به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در روزهایی که عنوان شهید را از تابلوهای برخی شهرهای کشورمان حذف میکنند، روستایی در ۵ کیلومتری شهرستان مراغه قرار دارد که با وجود جمعیت اندک، به قلب جغرافیای شهادت در آذربایجان شرقی مشهور شده است.
جوانان این روستا، در همان روزهای نخستین جنگ، جزو اولین کسانی بودند که با تشویق روحانی روستایشان، در عملیاتهای مختلف در دوران جنگ تحمیلی حضور فعالی داشتند و تعداد زیادی از این عزیزان به مقام والای شهادت نائل آمدند. اکنون نام این شهدا در تارک کوچه پس کوچههای این روستا جلوهگری میکند.
اهالی روستا میگویند، تعداد شهدا بیشتر از تعداد کوچههاست.
اگر درب هر خانهای را در کوچه پس کوچههای غیرت این روستا بزنید، کمتر خانوادهای خواهید یافت که با هیچ شهیدی نسبت نداشته باشد.
غیرت و مردانگی جوانان این روستا و پیوند ذاتی مردمانش با دفاع مقدس، شهدا و جانبازانی که تقدیم ایران اسلامی کردهاند، باعث شده این روستا دهکده مقاومت نام بگیرد.
صحبت از روستای ورجوی از توابع شهرستان مراغه در آذربایجانشرقی است که با تقدیم ۶۱ جوان رعنا، نخستین روستای پر شهید استان و اولین روستای شهید پرور کشور شده است. البته قبلا روستای فردو در رتبه اول قرار داشت، ولی بعد از شهر شدن این روستا، حال «میغان» از توابع استان سمنان رتبه اول را کسب کرده، ولی روستای ورجوی مراغه با توجه به تراکم جمعیت، اولین روستای پر شهید کشور لقب گرفته است.
روستای ورجوی موزه زنده ایثار و شهادت مردانی از دیار آذربایجان است که هنوز هم حال و هوای جنگ را فراموش نکرده است.
مردمان این روستا بیشتر به دامداری، کشاورزی و قالیبافی مشغول هستند و از قدیم الایام در کنار همدیگر با صلح و صفا زندگی میکنند. اکثر جوانان روستا تحصیل کرده بوده و با مدرک فوق لیسانس به کشاورزی و حتی دامداری مشغول هستند.
معبد مهر و یکی از چهار معبد مهرپرستی دوره اشکانی در ایران است در روستای ورجوی وجود دارد. خود اهالی میگویند، وجود این معبد باعث شده در روستا مهر و صمیمت حاکم شود و مردم روستا را ترک نکنند.
با توجه به بررسیهای انجام شده و کشف ابزارهای سنگی، قدمت این معبد به دوران پارینه سنگی میانه نسبت داده شد.
در دوره صفویه یا اوایل قاجار یکی از روحانیون بنام ملا معصوم مراغهای را در این مکان دفن کردهاند و بنام زیارتگاه رواج دادهاند.
هفته دفاع مقدس فرصتی شد تا به این روستای عجیب، ولی واقعی برویم؛ از یک کیلومتر مانده تا سر در ورودی روستا روی هر تیر، تصاویر شهدای ورجوی نقش بسته است؛ شهدایی که سن زیادی ندارند و به قول معروف پشت لبشان تازه سبز شده بود.
در روستای ورجوی قدم میزنم، روستایی که روی معبد مهر بنا شده است. از هر کسی که سوال میپرسم با شهدا نسبت دور و نزدیک دارند و به عبارتی جزو خانواده شهدا هستند. انگور، نماد ورجوی بوده و تندیس آن در ورودی روستا نصب شده است.
در جای جای روستا، عکسهای شهدا جلوه گری میکند؛ اگر کسی هیچ اطلاعی از این روستا نداشته باشد با ورود به اینجا به خوبی متوجه میشود که روستای ورجوی قصههای دفاع مقدس را در دل نهاده است.
با بخشدار منطقه تماس میگیرم تا اطلاعات تکمیلی از روستای ورجوی را کسب کنم؛ با کمال تعجب با صدای یک خانم روبهرو میشوم، بله! بخشدار این منطقه یک خانم هست؛ از خانم انتظاری شماره دهیاری را گرفته و برای گفتگو با دهیار تماس میگیرم؛ دهیاری که در باغش مشغول چیدن انگورهای رسیده برای فروش است.
با هماهنگی دهیاری، به حسینیه شهدای ورجوی میروم؛ حسینیهای که اکثر جوانان شهیدش را در خود جا کرده است و تعداد اندکی در بیرون از آن حسینیه دفن شدهاند.
کنار مزار شهدا قدم میزنم تا دهیار خود را برساند؛ علی، حسن، عزیز، محمدرضا و ... نامهایی است که روی قبور نوشته شده است؛ نکته جالب، فاصله کمی است که بین طلوع و غروبشان وجود دارد؛ تاریخ تولد و تاریخ شهادتشان نزدیک است.
حسینی، خادم حسینیه شهدای ورجوی و مصلای این روستاست که به گفته خودش، ۱۰ سالی است که نوکری شهدا را انجام میدهد، ولی او نیز مشکلات اقتصادی زیادی دارد که کمرش را خم کرده است.
یک استکان چایی مهمانم میکند. او میگوید: میدانم این توفیق الهی است که روزم را با شهدا سپری کنم و گرد و غبار از سنگ قبرشان پاک کنم.
چایی داغ کنار مزار شهدا هم عالمی دارد؛ آن را سر کشیده و منتظر دهیار میمانم. جوانی زیر ۳۰ سال وارد حسینیه میشود؛ دستانش به خاطر چیدن محصولات گردو و انگور سیاه شده، ولی معلوم است که تحصیلات دانشگاهی دارد.
کنار مزار یکی از شهدا نشسته و گفتوگوی کوتاه خود را شروع میکنیم.
امیر خلیلپور، متولد سال ۱۳۷۰ از روستای ورجوی بوده که اخیرا به جرگه متاهلین پیوسته است؛ او دارای تحصیلات لیسانس اقتصاد کشاورزی و در یک خانواده ۶ نفری بزرگ شده است و از آبان سال ۹۶ با درخواست شورا به عنوان دهیار روستای ورجوی انتخاب شده است.
او میگوید: طبق آمار سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا، سه هزار و ۳۰۰ نفر و تعداد خانوار یک هزار نفر است.
دهیار جوان روستای ورجوی ادامه میدهد: این روستا دارای ۵ مدرسه با مهدکودک و ۶ مسجد و همچنین ۴ حسینیه هست.
به گفته خلیلپور، اکثر جوانان روستای ورجوی دارای مدارک تحصیلی دانشگاهی هستند و جوان بیسواد در این روستا وجود ندارد.
دهیار روستای ورجوی اضافه میکند: مهاجرت در روستا کم اتفاق میافتد و جوانان ورجوی با وجود تحصیلات عالیه در روستا مانده و با مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به شغل دامداری و قالیبافی مشغول هستند و آن را عار نمیدانند.
از او در مورد جمعیت روستلا ورجوی در دوران دفاع مقدس میپرسم، که میگوید: با توجه به اینکه بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی یک شرکت تعاونی در روستا تشکیل شد و همه جمعیت روستا را عضو کرد از اینرو جمعیت روستا در آن دوران، ۲ هزار و ۲۰۰ نفر بود.
آنگونه که دهیار روستا میگوید، تعداد کل شهدای ورجوی در آخرین یادواره شهدا تعداد ۶۱ شهید، تعداد جانبازان ورجوی ۶۰ نفر و تعداد آزاده در ورجوی سه نفر میباشد و همچنین شهیدان ابراهیم و محسن اقبالی پدر و پسر شهید روستا، شهیدان نورالدین و شمس الدین مقدم، شهیدان علی و شهریار نوین، شهیدان جواد و صمد پاشانژاد، شهیدان مقصود و سهراب حسین نژاد دو برادر شهید و شهیدان حسین و غلامحسن رجب زاده و شهیدان عادل و علی ذاکری دو پسر عموی شهید در ورجوی هستند.
خلیلپور توضیح میدهد: از وقتی عضو پایگاه بسیج شدم، میدانستم که روستای ما شهدای زیادی را تقدیم اسلام کرده است و قبلا ۵۷ نفر از آنها شناسایی شده بود که بعدا به ۶۱ نفر رسید و احتمال افزایش نیز وجود دارد.
او ادامه میدهد: البته بعد از اینکه روستای فردو (روستای پرشهید کشور) به عنوان شهر انتخاب شد، روستای میغان در سمنان به رتبه اول در تعداد شهدا دست یافت، ولی همچنان روستای ورجوی به نسبت جمعیت در مقام اول از نظر شهداست.
دهیار جوان علت تعداد زیاد شهدا در ورجوی را این چنین توصیف میکند: روحانی به نام سیدرضا پاکدل از اهالی روستا که دوره حوزوی خود را قبل از انقلاب گذرانده بود؛ به گونهای جوانان را تربیت میکرد که هر کسی پای منبر او مینشست راهی جبهه میشد و حتی برادرزاده او به عنوان پیک مخصوص شهید باکری فعالیت میکرد.
خلیلپور یادآور میشود: مراسمهای زیادی در حسینیه شهدای ورجوی برگزار میشود، ولی همه ساله در آغاز دفاع مقدس یک مراسم غبارروبی انجام میگیرد و حتی قبل از ساخت مصلای ورجوی، نماز عیدسعید فطر در کنار مزار شهدا برگزار میشد.
او میافزاید: البته حسینه زیبای شهدای ورجوی نیز به همت برادر شهید ذاکری از شهدای ورجوی ساخته شده است.
دهیار جوان به قدمت این روستا اشاره کرده و میگوید: روستای ورجوی دارای یک معبد به نام مهر است که به دوره چهار عنصر (زرتشتیان) بر میگردد و طبق بررسی پژوهشگران این معبد قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد در حالی که این آیین قدمت بیش از ۷ هزار ساله دارند.
به گفته او، در روستای ورجوی رودی قرار دارد که اخیراً تجهیزات و ابزار آلات انسانهای اولیه در آن کشف شده است.
خلیلپور محصول اصلی این روستا را انگور عنوان کرده و میگوید: اصلا نام ورجوی که ما آن را"وَروی" میگوییم به معنی خانه خورشید است و انگور نیز محصول اصلی آن است.
او همچنین مشکل اصلی روستای ورجوی را آب شُرب عنوان کرده و در این باره توضیح میدهد: ما از لحاظ کمیت در آب مشکلی نداریم بلکه کیفیت مشکل اصلی است که در این رابطه خانم بخشدار و آقای فرماندار عنایات زیادی داشتند، ولی با توسعه روستا به دلیل فرسودگی شبکه با ترکیدگی لولهها و رسوب فراوان روبهرو هستیم.
دهیار جوان تاکید میکند: مردم روستای ورجوی همیشه پویا و در حال تکاپو هستند و در اطراف روستا نیز کارخانههای زیادی از جمله صنایع مفتول، پنجره پی وی سی، درب و پنجره وجود دارد که جوانان زیادی را مشغول به کار کرده است، ولی در این میان تعداد اندکی از جوانان نیز هستند که متناسب با تحصیلاتشان کاری ندارند.
او در خاتمه یادآور میشود: البته زنان و مردان این روستا در حال کار و تلاش هستند و هیچ فرقی بین زن و مرد وجود ندارد و حتی در روستا یک بانویی وجود دارد که وسایل آشپزخانه را دوخته و همسرش آنها را میفروشد و حتی چند نفر از همسایگان خود را به تبع این کار، مشغول به کار کردهاند.
شعار «آذربایجان اویاخدی، انقلابا دایاخدی» در ورجوی تجلی گشته است؛ روستایی که با جمعیت اندک، ولی تقدیم ۶۱ شهید، برای انقلاب سنگ تمام گذاشته و عمق ولایتمداری و فرهنگ ایثار و شهادت طلبی را به خوبی معنی کرده است.
منبع:فارس
انتهای پیام/