به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، آمریکا در آستانه پنج رقمیشدن جانباختگان کرونایی است که علاوه بر رکود در آمار کرونا، این کشور در بیکاری هم رکورد زده است و تاکنون ۶ میلیون نفر در آمریکا در اثر کرونا بیکار شدهاند و چیزی نمانده که اوضاع از کنترل خارج شود؛ اوضاعی که نهتنها موجب احیای جنبشهای استقلالطلبانه در این کشور شده بلکه صدای متحدان آمریکا را هم در آورده است و از مصادرات گانگستری این کشور در اقلام بهداشتی دیگر کشورها گلایه دارد، تاجایی که امروز آمریکا به کشور کوچکی مانند «باربادوس» نیز رحم نمیکند و ۴۸ دستگاه تنفسی خریداریشده این کشور کوچک را توقیف میکند.
هنگامی که میخائیل گورباچف در رأس قدرت اتحاد جماهیر شوروی سابق قرار گرفت، بر اسب «پروستریکا» سوار شد و توانست محبوبیت بینظیری را در داخل و خارج به دست آورد، اما پیامدهای این برنامه مصیبتی بود که منجر به تجزیه اتحاد جماهیر شوروی شد. دونالد ترامپ نیز در سال ۲۰۱۶ نخستین سیاستمدار آمریکایی بود که به از دست رفتن نشانههای قدرت کشورش اعتراف کرد و با بیان اینکه آمریکا دیگر باعظمت نیست، محور شعار تبلیغاتیاش را «آمریکا را دوباره باعظمت کنیم» قرار داد؛ اما با
روی کارآمدن او صدای ایالتهایی که خواهان جدایی از آمریکا بودند مانند «فلوریدا» و «کالیفرنیا» بلندتر شد و حال در طول چهار سال زمامداری، ترامپ نهتنها نتوانست این عظمت را به کشورش بازگرداند بلکه خود به عامل کاتالیزور و تسریعکننده این افول تبدیل شده است، تا جایی که با سوءمدیریت کاخ سفید در مدیریت بحران کرونا مجددا زمزمههای استقلال طلبی در گوشه و کنار آمریکا شنیده میشود.
هرچند جدایی طلبی در حیات سیاسی آمریکا بدون سابقه نیست و پیش از آن نیز تلاشهایی در شرایط مختلف صورت گرفته بود، اما ریاستجمهوری ترامپ موجب تحریک بیشتر آمریکاییها برای تجزیهطلبی شده و حالا «کرونا» بر طبل این استقلالخواهی کوبیده است؛ چنانکه مارکوس ایوانز، رییس جنبش استقلال کالیفرنیا با انتقاد از اوضاع آمریکا در پیام ویدئویی گفته است: «بسیاری از مردم سراسر جهان دولت آمریکا را به دلیل سیاستهای خصمانهاش دوست ندارند. ما کالیفرنیاییها نمیخواهیم این سیاستها به نام ما تمام شود. ما خواهان جدایی از آمریکا هستیم. کالیفرنیا به عنوان یک کشور مستقل، روابط دوستانهای با ایران خواهد داشت.» او خطاب به مردم ایران گفته است: «ایران مانند روسیه کشوری مهم است و نقشی راهبردی در اقتصاد جهان دارد. اگر مردم ایران اعلام کنند کالیفرنیا در صورت استقلال به رسمیت شناخته میشود، آتشی در کالیفرنیا به پا خواهد شد که جهان مثلش را ندیده است.»
جنبش استقلال کالیفرنیا که از سالهای پیش و با دلایل اقتصادی آغاز شد، با پیروزی دونالد ترامپ در آمریکا وارد مرحلهای دیگر شد. کالیفرنیاییها معتقدند آمریکا دیگر منعکسکننده خواستهها و ارزشهای آنها نیست، از همین رو این جنبش ۱۳۹۵ سند را برای برگزاری همهپرسی استقلال از آمریکا پیشنهاد دادهاند. اعضای این جنبش موسوم به «یس تو کالیفرنیا» که پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چنین تصمیمی گرفتند، سند برگزاری همهپرسی را به دفتر دادستان کل ایالت کالیفرنیا ارائه دادند. «کالگزیت» (Calexit)، لقبی است که به جنبش «بله به کالیفرنیا» (Yes to California) داده شده است. نام این جنبش یادآور کمپین «بله به اسکاتلند» است که در جریان انتخابات سال ۲۰۱۵ خواهان استقلال اسکاتلند از بریتانیا بود.
مارکوس رویز ایوانز که از پایه گذاران اصلی این جنبش است پیش از این گفته بود: جنبش استقلال کالیفرنیا بر این باور است که این ایالت در صورت تبدیلشدن به یک کشور مستقل، کارایی و عملکرد بهتری خواهد داشت. فعالان این جنبش معتقدند که عضویت در ایالات متحده به ضرر منافع این ایالت در بخشهای مختلف از جمله اقتصاد، امنیت، مهاجرت. محیط زیست و آموزش خواهد بود.
غلامزاده: برگزیت روح دوبارهای در جنبشهای جداییطلب آمریکا دمید
برای بررسی جنبشهای استقلالطلبانه در آمریکا و پیشبینی آینده این جنبشها به سراغ حمید غلامزاده، کارشناس مسائل آمریکا رفتیم. حمید غلامزاده در گفتگو با «صبحنو» درباره روحیه استقلال طلبی ایالتهای غربی آمریکا، گفت: آمریکا ابتدا در قسمت شرقی نقشه جغرافیایی خود تشکیل حکومت داد و بعد به تدریج به سمت غرب گسترش پیدا کرد و با روحیه توسعه طلبی و اعطای امتیازهایی مانند اینکه «هرکس هرچقدر زمین تصاحب کند برای خودش است»، مردم را به سمت غرب گسیل دادند و به کشورگشایی دست زدند؛ بنابراین هرچه به سمت غرب میرویم، زندگیها سنتیتر و روحیهها مستقلتر و فضا برای انتقاد از حکومت بازتر است.
وی افزود: در سواحل غربی از همان ابتدا دو رویکرد «مستقل بودن» یا «همراهی با حکومت فدرال» همواره مطرح بوده است؛ بنابراین روحیه استقلال ایالتها از دولت فدرال همچنان در ایالتهای غربی مانده است چرا که دولت و قدرت در شرق مستقر هستند و بازار سرمایه و اقتصاد آمریکا در نیویورک و واشنگتن است و ایالات غربی همیشه احساس میکنند دولت نسبت به آنها کملطفی و استفاده ابزاری دارد.
این کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: همین چند روز پیش یک مهندس لکوموتیوران در لسآنجلس، قطار را به سمت کشتی «مرسی» که برای ارتش آمریکاست از ریل خارج کرد تا به آن صدمه بزند، چراکه معتقد بود دولت به دنبال استفاده ابزاری از آنان است و این کشتی را توطئهای علیه ایالت خود میدانست و میخواست با این اقدام افکار عمومی جهانی را نسبت به این موضوع آگاه کند. این نگاهها و روحیه استقلال طلبی مخصوصا در چند دهه اخیر بهدلیل سوءعملکرد دولتها و تبعیض قائلشدن میان ایالتها تقویت شده است.
غلامزاده با بیان اینکه وجود دیدگاه استقلال طلبی در میان ایالتهای غربی مانند کالیفرنیا و تگزاس بهدلیل روحیه و سبک زندگی متفاوت این مردم است، گفت: مردم این ایالتها اعتقاد دارند که دولتهای آمریکایی اعم از دموکرات و جمهوریخواه به فکر ایالتهای ما نبودند و هر چه داریم از فعالیتهای اقتصادی خودمان است؛ بهویژه بعد از موضوع «برگزیت» دوباره بر این روحیه استقلال طلبی دمیده شد و حالا با سوءعملکرد ترامپ در مدیریت کرونا این موضوع شدت گرفته است.
وی البته به نتیجه رسیدن چنین جنبشهای استقلالطلبانهای را ناممکن دانست و گفت: دولت آمریکا یک تجربه چندینساله در سرکوب جنبشهای مختلف که میخواستند استقلال طلب باشند یا ساختار اشتباه آمریکا را اصلاح کنند، دارد که با مدلهای مختلف مانند «ترور رسانهای» یا «برخورد نظامی» توانسته این جنبشها را سرکوب کند. قطعاً شرایط پیشآمده ناشی از کرونا موجب افزایش اینگونه اعتراضها در آمریکا خواهد شد، اما اینکه این جنبشها به اهداف خود برسند، بعید است.
غلامزاده افزود: هرچند روحیه مردم آمریکا ایالت به ایالت متفاوت است، اما نظام سرمایهداری موجب شده که مردم فردمحور و درگیر مشکلات اقتصادی خودشان باشند، چراکه شرایط نظام سرمایهداری اینگونه حکم میکند و مردم زیاد درگیر موضوعات سیاسی نمیشوند.
وی با اشاره به تاثیر شدید کرونا بر اقتصاد آمریکا گفت: تا به امروز در اثر همین ویروس ۶ میلیون نفر در آمریکا بیکار شدند و این رکورد عجیب و غریبی است که در این مدت کوتاه در این کشور زده شده و طبیعتا مردم خیلی فرصت نمیکنند که درگیر فعالیتهای سیاسی شوند، مگر آنکه شرایط بسیار دشوار شود.
ایران، آلترناتیوی برای نظام سرمایهداری آمریکایی
این کارشناس مسائل آمریکا همچنین با اشاره به خطاب قرار دادن مردم ایران توسط رهبر جنبش استقلال طلبی کالفرنیا گفت: اهمیت این خطاب آن است که تنها جایگزین برای حکومت و نظام سرمایهداری را الگوی سیاستی ایران میدانند. امروز نظام سرمایهداری تقریباً بر کل دنیا حاکم است و ممکن است یکی دو تا الگوی سیاستی دیگر داشته باشیم مانند چین.
وی تاکید کرد: نام بردن از ایران، جایگاه موثر کشورمان در نظام بینالملل را نشان میدهد که به عنوان یک آلترناتیو برای آمریکا مطرح میشود و این موضوع قابل توجه است. به نوعی ترجمه شعار راهبردی «نه شرقی، نه غربی» اول انقلاب است که نشان میدهد جمهوری اسلامی توانسته خود را به عنوان یک آلترناتیو و نظم جدید به نظام نوین جهانی معرفی کند.
منبع: روزنامه صبح نو
انتهای پیام/