به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سریال چرنوبیل اثر شبکه HBO آمریکا در مدتی بسیار کوتاه به یکی از بهترین سریالهای تاریخ تبدیل شد، پخش تلوزیونی این مینیسریال جذاب همزمان با قسمتهای پایانی سریال تاج و تخت آغاز شد و در مدت چند هفته سریال تاج و تخت را به مجموعهای فراموش شده تبدیل کرد. پس از پخش قسمتهای اولیه چرنوبیل تعداد زیادی از بینندگان این سریال به تعریف و تمجید از این مجموعه پرداختند و در مدت کوتاهی، چرنوبیل توانست از رکورد تعداد بینندگان بازی تاج و تخت نیز عبور کند، از طرفی در سایت IMDB نیز امتیاز این سریال به ۹.۵ رسید و به همین جهت، چرنوبیل در حال حاضر بهترین سریال تاریخ از نظر رایدهندگان در سایت IMDB شناخته میشود.
این سریال به فاجعه نیروگاه هستهای چرنوبیل در اتحاد جماهیر شوروی (اوکراین فعلی) میپردازد، این اتفاق در آوریل ۱۹۸۶ رخ داد و طی آن دو راکتور هستهای این نیروگاه منفجر شده و آلودگی هستهای گستردهای در شوروی و دیگر کشورهای شرق اروپا منتشر شد. از این فاجعه به عنوان مرگبارترین حادثه غیر جنگی و نظامی در تاریخ یاد میشود که بیش از ۵ میلیون نفر را تحت تاثیر قرار داد و هزاران نفر را در شرق اروپا به کام مرگ کشاند، البته تاثیرات این حادثه تنها به سال ۱۹۸۶ محدود نبوده و در نسلهای بعد نیز نمود پیدا کرد.
اما سریال چرنوبیل بهکارگردانی وهان رنک سوئدی و قلم کریگ مازن چرا تا به این حد موفق شد؟ این سریال کوتاه در تنها ۵ قسمت توانست بسیاری از رکوردها را جابهجا کند و به یکباره به یکی از برترین سریالها جهان تبدیل شود، در این گزارش به عوامل کوچک و بزرگی که موجب شد تا چرنوبیل تا این حد بدرخشد خواهیم پرداخت، اتفاقاتی که دستبهدست هم داد تا حالا چرنوبیل یکی از محبوبترین سریالهای تاریخ باشد. با ما همراه باشید:
در وهله اول نباید دستاوردهای هنری این سریال را نادیده گرفت، چرنوبیل واقعا یک شاهکار است. این سریال هنوز هم ژانر مشخصی ندارد، بعضیها چرنوبیل را یک سریال تاریخی، برخی ترسناک، عدهای علمی و تخیلی و بسیاری یک درام واقعی میدانند. علاوه برآن که اتفاق تاسفبار و عظیمی مانند چرنوبیل بهذات غمانگیز و تاثیرگذار است، نویسنده این سریال از ابتدا داستان آن، با ظرافت مثالزدنی شخصیتهای مختلف را در موقعیتهای بسیار دشوار و مهلک قرار میدهد، لحظاتی در سریال وجود دارد که گرفتن یک تصمیم برای شخصیتهای سریال به کابوسی مرگبار تبدیل میشود، زیرا هر عمل اشتباهی ممکن است تعداد زیادی از انسانها را نابود سازد، از طرفی تمام شخصیتهای سریال داستان خود را دارند و بهدرستی به آنها پرداخته میشود، بیننده قدم به قدم با کل حادثه همراه میشود و واقعی بودن سریال نیز موجب میشود تا تماشاگران در هر لحظه خود را در موقعیت شخصیتها قرار دهد و همزادپنداری کنند. در کنار این موارد، اتفاقات تلخ نیروگاه چرنوبیل و درام اصولی و قدرتمند این سریال برای بینندگان بسیار جذاب و تاثیرگذار است.
اما هنر اصلی چرنوبیل ایجاد ترس و دلهره برای بینندگان است، واقعه چرنوبیل برای مردم اوکراین و شرق اروپا مانند پایان دنیا و نابودی زمین است. در بسیاری از فیلمها با جلوههای ویژه خاص تلاش میشود تا نابودی زمین به بهترین شکل به تصویر کشیده شود، اما حادثه چرنوبیل مانند یک آخرالزمان کوچک برای عدهای از مردم زمین بود، اتفاقی که در تاریخ رخداده و مردمی که در حال گذراندن زندگی عادی خود بودند، بهیکباره با انتشار آلودگی و تشعشعات هستهای مواجه شدند و برای بقاء خود و عزیزانشان دست به هرکاری میزدند.
این همان حسی است که سازندگان فیلمهای آخرالزمانی به دنبال آن هستند، حالا حادثهای که به واقع رخداده با این فضا در هم میپیچد و موقعیتی منحصربهفرد را به وجود میآورد. به تصویر کشیدن چنین رویدادی، این ترس و وحشت را در دل بیبندگان انداخت که ساختههای دست بشر تا چه اندازه میتوانند مرگبار باشند.
شوروی پس از واقعه چرنوبیل به شدت تلاش کرد تا اخبار و اطلاعات این حادثه منتشر نشود، همین موضوع موجب شد تا از همان ابتدا این واقعه در بایکوت خبری شدیدی قرار بگیرد، طی سالیان درازی که از حادثه چرنوبیل گذشته است به جز چند کتاب و چندین مستند، هیچگاه به شکل درست و کاملی در مورد واقعه نیروگاه چرنوبیل صحبت نشد، به همین دلیل این حادثه همواره به عنوان یک اتفاق گنگ و نامعلوم باقی ماند، اما ساخت سریال چرنوبیل آنهم با این همه دقت و ظرافت موجب شد تا حداقل برای یک بار به این اتفاق بزرگ تاریخی پرداخته شود.
بسیاری از بینندگان این سریال اذعان داشتند که تا قبل از دیدن این مجموعه، اطلاعات زیادی از واقعه چرنوبیل نداشتند یا آنکه اصلا نام این نیروگاه و این اتفاق را حتی نشنیده بودند، به همین جهت سریال چرنوبیل یک خلاء تاریخی بزرگ را به بهترین شکل به نمایش گذاشت و بینندگان نیز با تک تک صحنههای سریال ارتباط برقرار کردند.
منشاء تمام وقایع نیروگاه چرنوبیل، اصرار ابرقدرتهای جهان به ساخت صلاح هستهای است، اگر سیاستمداران جماهیر شوروی به ساخت سلاح هستهای روی نمیآوردند، این فاجعه عظیم رخنمیداد و هزاران انسان بیگناه بیمار یا کشته نمیشدند.
سریال چرنوبیل از همان ابتدا با ایجاد فضای ترس برای تماشاگران به دنبال نشان دادن فجایع عظیمی است که خود انسانها مسبب آن هستند، مردم هم که همواره با سیاستهای خصمانه و ظالمانه ابرقدرتهای جهان مخالف هستند با دیدن این سریال عدهای را خواهند دید که برای افزایش قدرت خود نیروگاه هستهای عظیمی را ساخته و با یک اشتباه، مردم بیگناه را به کام مرگ میکشند. قطعا مردم از چنین سریالی حمایت خواهند کرد.
یکی دیگر از دلایل محبوبیت چرنوبیل زمان پخش مناسب آن بود، در نگاه اول شروع این سریال همزمان با نمایش قسمتهای پایانی سریال بازی تاج و تخت، تصمیمی نابخردانه است، اما بهنظر میرسد خود مسئولان شبکه HBO میدانستند که بازی تاج و تخت پس از هشت فصل به شکل مفتضحانهای پایان مییابد و کنترل بینندگان عصبانی آن که سالها این سریال را دنبال کردند چقدر سخت خواهد بود، به همین جهت، چرنوبیل که تنها پنج قسمت دارد، با داستان جذاب و منحصربهفرد خود میتواند نظرها را از بازی تاج و تخت برگرداند و بلافاصله بینندگان را دوباره پای یکی از سریالهای این شبکه میخکوب کند.
یک سریال ۵ قسمتی که بدون اتلاف زمان مستقیما به سراغ اصل ماجرا رفته و مانند بازی تاج و تخت ۸ فصل بینندگان را معطل نمیگذارد گزینه خوبی است تا به زودی اعتمادهای از بین رفته به HBO را بازگرداند.
انتهای پیام/
فقط دو تا دوبله داره که یکی ار دوبله هاش خیلی بهتره. دوبله آپارت ضعیفه