به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، این که سریال «قصههای جزیره» حدود ۲۵ سال است از شبکههای مختلف تلویزیون پخش میشود و در همه این سالها بیننده داشته، جای تعجب ندارد. این که شخصیتهای این سریال را چند نسل است دوست دارند و با یک یا چند نفر از آنها ارتباط برقرار میکنند هم قابل درک است. قصههای جزیره، سریالی استاندارد است که یک خاصیت مهم دارد؛ حال بیننده را خوب میکند.
لوکیشن، طبعیتی زیباست و خانهها دوستداشتنیاند. آدمها کلیشهای و سفارشی نیستند و قصه عین زندگی است و بیننده به این کاری ندارد که قصه در کانادا اتفاق میافتد و ما در ایران آن را تماشا میکنیم. زمان تماشای سریال، یک جور حس خوب زندگی روان تو را تازه میکند و همین است که قصههای جزیره را تازه نگه داشته. با شوکت حجت، دوبلور قدیمی که در این سریال به جای فلیکس صحبت کرده، گفتگو کردم تا درباره حس خوب قصههای جزیره که از شبکه تماشا در حال پخش است، برایمان بگوید.
دلایل موفقیت سریال قصههای جزیره در جذب مخاطب چیست؟ آنهم در شرایطی که سریالهای زیادی در اینترنت منتشر شده و قابل دانلود هستند، اما این سریال همچنان بیننده دارد؟
به نظرم دلیل اصلی موفقیت این سریال، خانوادگی بودن آن است. روابط خوب و انسانی بین آدمهایی که اعضای یک خانواده هستند. ما مدت هاست در به در دنبال چنین فضا و روابطی در فیلمها وسریالها میگردیم. فضای بیشتر فیلمها وسریالها تلخ و ترسناک است و در بیشتر آنها آینده به شکل بسیار بدی تصویر شده است.
باورهای ما آینده را میسازد و آثار نمایشی تاثیر مستقیمی بر باور آدمها دارد. در حق مردم ظلم است اگر آثاری ساخته و پخش شود که در بیننده این تصور را ایجاد کند که آینده رو به زوال و بدتر از امروز است.
قصههای جزیره داستان یک گروه از مردم دوستداشتنی، مهربان و متواضع است که در کنارهم زندگی میکنند به هم عشق و امید میدهند. این سبک زندگی همه آدمهای این سریال است از بچه بگیر تا بزرگسال. پدر و مادرهای این سریال بهشدت فهیم هستند و درست و حساب شده با بچههای خود ارتباط برقرار میکنند.
این سریال زندگی سالم را به ما نشان میدهد و ما دلتنگ چنین زندگیای هستیم، برای همین قصههای جزیره حس خوب به ما میدهد.
البته قصههای جزیره، ایده آل است، چون شرایط جامعه عوض شده و شاید دیگر نتوان مثل قصههای جزیره زندگی کرد؟
این نوع زندگی اصل زندگی همه مردم دنیا بوده. الان به خاطر مشغلههای زندگی و گرفتاریهای مالی، آدمها درگیر خودشان شدهاند و دیگر به پیرامون و آدمهای اطراف دقت نمیکنند. اما ما میتوانیم آن دنیای دوستداشتنی دیروز که الان افسوس آن را میخوریم بازسازی کنیم و دوباره به آن برگردیم. قدیمها دمپختک میپختند و خانواده و فامیل دور هم جمع میشدند و آن را میخوردند و کلی خوش بودند، اما الان برای یک دورهمی ساده، هزارتا، اما و اگر داریم.
به نظرم اگر آن صفا و صمیمت گذشته را میخواهیم باید برگردیم به همان سادگی و بیتکلف زندگی کردن. هر کسی هم باید از خودش شروع کند، این که دیگران چطوری زندگی میکنند، مهم نیست من چطور زندگی میکنم.
اینکه خودم و دیگران شاد باشند و حالشان خوب باشد، مهم است. در سریال قصههای جزیره همه آدمها برای هم وقت میگذارند، یعنی آدمها اهمیت دارند، اما الان ما برای گشتن در شبکههای اجتماعی بیشتر وقت میگذاریم تا آدمهایی که در نزدیکی ما هستند و گاهی به اندکی توجه و مهر نیاز دارند.
اما ما ضربالمثلهایی داریم که میگویند: یک دست صدا ندارد یا با یک گل بهار نمیشود... شاید به همین دلیل است که همه منتظرند دیگران تغییر کنند یا خوب باشند تا آنها هم به جمع آنها بپیوندند.
ضربالمثلهای ما خیلی ایراد دارند و باورهای ما را شکل داده اند. تکتک افراد، یک رابطه بزرگ بهنام اجتماع و کشور را شکل میدهند. اگر قرار است تغییر کنیم و خوب زندگی کنیم باید هر فرد خودش شروع کند و مسلما این آدمها به مرور زیاد شده و اول خانواده بعد محل کار و در ادامه جامعه ساخته میشود.
سبک زندگی آدمهای قصههای جزیره با زندگی ما ایرانیها فرق دارد، آنها آن طرف مرزها و خیلی دور از ایران زندگی میکنند، اما ما آنها را دوست داریم. چه چیزی ما را به این سریال پیوند داده است؟
اتفاقا آدمهای این سریال شباهتهای زیادی با ما دارند؛ روابط خانوادگی، بده بستانهایی که با هم دارند و دورهمیهایی که برای ما البته در قدیم بهتر و بیشتر بود.
از تماشای این سریال چند نسل لذتمیبرند، چون در ذات ما هم چنین چیزهایی وجود دارد. مهربانی را که در این سریال موج میزند ما هم تجربه کردهایم. طبیعت زیبایی را که دارند ما هم داشتهایم. بچههای داستان روابط خوب و به دور از تصنعی با هم دارند، خوبی و بدی در کنار هم هست که به مرور آنها را پخته میکند. ما هم این تجربهها را در وجود خود داریم.
سریال قصههای جزیره، سانسور زیاد داشت؟
نه!، چون پوشش مناسبی داشتند و مراوداتشان سالم بود. البته آن سالهایی که سریال قصههای جزیره تولید شدهبود، کشورهای اروپایی هم در زمینه ساخت سریالهای خانوادگی مقید به اصولی بودند و خیلی از موارد اخلاقی را رعایت میکردند. از پوشش بازیگران بگیر تا نوع تعاملی که آدمها با یکدیگر داشتند؛ چراکه آنها هم روی این موضوع حساس بودند که وقتی قرار است سریالی را اعضای خانواده کنار هم تماشا کنند، باید در آن اخلاق رعایت شود و برای هیچ کدام از گروههای سنی بدآموزی نداشته باشد.
دوبله سریال قصههای جزیره از دوبلههای خوب تلویزیون است. اما الان دوبله دیگر قدرت قدیم را ندارد شاید به همین دلیل است که مردم و جوانها ترجیح میدهند سریالهای خارجی را با زیرنویس تماشا کنند تا دوبله. به نظرتان چرا چنین اتفاقی برای دوبله ایران افتاد؟
آن زمانی که قصههای جزیره دوبله شد، همه چیز سرجای خودش قرار داشت. همه میدانستند باید برای دوبله فیلم و سریالها وقت گذاشت و شتاب و عجله را به کار تزریق نکرد. وقتی عجله نباشد دوبلور با دقت انتخاب شده و ضبط سرفرصت انجام میشود. اما چندین سال است که دوبله دیگر مثل سابق حرفهای نیست.
زود آماده شدن کار از کیفیت آن کم کرده است. صدای گویندگان استاندارد نیست و اصلا با شخصیت هماهنگی ندارد. از زمانی که در دوبله به روی هر صدایی باز شد و لهجه و شوخیهای بی در و پیکر وارد این حرفه شد، دوران طلایی و اوج این هنر هم تمام شد. خودم که دوبلورم سریالها را با زیرنویس میبینم، مردم که جای خود دارند.
منبع: جام جم
انتهای پیام/