به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، پاییز سال ۹۶ بود که زلزله ۵.۲ ریشتری تهران را لرزاند. خبری که به سرعت پیچید و باعث شد بسیاری از خانوادهها از خانههای خود خارج شوند و حتی شب تا صبح را در خیابانها و پارکها سپری کنند، خبری که ترس ناشی از آن نه تنها در آن زمان بلکه بعد از مدتها هم در دلِ شهروندان باقی ماند.
این موضوع تنها برای تهران و زلزله صادق نبوده است و با زنجیره حوادث طبیعی که در این سالهای اخیر به وفور شاهد آنها هستیم، ترس ناشی از این حوادث در وجود مردم هم بیشتر شده و همچنان نیز میشود؛ به طوری که با ورود پدیده کرونا در اسفند ماه امسال, یعنی زمانی که مردم در حال برنامه ریزی برای آغاز سال جدید بوده و اصناف مختلف نیز دخل خود را برای رزق شب عید آماده کرده بودند, تمام معادلات آنها به طور غیر قابل باوری بهم ریخت و با گسترش و فراگیر شدن کویید ۱۹ نه تنها در کشور ما بلکه در سراسر دنیا و افزایش مبتلایان و جانباختگان ناشی از آن, این موضوع جدیتر از روزهای اول ورودش شد و روز به روز, نگرانی مردم در این خصوص بیشتر شد؛ به طوری که در حال حاضر, برخی از کارشناسان معتقد هستند که ترس از یک پدیده و حادثه میتواند به مراتب خطرناکتر از آن باشد و در این شرایط، تزریق آرامش به جامعه از سوی دولت و سازمانهای مربوطه و همچنین رسانهها به دلیل اهمیت بالای آن، باید در اولویت قرار گیرد.
بخش عمدهای از استرس و نگرانیهای مردم به دلیل شایعه پراکنیها و آماری است که به صورت لحظهای در فضای مجازی منتشر میشود که در این میان مردم هم علاوه بر بی توجهی به بازار داغ شایعه پراکنیها باید به یاری یکدیگر بیایند و خود نیز به این شایعهها دامن بیشتری نزنند.
هادی معتمدی، روانپزشک و آسیب شناس اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان, در رابطه با استرسهای حاکم بر جامعه به دلیل وقوع حوادث طبیعی و پدیدههایی چون ویروس کرونا اظهار کرد: موقعی که بلایا و حوادث شدیدی در یک محیط و جامعه و یا حتی در یک خانواده روی میدهد، به طور مثال یکی از اعضای خانواده دچار اختلالی میشود، چیزی که میتواند جلوی بحران را بگیرد و در واقع حادثه را از وضعیت خاص خود تبدیل به یک فاجعه نکند، مقابله افراد با آن است که آنها باید نحوه روبرو شدن با شرایط بحرانی را آموزش دیده باشند.
وی تصریح کرد: آموزش مقابله با بحران یکی از مهارتهای زندگی است که متاسفانه در کشور ما بسیار کم به آن پرداخته میشود. در مدارس و دانشگاهها و فضاهای آموزشی مان در مورد هر مسئلهای از مسائل طبیعی و... مختصر آموزشی داریم، امّا متاسفانه در مورد این مهم که در زندگی همه ما موثر است، صحبت به میان نمیآید و آموزشهای لازم و کافی ارائه نمیشود.
این روانپزشک بیان کرد: آسیبهای اجتماعی مستلزم تغییر در سبک و روش و مهارتهای زندگی در مقابل این آسیبها و حوادث هستند که در این راستا باید تجزیه و تحلیل درست و راهکار مناسب داشته باشیم تا بتوانیم با آنها درست برخورد کنیم که متاسفانه در کشور ما این امر وجود ندارد و این دلیل موکدی بر این موضوع است که افراد جامعه در شرایط بحرانی مشابه, تا این حد دچار استرسهای ناشی از چنین اتفاقهایی میشوند. بنابراین لازم است که برای جوانان و دانش آموزان و دانشجویان، واحدی تحت عنوان مهارتهای زندگی داشته باشیم که آنها بتوانند در مقابل چنین مسائل و فجایع اجتماعی برخورد صحیح داشته باشند.
معتمدی گفت: آموختن شیوههای مقابله با بحرانها و برخورد با مسائل و مشکلات, چیزی نیست که در زمان بحران و یا در یک مدت زمان کوتاه بتوان آموزش داد. در حقیقت نوعی اعتقاد و تفکر است و باید این اعتقاد را پیدا کنیم که هر انسانی باید قادر باشد در شرایط خاص از خود حمایت و دفاع کرده و ایمنی و دفاع شخصی خود, از نحوه یادگیری مهارتهایی چون کاراته گرفته تا برخورد با بیماریها را کسب کند، چرا که با از بین رفتن کرونا هم تلفات دیگری چون تصادفها و حوادث طبیعی و... را داریم که مستلزم مهارتهایی هستند.
وی ادامه داد: کرونا تلنگری برای ما شد تا تغییر رفتار را یاد بگیریم که چگونه با چنین حوادث و پدیدههایی برخورد کنیم. بنابراین، باید از دوران کودکی تا سالمندی به طور جدی به آموزش مهارتهای زندگی بپردازیم و روی این مسائل، تفکرات لازم را داشته باشیم.
این آسیب شناس اجتماعی اضافه کرد: یکی از افراد بزرگ همیشه این جمله را به کار میبرد که "من از چیزی که بتوانم آن را ببینم و با آن روبرو شوم نمیترسم. من از فکر کردن به آن میترسم. " در مورد کرونا و استرسهای ناشی از آن هم بدین صورت است. ناآگاهی ما باعث ایجاد ترس میشود که صرفا مختص کرونا نیست و در رابطه با هر عامل دیگری هم صادق است. از این رو آگاهی دادن میتواند حجم وسیعی از استرسهای ناشی از این پدیده و حوادثی از این دست را کاهش دهد.
وی افزود: خودِ ترس میتواند از بحران بزرگتر باشد و علت آن هم این است که وقتی موضوع کرونا مطرح میشود، درواقع مرگ و میر ناشی از آن برای جامعه ما میتواند حداکثر ۳ در ۱۰۰ هزار باشد. یعنی اینکه اگر ۱۰۰ هزار نفر در استادیوم آزادی باشند، ممکن است ۳ نفر از آن ها تا پایان این دوره جان خود را از دست دهند.
این روانپزشک اذعان کرد: آسیبهای اجتماعی و اقتصادی, ترس و نگرانی و بیماریهای عصبی حاصل از کرونا همگی حاکی از عمق فاجعه ای است که نتایج آن به مراتب بیشتر از یک ویروس است. سالانه حدود سه تا چهار هزار نفر در کشو ما و تقریبا ۳۰-۴۰ هزار نفر در آمریکا به دلیل شیوع ویروس آنفولانزا جان خود را از دست میدهند و ترس و اضطرابی مثل شرایط کنونی وجود ندارد که همگی نشان میدهد آسیبهای ناشی از ترس و اضطراب کرونا بسیار بیشتر از خود این پدیده است و ممکن است تا جایی پیش رود که سیستم ایمنی افراد را نیز ضعیف کرده و آن ها را مستعد آلوده شدن به بیماریهای دیگری هم کند.
معتمدی خاطرنشان کرد: نه تنها در خصوص ویروس کرونا بلکه در رابطه با هر استرس و نگرانی دیگری, مطالعاتی انجام شده که نتایج آن, این بوده است استرسهایی که به انسان وارد میشود، بالاخص اگر مداوم باشند میتوانند سیستم ایمنی بدن را در مدت زمان طولانی به شدت ضعیف کنند و اختلالاتی را در افراد به وجود آورند.
وی تصریح کرد: در برخی از مطالعات دیده شده است زنانی که به طور مداوم تحت فشار روحی ناشی از زندگی و شغل هستند، سیستم ایمنی آن ها به شدت ضعیف میشود و مشکلات جدی تری را برای آنها به وجود میآورد. بنابراین در این شرایط, تمامی افراد جامعه باید از استرس دور باشند و آرامش بیشتری را به جامعه وارد کنند.
این آسیب شناس اجتماعی اضافه کرد: کشورهای مختلف به دلیل داشتن فرهنگهای متفاوتی نحوه برخوردشان با ویروس کرونا نیز متفاوت است که بخش عمدهای از آن, به زیرساختهای پزشکی و بهداشتی درمانی کشورها مربوط میشود. به طور مثال؛ کشورهای حاشیه خلیج فارس, زیرساخت های پزشکی درمانی خیلی پیشرفتهای ندارند و به همین دلیل, اغلب بیماران خود را به کشورهای دیگر می فرستند، اما چون از وضعیت اقتصادی مناسبی برخوردارند, می توانند مردم را متقاعد کنند که در خانه بمانند.
وی ادامه داد: کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس هم که دارای فرهنگ سرمایه داری هستند, طبیعی است که بیشتر به دنبال منافع و ضررهای دولت و کادر پزشکی درمانی خود باشند، به طوری که حتی روی جان مردم هم به عنوان سرمایه نگاه می کنند.
این روانپزشک افزود: حُسن کشور ما در این شرایط این است که دولت مخارج صفر تا صد مبتلایان به ویروس کرونا را متقبل شده است و پس از آن بلاتکلیفی کوتاه مدت, سایر نهادها هم وارد عمل شدند؛ به طوری که در حال حاضر, در حال یادگیری بهتر نحوه برخورد با این ویروس هستند و خوشبختانه ترس از شیوع کرونا هم در کشور ما رو به کاهش است که همگی ناشی از پیش بردن برنامههای خودمان و الگوبرداری نکردن از کشورهای دیگر است، چرا که ما در شرایط تحریم هستیم و نمی توانیم الگوبرداری خاصی از کشورهای دیگر داشته باشیم.
وی در ادامه تاکید کرد: ما باید صرف نظر از اطلاع رسانی, از آموزش های لازم برای کنترل و پیشگیری بحران کرونا و اینکه این بیماری هم مثل هر بیماری دیگری ممکن است دارای آسیب ها و تلفاتی باشد به مردم بگوییم. امّا این هم باید اذعان کرد که با ورود کویید 19 در کشور, به طور کلی, نه تنها تصادف های جاده ای بلکه سایر بیماری ها نیز به دلیل رعایت مسائل بهداشتی به طور قابل توجهی کاهش یافته است.
معتمدی در پایان خاطرنشان کرد: در جامعه باید آرامش ایجاد کنیم و این اطمینان را به مردم بدهیم که در حال حاضر وضعیت بهداشتی درمانی نسبتا مطلوب و امنی داریم؛ به طوری که اگر حتی همه مردم به آرامی کرونا بگیرند, میتوانند تحت پوشش باشند، اما این نکته هم حائز اهیمت است که اگر مردم توجهی به رعایت مسائل بهداشتی نداشته باشند و در این ایام عید از خانه خود خارج شوند قطعا در یک وضعیت خطیری قرار خواهیم گرفت.
گزارش از فاطمه میرزایی دخت
انتهای پیام/