به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، بازدارندگی وضعیتی است که حریف بدون بکارگیری قوهی قهریه و صرفا با تهدیدِ بکارگیری آن دشمن و رقیب را به اجابت خواستهی خود وادارد. بعبارتی دیگر بازدارندگی عبارتست از بازداشتن حریف از دست زدن به انجام یک رفتار، با تهدید به اینکه در صورت انجام آن خسارات غیرقابل قبولی رقم خواهد خورد.
تا قبل از آغاز جنگ جهانی دوم در نظریههای استراتژیک و بین المللی کشورها اصطلاحی به نام “بازدارنگی” به چشم نمیخورد؛ بازدارندگی در روابط بین الملل محصول جنگ سرد و ظهور سلاحهای هستهای بین دو بلوک غرب و شرق بود. ترس از یک حملهی گستردهی اتمی که عواقب جبران ناپذیری داشت باعث شد که دو ابر قدرت ضمن افزایش قدرت نظامی خود با پرستیژ قدرت، حریف را از هرگونه حملهی احتمالی باز دارند.
آغاز کاربرد واژهی “بازدارندگی” در مطالعات استراتژیک معاصر را معمولا به دیدگاههای اولین نظریه پردازان نیروی هوایی در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ نسبت میدهند. آنها از خود میپرسیدند آیا تنها راه پیشگیری از حملات هوایی، نشان دادن ظرفیت مقابله به مثل به طرف مقابل است؟ آن فرض که یکی از نخست وزیران وقت بریتانیا مطرح کرد این بود که بمب افکنها در هر صورت از حریم هوایی عبور خواهند کرد به طوری که هیچ اقدام دفاعی نمیتواند حرکت آنها را متوقف سازد و در این صورت، صدمات زیادی بر زیر ساختارهای مادی و روحیهی مردم وارد خواهند آورد. در نتیجه فقط دورنمای احتمال مقابله به مثل میتواند به مثابهی نوعی محدودیت عمل کنند.
اگر چه تجربهی جنگ جهانی دوم آشکار ساخت رابطهی بین آفند و پدافند پیچیدهتر از آن چیزی است که نظریه پردازان پیش بینی کرده بودند، اما در دنیای پس از جنگ به نظر میرسید که این صورت بندی اولیه به موقعتر و مناسبتر از هر زمان دیگر است. در نتیجه بازدارندگی به مدت چهار دهه بر مناظرات مربوط به استراتژیهای کلان در هر دو طرف مسلط شد.
لزوم بازدارندگی در جمهوری اسلامی ایران
بیتردید مهمترین و کلیدیترین عامل در شکل گیری فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران، جنگ تحمیلی عراق بر ایران بود، چراکه بازدارندگی بهمثابه مفهومی راهبردی، هزینههایی بمراتب کمتر از دفاع دربردارد که مشوق دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در اتخاذ سیاست و راهبردهای بازدارنده است.
اما باید گفت چندین عامل در منطقه برای بازدارندگی در سیاست خارجی ایران دارای اهمیت میباشد:
نخست حضور آمریکا در منطقه و دوم هستهای بودن رژیم صهیونیستی است که به دلیل رابطه خصومتی هر دو با ایران عملا منطقه را به درون حوزه بازدارندگی ایران وارد میسازد. عامل مهم دیگر کشورهای تازه استقلالیافته پس از فروپاشی شوروی هستند که ویژگی امنیتی برای ایران دارند. از طرفی با توجه به ساختهای قومیتی در ایران و آسیای میانه و قفقاز؛ عدم پیوند و ساماندهی روابط و عدم اقدام به همگرایی منطقهای، میتواند از سوی دشمنان و معاندین نظام جمهوری اسلامی مورداستفاده قرارگرفته و منشا تهدیدات علیه امنیت و ثبات کشور باشد.
بررسی ابعاد خارجی موفقیت سپاه پاسداران در ایجاد بازدارندگی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه ۱۳۵۷، و بدنبال آن تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ معادلات منطقهای را دستخوش تحولات تازهای کرد. ظهور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رویکرد استکبارستیزی و مبارزه با صهیونیسم، خواب استعمارگران نوین را آشفته کرد و طرحهای توسعه طلبانه آنان را در غرب آسیا نقش بر آب نمود. بلاشک یکی از عرصههای هماوردخواهی میان ایران و آمریکا، عراق بود که به رغم فشارهای فزاینده دشمنان، سرانجام پیروز این معرکه، محور مقاومت به رهبری ایران بود و آمریکاییها در این عرصه شکست سختی را با هزینههای فراوان متحمل شدند. در حالی که پیش از انقلاب اسلامی، دولت ایران تحت اراده و نفوذ آمریکاییها قرار داشت، در سالهای بعد از انقلاب، این روند معکوس شد و این روزها آمریکاییها نه تنها در منطقه جایگاهی ندارند، بلکه هزینههای زیادی را نیز پرداخت کرده اند و دونالد ترامپ در رقابتهای انتخاباتی سال قبل آمریکا، پرده از بخشی از این هزینههای بیهوده و برباد رفته برداشت.
جمهوری اسلامی ایران با اقتدار نظامی و نفوذ معنوی خود، از دیرباز نقش و جایگاه تعیین کنندهای در منطقه داشته است. پس از حملات نظامی آمریکا و هم پیمانانش به افغانستان و عراق، این نقش پررنگتر شد، به گونهای که آمریکاییها به نقش ایران به عنوان یک قدرت منطقهای اعتراف کردند و حتی در مقطعی از ایران برای کمک به امنیت وثبات عراق دعوت به مذاکره کردند.
در واقع جنگ عراق و تحولات پس از آن باعث شد ایران تبدیل به یکی از قدرتهای اصلی منطقه شود و نه تنها عراق، بلکه سایر معادلات منطقه نیز از تاثیرات جمهوری اسلامی ایران بدور نماند. البته اشغالگران آمریکایی به خاطر ناکامیهای فراوان میدانی و سیاسی در عراق، به فرافکنی روی آورده و به اتهام افکنی علیه کشورهای همسایه عراق خصوصا ایران و سوریه پرداختند و این دو کشور را عامل ناامنی در عراق و منطقه معرفی کردند و یا از مقولاتی، چون «هلال شیعی» و بسط نفوذ ایران در منطقه سخن گفتند.
این گونه اتهامات بدون آن که مبنای واقعی داشته باشد، برخاسته از خصومت امریکا با محور مقاومت است و سران کاخ سفید قصد داشتند با این فرافکنی از یک سو شکستهای خود را در عراق و منطقه پوشش دهند و از دیگر سو بر تهران و متحدانش اعمال فشار کنند.
مهمترین بخش در نقش آفرینی جمهوری اسلامی و تاثیر گفتمان انقلاب اسلامی در عراق، در عرصه مبارزه با تروریسم تکفیری داعش خود را نشان داد. با درخواست و توافق دولت عراق، مستشاران نظامی سپاه پاسداران با محوریت نیروی قدس به عراق اعزام شده و به یاری ارتش و نیروهای مردمی عراق در کارزار علیه داعش شتافتند. کمک به سازماندهی نیروهای مردمی موسوم به حشدالشعبی بود که با فتوای مرجعیت شیعه شکل گرفته بو از مهمترین دستاوردهای حضور سپاه در مطقه بود. حشدالشعبی خیل عظیمی از داوطلبان عراقی بود که در واقع بر اساس الگوی «بسیج» در جمهوری اسلامی ایران سازماندهی شده و آموزش دیده بودند. این الگو در عراق پس از مدتی نه چندان طولانی، موفقیت خود را نشان داد و گروه تروریستی ـ تکفیری داعش را تار و مار کرد. این در حالی بود که ائتلاف به اصطلاح ضد داعش به رهبری آمریکا با آن همه ادعاهای واهی و تجهیزات پیشرفته، قادر به شکست داعش نبود.
نقش ایران در شکست داعش به حدی برجسته بود که حتی رسانههای معاند نتوانستند آن را مخفی کنند. خبرگزاری آمریکایی آسوشیتد پرس (AP) نیز در آگوست ۲۰۱۵، در تحلیلی از اوضاع عراق نوشت: به گفته فرماندهان شبه نظامیان و مسئولین عراقی، یک ژنرال قدرتمند ایرانی به عنوان سردمدار تاکتیکهای جنگی در جنگ عراق علیه تروریستهای داعش پدیدار شده و در خط مقدم در کنار ۱۲۰ مشاور سپاه پاسداران ایران برای هدایت شبه نظامیان و نیروهای دولت در ریزترین جزئیات جنگ فعالیت میکند. این خبرگزاری در ادامه نوشته است: نقش شگفت آور و عملی ژنرال ایرانی، قاسم سلیمانی، میزان تکیه دولت عراق به متحدش، یعنی تهران را نشان میدهد. این موضوع یک تضاد آشکار با روش و رویکرد محتاطانه آمریکا که رقیب ایران در بدست آوردن نفوذ در عراق است را نشان میدهد. این در حالی است که مسئولین دولتی عراق خشم خود را از کمک نکردن آمریکا بروز میدهند.
شکست مفتضحانه سیاستهای امریکایی-صهیونیستی در جنگ عراق و سوریه با گروهک تروریستی داعش، انهدام مقعر گروهکهای تروریستی پژاک و پ. ک. ک که قصد ایجاد ناآرامی در کشور راداشتند، افزایش خارق العاده توان نظامی و موشکی، ایجاد نوعی بیداری اسلامی در منطقه تنها بخشی از موفقیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تحقق بازدارندگی در عرصه سیاسی و نظامی است.
راهکارهای تقویت بازدارندگی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
رهبر معظم انقلاب؛ ۲۱ مهرماه امسال در مراسم دانش آموختگی دانشگاه تربیت پاسداری امام حسین (ع) با تأکید بر اینکه یک درس دائمی جلوی چشم سپاه وجود دارد و آن عبارت است از آیهی کریمه: وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم. چندین نکته در این خصوص را متذکر شدند:
اوّلاً اِعداد - [یعنی]آماده کردن- به اندازهی استطاعت؛ یعنی هیچ قانع نباشید به یک حدّی؛ هر چه میتوانید، این آمادگی را در بخشهایی که در خود آیه ذکر شده بایستی تأکید بکنید و زیاد کنید. سپاه روزبهروز باید آمادگیهای خودش را بیشتر کند. آنچه دربارهی آن باید آمادگی ایجاد کنید،
اوّلاً «قُوَّه» است
ثانیاً «رِباطِ الخَیل» است.
«قُوَّه» یعنی قدرت، یعنی توان و نیرو؛ «رِباطِ الخَیل» یعنی ابزار؛ ابزارهای گوناگون؛ در هر دورهای ابزار متناسب با آن [دوره]است.
هدف چیست؟ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم؛ «تُرهِبون» فقط به معنای این نیست که آنها را بترسانید که از شما بترسند؛ نه، این ترس، بازدارنده است. اگر چنانچه دشمن بیمناک شد از قدرت شما، از آمادگی شما، آن وقت این بیمناکی، بازدارندهی دشمن است. باید کاری کنید که دشمن از هیبت مردان جوان مؤمن فداکار پرُانگیزه احساس بیم بکند؛ و خودِ این مهمترین بخشِ بازدارنده است.
این «قُوَّه» در «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّه» یعنی قدرت؛ این قدرت در جنبههای مختلفی خودش را نشان میدهد:
اوّلاً قدرت سازمانی که سازمان، قوی، مستحکم و جامع [باشد]. این قدرت سازمانی جزو مسائلی است که در سپاه باید مورد نظر باشد.
قدرت علمی و تخصّصی؛ همهی حرکتِ موفّقِ مجموعههای گوناگونِ بشری ابتدائاً در سایهی علم انجام گرفته؛ در سایهی علم است که به قدرت، به ثروت، به اقتدار بینالمللی، به عزّت دست پیدا میکنند؛ این همه هم که در اسلام روی علم تکیه شده، به خاطر این است. پس یک بخش مهم از «قُوَّه» عبارت است از علم.
قوّهی در بخش تاکتیک و راهبرد؛ دائم بایستی مجموعهی نظامیِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمینهی مسائل تاکتیکی و مسائل راهبردی و استراتژیکی، آمادگی و حرکت روزافزون و روبهپیش داشته باشد.
[قوّهی]در زمینهی بیداری و آمادهبهکاری. غفلت مطلقاً مورد قبول نیست، بایستی دائم بیدار بود، دائم بایستی هوشیار بود؛ چون امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود: مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛ اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که سنگر مقابل شما هم خوابش برده، او ممکن است بیدار باشد؛ باید همواره در سنگر بیدار و آمادهبهکار بود. قوّت [یعنی]عزم راسخ و پولادین؛ قوّت [یعنی]ایمان قوی و خالص، قوّت [یعنی]انگیزهی روزافزون؛ اینها همه قوّت است؛ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّه، همهی اینها را باید آماده کنید. قوّت، تربیت جوانان بلندهمّت و پُرانگیزه است.
جمع بندی
در پایان باید گفت منویات و راهبردهای امام راحل (ره) مبنی بر صدور انقلاب اسلامی، طی سالهای اخیر به برکت انقلاب اسلامی، فرهنگ مقاومت در منطقه نهادینه شده و با توسعه و تحکیم مبانی انقلاب اسلامی به ویژه فرهنگ مقاومت، استکبار جهانی و صهیونیسم طی سالیان گذشته شکستهای سختی را در برابر این گفتمان چشیده اند. علاوه بر فلسطین، سوریه و یمن، عراق نمونه بارزی از شکست راهبرد استعماری آمریکا در منطقه غرب آسیا است؛ کشوری که آمریکاییها پروژههای سهمگینی را علیه آن اجرا کردند؛ از جنگ و اشغالگری گرفته تا ایجاد و حمایت از گروه داعش.
اما همه این طرحها با شکست مواجه شد و البته خود اعتراف دارند که یکی از عوامل مهم و اساسی این شکست ها، نقش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران و حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه با تکیه بر گفتمان انقلاب اسلامی بوده است. ولی با توجه به اینکه تغییر راهبرد توسط دشمن در سالهای اخیر منجر به تهدیداتی در عرصههای علمی و اقتصادی و فرهنگی شده است این مهم را میطلبد که با تکیه بر توان داخل و تحقق شعار ما میتوانیم زمینه ساز بازدارندگی در این حوزهها نیز شویم.
منبع: تبیین
انتهای پیام/
سلام و رحمت الله اعظم حاج آقا جان برادر گرامی و گرانقدرم درود بر امام درود بر سپاه و درود بر شهید ووسلام ومن الله توفیق