خوانساری گفت: اقتصاد ایران، همواره کارآموزده دوران سخت است.

 به گزارش خبرنگار صنعت،تجارت و کشاورزی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران در چهارمین دوره اعطای نشان امین الضرب که در تالار وحدت برگزار شد، اظهار کرد: اقتصاد ایران، کارآموزده دوره سخت است.

وی ادامه داد: عده ای از صاحبان کسب و کار زمانی که قحطی بود په به میدان گذاشتند که بتوانند مدت زمان فشار در این دوره را کمتر کنند. کارآفرینان سرمایه اجتماعی این کشور  در تحریم های اقتصادی هستند. فعالان اقتصادی که در این شرایط، کلنگ متناسب را بر زمین می زنید یعنی حماسه می آفریدند.

خوانساری بیان کرد: اگرچه امروز به پاس گرامیداشت بزرگان کارآفرینی گردهم آمده ایم و باید متناسب با این مراسم شادمان و مسرور باشیم، اما چه باید گفت که ملت بزرگ ایران، در این ایام سراسر اندوه و متاثر در متن حوادث تلخی بسر می برد که برخی ناشی از شرارت امریکا و برخی ناشی از قصور و فقدان مدیریت کارآمد در حل بحران ها و حوادث پیش روی است.

وی گفت: متاسفانه آنچه در اقتصاد و جامعه ایرانی قربانی شده، گوهر «اعتماد عمومی» است.

جوان ایرانی که با هزار امید و انگیزه از دانشگاه به شایستگی بیرون آمده، نسلی که تمنای پیشرفت و توسعه دارد، مردمی که قلبشان برای این آب و خاک می‌تپد و آموخته‌اند که باید در همین سرزمین زیست کنند، چطور باید با حسی توام با نگرانی و بی‌اعتمادی به فکر کسب و کار و فردایشان باشند؟

متاسفم بگویم امروز هرکجا سرمایه‌ نمادینی وجود داشته، با بی‌تدبیری و نابخردی از میان رفته و یا حداقل به پایین‌ترین حد تنزل کرده است. نتیجه اینکه امروز جامعه نگران، مضطرب و بی‌اعتماد به ارکان سیاستگذار و مدیران کشور شده‌است.

وی در ادامه افزود: قیاس این وضعیت با دهه ۶۰ تا حدودی روشنگر است. تاریخ شهادت می‌دهد که مردم ایران در این دهه چطور با دل و جان و در بحبوحه جنگ، از مرز‌ها دفاع کردند یا در دهه ۷۰ به شوق سازندگی گام‌های بلندی برداشتند و در دهه ۸۰ به انگیزه اصلاحات امید‌ها آفریدند و در ادامه کسانی ناکارآمد که با شعار سودای عدالت در سر داشتند، سرخوردگی ملت را رقم زدند. دهه ۹۰ هم دوره آشتی با جهان و احیای تدبیر و امید بود که البته آنهم دستخوش ناامیدی‌های زیادی شد. در همه این دوره‌ها یادمان باشد که مردم پای نظام و کشور ایستادند و جامعه اقتصادی هم قدمی عقب نگذاشت.

این مقام مسول ددامه داد: عده‌ای از صاحبان کسب‌وکار در زمانه‌ای که قحطی برکشور حاکم بود، پا پیش گذاشتند تا درد‌ها را درمان کنند. از سرمایه و مالشان گذشتند تا مسئولیت اجتماعی‌شان را به سرانجام برسانند. این قدم‌هایی ولو کوچک بخش خصوصی کشور بیش از توان و طاقت دولت‌ها در نگاه و قلب مردم جایی گرفت و آن‌ها را به معتمدان جامعه تبدیل کرد. این چنین است که در طول سالیان دراز یادگار‌هایی مانند مسجد، مدرسه، بیمارستان و دیگر مراکز خدمات‌دهی توسط صاحبان کسب و کار و بازاریان در سراسر کشور ایجاد شد و برای جامعه اقتصادی و بخش خصوصی اعتبار و آبرو به ارمغان آورد.

خوانساری تصریح کرد: کارآفرینان؛ سرمایه‌های انسانی این کشور به حساب می‌آیند. حاکمیت می‌توانست مستمرا و طی چندین دهه آن‌ها را به نماد‌هایی از وطن‌پرستی، دین‌داری و انسان دوستی تبدیل کند و به جامعه بشناساند، ولی افسوس که نگاه توام با سوظن اجازه نداد چنین اقدام مهم و مشروعی صورت گیرد.

نمونه آنکه امروز کجای این کشور می‌توان موزه‌ای از صنعت، کارآفرینی و اقتصاد پیدا کرد؟ چرا در هیچ کتاب درسی نامی از کارآفرینان نیست؟ چرا در هیچ فیلم سینمایی کارآفرین حضور ندارد؟

در نهایت مذموم شمردن کارآفرینی طی چندین دهه، نشاط اجتماعی را هدف گرفت. امروز مردم حتی اگر ناامید نباشند، نشاط هم ندارند و با جامعه‌ای چندپاره مواجه‌ایم که صحیح را از غلط تشخیص نمی‌دهد.

رییس اتاق بازرگانی در ادامه گفت: جوهر وجودی کارآفرینی، برخوردار از همه عناصر لازم برای تبدیل شدن به الگوست. ذات کارآفرینی یعنی اعتماد به نفس، استواری، خلاقیت، برنامه‌ریزی، اتکای به خود به جای وابستگی به غیر و مهمتر از همه امید و اعتماد به آینده‌ای درخشان.

در همین جمع؛ کارآفرینانی حضور دارند که در دهه هشتم و نهم زندگیشان کماکان به سازندگی ادامه می‌دهند. آن‌ها در طول حیاتشان، انقلاب، جنگ، تحریم و انواع درگیری‌های سیاسی و اجتماعی که زندگی مردم را فشل کرده را دیده‌اند. اما چه زمانی چرخ کارخانه‌هایشان از حرکت افتاد؟ آن‌ها چه وقت از طول و عرض سفره کارگرانشان کاستند؟

وی گفت: همه شما عزیزان مرحوم قندچی را می‌شناسید. او ایران کاوه را بنیان گذاشت، پس از انقلاب مظلومانه به زندان رفت و از زندان به جبهه‌ها نقل مکان کرد تا ماشین‌های جنگی را تعمیر کند. پس از جنگ بازهم در خط تولید حاضر شد تا کارخانه را از نو بسازد. او تا صبح آخرین روز حیاتش در کارخانه حاضر بود. این تنها یک نمونه از ده‌ها مثال است.

خوانساری گفت:اینکه شما بدانید کشور در تحریم، جنگ اقتصادی و منازعات سیاسی است، ولی کلنگ راه‌اندازی کسب‌وکاری متناسب با این زمانه را برزمین می‌زنید، یعنی حماسه آفریده‌اید. یعنی می‌توانید الگو و مولد باشید.

جوان استارت‌آپی که در افق اندیشه‌اش ده‌ها ایده و طرح برای راه‌اندازی کسب‌وکار متکی به سرمایه اندک دارد، کارآفرینی که نگاهش به توسعه خط تولید است، تحلیلگری که از میان خبر‌های منفی خطی از امید و معطوف به آینده پیدا می‌کند، شایسته قدردانی است و نباید آن‌ها را با انواع واکنش‌ها از کار انداخت.

وی گفت: کارآفرینی یعنی بازگشت نیرو‌های جوان به کشور و حضور در عرصه سازندگی. هر زمان چرخ حرکت کارخانه‌ای بازایستاد باید منتظر سیل مهاجرت بود. هر زمان کارآفرینی خانه‌نشین شد باید در انتظار ویرانی خانواده‌های بسیار بود.

وی گفت: در همین حوادث اخیر نخبگان این کشور در آرزوی کار و زندگی مطلوب راهی خارج از مرز‌ها بودند که چنین حادثه تلخی رخ داد. آیا این افراد نمی‌توانستند کارآفرینان ما باشند؟ اگر ما حرمت کارآفرین را رعایت می‌کردیم و کارخانه‌ها پرتوان به کارشان ادامه می‌دادند، این جوانان در ایران می‌ماندند و می‌توانستند مهندسان و مدیران آن‌ها باشند؟

کلام روشن این که سرمایه انسانی بزرگی به نام کارآفرینی مخدوش شده است و حالا اثرات اجتماعی آن را در زیست جاری مردم می‌بینیم.
دوستان گرامی

خوانساری افزود: جامعه کارآفرینی از همین تریبون اتاق بازرگانی بار‌ها از حاکمیت خواسته است: به رانت ارزی پایان دهد، در مقابل فساد ایستادگی کند، انواع توزیع غیرهدفمند یارانه‌ها را متوقف کند و بستر رقابت را بسازد. در این موقعیت چرا نباید کارآفرینان را به عنوان انسان‌های کمال‌گرا، پرشوق و امید و در عطش ساختن ایرانی آزاد و آباد به مردم معرفی کردکارآفرینان عاشق این مرز و بوم اند و تمام سرمایه‌شان را به کارخانه و خط تولید تبدیل می‌کنند. آن‌ها قلبشان برای این مردم می‌تپد و زیر فشار تحریم و کمبود، همچنان سبد مصرف مردم را متنوع نگاه می‌دارند. چرا دولت‌ها صدای این منادیان سلامت و امید را نمی‌شنوند و چرا گوش‌ها بسته شده‌است؟

وی در ادامه بیان کرد: جوانان پراز شوق پیشرفت، عطش «اعتماد به نفس» دارند و چه کسانی را می‌شناسید که بیش از کارآفرینان «نماد اعتماد به نفس» باشند.


امروز رسالت تک‌تک کارآفرینان این است که از ابزار‌های فرهنگی، هنری و اقتصادی برای توسعه مفهوم کارآفرینی استفاده کنند. انزوا طلبی راهکار امروز نیست. اگر دل‌ها برای آینده ایران می‌تپد که قطعا چنین است در معرفی اسطوره‌های کارآفرینی استنکاف نکنید. اگر پیش از این کارآفرینان سعی می‌کردند به دور از هیاهوی جامعه و در خلوتشان کار کنند، امروز باید به صحنه بیایند و اجازه دهند جامعه با آن‌ها آشنا شود. در‌های کارخانه‌ها را به روی مستندسازان باز کنید، اجازه دهید زندگی‌تان کتاب شود، فرصت دهید نسل جوان در جلسات و همایش‌ها، پای صحبت‌های شما بنشینند و تجربیات جدیدی دلشته باشد.

این تمنای ما از شماست که اتاق بازرگانی را در مسیر معرفی الگو‌های ارزشمند زیست، در زمانه بحران، یاری کنید. داستان زندگی هرکدام از شما ارجمندان می‌تواند، جوانی را نجات دهد و تلاشتان برای گذر از سختی‌های زمانه می‌تواند انگیزه و امید بخش نسل جوان باشد.

بیایید همه با هم از کارآفرینان نماد بسازیم نه برای اینکه تنها اقتصاد، توسعه پیدا کند، بلکه برای بازگشت نشاط به کشور، بازگشت امید به مردم و ساختن دوباره این سرزمین. آنچه امروز در پیشگاه شما قرار می‌گیرد، تلاشی اندک از سوی ماست و شما کارآفرینان گرامی این مسیر را می‌توانید با نهایت قدرت و انگیزه به پیش ببرید. خدا یار و مددکارتان باد.

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار