به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «چارلز دوناوی» روزنامهنگار و خبرنگار آمریکایی به بیان دیدگاههای خود درباره تحولات اخیر خاورمیانه بهخصوص ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخته است.
روز ۸ ژانویه، نیروهای مسلح ایران حملات موشکی را علیه یک پایگاه آمریکایی در غرب عراق بهتلافی ترور سردار قاسم سلیمانی انجام دادند، نظر شما درباره این حمله چیست؟
اکنون میدانیم که ترامپ دستور این حمله را ۷ ماه قبل صادر کرده بود. دیوید ورمسر مشاور جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید و از افراد نزدیک به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در ژوئن ۲۰۱۹ میلادی پیشنهاد یک حمله هدفمند علیه سردار سلیمانی را به بولتون ارائه داده بود، حدود ۷ ماه قبل از این حمله. نئومحافظهکاران در دولت ترامپ آشکارا بر این باورند که ترور مقامهای ارشد یک دولت خارجی، مانند تحریمهای مجازاتآمیز، یک ابزار قابل قبول برای دستیابی به تغییر رژیم است. این اقدام به خودی خود نقض قوانین بینالمللی است، اما بههمراه این واقعیت که آمریکا رسماً در حال جنگ با ایران نیست و این قتل در خاک یک کشور ظاهراً مستقل انجام شده است، آن هم بدون اجازه، و سردار سلیمانی در حال انجام یک مأموریت دیپلماتیک بوده است، غیرقانونی بودن و غیراخلاقی بودن این اقدام فراتر از حد تصورات است.
طبق معمول، دولت آمریکا چندین دلیل نادرست و غیرمنطقی برای این ترور عنوان کرده است، با طرح این ادعا که سردار سلیمانی قصد داشت ۴ سفارتخانه آمریکا را منفجر کند و او شخصاً مسئول کشته شدن صدها سرباز آمریکایی است. آمریکا مدعی شده است که سردار سلیمانی یک تهدید قریب الوقوع علیه تأسیسات نامعلوم آمریکا بوده است. دلیل واقعی را میتوان در یادداشت ورمسر پیدا کرد: "اقدامات غیرمنتظره، اقداماتی که موجب تغییر قانون میشود، این اقدامات علیه ایران لازم است، این اقدامات رژیم را سردرگم میکند. "، چنین حملهای از سوی ایالات متحده توازن نیروهای داخلی را بر هم میزند و موجب کنترل بر آنها میشود، نیروهایی که ثبات و ادامه حیات رژیم به آنها بستگی دارد. این اقدام تقریباً مانند سایر اقدامات اتخاذشده علیه ایران توسط آمریکا در ۴۱ سال گذشته با هدف دگرش در انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ و تبدیل کردن ایران به یک پایگاه برای آمریکا بوده است. اگر اقدامات تغییر قانون بازی مثل ترور مقامهای دولتی را بخواهیم بهعنوان سیاست عادی رژیم آمریکا در نظر بگیریم، آنگاه هر مقام از هر دولتی که مخالف هژمونی جهانی آمریکا باشد، اکنون در معرض خطر است. لازم به گفتن نیست که بدون هیچ گونه وجهی از حقوق بینالملل، مقامهای آمریکایی نیز بخشی از این بازی منصفانه هستند، نتیجه ناخواسته رفتار غیراخلاقی و غیرقانونی دولت آمریکا.
ایران چندین فروند موشک بالستیک شلیک کرد. نیروهای آمریکایی قادر به رهگیری آنها نشدند و احتمالاً تنها نظارهگر بودند و منتظر تأثیر حملات شدند، این مطلب بهنقل از تارنماها و گزارشهای آمریکایی است، این حمله آسیبپذیری دفاع موشکی آمریکا را نشان داد، این مسئله چطور میتواند معادلات آینده را تغییر دهد؟
گرچه رسانههای آمریکایی از بررسی عدم موفقیت احتمالی ساختارهای دفاعی آمریکا امتناع میکنند، ولی فرماندهان ارتش قطعاً این مشکل را تشخیص میدهند. دقیقاً در حملات موفقیتآمیز به تأسیسات نفتی عربستان در ماه سپتامبر، غافلگیری فناوری نظامی آمریکا و بیارزش بودن آن ثابت شد. این امر موجب تقویت کسانی خواهد شد که احتیاط و رفتار محتاطانه را به رئیس جمهور توصیه میکنند، ولی آنها با مخالفتهای شدید شوراهای قدرت از سوی نئومحافظهکاران صهیونیست مثل پامپئو، پنس، اسپر و بسیاری دیگر روبهرو هستند که دائماً بهدنبال جنگطلبی هستند. ترامپ بهشدت از سوی صهیونیستهایی مثل شلدون ادلسون حمایت میشود، کسی که بیشک او را تشویق کرده است تا فشارها بر ایران را افزایش دهد. اگر ارتش آمریکا در عدم تمایل خود برای آغاز یک جنگ تمامعیار با ایران قاطعانه عمل کند، نئومحافظهکاران در هر دو حزب با همه توان خود برای آغاز این جنگ تلاش خواهند کرد. تاکنون بهدلیل واکنشهای دقیق دولت ایران، از این جنگ اجتناب کردهایم.
بعداً مقامهای آمریکایی تأیید کردند که ۱۱ نظامی آمریکایی در این حملات زخمی شدهاند، بهخلاف ادعاهای اولیه واشنگتن که هیچ کسی زخمی نشده است. ابعاد خسارات واردشده بسیار جدی و زیاد است و اکنون روشن و آشکار شده است. چرا ترامپ سعی کرد تا اهمیت این حملات را کم جلوه دهد و بگوید همه چیز خوب است؟ چرا فکر میکنید آمریکا از واکنش نشان دادن عاجز شد؟
میتوانم ۲ دلیل احتمالی را تصور کنم که ترامپ تصمیم گرفت هیچ واکنشی نشان ندهد؛ نخست، دقت حملات ایران و ناتوانی دفاع هوایی آمریکا در متوقف کردن این حملات موجب فشار بر رئیس جمهور آمریکا شد تا از هر اقدامی جلوگیری کند، پیش از آنکه تعداد زیادی از سربازان آمریکایی کشته شوند. امسال سال انتخابات است و دیدن دهها جنازه سربازان آمریکایی که در تابوت به وطن بازمیگردد، بسیار ناخوشایند خواهد بود، بهخصوص در شرایطی که مردم آمریکا تصور میکردند رئیس جمهوری را انتخاب میکنند که به همه جنگها پایان خواهد داد. دوم، این امر میتواند این باشد که ترامپ با این اقدام خود به نئومحافظهکاران در حزب جمهوریخواه ثابت کرد که اگر اجازه ادامه فعالیت بهعنوان رئیس جمهور را داشته باشد، اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد. وال استریت ژورنال گزارش داده است که ترامپ پس از این حملات به همکاران و دستیارانش گفته است که برای مقابله با سردار سلیمانی از سوی سناتورهای جمهوریخواه تحت فشار بوده است، سناتورهایی که ترامپ انتظار دارد در روند محاکمه استیضاح در مجلس سنا از وی حمایت کنند.
آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی روز جمعه فرمودند "روز حملات موشکی سپاه به پایگاه نظامی آمریکا، یوم الله بوده است. پاسخ سپاه یک پاسخ کوبنده و محکم به ابرقدرت پوشالی آمریکا بوده است. "، نظر شما چیست؟ آیا تصور میکنید این یک نقطه عطف تاریخی است آن هم در شرایطی که برای نخستین بار حمله مستقیم نظامی به آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم صورت گرفته است؟
اول از همه، این نخستین و تنها حمله به آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم نبوده است. در سال ۱۹۶۸ میلادی حمله موسوم به Tet Offensive در ویتنام رخ داد و حمله به پادگان ملوانهای دریایی آمریکا در سال ۱۹۸۳ در بیروت نیز قابل اشاره است. اگر آمریکا یک کشور دموکراتیک بود یا توسط افراد باهوش و محتاط اداره میشد، آنگاه حمله موفقیتآمیز سپاه پاسداران به پایگاه هوایی عین الاسد در روز ۸ ژانویه یک دلیل کافی برای بازنگری در سیاستهای واشنگتن بود تا ایالات متحده بهدنبال راهکارهایی برای کاهش تنشها باشد. بیشک دولت آمریکا توسط افراد ناآگاه و متکبر اداره میشود و شهروندان آمریکایی نیز در مورد نحوه اداره آنها چیزی نمیگویند. در حال حاضر، دادگاه استیضاح در حال برگزاری است که در آن ترامپ متهم به مداخله در عملیات سیاست خارجی امپریالیستی است. این اتهامات ریشه در سازمان سیا و حزب دموکرات دارد، آن هم بهخاطر نتیجه شکست هیلاری کلینتون در انتخابات ۲۰۱۶ بهوجود آمده است. ترامپ متهم به جنگ غیرقانونی یا اعمال تحریم غیرقانونی علیه سایر کشورها نشده است، زیرا رؤسای جمهور دموکرات همین کار را قبلاً انجام دادهاند. هیچ نامزد ریاست جمهوری آمریکا بهاحتمال زیاد نمیتواند خوی امپریالیستی آمریکا و تجاوزگری آن یا حمایت همهجانبه از رژیم صهیونیستی را تغییر دهد. سقوط اقتصادی شاید زمانی بهوجود بیاید که دلار آمریکا دیگر ارز ذخیره جهانی نباشد یا دلار دیگر در معاملات نفتی مورد نیاز نباشد.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/