حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان - مثل کتابخانه آرام و بی سر و صدا، وقتی پای آن مینشینید متوجه گذر زمان نمیشوید. گپ و گفتهایی شبیه دورهمیهای خانوادگی محوریت این برنامه تلویزیونی شده است؛ گپهایی که سالها تلاش بزرگان ادبیات منتقل میکند.
«کتاب باز» متفاوت از دیگر برنامههایی است که در این زمینه ساخته میشود، حوصله مخاطب را سر نمیبرد. برنامهای که توانسته معنای حقیقی کتاب و مطالعه را زنده و بیش از هر چیز فاصله دور مخاطب با این جادوی انسانی را کمتر و کمتر کند. از صدابردار تا مجری برنامه یعنی سروش صحت، همه در طول زندگی با کتاب مانوس بودند.
برنامه با سلامی ساده آغاز میشود. آیتمها کوتاه و گفتگوها دلنشین هستند. مهمانان برنامه نه برای شهرت بلکه برای پیوندشان با کتاب به «کتاب باز» دعوت شده اند. این چهارمین فصل از عاشقانههای طرفداران کتاب در شبکه نسیم است. حالا این برنامه نقایص گذشته خود را اصلاح کرده و پختهتر از همیشه مهمان خانه مردم است. ما هم سری به پشت صحنه این برنامه زدیم و با عوامل و مجری آن گفتوگو کردیم.
محمدرضا رضائیان تهیه کننده «کتاب باز» از بچگی با کتاب انس داشته و از آن فاصله نگرفته است؛ دغدغهای بزرگ برای نزدیک شدن همه به کتاب سبب به وجود آمدن این برنامه شده است.
آقای رضائیان چه زمانی جرقه ساخت این برنامه در ذهن شما شکل گرفت؟
برنامه مناسبتی را به سفارش سازمان اوج یازده شب با مهمانانی از اهالی شعر و ادب در ایام نمایشگاه کتاب برای شبکه دو ساختیم که اسم آن برنامه «کتاب باز» بود. آن برنامه تمام شد، ولی انگار کار ما تمام نشده بود. یعنی دغدغهای در حوزه کتاب داشتیم که باید آن را ادامه میدادیم.
ما حس کردیم آن برنامه اتفاق خاصی را رقم نزده و بودن و نبودنش خیلی فرقی نمیکرد. از این رو با دوستانی که کار محتوایی برنامه را انجام میدادند جلسات متعددی برگزار کردیم و درباره یک برنامه با محوریت کتاب صحبت کردیم.
دو سال جلسات متعدد هفتگی و ماهانه داشتیم. برنامههای مختلف را میدیدیم و درباره ساختارهای مختلف حرف میزدیم تا اینکه سال ۹۴ شورای کتاب شبکه نسیم با مدیریت وقت دکتر کرمی از بنده دعوت کردند که برای ساخت برنامهای با مضمون کتاب جلسه برگزار کنیم. آنجا تلاقی دغدغه ما با مسئولان شبکه نسیم بود. دکتر کرمی دغدغه داشتند که برنامه جدی با مضمون کتاب در شبکه نسیم داشته باشیم. خوب یادم است که میگفتند این همه برنامه سرگرم کننده میسازیم و بهتر است برنامهای با محوریت کتاب داشته باشیم و خیلی علاقهمند به ساخت برنامه بودند. در جلساتی که داشتیم، این برنامه را طراحی کردیم و نطفه کتاب باز از آن جا شکل گرفت.
فکر میکردید برنامه به اینجا برسد و چهار فصل از آن را بسازید؟
اگر دغدغه مشترک بین همه عوامل نبود، برنامه صرفا با تکنیکهای ساخت یک برنامه تلویزیونی جلو میرفت و روح جدی نداشت. برنامهای میتواند با مضمون کتاب تاثیر گذار باشد که خود و عواملش در جهان کتاب غوطه ور شود. اگر عشق به کتاب در میان عوامل نباشد، برنامه به زودی عمر خودش را از دست میدهد. در این شرایط آن نطفه، قدرتمند نشده و به سن نونهالی و نوجوانی نمیرسد. یکی از دلایل ساخت ۴ فصل از «کتاب باز» درگیری مشترک با کتاب بود.
در فصل اول امیر حسین صدیق به عنوان مجری حضور داشت که سابقه حضور در سریالی با نام کتابفروشی هدهد را داشت. الان هم سروش صحت مجری برنامه، کسی است که از نظر من کتابخانه متحرک است. چراکه کتاب خوانده و با جهان کتاب عجین است. من به عنوان تهیهکننده از بچگی در خانوادهای بزرگ شدم که پدرم کارمند انتشارات مدرسه بوده است. وقتی در مدرسه بیست میشدم، اجازه میدادند، هر چقدر دلم میخواست، کتاب بخرم. تابستانم با کتاب و فوتبال میگذشت و زندگی من همیشه بوی کاغذ میداد.
رابطه عوامل برنامه با کتاب چگونه است؟
سردبیر ما جناب صادق زاده کار جدی رسانهای انجام داده و به شدت اهل کتاب است. از استوانههای برنامه آقای تقی پور هستند که کار کارگردانی را انجام میدهند. ایشان هم کتاب باز حرفه ایست و سالها در رادیو کار کرده است. همه با کتاب مانوس بودیم و خیلی سری میفهمیم رنگ بندی، انتقال محتوا و همه چیزها درست است یا نه.
چه زمانی برنامه «کتاب باز» به پایان میرسد؟
«کتاب باز» تمام نمیشود. حتی ممکن است که از آنتن تلویزیون این برنامه خارج شود، اما اساسا برنامهای مثل «کتاب باز» نباید تمام شود.
مخاطب اصلی برنامه شما کیست؟
من دختری با نام خورشید دارم که یک سال و نیم از تولدش میگذرد. من «کتاب باز» را برای خورشید و نسل خورشید میسازم. دوست دارم دخترم دوستهایی داشته باشد که کتاب خوان هستند. حتما مشکل جدی داریم که مردم سراغ کتاب نمیروند. ما در «کتاب باز» مطالعه را کتاب خواندن صرف نمیبینیم. مطالعه میتواند، فیلم خوب دیدن، تئاتر خوب دیدن، عکس خوب دیدن یا گفتوگو با آدمی که به لحاظ معنایی قوی است، باشد. هر چه که ما را در وجودمان، کمی عمیقتر کند ما آن را مطالعه میدانیم. من فکر میکنم کتاب خیلی ظرفیت دارد.
ساخت «کتاب باز» سخت بود یا آسان؟
برنامه ساختن برای کتاب خیلی سخت است؛ چراکه کتاب موجودی خشک و ایستا است. باید برنامه را در مرحله اول سرگرم کننده بسازیم. سختی در کار وجود دارد، اما آنقدر محتوای جذابی از کتاب منتشر میشود که تنوع و تکثر را به همراه دارد و محتوا هیچ وقت کم نمیآید. برنامه هر چقدر محتوا داشته باشد، امکان ادامه دادن آن وجود دارد. ما روز به روز به جمعیت نویسندگانمان اضافه میشود، نویسندگان درجه یک میآیند و در ترجمه شعر، رمان و دیگر تالیفات به ما کمک میکنند. این یعنی «کتاب باز» از حیث محتوا به مشکل نمیخورد.
فصلهای متعدد باعث یک نواخت بودن برنامه نمیشود؟
ما در هر فصل تغییراتی در ساختار برنامه ایجاد میکنیم. ما در فصل اول صرفا یک گفتگو با چهرهها و مهمانان داشتیم. نگاه اول ما در فصل ابتدایی برندینگ بود که عنوان «کتاب باز» جا بیفتد.
ما در فصل اول کار برندینگ انجام دادیم؛ ضمن اینکه محتوای جدی هم به مخاطب عرضه کردیم. فصل دوم یک ساختاری را به برنامه اضافه کردیم که شامل حضور کارشناسانی مثل آقای کاکاوند و شکوری بود. فصل سوم این برنامه کمی جدیتر شد؛ دکتر رضایی و مسعود فراستی هم به جمع کارشناسان اضافه شدند و ما خیلی خیلی بازخورد خوبی از این تغییرات داشتیم.
در فصل سوم «کتاب باز» پخته شد و خدا را شکر در فصل چهارم همان مسیر را ادامه میدهیم. یک به یک ایدهها را اضافه میکنیم. هر چه مخاطب بخواهد فصل بعد به او میدهیم. ما ناچار بودیم در فصل سوم کارشناس به برنامه اضافه کنیم چراکه مخاطبان ثابتی را پیدا کرده بودیم. مخاطبانی که تمام کتابهای معرفی شده در برنامه را میخواندند. ما مخاطب عام را با بخش مهمان هامون همراه میکردیم. هر چند که همانها بخش کارشناسی را هم دوست دارند.
ما بخش کارشناسی را برای کتاب بازهای خیلی حرفهای گذاشتیم. شاید زمان بخش کارشناسی ۱۰ دقیقه باشد، اما نیازهای کتابی روز مخاطب خاص ما کامل میشود. در فصل چهارم چهارشنبههای «کتاب باز» شکل گرفت. فصل به فصل از نظر ساختار و محتوا ایدههای جدید آوردیم. حتی آیتم هایمان که با نام املا-نگارش و کودک که بخش جدی از آن به دستور زبان بر میگردد، در فصل چهارم داریم. فکر میکنم مسیرمان تا الان مسیر خوبی بوده است.
افشین صادقی زاده سردبیر «کتاب باز» یکی دیگر از کتاب بازهای حرفه ایست. او در طول برنامه لحظهای از محتوای کار غافل نمیشود و مدام با مجری و مهمانان در ارتباط است. او یکی از فعالان رسانه ایست. صادقی زاده سودای آن را دارد که همه را مانند خود عاشق کتاب کند.
آقای صادقی زاده چه چیز شما را به این برنامه و حضور در آن رساند؟
من خیلی زیاد کتاب خواندن را دوست دارم و تمایل دارم لذتی که از کتاب خواندن کسب میکنم را به همه منتقل کنم. این برنامه فرصت استثنایی دارد که بتوانم این موضوع را تجربه کنم.
برنامه در نهایت سادگی تولید میشود؛ نماها خیلی ساده است و شاید جلوههای ویژه که در برنامههای تلویزیونی متداول است، در «کتاب باز» دیده میشود. این سادگی عمدی است؟
بله، یکی از چیزهایی که میخواستیم مخاطب ما آن را بفهمد سادگی «کتاب باز» است. سادگی از همان روزهای اول جزو اصول پایهای و بنیادین برنامه بوده است؛ دلیلش هم خیلی پیچیده نیست.
کتاب خودش خیلی جذاب است بازی نیست که ما با ژانگولرهای تصویری بخواهیم برنامه را جذاب کنیم. آن چیزی که برای مخاطب ما مهم است، گفتگوهای برنامه است. آن چه قرار است از این گفتگو به دانش و معلوماتش اضافه شود، کنجکاوری در او ایجاد کند، علاقه و اشتیاق مهمانان، مجری و اساسا آن چیزی که در برنامه موج میزند و سبب عشق به کتاب میشود، با نهایت سادگی به وجود میآید. کتاب موضوع جذاب و متنوعی دارد؛ خود موضوعات به برنامه تنوع میدهد. لزوما کادر بندری، دکوپاژ و میزانسنهای عجیب لازم نیست.
در کتابی خواندم که کتاب مانند چرخ است. یک بار در بهترین شکل ممکن اختراع شده است. دیگر نمیشود طور دیگری ساخته شود. کتاب در بهترین و کاملترین شکل صورت گرفته است؛ بنابراین هر چه به کتاب اضافه کنید اضافه کاری است. کتاب یک پدیده ساده است. قرار است به شما دانش منتقل کند.
چشم ما حروف چاپی را با لذت دنبال میکند. هر چه دیگر اضافه شود کار اضافی است. البته با تصویر گری و هزاران موضوعی که در چاپ کتاب وجود دارد، موافقم، اما در نهایت روح کتاب، کلمات هستند و کلمات در سادهترین شکلشان کنار هم قرار میگیرند. ما سعی کردیم همین سادگی را حفظ کنیم.
چرا در برنامه توصیه نمیشود، که مثلا مقداری از زمانتان را به مطالعه اختصاص دهید؟
اصلا توصیه به کتاب خوانی در «کتاب باز» وجود ندارد. اصراری نداریم همه را کتاب خوان کنیم. ما یکی از موضوعاتی که خیلی روی آن تاکید داریم این است که به هیچ عنوان صحبت امری و دستوری نباشد. ما به شعور مخاطب احترام میگذاریم. اصلا به خودمان اجازه نمیدهیم که بگوییم مردم! چرا کتاب نمیخوانید؛ بروید کتاب بخوانید. این موضوع اصلا جایی در برنامه ما ندارد. ما مخاطبانمان را کتاب خوانتر از خودمان میدانیم. وقتی حرفم میزنیم مسئولیت ما زیادتر است. براین باوریم که اگر اشتباهی کنیم حتما بازخورد بدی خواهیم داشت. این دلگرمی ماست که با همین فرمان جلو برویم و ببینیم که مخاطبان فعال و باهوشی هستند.
چقدر جذب مخاطب برایتان اهمیت دارد؟
ما جذب مخاطب برایمان مهم است. چراکه میخواهیم بینندگان برنامه در عین حال که سرشان گرم میشود؛ یک گفت و گوی شیرین را درباره کتاب شنیده و اشتیاقشان بیشتر شود. ما عجلهای نداریم و به هر قیمتی این کار را انجام نمیدهیم. ما نمیخواهیم مخاطب یک بار مصرف داشته باشیم که یک بار برنامه را ببیند و دیگر نبیند.
در آخر از کار کردن با سروش صحت برایمان بگویید. کار با صحت سخت است؟
کار با صحت لذت بخش است. من باید به عنوان سردبیر مدام با مهمانها گفتوگو کنم و با سروش حرف بزنم. یکی از راحتترین کاریهایی که در زندگی ام انجام دادم، توجیه کردن سروش است. چرا که خود سروش به شدت کتاب باز و کتاب خوان است. دوم این که سروش ساده و راحت است و بدون طمطراق است و راحت جلوی دوربین میایستد و کارش را انجام میدهد. من هم مفاهیم و آنچه باید در برنامه باشد، به او منتقل میکنم. او به سرعت حرفهای من را میفهمد و به مخاطب انتقال میدهد.
گفتوگو از علی کریمی
انتهای پیام/
این برنامه و این شومن هیچ تاثیر مثبتی بر کتابخوانی ندارند.
شوی مضحکی است به نظر من.
برنامه کتاب باز خیلی خیلی عالی است . جذاب است . خیلی آموزنده و لذت بخش هست . مجری خیلی عالی و بی تکلف صحبت می کند .
اش ۱ فصل درباره رمان حرف می زدیم. ۱ فصل شعر. ۱ فصل ادبیات آمریکای لاتین. ۱ فصل درباره کتاب آموزشی.
هر دفعه ازین حالت دور همی در می آمد
الان بحث ها بیشتر دو نفره است