به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دیوید هارتست سردبیر میدل ایستای در تحلیلی با عنوان «عربستان سعودی بعد از توقف نفت» به اشتباهات ولیعهد جوان عربستان پرداخته و معتقد است که اقدامات او به شدت برای منطقه مضر و زیان بار است. مشروح این تحلیل را در ادامه میخوانیم: دوران قسر دررفتن محمد بن سلمان، ولیعد عربستان با توجیه خامی و جوانی سر امده است. آنچه که تا کنون از بن سلمان به عنوان ولیعهد از غلط و اشتباه و جنگ افروزی دیدید همان است که در اینده به عنوان پادشاه خواهید دید.
ولیعهد با یک تماس جنجالی در یکی از شامگاهان نشست اوپک، با رییس جمهور روسیه، که منجر به جنگ سهمگین نرخ نفت گردید، از یک شاهکار بزرگ دیپلماسی خود پرده بردای کرد.
اشتباه بزرگ
اکنون محمد بن سلمان خود به خطا بودن تماس تلفنی فوق الذکر مقر است. در حالیکه قیمت نفت به هم ریخته، ذخیره سازی به سرعت تمام میشود و شرکتهای نفتی با چشم انداز واقعی درپوش گذاردن روی چاهها مواجهند، در بخش نفت و گاز ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی پادشاهی و ۷۰ درصد از درآمد حاصل از صادرات آن ناپدید شده است.
محمد بن سلمان تازه میفهمد که با چه ورقهای بدی بازی میکرده است. هر کسی که ذرهای با پوتین اشنایی داشته باشد میتواند تایید کند که در مذاکره با رییس جمهور روسیه شما مجاز هستید هرانچه در توان دارید، چانه زنی کنید. میتوانید در یک جنگ منطقهای مانند جنگ سوریه و لیبی، مثل رجب طیب اردوغان با هردو طرف دعاوی مخالف باشید، اما باز در یک رابطهی کاری با روسیه باقی بمانید و به آن ادامه دهید.
اما کاری که نباید انجام دهید اینست که پوتین را در تنگنا قرار دهید. همان کاری که ولیعهد عربستان با التیماتوم دادنها و شاخ وشانه کشیدن هایش در تماس با پوتین مرتکب شد. پوتین نیز با علم به اینکه ترازهای پرداختهای بین المللی روسیه در وضعیت بهتری از عربستان هستند، با دست بهتر پوکر را استارت زد.
محمد بن سلمان تازه دارد متوجه میشود که با چه دست بدی بازی میکرده است. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کرده باشم، باید بگوییم که وی قبل تماس با پوتین از افرادی به اندازه خودش متکبر و بی فکر مشاوره گرفته است. داماد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و مشاور خاورمیانه جارد کوشنر با اینکه از قصد ولیعهد مطلع بودند، اما هیچ اعتراضی به وی نکردند.
این توضیح میدهد که چرا ابتدا ترامپ از سقوط نرخ نفت استقبال کرد. ترامپ تصور میکرد که با پایین امدن هر یک سنت از نرخ نفت، در اثرکاهش هزینههای سوخت یک میلیارد دلار به کشور سرریز میشود، تا زمانی که متوجه اثار مخرب کاهش قیمت نفت بر صنعت نفتی امریکا گردید.
عربستان بدون نفت
با قیمت هر بشکه نفت برنت کمتر از ۲۰ دلار، محمد بن سلمان دارد متوجه میشود که چه اتفاقی میافتد اگر دنیا دیگر به نفت او نیازی نداشته باشد. در گذشته پاسخ استاندارد به این فرضیه ظاهراً ملایمتر بود، اما دیگر چنین نیست. تبدیل شدن عربستان به یک کشور بدهکار، یک واقعیت است.
عربستان سعودی مدتی است که دچار مشکلات مالی شده است، هنگامی که پدرش سلمان در ۲۳ ژانویه سال ۲۰۱۵ به عنوان پادشاه منصوب شد، ذخایر خارجی در کل ۷۳۲ میلیارد دلار بودو در دسامبر سال گذشته به ۴۹۹ میلیارد دلار کاهش یافت و براساس اعلام مقامات پولی عربستان سعودی (سما) در این مدت چهار سال ضرر ۲۳۳ میلیارد دلاری را متحمل شد.
طبق اعلام بانک جهانی سرانه تولید ناخالص داخلی این پادشاهی نیز، از ۲۵۲۴۳ دلار در سال ۲۰۱۲ به ۲۳۳۳۸ دلار در سال ۲۰۱۸ کاهش یافته است.
جنگ یمن، کودتای مصر و مداخلات در سرتاسر جهان عرب، خرید تسلیحات از آمریکا و توسعه نیروی نظامی، پروژههای بلندپروازانه مانند ساختن شهر نئوم به نشان شهری از اینده، و مسایلی نظیر سه کشتی شخصی و کاخهای مجلل، هر کدام به تنهایی در خشک شدن خزانه دخیل هستند.
اقتصاد عربستان پیش از کروناویروس از سال ۲۰۱۷ با رشدی معادل ۳ دهم درصد ۰. و افت ۲۵ درصدی در ساخت و ساز دست و پنجه نرم میکرد. به تمامی اینها بسته شدن تحمیلی حج و عمره که سالانه ده میلیون زائر را به عربستان میکشاند و مبلغی فراتر از ۸ میلیارد دلار را از ترازهای پرداختهای بین المللی پاک میکرد را نیز اضافه کنید.
اما مشکل فقط این نیست که ولیعهد پول هایش را صرف چه چیزی کرد، بلکه او در تشخیص محل سرمایه گزاری نیز مرتکب خطا شد.
سرمایه گذاریهای بد
یکی از نشانههای سرمایه گذاری بد، کاهش ارزش نسبی صندوقهای ثروت مستقل است. اکنون عربستان سعودی به عنوان برادر بزرگ، ارزش صندوقهای ثروت مستقل خود را نسبت به همسایگان کوچک خود در خلیج فارس بسیار کمرنگ میبیند.
صندوق اصلی ثروت دولت و صندوق سرمایه گذاری عمومی (PIF)، در رتبه یازدهم در جهان و پس از اداره سرمایه گذاری ابوظبی، مؤسسه سرمایه گذاری کویت و مؤسسه سرمایه گذاری قطر قرار دارد. وقتی صندوقهای مستقل توسط ملت جمع میشوند، امارات متحده عربی با بودجه به ارزش ۱.۲۱۳ تریلیون دلار در رده نخست قرار میگیرد. سپس کویت با ۵۲۲ میلیارد دلار، قطر با ۳۲۸ میلیارد دلار و سعودی با ۳۲۰ میلیارد دلار.
حتی قبل از اینکه همه گیری کروناویروس همه چیز را تحت کنتل در اورد، صندوق بین المللی پول اعلام کرده بود در صورتی که در درامدهای نفتی عربستان تغییری حاصل شود، اگر صندوق سرمایه گذاری عمومی را تا هزار میلیارد دلار هم افزایش دهد، باز هم کافی نخواهد بود. در این مقیاس، بازده اقتصادی به تنهایی جایگزین درآمدی کافی در جهان پس از نفت نیست. تولید ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز، به ارزش بشکهای ۶۵ دلار به درآمدهای نفتی سالانه حدود ۱۱۰۰۰ دلار در عربستان ترجمه میشود.
یکی دیگر از مولفههایی که باعث کاهش شده است این است که برای خود سرمایه گزاریها چه اتفاقی افتاده است. ماسایوشی سون، مدیر عامل سافت بانک ژاپن تعریف میکند که چگونه بعد صرف ۴۵ دقیقه مذاکره با بن سلمان برای صندوق بین المللی ۱۰۰ میلیارد دلاری خود، ۴۵ میلیارد دلار درآمد کسب کرد. سون گفت: "یک میلیارد دلار در دقیقه". سافت بانک هفته گذشته اعلام کرد، مبلغ ۱۶.۵ میلیارد دلار ضرر خواهد دید.
صندوق سرمایه گذاری عمومی در سال ۲۰۱۷ تقریباً ۴۹ دلار برای هر سهم در شرکت Uber Technologies Inc. پرداخت. سهام Uber از آن زمان رشد نزولی کرد. اوبر درست قبل از صعود سهام تسلا تقریباً تمام سهام ۲ میلیارد دلاری خود را تا پایان سال ۲۰۱۹ فروخت، امسال سهام تسلا رشد ۸۰ درصدی را تجربه کرد. در این نرخ، سهام PIF در نیوکاسل یونایتد در مقایسه با یک شرط محکم به نظر میرسد. نسبتا این سرمایه گذاری عربستان در سهام PIF در نیوکاسل یونایتد اقدام معتبر تری به نظر میرسد.
کمتر از دو هفته پس از آنکه صندوق سرمایه گذاری عمومی ۱ میلیارد دلار دیگر از سهام این شرکت را در چهار شرکت اروپایی و شرکتهای کارناوال مسافرتی سرمایه گزاری کرد، قیمت نفت رو به نزول گذاشت. همه این اقدامات در استای استراتژی PIF برای سرمایه گزاریهای غیر نفتی بود. یکی از بانکداران خاورمیانه به فایننشال تایمز گفت: "من متوجه عملکرد فعلی صندوق سرمایه گزاری عمومی نمیشوم ان هم در شرایطی که عربستان به هر یک پنی خود نیاز مبرم دارد. "
عملکرد مؤسسه سرمایه گذاری قطر نیز در اوایل امسال اینگونه بود. عملکرد آنها بر مبنای استراتژی است، اما آنها به این استراتژی پایبند نیستند. آنها خواهان چشم اندازی وسیع هستند، اما بیشتر به پول مشتاقند، خواهان تنوع در اقتصادند، اما فرصت طلبانه اقدام میکنند. "
هیچ بسته حمایتی مالی در کارنیست
امروز عربستان سعودی نمیتواند مانند دیگر کشورهای خلیج فارس در شرایط همه گیری کرونا بستههای حمایتهای مالی عرضه کند.. این پادشاهی یک درصد از تولید ناخالص داخلی را برای حمایت از اقتصاد خود در طول همه گیری به میان اورد، در حالی که قطر ۵.۵ درصد، بحرین ۳.۹، امارات ۱.۸ را خرج میکند.
نمونههایی دیگری از حیف و میل کردنهای پولهای پادشاهی وجود دارد، پادشاه دستور داد که دولت ۶۰ درصد از حقوق را در زمان تطیلات کرونا بپردازد.
اما کارمندان بزرگترین شرکت مخابراتی سعودی STC به من گفتند که تنها ۱۰ درصد از حقوق خود را دریافت میکنند، زیرا دولت پولی به کارمندان در حال مرخصی پرداخت نمیکند.
وزارت بهداشت عربستان مجبور شده است از هتلها به عنوان بیمارستان استفاده کند، به جای اینکه به صاحبان این هتلها برای جبران خسارات ناشی از توقف کار مبلغی تعلق گیرد، آنها را مجبور میکنند علاوه بر هزینههای ضدعفونی، هزینههای اجرا را نیز بپردازند.
یا پزشکان مصری که در بخش بهداشت خصوصی عربستان سعودی کار میکنند مجبور به پذیرش کاهش دریافتی هستند. کسانی که در مرخصی سالانه هستند، حقوق نمیگیرند. کسانی که از بیم ابتلا از منزل برای بیمارستان دور کاری میکنند، نبود فیزیکی انها در محیط بیمارستان یا به منزلهی مرخصی سالانه تلقی میشود و یا مجبورند به طور رایگان خدمات دهند.
صندوق بین المللی پول محاسبه کرده است که با قیمت نفت ۵۰ تا ۵۵ دلار در هر بشکه، ذخایر بین المللی عربستان سعودی میتواند تا حدود ۲۰ ماه اینده را پوشش دهد و در سال ۲۰۲۴ سقوط خواهد کرد. با نفت به قیمت صفر بحرانی غیر قابل ادراک در تراز بین المللی عربستان و ناتوانی در تامین دلار و تبادلات ارزی در این کشور، بسیار محتمل است.
تاثیرات منطقهای
هر دو ردیف برنامه محمد بن سلمان برای نوسازی و اصلاح کشور در حال فروپاشی است. طرح وی برای جذب سرمایه گذاری خارجی با فروش پنج درصدی آرامکو در بورسهای خارجی از دست رفته است و اکنون PIF، تنها ابزار وی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد دور از نفت در این هرج و مرج کنونی خواهد بود.
بسیاری از افراد در منطقه از هلاکت محمد بن سلمان خوشحالند. او به بسیاری از مردم منطقه به خصوص مردم مصر ظلم و ستم نموده است. در دوران پس از نفت، بن سلمان قدرت حمایت خود را از دست میدهد، قدرت یک عیاش که میتواند یک میلیارد پوند را در یک چشم به هم زدن خرج کند.
اما فروپاشی اقتصاد عربستان سعودی، اقتصاد قدرتمندی که دهها سال است موتور محرک اقتصاد کل منطقه بوده است، به سرعت در مصر، سودان، اردن، لبنان، سوریه، تونس که سالانه میلیونها نفر از کارگران متخصصان خود را به پادشاهی عربستان روانه میکردند و اقتصاد انها از طریق حوالههای ارسالی به عربستان رشد کرده بود، احساس خواهد شد؛ و این ایندهای نیست که کسی برایش هلهله کند.
نظرات بیان شده در این مقاله به نویسنده تعلق دارد و لزوماً منعکس کننده سیاست تحریریه خاورمیانه نیست.
منبع: خبرآنلاین
انتهای پیام/