به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از ضرورتهای زمانشناسی در دوره کنونی، شناخت مکاتب و گرایشهای فکری موجود در دنیاست که اغلب آنها محصول دوران پس از رسانس هستند. در همین زمینه ۱۶ بُرش از کتاب «واژهنامه سیاسی_فرهنگی» که به قلم «شهریار زرشناس» عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گردآوری شده است را منتشر میکنیم.
آنارشیسم
آنارشیسم به لحاظ لغوی مأخوذ از کلمه یونانی به معنای فقدان اقتدار یا رهبر یا دولت است. آنارشیسم یکی از ایدئولوژیهای افراطی عصر جدید است که بر پایه تفسیر خود بنیادانه از بشر شکل گرفته و با هر نوع سازمان یا نهادی مخالفت میکند و به ویژه حکومت را به عنوان مظهر تجمع قدرت سیاسی مورد حملات بسیار قرار میدهد.
آنارشیستها که خشونت بوروکراتیک و ظالمانه دولتهای سرمایه داری لیبرال و بعدها رژیمهای سوسیالیستی را احساس کردهاند و از آن ناراضی هستند کوشیدهاند تا با تعمیم فردگرایی لیبرالی به شیوهای افراطی – آن گونه که منکر هر نوع نهاد یا ساختار و یا سازمان اجتماعی و سیاسی گردد- نفس فردی سرگشته بشر مدرن را از اسارت سرکوب گرانه دولتهای سرمایه داری نجات دهند. اما راهحل آنارشیستها کاملا خیالبافانه و غیر منطبق با طبع اجتماعی بشر و نیز طبیعت نهادگرای زندگی اجتماعی است؛ از این رو در بهترین حالت جز به معنای سربر دیوار کوفتنی کور و بی حاصل نبوده است.
آنارشیسم به لحاظ مبانی نظری خود کاملا ایدئولوژیای مدرن است و نحوی اعتراض افراطی فردگرایانه به ماهیت سلطه گرانه زندگی اجتماعی در تمدن مدرن و ایدئولوژیهای مارکسیستی و لیبرالیستی است. آنارشیسم، ساختار مدرن و سیستماتیک فکری و تئوریک ندارد وگروههای مختلف آنارشیستی برای رسیدن به اهداف خود از راه حلهای مختلف صلح آمیز و خشونت آمیز استفاده کردهاند.
ظاهرا ژوزف پرودون سوسیالیست معروف اولین فردی است که اصطلاح آنارشیسم را باب کرد. هم زمان با او ویلیام گالدوین و میخائیل باکونین از چهرههای آنارشیسم الحادی متمایل به باورهای سوسیالیستی بودند. از سوی دیگر لئو تولستوی نویسنده پرآوازه روسی مبلغ گونهای آنارشیسم مسیحی صلح دوستانه و مبتنی بر مبارزه مسالمت آمیز است.
آنارشیستها در ایجاد تشکلهای بزرگ سیاسی چندان موفق نبودهاند؛ کنگره اول آنها در سال ۱۸۷۷ و کنگره بعدی به سال ۱۹۰۷ برگزار گردید، اما هیچ گاه منجر به تأسیس سازمان پایداری نگردید. به لحاظ جنبشهای اجتماعی، آنارشیستها در شکل گیری جنبش "سندیکالیسم" (مبارزه برای خواستهای صنفی) در اروپا و آمریکای جنوبی تأثیرگذار بوده اند و برخی آنارشیستهای خشن و تند رو در انجام چند ترور معروف از جمله ترور آلکساندرا تزار روسیه، هوبرت پادشاه ایتالیا، مکینلی رئیس جمهور آمریکا و سوءقصد به کالسکه حامل ناصر الدین شاه در فرانسه نقش داشتهاند.
ویلیام گالدوین (۱۸۴۳)، نویسنده کتاب پژوهشی در عدالت سیاسی، پرودون (۱۸۶۵) نویسنده کتاب مالکیت چیست؟، شاهزاده کروپوتکین، روسی (۱۹۲۱) اگوست بلانکی (۱۸۸۱)، میخائیل باکونین (۱۸۷۶) و لئوتولستوی (۱۹۱۰) از چهرهها و ایدئولوگهای معروف آنارشیسم هستند. آنارشیستها رگهها و گرایشهای مختلف دارند و بعضی از آنها به ایدههای کمونیستی نزدیکند و برخی دیگر تمایلاتی در دفاع از مالکیت خصوصی دارند. به لحاظ روش نیز عدهای به استفاده از ترور و خشونت معتقدند و گروهی دیگر به دنبال موعظه مبتنی بر محبت ومبارزه منفی هستند. برخلاف آنچه در افواه معروف است آنارشیسم به معنای هرج و مرج طلبی و جستجوی اغتشاش نیست.
اساسا خصایص کلی آنارشیسم و آنارشیستها را میتوان این گونه فهرست کرد:
۱. آنارشیسم، یک ایدئولوژی مدرن وصورتی از دموکراسی اومانیستی است.
۲. آنارشیسم گرایشهای پررنگ سکولاریستی دارد.
۳. آنارشیسم با هر نوع سازمان یا ساختار یا نهاد اجتماعی و سیاسی به ویژه حکومت و دولت سر ستیز دارد؛
۴. مبانی اخلاقی مدون و منضبطی در آنارشیسم وجود ندارد.
۵. آنارشیستها افراد گرفتار بحرانی هستند که از لیبرالیسم و سوسیالیسم به عنوان دوایدئولوژی اصلی عالم مدرن سرخورده هستند و، چون بر مبادی و غایات اومانیستی و خودبنیادانه پای میفشارند گرفتار سرگیجه فکری، بی هویتی و اضطراب تئوریک گرده اند.
۶. آنارشیسم نمودی از ناتوانیهای ذاتی عقل مدرن در سازمان دهی رابطهای متوازن میان فرد و جامعه است.
منبع: میزان
انتهای پیام/