بزرگی شأن اشتهار یافته است.
پس از اینکه حضرت امام رضا (ع) به امر مأمون از مدینه به خراسان آمدند و ولایتعهدی مأمون را پذیرفتند، دعبل به همراهی ابراهیم بن عباس صولی (شاعر نامدار شیعی) عازم زیارت آن حضرت شد.
هر دو شاعر در «مرو» نزد او بار یافتند و دعبل قصیده «تاییه» را در حضور آن حضرت قرائت کرد که بسیار مورد توجه امام (ع) قرار گرفت وایشان را گریان ساخت، امام (ع) ده هزار درهم و جبهای از جامههای شخصی خود را به او بخشیدند.
ترجمه بر اساس نقل و ترجمۀ علامه مجلسی است؛ و هم نقضوا عهدالکتاب و فرضه و محکمه بالزور و الشبهات
آنها عهدی را که در آیات محکم و واضح کتاب خدا بر آنها واجب شده بود، با شبههها و افتراهای خود، شکستند.
و لا تک الامحنهکشفتهم
بدعوی ضلال من هن وهنات
و این (غصب خلافت حضرت علی) نبود مگر امتحانی از جانب خداوند، که کفر آنها را ظاهر کند به علت قصد و غرضهای باطلشان.
زرایا ارتنا خضره الافق حمرة
وردت اجاجاً طعم کل فرات
اینها مصایبی است که آسمان سبز را به سرخی کشانید و در کام ما تمام آبهای گوارا را تلخ کرد.
ولو قلدوالموصی الیه امورها
لزمت بمامون علی العثرات
اگر این مردم کارهای خود را به همان کسی که حضرت پیامبر (ص) جانشین خود کرده بود، میسپردند، به حقیقت خود را به کسی که از هر لغزشی ایمن است، میسپردند.
بکیت لرسمالدار من عرفات
و اذریت دمع العین بالعبرات
در عرفات برای برجای ماندههای خانۀ اهل بیت گریه کردم و آب چشم خود را ریختم و گریستم.
اذا لم نناج الله فی صلواتنا
باسمائهم لم یقبل الصلوات
کسانی که اگر زمانی در نماز خود نام مبارک آنها را نبریم، خداوند نمازهایمان را قبول نمیکند.
فکیف یحبون النبی ورهطه
وهم ترکوا احشائهم و غرات
پس چگونه حضرت پیامبر را دوست دارند، در حالی که خویشاوندان او را کشتهاند و وجود آنها از کینه و نفرت، انباشته است.
افاطم لو خلت الحسین مجدلا
وقدمات عطشاناً بشط فرات
اذا للطمت الخد فاطم عنده
واجریت انهاراً علی الوجناتای فاطمه، اگر حسین را که بر خاک کربلا افتاده و کنار فرات تشنه لب جان داده را در خیالت تصور کنی، بر گونۀ خود میزنی و نهرهای آب بر صورت خود جاری میکنی.
افاطم قومی یابنة الخیر فاندبی
نجوم سموات بارض فلاتای فاطمه، بلند شو!ای دختر بهترین خلق خدا! بلند شو و بر فرزندانت که ستارههای آسمانند و بر زمین افتاده اند، نوحه کن؛ و قبر ببغداد لنفس زکیه تضمنها الرحمن فی الغرفات
و قبری که در بغداد است برای جان پاکی که خداوند او را در غرفههای بهشتی دربرگرفته است.
از ابن بابویه روایت شده است که دعبل گفت:، چون به اینجای قصیده رسیدم، حضرت امام رضا علیه السلام فرمود: میخواهی در اینجا دو بیت الحاق کنم که قصیده تو تمام شود؟ گفتم: بلهای فرزند رسول خدا. پس حضرت این دو بیت بعد را فرمود:و قبر بطوس یالها من مصیبه
الحت علی الاحشاء بالزفرات
الی الحشر حتی یبعثالله قائماً
یفرج عنا الغم و الکربات
و قبری که در طوس است. وای از آن مصیبت که تا قیامت آتش حسرت و نالههای جانسوز در وجود من میافزاید. تا آن روزی که خداوند قائمی را ظاهر کند که فرجی بر غمها و مصیبتهای ماست.
علی بن موسی ارشد الله امره
و صلی علیه افضل الصلوات
که صاحب آن قبر علی بن موسی است. خداوند امرش را به صلاح آورد و بر او بهترین درودها را نثار کند.
ظاهرا همان دو بیت از حضرت امام رضا علیهالسلام است و بیت سوم را دعبل اضافه کرده است. بعد از آنکه حضرت آن دو بیت را اضافه نمود، دعبل گفت «یا ابن رسول الله آن قبری که در طوس خواهد بود قبر کیست؟» حضرت فرمود: «قبر منست و برجاست تا شهر طوس محل تردد شیعیان من و زائران من شود. به درستی که هر که در طوس و غربت من را زیارت کند، با من باشد در درجه من در روز قیامت و گناهانش آمرزیده شود.
استادسیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار دراین باره اشعاری سروده است که میتوان به اشعار وی اشاره کرد.
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد، امّا صفا دارد حسین
میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محملها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمیداند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت و دیباج حرم، چون گل به تاراجش برند
تا به جائی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حرمتیها کی روا دارد حسین
سروران، پروانگان شمع رخسارش، ولی چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
سر به قاچ زین نهاده راه پیمای عراق
مینماید خود که عهدی با خدا دارد حسین
او وفای عهد را با سر کند سودا، ولی خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
با کدامین سرکند، مشکل دو تا دارد حسین
سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت میکند
عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب میبندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین
بعد از اینش صحنهها و پردهها اشک است و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمهای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم "شهریار"
کاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین
در ابیاتی دیگر شهریار با شعر ترکی در مصائب سیدالشهدا (ع) میگوید:- محرم دیر خانم زینب عزاسی / بیزی سسلیر حسینین کربلاسی
- یولی باغلی قالیب دوشمن الینده / داها زوّاری نین یوخ سَس صداسی
- بو گون کرب و بلا ویران اولوبدی / حسین اوز قانی نه غلطان اولوبدی ...
- مسلمان صف چکیب دعوایه گلسین / چاغیر عباسی تاسوعایه گلسین
- قیزی زینب أوزی صاحب عزادیر / چاغیر زهرانی عاشورایه گلسین
- بوگون کرب بلا ویران اولوب دیر / حسین أوز قانینا غلطان اولوب دیر
و... ارادت استاد شهریار به سیدالشهدا و یاران بزرگ و با وفاى امام حسین (ع)، هیچ وقت تمام نداشت و در شعر ترکی دیگر در وصف کربلا و شهدای آن میگوید:
حسینه یئرله ر آغلار گؤیله ر آغلار / بتول و مصطفی پیغمبر آغلار
حسینون نوحه سین دلریش یازاندا / موسلمان سهلدیر که کافر آغلار
کور اولموش گؤزله رین قان دوتدو شومرون / کی گؤرسون اؤز الینده خنجر آغلار
حسینون کؤینه گی زهرا الینده / چکر قئیحا قیامت، محشر آغلار
آتاندا حرمله، اوخ کربلاده / گؤرئیدین دوشمن آغلار، لشگر آغلار
قوجاغیندا، گؤرئیدین ام لیلا / آلیب نعش علی اکبر آغلار
رباب، نیسگیل دؤشونده سود گؤره نده / علی اصغری یاد ائیله ر آغلار
باشیندا کاکل اکبر هواسی / یئل آغلار، سنبل آغلار، عنبر آغلار
یازاندا آل طاها نوحه سین من / قلم گؤردوم سیزیلدار، دفتر آغلار
علی، شق القمر، محراب تیلیت قان / قولاق وئر، مسجید اوخشار منبر آغلار
علیده ن شهریار، سن بیر اشاره / قوجاقلار قبری، مالک اشتر آغلار
و یا در وصف اسیران کربلا گفته است:
محرم آمد و آفاق مات و محزون شد / غبار محنت ایّام تاب گردون شد
به جامه هاى سیه کودکان کو دیدم / دلم به یاد اسیران کربلا خون شد
از این مبارزه بشکفت خاندان على / چنانکه نسل پلید امیّه مرهون شد
بنى امیّه و آن دستگاه فرعونى / همان فسانه فرعون و گنج قارون شد
ولى حسین علمدار عشق و آزادى / لقب گرفت و شهنشاه ربع مسکون شد
و...
جرج جرداق درباره سیدالشهدا (ع) نیز میگوید: حسین بن علی (ع) امام عادل بود و در جنگ با یزید فاسق دستور شرعی داشت.
او همچنین درباره قیام امام حسین (ع) و علت اینکه چرا بیشتر به آن حضرت نپرداخته است میگوید: «پی بردم که حسین (ع) ادامهدهنده راه پدرش علی (ع) است و به این موضوع نیز در نوشتههایم اشاره کردهام. از فسق معاویه و جنایت وی و همچنین ظلم یزید و زورگوییهای وی نیز نوشتم.»
ساشادینا پروفسور «عبدالعزیز»، استاد دانشگاه ویرجینیای آمریکا با تاکید بر این که باید ابعاد گوناگون و پیچیده کربلا را با هم جمع کرد تا به حقیقت حسینی پی برد معتقد است: به طور کلی دو روایت تاریخی عمده و متفاوت درباره قیام عاشورا وجود دارد؛ یکی این است که فلسفه قیام امام حسین (ع) زنده کردن امر به معروف و نهی از منکر بود و دیگری این که برخی بر این باورند حرکت امام حسین (ع) در کربلا قیامی برای تشکیل حکومت اسلامی بر پایه عدالت بود.
نهضت امام حسین (ع) از نظر مهاتما گاندی:من زندگی امام حسین (ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین (ع) پیروی کند.
محمدعلی جناح درباره امام حسین (ع) سخن میگوید:هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین (ع) از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمیشود؛ به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، پیروی نمایند.
امام حسین (ع) شهید راه دین، حق وحقیقت، عدالت و آزادگی است؛ و این درحالی است که بسیاری ازشاعران، اندیشمندان وآزادگان جهان، درهرمسلکی وآیینی، از راه ومسیردرست وحقانیت امام حسین (ع)، ضمن اردات به ساحت مقدس این امام همام وسروروسالارشهیدان، دلتنگیهای خودرا درقالب شعر، نوحه ومرثیه، دیکلمه، نقاشی، خط ونقاشی خط، کتاب، اثرهنری دیگرمانندگرافیک و... ومطلب وسخنرانی، درهمه عالم نشان میدهند.
انتهای پیام/