به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ، در باور مردم خراسان شمالی زمستان به دو چله بزرگ و کوچک تقسیم میشود، چله بزرگ از اول دی ماه تا دهم بهمن ماه را شامل میشود و از دهم بهمن به بعد نیز چله کوچک شمرده میشود.
نخستین شب چله بزرگ را "شب چله" و یا یلدا مینامند و در این شب خانوادهها به منزل بزرگان و ریش سفیدان فامیل میروند و در کنار یکدیگر همراه به صرف میوه و شیرینی و آجیل، از هر دری سخن میگویند و تا ساعاتی پس از نیمه شب را به شادی و شادمانی میگذرانند.
یکی از رسوم شب چله در خراسان شمالی پختن کدو، چغندرقند و لبو است که هم اکنون نیز بسیاری از خانوادههای این استان آن را انجام میدهند.
حلوا قلقلی نیز که از کوبیدن مغز گردو، بادام، کنجد و دیگر دانههای روغنی تهیه و سپس در شیره انگور خوابانده میشود؛ از دیگر شب چرههای این شب محسوب میشود که غالبا کوچکترها از طرف بزرگترها با این شیرینی پذیرایی میشوند.
آداب شب یلدا با وجود تنوع و تکثر قومیتها در خراسان شمالی و در گذر زمان همچنان پابرجاست.
از جمله آیینهای شب یلدا در خراسان شمالی آن است که خانوادهها در این شبنشینی شب یلدا تفالی نیز به دیوان حافظ میکنند که اینکار هم معمولا توسط بزرگ خانواده صورت میگیرد. آنان دیوان اشعار لسانالغیب خواجه شیراز را با نیت بهروزی و شادکامی میگشایند و فال و مراد دل خود را از او طلب میکنند. بازگویی خاطرات، قصهگویی پدر بزرگها و مادر بزرگها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانوادهها دلپذیرتر میکند.
اگر در شب چله برف ببارد، یکی دیگر از رسوم مردم این استان خوردن برف شیره؛ معجونی از برف و شیره انگور است. قدیمترها ترکمنها انواع و اقسام خربزه و دانه آن را برای این شب تهیه میکردند که یکی از آنها واخ آرمان نام دارد و در کنار آن از کدوی تکل قوز که در دورترین روستای استان خراسان شمالی به همین نام و در نقطه صفر مرزی برداشت میشد، بهره میبردند. این کدو نزد ترکمنان معروفترین نوع کدو در استانهای خراسان شمالی و گلستان است.
هنرمندان، شاعران و نوازندگان خراسان شمالی نیز از گذشته در شب یلدا هنرنمایی میکردند، آنان که صدایی نیکو دارند و در غالب موارد نیز دستشان به ساز میرود در این شب آوازهای کهن که اغلب به زبانهای کرمانجی و ترکی سروده شده است ر ا میخوانند و مینوازند.
مردم عقیده دارند که باید در این شب، چراغ خانههای خود را تا صبح روشن نگه دارند و با جمع شدن دور کرسی در منازل بزرگان قوم، شب را به صبح پیوند بزنند.
در چله بزرگ مردم معتقد بودند در این ایام به دلیل سرمای آن نباید کسی از خانه بیرون بیاید و نوعی هشدار محسوب میشد. شبنشینی در خانه پدربزرگها به دلیل احترام و حرمتی که ایرانیان برای پدران و مادران قایل هستند، انجام میشود.
در این شب، پدربزرگها و مادربزرگها با شاهنامه خوانی، تفأل به دیوان حافظ و قصهگویی و روایت کردن داستانهای طولانی از اسطورههای باستان، میهمانان خود را سرگرم میکردند.
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ،خواندن ترانههای دنبالهدار بومی با مضامین عاشقانه یا امید و صمیمیت، نقالی خوانی در کنار بهرهمندی از هنرمندی نوازندگان و بخشیها ازجمله جعفرقلی شاعر کرمانج که بیشتر در روستاها فعالیت داشتند، بیشتر در میان کردها مرسوم بود. خوانندگی و نوازندگی با موضوع شب و تاریکی و قرائت اشعار گذشته نیز مرسوم بوده است.
اهالی هر روستا به تناسب محصولاتی که داشتند و آنچه کاشته میشد، تنقلات مخصوص این شب را ذخیره میکردند، همچنین ذبح گوسفند و قورمه کردن گوشت آن، نگه داشتن کدو تنبل و هندوانه روی کاه در کنار آونگ کردن شماری از میوهها مثل انگور از روشهای نگهداری خوراکیهای این شب در نبود یخچال بوده است.
در این شب از میوههای سرخ نظیر هندوانه و انار که به دلیل دانههای فراوان آن نمادی از فراوانی و زایش است، استفاده میشود. این میوهها یک نوع پایان ناپذیری را نشان میدهد و بیانگر این مسأله است که شب یلدا هر چقدر طولانی باشد، ولی ما در حال رشد و زایش هستیم.
چلگی بردن برای خانواده عروس از دیگر آیینهایی است که در این شب رواج داشته و دارد، بگونهای که در گذشته خانواده داماد هدایایی را فراهم کرده و تزئین آن روی سینیهای بزرگ مسی، قبل از غروب آفتاب به همراه نواختن دف به خانه عروس میبردند و شب را میهمان این خانواده بودند و این گونه بود که مردم، سیاهی چنین شبی را شیرین میکردند.
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ،در مناطق تات نشین، مردم در ایام چله کوچک و بزرگ به جمع آوری هیزم میپرداختند تا شب یلدا در میدان فراخی، آتش بیفروزند؛ سپس از روی آتش میپریدند. همچنین در پشت بامهای کاهگلی نیز نوعی هیزم را خرمن میکردند و آتش میزدند به گونهای که شعلههای آنکه آتش شادی محسوب میشد، بسیار چشمگیر بود. مردمان این خطه همچنین چوبهایی را که با نخ و پارچه مزین شده بود، به نفت آغشته میکردند و به نشانه شادی، نشاط و سرور به آسمان پرتاب میکردند. در این شب، خویشاوندان دور هم جمع میشدند و به نقل قصه و روایت زندگیهای گذشته میپرداختند و گاهی اوقات داستانهای منثور ادب پارسی یا شاهنامه و قصههای هزار و یک شب را نقل میکردند.
تفأل به دیوان حافظ از دیگر آیینهای شب یلداست و دختران و پسران مجرد از پیران و بزرگان خاندان میخواستند تا با تفألی به دیوان حافظ، بخت خود را بیازمایند.
کدو، انار، هندوانه، انگور، هویج، گلابیهای زمستانی، زردک، خربزه زمستانی، شیره انگور، تخمه و حلوای محلی که ترکیبی از شیره انگور و آرد نخود بود، پای ثابت خوراکیهای این شب بوده است.
در گذشته میوههای فصل را بتدریج تهیه میکردند و در محلهایی از خانه که سردتر از بقیه بود، به شکل «آونگ» یا آویز، نگهداری میکردند تا شب یلدا و در طول زمستان به مصرف برسانند.
در این شب، خانواده تازه دامادها نیز هدایایی نظیر پارچه، لباس، میوه، شیرینی و آجیل را به خانه نوعروس پیشکش میبردند که در رسم خراسانیها به آن چلگی بردن میگویند.
خانوادههایی هم که عزادار بودند در این شب به خانه دیگر اقوام دعوت میشدند تا در شادی و سرور آنها شرکت کنند.
در خراسان شمالی آیینهای ویژه وجود دارد که گفتن قصههای کوتاه، فکاهی و مثلها از جمله آن هاست. بین اقوام استان، مراسم شب یلدا بین ترکها و فارسها با قوت بیشتری رایج بوده است.
مردم عقیده داشتند که باید در این شب، چراغ خانههای خود را تا صبح روشن نگه دارند و با جمع شدن دور کرسی در منازل بزرگان قوم، شب را به صبح پیوند میزدند.
احترام به بزرگترها به ویژه پدربزرگها و مادربزرگها در شب یلدا اهمیت ویژهای داشت.
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ،قدیمترها، ترکمنها انواع و اقسام خربزه و دانه آن را برای این شب تهیه میکردند که یکی از آنها «واخ آرمان» نام دارد و در کنار آن از کدوی تکل قوز که در دورترین روستای استان خراسان شمالی به همین نام و در نقطه صفر مرزی برداشت میشد، بهره میبردند. این کدو نزد ترکمنان معروفترین نوع کدو در استانهای خراسان شمالی و گلستان است.
یکی دیگر از رسوم شب یلدا در خراسان شمالی چله بردن برای عروس است که این هدیه نیز تقریبا همواره به نام عروس و به کام خانواده عروس است.
در شب چله مردهای جوان خانواده داماد، طبقهای میوه، آجیل، شیرینی و یا در سالهای امروزی به همراه لباسی نو را به منزل عروس میبرند و مادر عروس نیز به رسم یادبود لباسی و یا پارچهای را در سینی خالی میگذارد و به منزل داماد میفرستد.
در گذشته مردان جوان فامیل داماد این طبقها را بر سر گذارده و در پی یکدیگر با شادی و پایکوبان راهی خانه عروس میشدند، که البته این رسم کهن در روزگار فعلی اندکی دچار تغییر شده است.
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ،علی حسین پناه کارشناس مردم شناسی اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ،میگوید: شب یلدا نخستین شب فصل زمستان و بلندترین شب سال است که در نزدمردم خراسان شمالی زمستان به چله بزرگ، چله کوچک، ام و دم و هوت و پیت تقسیم بندی شده است.اما این تقسیم بندی در زبان محلی به صورت شعر گونه این طور بیان میشود:
اَمَن، دَمَن آردکُن صد مَن، هِزُم بیار خَرمَن، اُجَلَرِکُونجدَه قُرِتَمَن، چاقَلَرِبِنجدَه
یکی از ریش سپیدان روستای بدرانلو که ۷۶ شب چله را تجربه کرده است، در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از بجنورد ،درباره آداب و رسوم این خطه از خراسان شمالی میگوید: در گذشته، میوههای گوناگون و آجیل و تخمه به شکل امروزی وجود نداشت یک روز مانده به شب چله فامیل و همسایه هرچیزی که درخانه داشتند برای یکدیگر هدیه میبردند و شب چله را نیز تا سه شب جشن میگرفتند.
در این شب میوههای گوناگونی از جمله هندوانه، انار، سیب، انگور اَونگ وکشمش ویا هر میوهای تولید خود روستا بود و مردم برای روزهای سخت زمستان ذخیره میکردند، میخورند.
آقای حسینی از زیر کرسی نشستن و گوش کردن به قصه پدربزرگها و مادر بزرگها را یکی از خاطرات کودکی خود یاد کرده و میگوید: از دیگر شب چرههای این شب خوردن گردو، بادم، کشمش و قُورقه بود.
گفتنی است همه این آیین و مراسم بهانههایی برای گردهم آمدن خانوادهها، بجای آوردن صله ارحام و رفع کدورتهای احتمالی بین خویشاوندان است. که پیشینیان در هر فصل به بهانهای سعی میکردهاند تا اقوام را جمع کرده و صلح، صفا و صمیمیت را در بین آنان حکمفرما کنند.
نویسنده گزارش: فاطمه رستمی
انتهای پیام/ ر