به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هر کدام از ما پیرو مطالعاتی که داشتهایم یا تجربیاتی که پیدا کردهایم، برای ازدواج تعریفی منحصربهفرد داریم. لیلامحبی آبکنار، روانشناس در اینباره میگوید: «باید تعریفمان را از ازدواج یک بار بازبینی کنیم. بعضیها فکر میکنند که ازدواج مساوی است با محدودیت و با این اتفاق دیگر همه دلخوشیهایی که پیش از آن داشتهاند، تمام میشود. درحالیکه ازدواج پلی برای پیشرفت است. درست است که ازدواج برای ما تأهل و در پی آن تعهد ایجاد میکند، ولی این را باید در نظر گرفت که در کنار یک ازدواج موفق آرامش جسم و روح ایجاد میشود و ما را به ثبات عاطفی میرساند.»
برخی ازدواج را عاملی برای محدود شدن میدانند. بسیاری از این افراد علاقهمندیهایی را پیش از ازدواج دنبال میکردهاند که پس از ازدواج آنها را کنار میگذارند. برخی ازدواج را عامل این مورد میدانند. این مشاور دراینباره میگوید: «وقتی میخواهیم به علاقهمندیهای شخصی خود برسیم و در آنها پیشرفت کنیم، بهتر است برای پایداری ازدواج خود با توجه به موقعیت و شرایطی که داریم آنها را انجام دهیم. اگر نه ممکن است با مخالفتها و مشکلاتی روبهرو شویم که شاید جبرانناپذیر باشد. در این صورت شاید با توجه به شرایطی که در زندگی داریم، پرداختن به آنها مشکلاتی را برای ما ایجاد کند.
از سوی دیگر بسیاری از اوقات به دلیل سستی و یک جور تنبلی که در وجود خودمان داریم کاری یا موقعیتی را که مدنظر داشتهایم، کنار میگذاریم یا آنطور که نیاز است به آن نمیپردازیم. در این صورت ممکن است این کاهلی خود را به گردن موقعیتهای زندگیمان بیندازیم. مثلاً بگوییم، چون بچه کوچک دارم، نمیتوانم درس بخوانم، اگر بروم کلاس هنری، همسرم ناراحت میشود، درحالیکه شاید هرگز هم همسر این شخص از کلاس رفتن و پیشرفت او ناراحت نشود. یا دلیلهایی بیاوریم که به نوعی تنبلی خود را توجیه کنیم. درحالیکه اینها بهانههایی برای طفره رفتن ما از زیرسختی کاری باشد که دلمان میخواهد انجامش دهیم.»
وی در ادامه به داشتن هدف اشاره میکند و میگوید: «اگر هدفی داشته باشیم و رسیدن به آن را مهم بدانیم برای رسیدن به آن تلاش و برنامهریزی میکنیم و کار یا کارهایی را که لازم است، انجام میدهیم.»
محبیآبکنار توجه ما را به روزمرگیهایی معطوف میکند که بهطور معمول در زندگی دچارش میشویم. وی در نظر گرفتن این مورد را برای اصلاح نگاه ما به مقوله ازدواج ضروری میداند و ادامه میدهد: «ممکن است افراد دچار روزمرگی شده و از اهداف شخصی خود دور شوند و با این کار در واقع رسیدن به هدف را به تعویق بیندازند. در این صورت اراده ضعیف فرد و پرداختن او به روزمرگیهای زندگی سبب میشود تا سراغ کاری که دوستش دارد، نرود.»
مبحث کمالگرایی ما پیش از ازدواج در انگیزه ما برای پرداختن به علاقهمندیهایمان نقش مهمی دارد.
این روانشناس عمومی توضیح میدهد: «قبل از ازدواج ما کمالگراییهایی داریم که ممکن است با ازدواج کمرنگ شود. بهطور مثال بیشتر به خودمان میرسیم، به تحصیل و رفتارمان توجه داریم و میخواهیم ایدهآل باشیم تا در نگاه دیگران و شخصی که میخواهد ما را به همسری برگزیند، عالی باشیم. درحالیکه پس از ازدواج ممکن است کمالگرایی گذشته را فراموش کنیم، چون به خود میگوییم دیگر ازدواج کردهام و زندگیام را تشکیل دادهام و به این ترتیب دچار روزمرگیها شویم و فراموش کنیم اهدافی داشتیم که یک روز برایمان مهم بود. در این حالت معمولاً افراد میگویند دیگر از ما گذشته است، میخواهم بروم سراغ یادگیری هنر که چه؟ دیگر کتابهایم را خواندهام، کلاسهایم را رفتهام و باید به زندگی مشترک بپردازم.»
وی دلیل عقبنشینی افراد از پیگیری علاقهمندیهایشان را در ثابت قدم بودنشان میداند. او معتقد است: «افرادی که ثابت قدم هستند و اهداف زندگی و علاقهمندیهایشان را حداقل برای خود مشخص کردهاند، دست از تلاش برنمیدارند. این افراد ممکن است با ازدواج مصممتر رفتار کرده و مصرانه اهدافشان را دنبال کنند. چون ازدواج همانطور که گفتیم با آرامش جسمی و روحی که به فرد میدهد در پیشرفت او کمک بزرگی کرده و اعتمادبهنفس بیشتری به او میدهد. ممکن است فرد با ازدواج حس برتری در خود پیدا کند و این احساس را داشته باشد که دیگران بیشتر روی او حساب باز میکنند و همینها او را در پیشرفت و رسیدن به علاقهمندیها و اهداف قویتر کند.»
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/