به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چین بیش از هر چیز به ابریشمش مشهور است. جاده ابریشم نیز مسیری را گشود که تجارت بین شرق و غرب را ممکن ساخت. از آنجا که تجارت ابریشم سود بسیاری را عاید چینیهای باستان کرد، آنها تصمیم داشتند این دانش را برای خود نگه داشته و از آن به عنوان یکی از اطلاعات محرمانه حکومت محافظت کنند.
چین افتخارِ داشتن بیشترین تعداد اختراعاتی را دارد که جهان امروز ما را تغییر داده است. از این میان چهار اختراع بزرگ قطبنما، باروت، کاغذ و چاپ از دستاوردهای این کشور است. شاید باورتان نشود، ولی حتی چنگال هم از چین آمده است.
دهها اختراع مختلف چینیها جهان ما را بهگونهای تغییر داده است که بدون وجود آنها زندگی امروزه هرگز شبیه به شکل کنونیاش نبود. از این میان مثلاً میتوان به انواع اختراعات چینیها در هر یک از زمینههای متالورژی، نجوم، کشاورزی، مهندسی، مکانیک، علم مکانیک، سیالات، صنایع دستی و جنگ اشاره کرد.
آنچه زندگی امروزه ما را نسبت به قبل بسیار آسانتر کرده است، از اختراع چتر گرفته تا تولید چرخهای دستی، به لطف نوآوریهای گوناگون چینیهای باستان حاصل شده است.
تلفظ عدد هشت در زبان چینی شبیه به تلفظ کلمهای مترادف «ثروت» و «رونق» و «خوشبختی» است و از همین رو این عدد در کشور چین عدد شانس محسوب میشود؛ بنابراین ما هم تصمیم گرفتیم در اینجا هشت مورد از بهترین اختراعات چینیهای باستان را برجسته کنیم.
کاغذ
انسان تا هزاران سال برای ثبت ابداعات خویش از لوحهای گلی استفاده میکرد. مصریها اولین کسانی بودند که حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح پاپیروس را تولید کردند. با اینحال چینیها – به طور خاص تساوی لون، یکی از خواجگان دربار سلسله هان – در حدود سال ۱۰۵ میلادی، کاغذ را اختراع کردند. اگرچه ممکن است سندی کاغذی مبدأ آن را قرن دوم پیش از میلاد اعلام کند.
مسلماً کاغذ از لوحهای گلی ابزاری بسیار مناسبتر است؛ مخصوصاً اگر قرار باشد آن را بهجای دستمال توالت استفاده کنیم. در قرن نهم، در زمان امپراتوری تانگ بود که تازه استفاده از کاغذ بهعنوان دستمال توالت رواج پیدا کرد و در زمان سلسله مینگ (۱۳۶۸-۱۶۴۴) بود که دستمال توالت در میان دربار سلطنتی بهعنوان وسیله مناسبی برای پوستهای لطیف و حساس آنها مورد استفاده قرار گرفت. اواسط قرن نوزدهم، تنها پس از آنکه جوزف سی، گیتی با جاسوسی صنعتی خود توانست این اختراع را از چینیها اقتباس کند، استفاده از دستمال توالت در غرب رایج شد.
با ایجاد مسیرهای تجاری، چین به یک مرکز تجاری پررونق تبدیل شد و هنوز نیز این ویژگی خود را حفظ کرده است. از آنجایی که تبادلات شمش و سکه در فاصلههای طولانی میتوانست بسیار پرزحمت و خطرناک باشد، چینیها در قرن نهم ابتکار جدیدی به خرج دادند؛ ابتکاری که تقریباً به اندازه اختراع دستمال توالت مهم و قابل توجه است و آنهم مبادله اوراق یادداشت شده بهجای طلا بود که همانطور که واضح است کمکم پول کاغذی را شکل داد.
در این میان تاجران خارجی مجبور بودند که مرتباً برای خوردن غذا به رستورانهای چینی بروند، ولی مشکل آنجا بود که آنها نمیتوانستند منظور آشپزها و پیشخدمتان را درک کنند. درنتیجه در عصر امپراتوری سونگ (۹۶۰-۱۲۷۹)، چینیها منوهایی را روی کاغذ ارائه کردند تا به وسیله آنها غذاهای خوشمزهشان را توضیح دهند.
چاپ
احتمالاً منوهای رستورانها با دست نوشته میشدند، ولی یادداشتهای بانکی الزاماً باید بهصورت عمده تولید میشدند. همین امر باعث ظهور پدیده چاپ شد. در زمان سلسله تانگ، در سال ۸۶۸ میلادی، از بلوکهای چوبی برای چاپ کتاب «سوترای الماس» استفاده شده که آن را اولین کتابی میدانند که در قطع رایج بر روی کاغذ به چاپ رسید. در آغاز، کل یک متن باید به صورت وارونه روی یک بلوک چوبی حک میشد.
جوهر را روی آن بلوک چوبی پخش کرده و سپس آن را برگردانده و بر روی یک کاغذ میفشردند. یک بلوک چوبی میتوانست حدود ۲۰ هزار ورق از نسخه چاپی تولید کند. در قرن دهم میلادی، مخترعی بنام بیشنگ توانست با اقتباس از عصر لوحهای گلی، حروف جداگانهای را روی قطعات خشت پخته تولید کند تا با چیدن شدن بر روی صفحهای آهنی کلمات مختلفی را به وجود آورند. باز هم مانند اتفاقی که برای دستمال توالت افتاد، این فن قرنها بعد توسط گوتنبرگ با چاپ اولین انجیل در دهه پنجاه قرن پانزدهم در غرب کپی شد.
راکت
تاسا و ساکوسموس عقب بایستید که چین دارد میآید. بسیار قبلتر از آنکه آمریکا و روسیه در مسابقه فضانوردی به رقابت بپردازند، یعنی تا قبل از سده سوم میلادی، چینیها راکتهایی را اختراع کرده بودند. آنها در آغاز بسیار ابتدایی بودند و تنها از پر کردن لوله کاغذ با باروت (یکی دیگر از اختراعات چین) و اتصال آن به یک پیکان برای شلیک با کمان درست میشدند. با این حال این اختراع در نهایت منجر به تولید فضاپیماهای پیشرفته شد. آتشبازیهای چینی در شب سال نوی چینی نیز همگی از این ابداع سرچشمه گرفتهاند.
چنگال
همه میدانند که برای خارجیهایی که به چین سفر میکنند چقدر مهارت خوردن با چاپستیک (چوبک غذاخوری) دشوار است؛ بنابراین فرد تصور میکند که مبدع چنگال باید یک بازرگان غربی باشد که در یکی از آن رستورانهای چینی در روزگاری دور از فرط گرسنگی یا استیصال آن را ساخته است.
با این حال این هم یکی دیگر از اختراعات چینیها است که استفاده از آن هرگز در چین کاملاً جا نیفتاد! حتی شینشی هوانگ، اولین امپراتور چین، یک چنگال را با خود به گور برد. احتمالاً او میدانست که زندگی ابدی خواهد داشت و بالاخره میتواند چگونگی استفاده از آن را یاد بگیرد.
قطبنما
هر چند وقت یک بار این جمله را میشنوید که «فلانی رهسپار شد تا خود را (در این جهان) پیدا کند»؟ هر کس در زندگی به دنبال راهنمایی است. مراجعه به مشاوران و اخترشناسان و پیشگویان در دوران باستان همان اندازه رواج داشت که امروزه دارد. با این حال چه کسی تصور میکرد که این پیشگویان چینی قرن سوم قبل از میلاد باشند که برای اولین بار از قطبنما استفاده کردند؟ ارزش این وسیله بهعنوان یک وسیله جهتیابی دریایی واقعی، بهجای تکیه بر ستارهشناسی تا زمان سلسله سونگ (حدود قرن دهم میلادی) کشف نشد. سپس این وسیله توسط تاجران و مسافران عربی که از آن برای آنکه در راه گم نشوند و مسیر خود را پیدا کنند استفاده میکردند، به غرب معرفی شد. قطبنما سنتی چینی بهجای شمال، جهت جنوب را نشان میداد؛ چرا که عقربه آن از سنگ آهنربا ساخته شده بود که بهطور طبیعی همیشه به سمت جنوب اشاره دارد.
آبیاری
چینیها از حدود ۴۰۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش شروع به کشت برنج کردند و از آن زمان به بعد برنج به یکی از اصلیترین اقلام غذایی آنها تبدیل شده است. تمام شالیزارهای برنج نیاز به آبیاری داشتند. در حدود ۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، مهندسی چینی بهنام لی بینگ با ایجاد یک آبراهه مصنوعی و ساخت کانالی از طریق کوه یولی، سیلاب رودخانه مینجیانگ را مهار کرد تا آب اضافی را به دشت خشک چنگدو هدایت کند. علاوه بر مهار و تخلیه آب سیلاب، این سامانه آبیاری که دوجیانگ یان نام دارد، تقریباً ۷۰۰ هزار هکتار از اراضی مزارع را سیراب میکرد و امروزه هنوز هم آب بیش از ۵۰ شهر استان سیچوان را تأمین میکند.
ابریشم
چین بیش از هر چیز به ابریشمش مشهوراست. جاده ابریشم نیز مسیری را گشود که تجارت بین شرق و غرب را ممکن ساخت. از آنجا که تجارت ابریشم سود بسیاری را عاید چینیهای باستان کرد، آنها تصمیم داشتند این دانش را برای خود نگه داشته و از آن به عنوان یکی از اطلاعات محرمانه حکومت محافظت کنند؛ اما این اطلاعات نشت پیدا کرد و در حدود ۲۰۰ سال قبل از میلاد چگونگی پرورش کرم ابریشم به شبهجزیره کره رسید و گزارش شده که پرورش کرم ابریشم اندکی پس از سال ۳۰۰ میلادی در هند نیز شکل گرفت. کرمهای ابریشم در اواسط قرن ششم به دستور امپراتور روم شرقی، ژوستینین اول، توسط دو راهب به غرب قاچاق شدند.
یکی از معروفترین داستانها در مورد قاچاق این دانش با ارزش به خارج از چین را میتوان در کتاب تاریخی پروکوپیوس به نام «تاریخ جنگها» یافت. طبق شواهد باستانشناسی، تولید ابریشم در چین در کمترین حالت برمیگردد به اوایل دوران لانگشان (۳۵۰۰-۲۰۰۰ قبل از میلاد مسیح)؛ حول و حوش همین زمان بود که این گونه اهلی شده ابریشم، بمبیکس موری (Bombyx Mori)، از گونه وحشی آن، بمبیکس ماندارینا (Bombyx Mandarina)، جدا شده و پرورش پیدا کرد. بعید است که ما روزی بتوانیم با اطمینان بگوییم که چگونه تولید ابریشم برای اولین بار کشف شد. به گفته چینیها، این کشف نیز مانند بسیاری کشفهای دیگر بدون آنکه آگاهی به دنبال آن باشد و تنها در اثر یک اتفاق تصادفی کشف شده است.
چهره اصلی این داستان لیتسو، همسر امپراتور زرد، حاکم اسطورهای چین است که در هزاره سوم قبل از میلاد زندگی میکرد. در یک روایت از داستان، لیتسو با انگشت خود در حال لمس بخشی از پیله کرم ابریشم بوده است که یکی از رشتهها سست شده و جدا میشود و بعد او شروع میکند به پیچیدن این رشته به دور انگشت خود. پس از باز شدن کل رشته او متوجه میشود که این کرم ابریشم است که پیله را ساخته و اینگونه میشود که ابریشم کشف میشود.
در روایت دیگری از داستان گفته میشود که لیتسو تعدادی کرم ابریشم را در حال خوردن برگهای درخت توت و چندین پیله تنیده شده را پیدا میکند. او تعدادی از این پیلهها را جمعآوری کرده و میرود تا یک لیوان چای بنوشد. همانطور که او در حال چشیدن طعم چای خود بوده است ناگهان به صورت اتفاقی دستش به یکی از پیلهها میخورد و پیله به درون فنجان چای میافتد. گرمای چای باعث شل شدن رشته پیله شده و لیتسو درمییابد که ممکن است بتوان آن را گشود و به یک ریسمان تبدیل کرد. متعاقب این اتفاق لیتسو امپراتور زرد را ترغیب میکند تا یک درخت توت برای او فراهم کند تا بتواند کرم ابریشم را پرورش دهد.
جدای از این کشف، اعتبار ابداع چرخ ریسندگی ابریشم، وسیلهای که رشتههای ابریشم را به یک نخ تبدیل میکند و همچنین اعتبار تولید دستگاه بافندگی ابریشم که وسیلهای است برای بافتن نخهای ابریشمی به هم و تولید پارچههای ابریشمی، هر دو به لیتسو میرسد. چه لیتسو واقعاً نقشی در این داستانها داشته باشد و چه نه، آنچه مسلم است این است که این پارچه لوکس و تجملی میهن او را بسیار مشهور ساخته است.
ماجرای رسوایی شاه عربستان و خدمتکارش/ زنی که برای حفظ آبروی خاندان سعودی به قتل رسید + تصاویر
زنی که یک روح بادیگاردش است! + عکس
بهترین بازیهای دونفره آفلاین و آنلاین + تصاویر
با قرائت این سوره از عذاب قبر در امان باشید
احساس خستگی میکنید؟ شاید این ۱۲ کار را انجام نمیدهید!
زندگی دیده نشده آلبرت اینشتین از زبان خودش
سلفیهای حادثه آوری که منجر به مرگ شده اند + عکس
حقایقی جالب از افسانه بنز و مرسدس
ماجرای مردی که دستدادن با یک پزشک جان او را نجات داد
منبع: مجله دانشمند
انتهای پیام/
کرونا ویروس
صرفا جهت اطلاع. بیشترین نقش در پیشرفت علم رو در قدیم دانشمندان مسلمان و بعد دانشمندان غربی داشتن مثلا از هفت نوع موتور رایج در دنیا شش نوعش اختراع آلمانی هاست