به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از دنیا رفت و امتش را به دو گنجینه گرانبها سفارش کرد: کتاب خدا و خاندان مطهرش؛ «انّى تارکٌ فیکُمُ الثّقلَیْنِ کتابَ اللَّهِ و عترتى اهلَ بیتى»
بیشتربخوانید: شجره ملعونهای که خداوند در قرآن به پیامبر هشدار میدهد
سپس فرمود تا با این دو هستید گمراه نیستید و نیز بدانید که این دو از هم جدا شدنی نیستند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند.
اما امت او با این دو یادگارش چه کردند؟!
از سخن آن حضرت فهمیده میشود که این دو در حقیقت دو بال یک پروازند. از کار افتادن هر بالی مساویست با سقوطی دردناک تا قعر جهنم.
اما افسوس و صد افسوس که این پیام به خوبی دریافت نشد و یا اگر شد به آن اعتنایی نشد و آمد بر سر جامعه اسلامی آنچه نباید میآمد.
عدهای بال عترت بریدند تا خود بریده نشوند و عدهای دیگر به قرآن بی محلی کردند تا عترت را از غربت خارج کنند.
تعجب است از این وارثانی که وصیت، پاره پاره میکنند و سنگ ارادت به سینه میزنند.
اینجاست که صدای عالمان حقیقی و وارثان بر حق حضرتش به آسمان بلند میشود کهای قوم نابکار این چه ظلمی ست که بر وصیت پیامبرتان روا میدارید قربةً الی الله؟!
این بزرگان در شرح حدیث ثقلین گفتند و نوشتند که خیال نکنید رها کردن یک ثقل و چسبیدن به ثقلی دیگر یعنی عمل به وصیت آن حضرت. به تصریح خود روایت دور افتادن از یکی مساوی است با دور ماندن از هر دو؛ چرا که فرمود «لن یفترقا» این دو از هم جدا شدنی نیستند. پس هم قرآن بدون عترت ضلالت است و هم عترت بدون قرآن.
تعجب است از این وارثانی که وصیت، پاره پاره میکنند و سنگ ارادت به سینه میزنند. اینجاست که صدای عالمان حقیقی و وارثان بر حق حضرتش به آسمان بلند میشود کهای قوم نابکار این چه ظلمی ست که بر وصیت پیامبرتان روا میدارید قربةً الی الله؟!
فریاد امام خمینی (ره) بر ضد اندیشه «قرآن بی عترت»
امام خمینی رحمة الله علیه در ابتدای وصیت نامه الهی- سیاسی خود، خطر اسلام بی عترت را گوشزد میکند و با اشارهای گذرا بر تاریخچه این اندیشه باطل نشان میدهد که اسلام بی عترت سرانجام به اسلامی ختم میشود که از قرآن هم بی بهره است و کاملا تهی از معارف الهیه است. ایشان مینویسند:
«مناسب دیدم اشارهاى گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم. شاید جمله لَنْ یَفْتَرِقا حتّى یَرِدا عَلَىَّ الْحَوض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- هرچه بر یکى از این دو گذشته است بر دیگرى [نیز]گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگرى است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند...
خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیلهاى کردند براى حکومتهاى ضد قرآنى؛ و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) دریافت کرده بودند و نداى انّى تارکٌ فیکُمُ الثقلین در گوششان بود با بهانههاى مختلف و توطئههاى از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و ... در حقیقت [با این کار]قرآن را ... از صحنه خارج کردند ... و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند، تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.»
اعتراض آیت الله جوادی آملی بر ضد اندیشه «عترت بی قرآن»
آیت الله جوادی آملی (دامت برکاته) در خطبه دوم اولین نماز جمعه قم در سال پیامبر اعظم (۴ /۱/۸۵) به خطر اسلام دور از قرآن هشدار دادند و به افرادی که فقط دم از اهل بیت علیهم السلام میزنند توصیه کرد که وظیفه هر مسلمان پیروی از ثقلین است. اگر در جامعهای قرآن مهجور ماند به طور حتم عترت هم مهجور مانده است.
ایشان فرمودند:
«خیلیها متأسفانه گفتند: حَسبُنا کِتابُ الله، عترت را گذاشتند کنار! ما تقریباً گفتیم: حَسبُنَا العِترَ?ُ، قرآن را گذاشتیم کنار! چون تفسیر در بین ما (شیعه) رواج نداشت!
این بزرگان در شرح حدیث ثقلین گفتند و نوشتند که خیال نکنید رها کردن یک ثقل و چسبیدن به ثقلی دیگر یعنی عمل به وصیت آن حضرت. به تصریح خود روایت دور افتادن از یکی مساوی است با دور ماندن از هر دو؛ چرا که فرمود «لن یفترقا» این دو از هم جدا شدنی نیستند. پس هم قرآن بدون عترت ضلالت است و هم عترت بدون قرآن.
شما ببینید دهها و صدها تفسیر در بین دیگران (غیر شیعه) است. ما تفسیرمان بعد از شیخ طوسی چند قرن میگذرد، مرحوم امین الإسلام طبرسی است. بعد از امین الإسلام چند قرن میگذرد تا مرحوم فیض میرسد. بعد از مرحوم فیض در صافی چند قرن میگذرد تا علامه طباطبایی. حالا یک کسی چهار تا سوره را معنا کرده، چهار تا آیه را معنا کرده، آن که تفسیر نیست! ما هر دویست سال، سیصد سال یک تفسیر نوشتیم؛ آنها (غیر شیعه) هر سال یک تفسیر نوشتند. آنها گفتند: حَسبُنا کِتابُ الله، ولی تا حدودی [هم]گرفتند.»
آنگاه به خطری مضاعف اشاره میکنند که جا دارد مسئولین دینی و متولیان فرهنگی کشور به آن توجه ویژه کنند. هر چند این سخنان به تیغ سانسور سیما گرفتار آمد، اما قصد ما از نقل این گفتار توجه دادن ذهن مردم و دست اندرکاران مربوطه به این سمت و سو است تا چارهای بیندیشند و کاری کنند.
ایشان افزودند:
ما مشکل مان این است که گفتیم: حَسبُنَا العِترَةُ، و این عترت را هم سیزده نفر میدانیم، نه چهارده نفر؟! ما اصلاً کاری درباره پیغمبر نکرده ایم! ما عترت مان از حضرت امیر شروع میشود تا حضرت أباصالح (علیهم آلاف التحیّه والثناء) سالی هم که یک روز به نام مبارک پیامبر است با مصیبت امام حسن مخلوط است! پیغمبر در بین ما شناخته شده نیست! در حالی که شما اگر خطبههای حضرت، نامه های حضرت، کلمات حضرت را بررسی کنید، میبینید یک حلقه مفقودهای است بین روایات ما و قرآن، ... وجود مبارک حضرت خیلی غریب است؛ هم قرآن غریب است، هم پیامبر.
نتیجه بحث:
۱. اسلام واقعی تشکیل شده از قرآن و عترت.
۲. رها کردن هر یک به منزله از دست دادن هر دوی آنهاست.
۳. عترت تشکیل شده از چهارده معصوم پاک که برای ما نباید فرقی بین آنها باشد؛ همانگونه که نباید بین عترت و قرآن فرقی گذاشت
۴. وظیفه هر مسلمانی چنگ زدن و تمسک به این دو یادگار رسول صلی الله و علیه و آله است تا از سقوط در جهنم برهد و به مقامات عالیه بهشتی نائل شود. ان شاء الله
منبع: تبیان
انتهای پیام/