به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، انگلیس بالاخره پس از سه سال کشوقوس با اتحادیه اروپا و همچنین تنش احزاب کارگر و محافظهکار با یکدیگر، اواخر شب گذشته از اتحادیه اروپا خارج شد. در این اتفاق مهم، عوامل بسیاری دخیل بودند؛ اما نقش آمریکا در این میان را شاید بتوان یکی از مهمترین کاتالیزورهای به سرانجام رسیدن برگزیت دانست.
انگلیس در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ از طریق همهپرسی، اولین کشوری بود که پس از تشکیل اتحادیه اروپا عزم خود را برای خروج از اتحادیه اروپا جزم کرد و این در حالی است که علیرغم دیگر قدرتهای اروپای غربی، با تأخیر و بیمیلی در سال ۱۹۷۳ به جامعه اقتصادی قاره سبز پیوست. انگلیس یکی از بنیانگذاران اقتصاد اتحادیه اروپا بود و علت ورود با تأخیر لندن به باشگاه قدرتهای اروپایی، افزون بر عدم تمایل سالهای ابتدایی این کشور برای عضویت در این مجموعه، به مخالفت شدید «شارل دوگل»، رئیسجمهور وقت فرانسه بازمیگردد.
انگلیس، اسب تروای آمریکا
از نظر دوگل، انگلیس، اسب تروای آمریکا بود و اعتقاد داشت که ورود این کشور به جامعه اقتصادی اروپا، نفوذ آمریکا را در این مجموعه تسهیل میکند. رئیسجمهور اسبق فرانسه با آتلانتیکگرایی انگلیسیها مخالف بود و بر این عقیده اصرار داشت که ساختار سیاسی – فرهنگی، ماهیت و بافت اقتصاد انگلیس کاملاً با دیگر دولتهای اروپایی متفاوت است. از طرفی، نسبت به شکلگیری جامعه بزرگ آتلانتیکی به رهبری واشنگتن، حساس بود و آن را رد میکرد.
نگرانی شارل دوگل، سنگ بنای نضج گرفتن دو تفکر امنیتی «اروپایی» به سرکردگی فرانسه در اتحادیه اروپا و «آتلانتیکی» به رهبری انگلیس بود. انگلیس با تفکر آتلانتیکی، اعتقاد راسخی به درهم تنیدگی امنیتی – سیاسی آمریکا با اروپا با ابزار ناتو داشت و در مقابل، فرانسه بر مستقل بودن سازوکار دفاعی – امنیتی و شکلگیری ارتش اروپایی تأکید میکرد. علیرغم اینکه هر دو دیدگاه درنهایت بر سر همکاری پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با آمریکا به یک نقطه مشترک رسیدند، اما تفکر نگاه اروپاگرا پس از تغییر شکل جامعه اقتصادی اروپا به «اتحادیه اروپا» متعاقب جنگ سرد، منتقد چتر امنیتی آمریکا شد و با حمایت کشورهای قدرتمند این قاره همچون آلمان، به دنبال استقلال در زمینه دفاع جمعی از واشنگتن بود.
منفعت ترامپ در خروج انگلیس از اروپای واحد
خروج انگلیس از اتحادیه اروپا از یکسو باعث تقویت جریانهای «پان اروپائیسم» در قاره سبز شده و از سوی دیگر، وزنه آتلانتیکگرای انگلیس را تضعیف کرد. با این حال، سیاست ترامپ در حمایت از برگزیت بهطور ویژه بر دو حوزه «اقتصادی» و «امنیتی» متمرکز است.
ترامپ
آمریکا گرچه با دیگر کشورهای اروپایی ازجمله فرانسه و آلمان، روابطی محکمی دارد، اما نباید فراموش کرد که رابطه لندن و واشنگتن، بسیار ویژه است. انگلیس در اغلب موارد، سیاستهای آمریکا در بروکسل را بازتاب داده و همراهی این کشور با کاخ سفید در جنگ سال ۲۰۰۳ علیه عراق و همچنین نقش برجسته مستأجر عمارت «داونینگ استریت» در اقناع اعضای اتحادیه اروپا برای پیوستن به تحریمهای هستهای ایران، حضور آنها در ائتلاف خود خوانده علیه داعش و تحریم روسیه در سال ۲۰۱۴، همگی گویای کار ویژهای است که لندن در ارتباطات خود با واشنگتن تعریف کرده است. واگذاری فرماندهی ائتلاف دریایی آمریکا در خلیجفارس به انگلستان را نیز در این راستا باید ارزیابی کرد. با این نگاه، جدا کردن چنین عضو تأثیرگذار و قدرتمندی که چهارمین اقتصاد جهان نیز هست، میتواند موقعیت برتر آمریکا در مقابل اروپا را تقویت کند و آنها را به تبعیت از سیاستهای خود وادارد.
باز کردن پای ناتو به غرب آسیا با اهرم فشار انگلیس
«جان بولتون»، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در بهار سال جاری طی گفتگویی با رسانهها در خصوص برگزیت تصریح کرده بود: «من فکر میکنم که این اتفاق بهطور خاص به ما در ناتو کمک خواهد کرد تا یک کشور مستقل و قدرتمند دیگر داشته باشیم که به ناتو برای داشتن عملکردی مؤثرتر کمک کند.» آمریکا هنوز نتوانسته همه کشورهای عضو ناتو را به اختصاص دو درصد از بودجه ناخالص ملی به این سازمان نظامی کاملاً مجاب کند، هرچند که برخی از آنها گامهایی در این خصوص برداشتهاند. از سوی دیگر، ترامپ همواره از به دوش کشیدن بار مالی ناتو و پرداختن سهم بیشتر، گله کرده است.
نکته مهم دیگر، به طرح ضد ایرانی آمریکا از طریق باز کردن پای ناتو به غرب آسیا بازمیگردد. کشورهای اروپایی – همانگونه که هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان تأکید کرد - تمایلی به حضور در این منطقه ندارند و نمیخواهند بخشی از پروژه نظامی آمریکا علیه ایران باشند؛ اما فشار انگلیس به دیگر اعضای ناتو به نیابت از آمریکا، روزنه امید کاخ سفید برای تحقق این بلندپروازی به شمار میآید.
از سوی دیگر، خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپا، به مفهوم تقویت شدن دلار در برابر یورو خواهد بود. آمریکا اعلام کرده بود که در صورت اجرایی شدن برگزیت، با انگلیس پیمانهای دوجانبه تجاری منعقد کرده و این کشور را به شریک اصلی خود در اروپا تبدیل خواهد کرد. این در حالی است که تبعات اقتصادی برگزیت برای اقتصاد اروپا، اولین بار در فرانسه دیده شد.
به نوشته روزنامه فرانسوی «لاتریبون»، از آوریل ۲۰۱۷ همزمان با آغاز مذاکرات خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، تبعات برگزیت با کاهش صادرات محصولات فرانسوی به انگلیس آشکار شد. رشد صادرات محصولات فرانسوی به انگلیس در بازه زمانی ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ با رشد ۱۶،۶ رقم قابلتوجهی در مقایسه با سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپایی بود، اما در سال ۲۰۱۶ - سالی که انگلیسیها در همهپرسی خروج کشورشان از اتحادیه اروپا رأی مثبت دادند - میزان صادرات فرانسه به انگلیس کاهش یافت و فرانسویها از نظر کاهش صادرات به انگلیس پس از آلمانها در رتبه دوم قرار گرفتند. نظیر همین شرایط در آلمان نیز تکرار شده است. بنا به گفته کارشناسان، برگزیت موجب شده حدود ۷۰ هزار نفر کار خود را در آلمان از دست بدهند و طبق آمار اداره فدرال آلمان، انگلیس تقریباً با ۹۰ میلیارد یورو سومین و مهمترین بازار صادراتی این کشور بوده است. افت اقتصادهای برتر این قاره، مقارن با کاهش ارزش یورو بوده و در مقابل، آمریکا، برنده این کارزار خواهد بود؛ و بالاخره اینکه برگزیت را میتوان گام بلند آمریکا برای توسعهطلبی و یکجانبهگرایی واشنگتن در آن سوی آتلانتیک توصیف کرد؛ گامی که در بلندمدت، موفقیت آن بعید به نظر میرسد.
منبع: آنا
انتهای پیام/