به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره مومنون بیست و سومین سوره قرآن است و در جزء هجدهم آن قرار دارد.
رویگردانی از کار و سخن بیهوده، پیشتاز بودن در کارهای خیر، اشاره به داستان حضرت موسی (ع) و حضرت نوح (ع)، خلقت انسان و معاد از مباحث این سوره است.
آیات ۹۹ و ۱۰۰ درباره آرزوی کافران هنگام مرگ برای بازگشت به دنیا و انجام اعمال صالح از آیات مشهور سوره مومنون است.
امام صادق (ع) درباره فضیلت سوره مومنون میفرماید: اگر کسی سوره مومنون را تلاوت کند، خداوند آخر کار او را به سعادت و خوشبختی ختم میکند و اگر همواره در روزهای جمعه بر قرائت سوره مومنون مداومت ورزد، جایگاه او در بهشت خواهد بود.
بر اساس روایات؛ فرشتگان الهی قاری این سوره را به راحتی و آسایش در روز قیامت و دستیابی به آنچه مایه چشم روشنی آنها هنگام نزول فرشته مرگ است، بشارت میدهند.
فایل صوتی تلاوت سوره مومنون با صدای محمد منشاوی
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾
به راستى که مؤمنان رستگار شدند (۱)
الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿۲﴾
همانان که در نمازشان فروتنند (۲)
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿۳﴾
و آنان که از بیهوده رویگردانند (۳)
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ ﴿۴﴾
و آنان که زکات مى پردازند (۴)
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۵﴾
و کسانى که پاکدامنند (۵)
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿۶﴾
مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانى که به دست آورده اند که در این صورت بر آنان نکوهشى نیست (۶)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۷﴾
پس هر که فراتر از این جوید آنان از حد درگذرندگانند (۷)
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۸﴾
و آنان که امانتها و پیمان خود را رعایت مى کنند (۸)
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿۹﴾
و آنان که بر نمازهایشان مواظبت مى نمایند (۹)
أُولَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿۱۰﴾
آنانند که خود وارثانند (۱۰)
الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۱۱﴾
همانان که بهشت را به ارث مى برند و در آنجا جاودان مى مانند (۱۱)
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِینٍ ﴿۱۲﴾
و به یقین انسان را از عصاره اى از گل آفریدیم (۱۲)
ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَکِینٍ ﴿۱۳﴾
سپس او را به صورت نطفه اى در جایگاهى استوار قرار دادیم (۱۳)
ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ﴿۱۴﴾
آنگاه نطفه را به صورت علقه درآوردیم پس آن علقه را به صورت مضغه گردانیدیم و آنگاه مضغه را استخوانهایى ساختیم بعد استخوانها را با گوشتى پوشانیدیم آنگاه جنین را درآفرینشى دیگر پدید آوردیم آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است (۱۴)
ثُمَّ إِنَّکُمْ بَعْدَ ذَلِکَ لَمَیِّتُونَ ﴿۱۵﴾
بعد از این مراحل قطعا خواهید مرد (۱۵)
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تُبْعَثُونَ ﴿۱۶﴾
آنگاه شما در روز رستاخیز برانگیخته خواهید شد (۱۶)
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا کُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِینَ ﴿۱۷﴾
و به راستى ما بالاى سر شما هفت راه آسمانى آفریدیم و از کار آفرینش غافل نبوده ایم (۱۷)
وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ ﴿۱۸﴾
و از آسمان آبى به اندازه معین فرود آوردیم و آن را در زمین جاى دادیم و ما براى از بین بردن آن مسلما تواناییم (۱۸)
فَأَنْشَأْنَا لَکُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ لَکُمْ فِیهَا فَوَاکِهُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿۱۹﴾
پس براى شما به وسیله آن باغهایى از درختان خرما و انگور پدیدار کردیم که در آنها براى شما میوه هاى فراوان است و از آنها مى خورید (۱۹)
وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلْآکِلِینَ ﴿۲۰﴾
و از طور سینا درختى برمى آید که روغن و نان خورشى براى خورندگان است (۲۰)
وَإِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهَا وَلَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ کَثِیرَةٌ وَمِنْهَا تَأْکُلُونَ ﴿۲۱﴾
و البته براى شما در دامهاى گله درس عبرتى است از شیرى که در شکم آنهاست به شما مى نوشانیم و براى شما در آنها سودهاى فراوان است و از آنها مى خورید (۲۱)
وَعَلَیْهَا وَعَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ ﴿۲۲﴾
و بر آنها و بر کشتیها سوار مى شوید (۲۲)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۲۳﴾
و به یقین نوح را به سوى قومش فرستادیم پس [به آنان]گفت اى قوم من خدا را بپرستید شما را جز او خدایى نیست مگر پروا ندارید (۲۳)
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُرِیدُ أَنْ یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِکَةً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ ﴿۲۴﴾
و اشراف قومش که کافر بودند گفتند این مرد جز بشرى، چون شما نیست مى خواهد بر شما برترى جوید و اگر خدا مى خواست قطعا فرشتگانى مى فرستاد ما در میان پدران نخستین خود چنین چیزى نشنیده ایم (۲۴)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِینٍ ﴿۲۵﴾
او نیست جز مردى که در وى حال جنون است پس تا چندى در باره اش دست نگاه دارید (۲۵)
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿۲۶﴾
نوح گفت پروردگارا از آن روى که دروغزنم خواندند مرا یارى کن (۲۶)
فَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُکْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ ﴿۲۷﴾
پس به او وحى کردیم که زیر نظر ما و به وحى ما کشتى را بساز و، چون فرمان ما دررسید و تنور به فوران آمد پس در آن از هر نوع حیوانى دو تا یکى نر و دیگرى ماده با خانواده ات بجز کسى از آنان که حکم عذاب بر او پیشى گرفته است وارد کن در باره کسانى که ظلم کرده اند با من سخن مگوى زیرا آنها غرق خواهند شد (۲۷)
فَإِذَا اسْتَوَیْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَکَ عَلَى الْفُلْکِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۲۸﴾
و چون تو با آنان که همراه تواند بر کشتى نشستى بگو ستایش خدایى را که ما را از چنگ گروه ظالمان رهانید (۲۸)
وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ ﴿۲۹﴾
و بگو پروردگارا مرا در جایى پربرکت فرود آور که تو نیکترین مهماننوازانى (۲۹)
إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ وَإِنْ کُنَّا لَمُبْتَلِینَ ﴿۳۰﴾
در حقیقت در این ماجرا عبرتهایى است و قطعا ما آزمایشکننده بودیم (۳۰)
ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِینَ ﴿۳۱﴾
سپس بعد از آنان نسل هایى دیگر پدید آوردیم (۳۱)
فَأَرْسَلْنَا فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۳۲﴾
و در میانشان پیامبرى از خودشان روانه کردیم که خدا را بپرستید جز او براى شما معبودى نیست آیا سر پرهیزگارى ندارید (۳۲)
وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَیَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ﴿۳۳﴾
و اشراف قومش که کافر شده و دیدار آخرت را دروغ پنداشته بودند و در زندگى دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم گفتند این مرد جز بشرى، چون شما نیست از آنچه مى خورید مى خورد و از آنچه مى نوشید مى نوشد (۳۳)
وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَکُمْ إِنَّکُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ ﴿۳۴﴾
و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت کنید در آن صورت قطعا زیانکار خواهید بود (۳۴)
أَیَعِدُکُمْ أَنَّکُمْ إِذَا مِتُّمْ وَکُنْتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّکُمْ مُخْرَجُونَ ﴿۳۵﴾
آیا به شما وعده مى دهد که وقتى مردید و خاک و استخوان شدید باز شما از گور زنده بیرون آورده مى شوید (۳۵)
هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿٣٦﴾
وه، چه دور است آنچه که وعده داده مىشوید (۳۶)
إِنْ هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ ﴿٣٧﴾
جز این زندگانى دنیاى ما چیزى نیست مىمیریم و زندگى مىکنیم و دیگر برانگیخته نخواهیم شد (۳۷)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ کَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ ﴿٣٨﴾
او جز مردى که بر خدا دروغ مىبندد نیست و ما به او اعتقاد نداریم (۳۸)
قَالَ رَبِّ انصُرْنِی بِمَا کَذَّبُونِ ﴿٣٩﴾
گفت: پروردگارا، از آن روى که مرا دروغزن خواندند یاریم کن (۳۹)
قَالَ عَمَّا قَلِیلٍ لَّیُصْبِحُنَّ نَادِمِینَ ﴿٤٠﴾
فرمود: به زودى سخت پشیمان خواهند شد (۴۰)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً ۚ فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿٤١﴾
پس فریاد مرگبار آنان را به حق فرو گرفت و آنها را چون خاشاکى که بر آب افتد گردانیدیم دور باد از رحمت خداگروه ستمکاران (۴۱)
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِینَ ﴿٤٢﴾
آنگاه پس از آنان نسلهاى دیگرى پدید آوردیم (۴۲)
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَ مَا یَسْتَأْخِرُونَ ﴿٤٣﴾
هیچ امتى نه از اجل خود پیشى مىگیرد و نه باز پس مىماند (۴۳)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ ۖ کُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَّسُولُهَا کَذَّبُوهُ ۚ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُم بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِیثَ ۚ فَبُعْدًا لِّقَوْمٍ لَّا یُؤْمِنُونَ ﴿٤٤﴾
باز فرستادگان خود را پیاپى روانه کردیم هر بار براى هدایت امتى پیامبرش آمد او را تکذیب کردند؛ پس ما امتهاى سرکش را یکى پس از دیگرى آوردیم و آنها را مایه عبرت و زبانزد مردمگردانیدیم دور باد از رحمت خدا مردمى که ایمان نمىآورند (۴۴)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ ﴿٤٥﴾
سپس موسى و برادرش هارون را با آیات خود و حجتى آشکار فرستادیم (۴۵)
إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ ﴿٤٦﴾
به سوى فرعون و سران قوم او ولى تکبر نمودند و مردمى گردنکش بودند (۴۶)
فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿٤٧﴾
پس گفتند: آیا به دو بشر که مثل خود ما هستند و طایفه آنها بندگان ما مىباشند ایمان بیاوریم؟ (۴۷)
فَکَذَّبُوهُمَا فَکَانُوا مِنَ الْمُهْلَکِینَ ﴿٤٨﴾
در نتیجه، آن دو را دروغزن خواندند پس از زمره هلاکشدگان گشتند (۴۸)
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ ﴿٤٩﴾
و به یقین ما به موسى کتاب آسمانى دادیم باشد که آنان به راه راست روند (۴۹)
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً وَآوَیْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ ﴿٥٠﴾
و پسر مریم و مادرش را نشانهاى گردانیدیم و آن دو را در سرزمین بلندى که جاى زیست و داراى آب زلال بود جاى دادیم (۵۰)
یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ ﴿٥١﴾
اى پیامبران، از چیزهاى پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید، که من به آنچه انجام مىدهید دانایم (۵۱)
وَإِنَّ هَـٰذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ ﴿٥٢﴾
و در حقیقت این امت شماست که امتى یگانه است و من پروردگار شمایم؛ پس، از من پروا دارید (۵۲)
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُم بَیْنَهُمْ زُبُرًا ۖ کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ ﴿٥٣﴾
تا کار دین شان را میان خود قطعه قطعه کردند و دسته دسته شدند: هر دستهاى به آنچه نزدشان بود دل خوش کردند (۵۳)
فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّىٰ حِینٍ ﴿٥٤﴾
پس آنها را در ورطه گمراهىشان تا چندى واگذار (۵۴)
أَیَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِینَ ﴿٥٥﴾
آیا مىپندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مىدهیم (۵۵)
نُسَارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْرَاتِ ۚ بَل لَّا یَشْعُرُونَ ﴿٥٦﴾
از آن روى است که مىخواهیم به سودشان در خیرات شتاب ورزیم؟ نه بلکه نمىفهمند (۵۶)
وَالَّذِینَ هُم بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴿٥٨﴾
در حقیقت کسانى که از بیم پروردگارشان هراسانند (۵۷)
إِنَّ الَّذِینَ هُم مِّنْ خَشْیَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ﴿٥٧﴾
و کسانى که به نشانههاى پروردگارشان ایمان مىآورند(۵۸)
وَالَّذِینَ هُم بِرَبِّهِمْ لَا یُشْرِکُونَ ﴿٥٩﴾
و آنان که به پروردگارشان شرک نمىآورند (۵۹)
وَالَّذِینَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ ﴿٦٠﴾
و کسانى که آنچه را دادند در راه خدا مىدهند در حالى که دلهایشان ترسان است و مىدانند که به سوى پروردگارشان بازخواهند گشت (۶۰)
أُولَـٰئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿٦١﴾
آنانند که در کارهاى نیک شتاب مىورزند و آنانند که در انجام آنها سبقت مىجویند (۶۱)
وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۖ وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنطِقُ بِالْحَقِّ ۚ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿٦٢﴾
و هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمىکنیم و نزد ما کتابى است که به حق سخن مىگوید و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (۶۲)
بَلْ قُلُوبُهُمْ فِی غَمْرَةٍ مِّنْ هَـٰذَا وَلَهُمْ أَعْمَالٌ مِّن دُونِ ذَٰلِکَ هُمْ لَهَا عَامِلُونَ ﴿٦٣﴾
نه بلکه دلهاى آنان از این حقیقت در غفلت است و آنان غیر از این گناهان کردارهایى دیگر دارند که به انجام آن مبادرت مىورزند (۶۳)
حَتَّىٰ إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِیهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ یَجْأَرُونَ ﴿٦٤﴾
تا وقتى خوشگذرانان آنها را به عذاب گرفتار ساختیم بناگاه به زارى درمىآیند (۶۴)
لَا تَجْأَرُوا الْیَوْمَ ۖ إِنَّکُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ ﴿٦٥﴾
امروز زارى مکنید که قطعا شما از جانب ما یارى نخواهید شد (۶۵)
قَدْ کَانَتْ آیَاتِی تُتْلَىٰ عَلَیْکُمْ فَکُنتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِکُمْ تَنکِصُونَ ﴿٦٦﴾
در حقیقت آیات من بر شما خوانده مىشد و شما بودید که همواره به قهقرا مىرفتید (۶۶)
مُسْتَکْبِرِینَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ ﴿٦٧﴾
در حالى که از پذیرفتن آن تکبر مىورزیدید و شب هنگام در محافل خود بدگویى مىکردید (۶۷)
أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿٦٨﴾
آیا در عظمت این سخن نیندیشیدهاند یا چیزى براى آنان آمده که براى پدران پیشین آنها نیامده است؟ (۶۸)
أَمْ لَمْ یَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنکِرُونَ ﴿٦٩﴾
یا پیامبر خود را درست نشناخته و لذا به انکار او پرداختهاند؟ (۶۹)
أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ ۚ بَلْ جَاءَهُم بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ ﴿٧٠﴾
یا مىگویند او جنونى دارد؟ نه بلکه او حق را براى ایشان آورده ولى بیشترشان حقیقت را خوش ندارند (۷۰)
وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ ۚ بَلْ أَتَیْنَاهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُمْ عَن ذِکْرِهِم مُّعْرِضُونَ ﴿٧١﴾
و اگر حق از هوسهاى آنها پیروى مىکرد قطعا آسمانها و زمین و هر که در آنهاست تباه مىشد نه! بلکه یادنامهشان را به آنان دادهایم ولى آنها از پیروى یادنامه خود رویگردانند (۷۱)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّکَ خَیْرٌ ۖ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿٧٢﴾
یا از ایشان مزدى مطالبه مىکنى؟ و مزد پروردگارت بهتر است و اوست که بهترین روزىدهندگان است (۷۲)
وَ إِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿٧٣﴾
و در حقیقت، این تویى که جدا آنها را به راه راست مىخوانى (۷۳)
وَإِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ ﴿٧٤﴾
و به راستى کسانى که به آخرت ایمان ندارند از راه درست سخت منحرفند (۷۴)
وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ ﴿۷۵﴾
و اگر ایشان را ببخشاییم و آنچه از صدمه بر آنان وارد آمده است برطرف کنیم در طغیان خود کوردلانه اصرار مى ورزند (۷۵)
وَ لَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَ مَا یَتَضَرَّعُونَ ﴿۷۶﴾
و به راستى ایشان را به عذاب گرفتار کردیم ولى نسبت به پروردگارشان فروتنى نکردند و به زارى درنیامدند (۷۶)
حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ ﴿۷۷﴾
تا وقتى که درى از عذاب دردناک بر آنان گشودیم بناگاه ایشان در آن حال نومید شدند (۷۷)
وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ ﴿۷۸﴾
و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد چه اندک سپاسگزارید (۷۸)
وَهُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۷۹﴾
و اوست آن کس که شما را در زمین پدید آورد و به سوى اوست که گرد آورده خواهید شد (۷۹)
وَهُوَ الَّذِی یُحْیِی وَیُمِیتُ وَ لَهُ اخْتِلَافُ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۸۰﴾
و اوست آن کس که زنده مى کند و مى میراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمى اندیشید (۸۰)
بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ ﴿۸۱﴾
نه بلکه آنان نیز مثل آنچه پیشینیان گفته بودند گفتند (۸۱)
قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۸۲﴾
گفتند آیا، چون بمیریم و خاک و استخوان شویم آیا واقعا باز ما زنده خواهیم شد (۸۲)
لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿۸۳﴾
درست همین را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند این جز افسانه هاى پیشینیان چیزى نیست (۸۳)
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِیهَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۴﴾
بگو اگر میدانید بگویید زمین و هر که در آن است به چه کسى تعلق دارد (۸۴)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ ﴿۸۵﴾
خواهند گفت به خدا بگو آیا عبرت نمى گیرید (۸۵)
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ ﴿۸۶﴾
بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست (۸۶)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۸۷﴾
خواهند گفت خدا بگو آیا پرهیزگارى نمى کنید (۸۷)
قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۸﴾
بگو فرمانروایى هر چیزى به دست کیست و اگر میدانید کیست آنکه او پناه مى دهد و در پناه کسى نمى رود (۸۸)
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿۸۹﴾
خواهند گفت خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده اید (۸۹)
بَلْ أَتَیْنَاهُمْ بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ﴿۹۰﴾
نه بلکه حقیقت را بر ایشان آوردیم و قطعا آنان دروغگویند (۹۰)
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ ﴿۹۱﴾
خدا فرزندى اختیار نکرده و با او معبودى دیگر نیست و اگر جز این بودقطعا هر خدایى آنچه را آفریده بود باخود مى برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى دیگر تفوق مى جستند منزه است خدا از آنچه وصف مى کنند (۹۱)
عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿۹۲﴾
داناى نهان و آشکار و برتر است از آنچه با او شریک مى گردانند (۹۲)
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِیَنِّی مَا یُوعَدُونَ ﴿۹۳﴾
بگو پروردگارا اگر آنچه را که از عذاب به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى (۹۳)
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۹۴﴾
پروردگارا پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده (۹۴)
وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِیَکَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿۹۵﴾
و به راستى که ما تواناییم که آنچه را به آنان وعده داده ایم بر تو بنمایانیم (۹۵)
ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ ﴿۹۶﴾
بدى را به شیوه اى نیکو دفع کن ما به آنچه وصف مى کنند داناتریم (۹۶)
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ﴿۹۷﴾
و بگو پروردگارا از وسوسه هاى شیطانها به تو پناه مى برم (۹۷)
وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ ﴿۹۸﴾
و پروردگارا از اینکه آنها به پیش من حاضر شوند به تو پناه مى برم (۹۸)
حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ﴿۹۹﴾
تا آنگاه که مرگ یکى از ایشان فرا رسد مى گوید پروردگارا مرا بازگردانید (۹۹)
لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ ﴿۱۰۰﴾
شاید من در آنچه وانهاده ام کار نیکى انجام دهم نه چنین است این سخنى است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته خواهند شد (۱۰۰)
فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ ﴿۱۰۱﴾
پس آنگاه که در صور دمیده شود دیگر میانشان نسبت خویشاوندى وجود ندارد و از حال یکدیگر نمى پرسند (۱۰۱)
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۲﴾
پس کسانى که کفه میزان اعمال آنان سنگین باشد ایشان رستگارانند (۱۰۲)
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿۱۰۳﴾
و کسانى که کفه میزان اعمال شان سبک باشد آنان به خویشتن زیان زده وهمیشه در جهنم مى مانند (۱۰۳)
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ ﴿۱۰۴﴾
آتش چهره آنها را مى سوزاند و آنان در آنجا ترشرویند (۱۰۴)
أَلَمْ تَکُنْ آیَاتِی تُتْلَى عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿۱۰۵﴾
آیا آیات من بر شما خوانده نمى شد و همواره آن را مورد تکذیب قرار نمى دادید (۱۰۵)
قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَکُنَّا قَوْمًا ضَالِّینَ ﴿۱۰۶﴾
مى گویند پروردگارا شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمى گمراه بودیم (۱۰۶)
رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿۱۰۷﴾
پروردگارا ما را از اینجا بیرون بر پس اگر باز هم به بدى برگشتیم در آن صورت ستمگر خواهیم بود (۱۰۷)
قَالَ اخْسَئُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ ﴿۱۰۸﴾
مى فرماید بروید در آن گم شوید و با من سخن مگویید (۱۰۸)
إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿۱۰۹﴾
در حقیقت دسته اى از بندگان من بودند که مى گفتند پروردگارا ایمان آوردیم بر ما ببخشاى و به ما رحم کن که تو بهترین مهربانى (۱۰۹)
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِیًّا حَتَّى أَنْسَوْکُمْ ذِکْرِی وَکُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَکُونَ ﴿۱۱۰﴾
و شما آنان مؤمنان را به ریشخند گرفتید تا با این کار یاد مرا از خاطرتان بردند و شما بر آنان مى خندیدید (۱۱۰)
إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿۱۱۱﴾
من هم امروز به پاس آنکه صبر کردند بدانان پاداش دادم آرى ایشانند که رستگارانند (۱۱۱)
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ ﴿۱۱۲﴾
مى فرماید چه مدت به عدد سالها در زمین ماندید (۱۱۲)
قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّینَ ﴿۱۱۳﴾
مى گویند یک روز یا پاره اى از یک روز ماندیم از شما گران خود بپرس (۱۱۳)
قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَوْ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۱۴﴾
مى فرماید جز اندکى درنگ نکردید کاش شما مى دانستید (۱۱۴)
أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿۱۱۵﴾
آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده ایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمى شوید (۱۱۵)
فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ ﴿۱۱۶﴾
پس والاست خدا فرمانرواى برحق خدایى جز او نیست اوست پروردگار عرش گرانمایه (۱۱۶)
وَمَنْ یَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الْکَافِرُونَ ﴿۱۱۷﴾
و هر کس با خدا معبود دیگرى بخواند براى آن برهانى نخواهد داشت و حسابش فقط با پروردگارش مى باشد در حقیقت کافران رستگار نمى شوند (۱۱۷)
وَقُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ ﴿۱۱۸﴾
و بگو پروردگارا ببخشاى و رحمت کن که تو بهترین بخشایندگانى (۱۱۸)
انتهای پیام/