نوشتاری از آیت‌ا... العظمی صافی گلپایگانی درباره سیره علمی و عملی امام محمدتقی (ع) را از نظر می گذرانید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  دوران امامت امام جواد (ع)، در شرایطی آغاز شد که اولاً، آن حضرت هنوز در سن کودکی به سر می‌بردند و ثانیاً، شهادت امام رضا (ع) و بیم مأمون از قیام شیعیان، باعث شده بود که امام نهم (ع) را به هر شکل ممکن تحت نظر قرار دهند و عرصه را برای فعالیت‌های تبلیغی و ارتباطات امام (ع) با عامه مردم، محدود کنند. با این حال، پرتو شخصیت الهی آن اسوه جود و سخا، چنان سپهر فکر و اندیشه را روشن کرد که بازداشتن مردم، به ویژه آن‌ها که به دنبال تعالی معنوی و روحانی هستند، از دیدار و بهره بردن از کرامت‌های علمی و اخلاقی جوادالائمه (ع)، امکان نداشت.

همین مسئله باعث شد که معتصم عباسی، آن حضرت را به مرکز خلافت خود در سامرا بیاورد و بیش از پیش تحت نظر قرار دهد. اما مبارزات امام محمد تقی (ع) با انحرافات فکری و گسترش شبکه وکالت که بعد‌ها به عنوان بازوی قدرتمند امامان (ع) کارآمدی خود را نشان داد، در همین دوره به وقوع پیوست. افزون بر این، مناظرات علمی امام جواد (ع) با علمای دوران، جایگاه و مرتبه دانش آن حضرت را با وجود کمی سن و سال، بر همه آشکار و دوست و دشمن را مُقِر به افضل بودن آن حضرت کرد. آن‌چه در پی می‌آید، یادداشتی کوتاه از آیت‌ا... العظمی صافی گلپایگانی است که در پایگاه اطلاع رسانی ایشان در فضای مجازی، منتشر شده است. این مرجع تقلید، در نوشتار زیر، ابتدا به بررسی جایگاه علمی جوادالائمه (ع) پرداخته و سپس، موضوع سن کم آن حضرت و نقش آن را در به دوش گرفتن مسئولیت عظیم امامت، مورد بررسی قرار داده است. این نوشتار به مناسبت روز میلاد با سعادت آن امام همام، تقدیم شما دوستداران اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) می‌شود.

امام جواد (ع)، در اخلاق کریمه و صفات پسندیده و علم، معرفت، دانش، زهد و تقوا، وارث اجداد بزرگوار و در عظمت و جلالت، زبانزد خاص و عام بود و شخصیت‌های بزرگ علمی و دینی، در برابر او خاضع و فروتن بودند. محدثان بزرگ و علمای عالی قدر، افتخار کسب علوم از آن حضرت را داشتند و در دشوارترین مسائل علمی، او را حلال مشکلات می‌یافتند.

روایات بسیار در فضایل و کرامات و نصوصی که دلالت بر امامت آن حضرت می‌کند، وجود دارد. با این‌که مدّت زندگی امام جواد علیه‌السّلام دیری نپایید و عمر شریفش به ۲۶ سال نرسید، علوم بسیاری از آن بزرگوار صادر و مجالس بحث و مناظراتی بین آن حضرت و علمای بزرگ آن زمان انجام می‌شد؛ مانند مناظره علمی و مباحثه‌ای که با «یحیی بن اکثم»، قاضی القضات [وقت]، در حضور مأمون، خلیفه عباسی و جمعی از بنی‌عباس و دیگران فرمود و در پاسخ به مسئله او، شقوق آن را چنان بیان کرد که قاضی القضات، حیران و خجل شد و حکم تمام آن شقوق را [خود حضرت]بیان فرمود. سپس [امام جواد (ع)]از یحیی، طبق پیشنهاد مأمون، مسئله‌ای پرسید که [وی]از جواب آن عاجز ماند و حل آن مسئله را از شخص امام (ع) درخواست کرد و حضرت پاسخ فرمود و بر همه بنی‌عبّاس واضع شد که طبق گفته مأمون، آن حضرت با وجود کمی سن، افضل و اعلم از همه علماست و خداوند متعال، او را به این فضیلت و کمال مزیّن کرده است. از جمله مناظرات و مباحثات آن حضرت، مباحثه‌ای است که بر حسب روایت «ابن شهر آشوب» از کتاب «الجلاء والشفاء»، در سن نوجوانی با جمعی از دانشمندان فرمود و مسائل مشکل آن‌ها را به طور علمی پاسخ داد.

امامت و مسئله صباوت

دست یافتن بر [مقام]امامت، پیش از سن بلوغ، اگر چه تا آن زمان به طور رسمی سابقه نداشت و در بین امامان (ع)، هیچ‌یک در این سن بر مسند امامت ننشسته بودند؛ ولی در بین دیگر انبیا و پیامبران سابقه‌دار است و حضرت عیسی و یحیی (ع) در کودکی به مقام نبوّت رسیدند؛ قرآن درباره حضرت عیسی (ع) می‌فرماید: «اِنّی عَبْدُ اللهِ آتانِی الْکِتابُ وَ جَعَلنی نَبیّاً»؛ منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است. درباره حضرت یحیی (ع) می‌فرماید: «وَ آتَیْناهُ الْحُکْم صَبیّاً»؛ و از کودکی به او نبوت دادیم. این مسئله که علوم و دانش‌های امامان (ع) و قوت فهم و کثرت معارف آنان، به واسطه آموزش و گذشت زمان و رشد جسمانی نیست، همواره مقبول خواص و عوام بوده است. از دوران کودکیِ هر یک از ایشان، حکایات و داستان‌های شگفت‌انگیز بسیاری که حاکی از نبوغ فوق‌العاده و فعلیت کمالات و فضایل آن هاست، نقل شده است؛ حتّی برخی غیرمعتقدان به مذهب اهل‌بیت (ع) نیز، از علم لدنی آن‌ها سخن می‌گفتند؛ مانند ابوحنیفه که وقتی حضرت موسی بن جعفر (ع) در سن هفت سالگی به سر می‌برد، از ایشان مسائل فقهی می‌پرسید و پاسخ می‌شنید.

منشأ علم امام (ع)

هر کس در حالات آن بزرگواران مطالعه کند و علومی را که در دوران کودکی و بعد از بلوغ از آن‌ها صادر شده است از نظر بگذراند، می‌فهمد که این همه علم و معرفت، از راه تحصیل فراهم نمی‌شود. علم بی‌پایان امیرالمؤمنین (ع) را در همه رشته‌های علوم اسلامی، از حقوق، معارف و الهیّات گرفته تا دیگر دانش‌ها، چگونه می‌توان با تحصیل به دست آورد و کدام مکتب و مدرسه غیر از مکتب خاص حضرت خاتم الانبیاء (ص) می‌توانست در آن زمان، چنین فارغ التحصیلی داشته باشد و کدام استاد می‌توانست این شاگرد

بی‌نظیر را تربیت کند؟

غیر از علی (ع) چه کسی می‌توانست علوم نبوت را حمل کند و باب مدینه علوم نبی شود؟ دانش تمام اصحاب و شاگردان مکتب پیامبر (ص) در برابر علوم علی (ع)، قطره‌ای در مقابل دریا بود. این علوم، از فضل خدا و میراث آنان از رسول خدا (ص) است و صدور این علوم، اگر از خردسالان تعصب (امکان ناپذیری) داشته باشد، از سالمندان نیز متعصّب کننده است. مگر سالمندان دیگر ظرفیّت این همه علم را دارند؟ مگر دانشمندان سالمند، این‌گونه بدون سابقه و بالبداهه به مسائل مردم پاسخ داده‌اند؟

در این باب فرقی ما بین کودک هفت ساله و مرد ۷۰ ساله نیست؛ هر دو باید استواری خاص و صلاحیت تمام و کمال داشته باشند که بتوانند این علوم را اخذ کنند و مُلْهَمْ و مُفَهَّمْ و محّدث به آن شوند. همان‌گونه که منصور، (خلیفه) [عباسی]درباره امام جعفر صادق (ع) گواهی داد که آن حضرت، از کسانی بود که خدا در شأن آن‌ها می‌فرماید: «ثُمَّ اَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادنا». هر یک از امامان (ع) نیز، بنده برگزیده خدا بودند که خدا کتاب و علم کتاب را بَر ایشان عطا فرمود و هیچ‌گاه امّت، از چنین شخصیتی از اهل‌بیت (ع)، محروم نخواهد شد. احادیث «ثقلین»، «سفینة»، «امان» و حدیث «فی کّل خلف من امتی» و روایات دیگر، همه مبیّن و مؤیّد این موضوع است و مرور زمان نیز، ثابت کرد غیر از این ذوات مقدّسه، فرد دیگری مصداق این احادیث نیست و ایشان هستند که علمشان از علم خدا و بصیرتشان، موهبت خاص خداست و مسلمانان به شرق بروند یا به غرب، علم صحیح را جز نزد آن‌ها نخواهند یافت.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.