عطا اسلامی، روانشناس و مشاور خانواده در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، با اشاره به اتفاقات تلخ و قتلهای خانوادگی این روزهای اخیرگفت: شیوع ویروس کرونا و خانه نشینی اجباری با همه دشواریهایی که ایجاد کرده بود، اما یک روی دیگر سکه اش اجبار به ماندن در کنار خانواده و فارغ شدن از هیاهوی زندگی ماشینی، روزمرگی و غرق شدن در کارو دوندگی را برای مدتی نوید میداد.
او افزود: حالا دیگر ویروسی ناخوانده و سمج به آدمها درس محبت و دوستی و همدلی را یادآور میشود و از بی ارزشی دنیا و کوچ نوبتی و پایان روزهای زندگی انسانها، یا با کرونا یا بی کرونا بیش از پیش پرده برمی داشت.
اسلامی تصریح کرد: قرار بود در این مدت خانه نشینی با تمرین مهرورزی و یکدلی چهره دنیای پسا کرونا را تغییر دهیم و انسانها یک بار دیگر با دل کندن از دنیا پرستی، خودبینی و خودخواهی برای یکدیگر پیام آور شادی و صمیمیت باشند و قدر هم را بیشتر بدانند، اما انگار کور خواندهایم و مسیر پر اشتباه گذشته را با سرعتی مضاعف میپیماییم و برای دیدن نشانه هایش حاجت به تحقیق و تفحص نیست، فقط کافیست هر روز صفحه اینستاگرام و فضاهای مجازی را باز کنیم و با خواندن خبرهای تلخ و تأسف بار بریدن گلوی رومینا و فاطمه با داس پدر و خنجر همسر و قربانی شدن دو دختربچه معصوم با متادون مهلک به دست مادر و کشته شدن ریحانه با ضربههای میله آن هم به دست پدر در انسان بودن خود شک کنیم و مهر مادر و نوازش پدر را با سَم و داس و ... در تضاد بیابیم.
او همچنین بیان کرد: اینها تنها گوشهای از وقایع تلخی است که در لایهها و پوستههای این جامعه هر روز در گوشه و کناری رخ مینمایاند و بسیاری دیگر هم در سکوت و بی خبری همچنان قربانیان خاموشی عموماً از جنس دختران و زنان میگیرد.
عطا اسلامی گفت: شاید دیگر زمانی برای تعلل و دست روی دست گذاشتن برایمان باقی نمانده و با شتابی خیره کننده از مرحله آسیبهای اجتماعی به مرحله فروپاشی اجتماعی نزدیک میشویم و حتی دیگر از شنیدن این اخبار تعجب هم نمیکنیم!
اواظهار داشت: توسل به خشونت و ارتکاب قتلهای اخیر زنان و دختران آن هم به دست عزیزانشان هشدار جدی برای جامعه ایرانی است و با تاسف باید اذعان کرد که این روزها گرمای کانون مهر افزون خانواده را به سرمایی آمیخته از خون و خشونت و انتقام و نفرت تبدیل کرده است.
او با بیان اینکه چرا این جامعه سنتی و مذهبی به مرحلهای رسیده است که در فجایع اخیر، والدین و همسران برای حل مشکلات خانوادگی خود به خوراندن متادون مهلک به کودکان معصوم و قتل همسر و فرزندانشان با داس، میله و یا... روی آوردهاند؟!
او تصریح کرد: مگر مشکل و اختلافات آنها چقدر بزرگ و لاینحل بوده است که راهکاری جز توسل به خشونت و ارتکاب این جنایتها با این میزان از قساوت نیافتهاند.
اسلامی، روانشناس و پژوهشگرافزود: آنچه این روزها مشاهده کردیم نه تنها زنگ خطر بلکه فرارسیدن فاجعه عظیم انسانی و اجتماعی را نمایان میکند که با وجود هم خونی، هم نژادی و هم زبانی، به جایی رسیده ایم که انگار دیگر زبان یکدیگر را نمیفهمیم و با خروج از مسیر عقلانیت و خویشتنداری برای تغییر و تربیت یکدیگر به ابزارهایی از جنس داس و خنجر و میله و تبر روی آورده و در عصر ارتباطات به عصر باستان و قانون جنگل بازگشته ایم!
او تاکید کرد: قطعا ریشه یابی و آسیب شناسی این اتفاقات نیازمند بررسیهای بیشتر و یافتن حقایق در پرتو علوم انسانی بویژه جامعه شناسی و روانشناسی قرار میگیرد.
این روانشناس در ادامه اظهار داشت: با این وجود توقف و تغییر روند فجایع مصیبتبار و وحشتناک کنونی جز با تغییر الگوهای فکری متعصبانه و نگرشهای افراطی و بازنگری در باورهای غلط فرهنگی و آموزشهای نادرست و نابجا و ناکارآمد، راه دیگری نخواهد داشت.
اسلامی گفت: البته نباید فراموش کرد که همسران و والدینی که در چند روز اخیر اقدام به قتل و کشتن عزیزانشان به شیوههای گوناگون کردهاند و افکار عمومی با هیجان و شتابزدگی تنها خواستار مجازات آنها میباشند، خود نیز قربانیانی هستند که ناخواسته و در جریان آشفتگیهای فردی و خانوادگی، بحرانهای اقتصادی و آسیبهای اجتماعی گیر افتاده و با سردرگمی و پریشانی و در سایه تعصبات کورکورانه بویژه جزم اندیشی، ترس از قضاوتهای جامعه و اطرافیان و بر مبنای نگرشهای سنتی و افراطی بیمارگون فرهنگی و اجتماعی و با سراسیمگی دست به این جنایات زده اند که قطعا درد دلها و دل شکستگیها و مصیبتهایی دارند که نباید به دور از انصاف و با قضاوتهای نابخردانه و عجولانه روح و روانشان را بیش از این زخمی کنیم و با انگشت نما کردن، آنها و سایر اعضای خانواده شان را به ورطه نیستی و نابودی و فرار از جامعه سوق دهیم.
او تصریح کرد: شاید بتوان گفت که در شکل گیری فجایع اخیر علاوه بر عوامل فردی، خانوادگی، تربیتی، اقتصادی، فرهنگی، همه ما نیز به نوعی شریک و سهیم بوده ایم (اجتماع) و اگر منصفانه به افکار و رفتارهای خود مراجعه کنیم متوجه خواهیم شد که متاسفانه در دنیای واقعی و فضای مجازی عادت کرده ایم زندگی شخصی و رفتار دیگران را به راحتی ارزش گذاری و قضاوت کنیم و با اظهارنظرهای غیرمنصفانه خود نقش مداخله گر و مخربی در زندگی اطرافیان ایجاد کرده و بر روی زخمهای دیگران نمک می پاشیم و با تعصبات افراطی فرهنگی در ترویج خشونت و گرایش به رفتارهای تکانشی و پرخاشگرانه و وقوع اینگونه حوادث تلخ نقش موثری بازی می کنیم که نیاز به بازنگری و تغییر اساسی در این سبک زندگی و الگوهای فکری نادرست و ویرانگرکاملا جدی میباشد.
اسلامی، روانشناس در پایان با اظهارامیدواری از تکرار نشدن این جنایت های خانوادگی تاکید کرد: آموزش مهارتهای اساسی زندگی بویژه کنترل خشم، تغییر نگرشهای منفی، مهارت حل مسئله و مهارت تاب آوری در برابر بحرانهای زندگی باید از دوران کودکی در آموزش افراد جامعه نقش محوری داشته باشد تا در موقعیتهای بحرانی و خشونت زا، توسل به پرخاشگری و رفتارهای تکانشی اولین راه حل انسانها قلمداد نشود.
گفت و گو از میترا میرزادی
انتهای پیام/ی