به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، ما میدانیم که زندگی قبل از رادیو، تلویزیون و اینترنت چقدر کسل کننده بود. به غیر از زحمت کشیدن و دور کردن حیوانات وحشی، کارهای متفاوت دیگری برای انجام دادن در زندگی وجود نداشت؛ بنابراین مردم خود را با هنر مشغول کردند که برخی از آنها به سمت کارهای هنری روی مقبرهها گرایش پیدا کردند.
باستان شناسان برخی از اجساد قرن ۵ و ۶ را از گورستانی در لینکلنشایر کشف کردند که اجساد زنان موجود در آن طوری شیک لباس پوشیده بودند که گویی برای یک مهمانی بزرگ دعوت شده بودند. با گلسینههای ظریف و سگکهای نقرهای لباسهای ظریف خود را بستند، و با جواهرات مختلف مانند حلقههای نقرهای و گردنبندهای پر زرق و برق حاوی صدها قطعه کریستال سنگی، کهربا و شیشه بدن خود را تزیین کرده بودند.
همچنین زنان نیز برای حفظ بهداشت خود در آخرت با موچین به خاک سپرده شدند. اما پر زرق و برقترین لوازم تزیینی کیفهای پارچهای بودند که باحلقههای عاج فیل تهیه شده از جنوب صحرای آفریقا نگه داشته شده بودند، "با توجه به نادر بودن آنها، ممکن است از ماه نیز آمده باشد ".
هیتیها در مناطق یونان، مصر، ترکیه و سوریه حکومت میکردند و در زمان ۱۷۰۰ تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد در اوج قدرت بودند. آنها در ارابه راندن عالی بودند و در کمال تعجب چهره لبخندی را اختراع کردند که اکنون اشیاء بیشماری را با آن آرایش میکند. ایموجیهای هیتیتیها یک کوزه ۴۰۰۰ ساله را تزئین کردهاند که زمانی نوشیدنی شیرینی به نام شربت را در خود نگه میداشت. این کوزه شباهتهای زیادی به ظروف سفالی دارد که در مرز ترکیه و سوریه در Karkam یافت میشود. کوزه هیچ آنالوگ تاریخی یا منطقهای ندارد. این قطعه بینظیرترین و قدیمیترین چهره لبخند کشف شده در نوع خود (یا یک قطعه استادانه از باستان شناسی) است.
یک قاشق تزئین شده ۵۰۰ ساله که در سافک پیدا شد، اثبات میکند که اشخاص قرون وسطایی علاقه زیادی به شمشیر و چاقو داشتند، دستگیره قاشق نقرهای طلاکاری شده مربوط به سالهای ۱۳۰۰-۱۴۰۰ است که بر آن چهره اسطورهای مرد وحشی، بینظم، آشوب آور، بیبند وبار را رسم کردهاند که حداقل به قرن نهم در اسپانیا باز میگردد و اگرچه امروزه قاشقها متعلق به همه هستند، اما این قطعه قدیمی متعلق به برخی از افراد ثروتمند و قرون وسطایی است. تا قرن پانزدهم، بیشتر تصویرهای مرد وحشی روی نسخههای خطی و ادبیات ظاهر میشدند، اما به عنوان اشیاء تزئینی نبودند. تا اینکه این شخص ثروتمند قرون وسطایی آمد و ذهنیت همه را تغییر داد.
دستهای از علائم عجیب، در داخل غارهای Cresswell Crags در انگلستان نمونهای کامل از هنر کاربردی است؛ که مربوط به قرن هفدهم و هجدهم است. محققان در ابتدا فکر میکردند که نشان ها، که شامل حروف و همچنین نقوش، مانند جعبه ها، مارپیچها و خطوط مورب است، مربوط به کار هنرمندان نقاشی دیواری است. اما بعدها معلوم شدهاند که این مجموعه گستردهترین علامتهای اتروتروپیک در انگلستان است. ظاهراً نمادهای اتوتروپیک از شر جلوگیری میکنند و معمولاً در تنظیمات داخلی یافت میشوند. اینکه آنها در این غارها برای دفع جادوگران و ارواح و شیاطین حک شدهاند، نشان میدهد که این منطقه یک دروازه دوزخ است.
اسکنهای مادون قرمز نشان داد که دو مومیایی ۵۰۰۰ ساله مصری که قبلاً در Gebelein، در نزدیکی Luxor کشف شده بودند، با قدیمیترین خال کوبیهای تصویری در جهان تزئین شدهاند و از آنجا که یکی از مومیاییها مذکر است، این عقیده را که قبلاً تصور میشد، که فقط زنان در قبل از دایناس (قبل از اولین فرعون، حدود ۳۱۰۰ سال قبل از میلاد مسیح)، خال کوبی میکردند را تایید میکند. مومیایی زن چهار علامت عجیب و غریب به شکل S در شانه راست خود و همچنین (احتمالاً) تصویر یک باتوم مورد استفاده در آئینها دریافت کرد. جوهر مومیایی نر نشان دهنده دو حیوان شاخدار است، شاید یک گاو وحشی و یک گوسفند باربی. این خال کوبیهای دوران قبل از هیروگلیف در دودهها حک شده و از جایگاه والای اجتماعی، شجاعت، یا آرکانه از افسون برخوردار بودند.
پروژه بزرگ پومپی اخیراً گنجینه فرهنگی دیگری به نام عظیمترین زیارتگاه شخصی را کشف کرده است که تاکنون در یک خانه رومی پیدا شده است. اتاق ۱۶ تا ۱۲ متری جایی برای پرستش خدایان محلی و ارواح نگهبان است. آن با نقاشیهای دیواری از جانوران جادویی و صحنههای طبیعت الهی و همچنین نمادهای عجیب و غریب مانند نسخه گرگ، نسخه رومی آنوبیس و تعداد زیادی تخم مرغ، به عنوان نماد باروری، پوشیده شده است. این هتل همچنین دارای یک باغ با استخر مرتفع است که بدون شک با هزینه زیادی توسط برخی از پولداران ثروتمند ساخته شده است. تقریباً در هر خانه رومی چنین اتاق وجود داشت، که به لارو معروف بود. این خوشبختانه (البته برای صاحب آن نبود) توسط خاکستر آتشفشانی حفظ شده بود.
تایر و سیدون در لبنان تولیدکنندگان اصلی رنگ بنفش نادر و با ارزش بودند که در کتاب مقدس وجود داشت. اما باستان شناسان هرگز شواهد مستقیمی از ساخت آن پیدا نکردند. شهرک بیزانس سابق دارای کارخانه رنگسازی گستردهای برای رنگ آمیزی بود که در زمان عصر آهن (قرن ششم تا یازدهم قبل از میلاد مسیح) یک هکتار) از کل ۱۰۰ هکتار شهر را اشغال کرده بود. دلیل آن این بود که شهر بر روی یک زمین بی آب و علف و متروکه قرار گرفته بود:، چون حلزونهای murex در سواحل صخرهای زندگی میکنند و رنگ بنفش از غدد حلزونها ساخته شده است و به ازای هر کیلوگرم رنگ بنفش به هزار حلزون نیاز است. به همین دلیل است که گذشتگان آن را یک رنگ "سلطنتی" میدانستند و فقط در دسترس ثروتمندان، اشراف و کاهنان بود.
یک آرامگاه ۲۰۰۰ ساله در بیت راس، در کشور اردن، با یک درس تاریخچه تمدن مدنی تزئین شده است. دو هزارسال پیش این شهر، کاپیتولیاس نامگذاری شد. کاپیتولیاها متعلق به دکاپولیس بود، ده شهر ترکیبی هلنی و رومی که حومه امپراتوری روم بودند. در دیوارها و سقف مقبره نقاشیهای دیواری وجود دارد که حدود ۲۶۰ شکل را نشان میدهد. این نشاندهنده قدمت شهر است و وارایه اولیهای که برای نامگذاری خدای حامی نامدار Jupiter Capitolinus، ایجاد شده را به تصویر میکشد. صحنههای زیر نشان میدهد که نفوذ خدایان در کمک به کشاورزان، درختان افتاده و بناهای عمودی است. سرانجام، کاهنان دوباره ظاهر میشوند و پیشنهاد دیگری برای شکرگذاری خدایان برای شهر جدید ارائه میدهند.
غار دنیسووا در کوههای آلتای در سیبری ویژه است. اولین قطعه استخوان دنیسووا، مربوط به ۴۱۰۰۰ سال پیش است. "دنیکسوها" هنوز درک خوبی از آن ندارند، هرچند که اینها بیشتر مربوط به بومیان استرالیایی و پاپواییها هستند. اخیراً محققان نقاشیهای باستانی در داخل غار دنیسووا کشف کردهاند از جمله مهرههای جواهر مانند، استخوان ماموت، روبانو و در میان اینها، معادل مداد یا مداد رنگی نیز پیدا شده است. این یک تکه هماتیت است، یک رنگدانه طبیعی قرمز مایل به قهوه ای. لایه رسوبی که آن را تشکیل داده مربوط به از ۴۵۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰، سال پیش است و نشان میدهد که این هنرهای قدیمی میتوانند توسط دنیسووانها ساخته شده باشند.
امریکای مرکزی کهن به اجداد خود احترام قائل بودند و مجسمههای برجسته و عرفانی برای ادای احترام به آنها میساختند. این مجسمههای ۲۰۰۰ ساله گواتمالا به علت عظیم الجثه بودن و گردی "شکم گنده" نامیده میشود، این مجسمه بیش از دو متر قد و وزن بیش از ۱۰۰۰ کیلوگرم دارد. آنها از سنگهایی ساخته شدهاند که در اثر صاعقه رعد و برق مغناطیسی شدهاند. هنرمندان باستان با نگه داشتن یک سنگ طبیعی مغناطیسی در کنار این سنگهای بازالت غنی از آهن، این نمونههای با ارزش را برگزیدند، که با یک دافع مغناطیسی گویا پاسخ میدادند.
اعداد و ارقام به دقت ترسیم شدهاند به طوری که فقط سر و ناف آنها که قسمتهای بدن مقدس محسوب میشوند مغناطیسی هستند. از طریق مغناطیس، اجداد ظاهراً تأثیر خود را بر جهان مادی نشان میدهند.
انتهای پیام/