به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان خبرگزاری قدسنا در گزارشی نوشت: سوریه به دلیل دارا بودن موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک خاص، تأثیر چشمگیری در آینده سیاست خارجی کشورمان ایران خواهد داشت. به طور مثال داشتن سواحل مدیترانهای مسیر دستیابی ایران به بازارهای شمال آفریقا و اروپا را سهولت میبخشد و یا هزینه دستیابی ایران به آبهای اقیانوس اطلس و آمریکای لاتین از طریق دریای مدیترانه را کاهش میدهد.
آمریکا به عنوان قدرتی سلطهگر جهت مدیریت و به کنترل در آوردن ایران؛ استراتژیهای مختلفی را در طول سالیان گذشته آزموده است و این روزها با مطرح کردن سیاست فشار حداکثری، اهداف سلطه طلبانه خود در خاورمیانه را دنبال میکند. برایان هوک، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران بیان میکند سیاست فشار حداکثری بر سه بعد مهم فشار اقتصادی، انزوای سیاسی-دیپلماتیک و بازدارندگی نظامی استوار است.
لذا یکی از مهمترین گزینهها در استراتژی سیاست فشار حداکثری گزینه فشار اقتصادی بوده و با توجه به نبود امنیت بالای اقتصادی در ایران؛ آمریکا میخواهد از این نقطه بر ایران فشار وارد آورد. اما ایران با توجه به ظرفیتهای اقتصادی بالا در حوزه داخلی و خارجی باید توجه ویژه خود را معطوف به حوزه تجارت خارجی نموده و به ویژه همسایگان و کشورهای منطقه و همپیمانان خود در سرتاسر جهان را بیشتر مورد نظر قرار دهد، تا آنها را ابتدا از نزدیک شدن به رقبا و سپس از دور شدن نسبت به خود حفظ کند.
در این راستا کشور سوریه با موقعیت خاص ژئوپلتیک و ژئواکونومیک خود، به دلایلی گوناگون وزن بسیار زیادی به ویژه در آینده سیاست خارجی ایران خواهد داشت از جمله داشتن سواحل مدیترانهای که از این طریق مسیر دستیابی ایران به بازارهای شمال آفریقا و اروپا را سهولت میبخشد و اینکه هزینه دستیابی ایران به آبهای اقیانوس اطلس و آمریکای لاتین از طریق دریای مدیترانه را کاهش میدهد.
همچنین سوریه به دلیل داشتن مرز مشترک با رژیم صهیونیستی برای ایران فرصتی فراهم میکند تا بتواند کنترل بهتری براین رژیم اشغالگر و متجاوز داشته و آن را در حصار و تنگنای استراتژیک قرار دهد و از همه مهمتر از این طریق پروژه آزادسازی قدس را به سرانجام رسانده و گروههای مقاومت را بهتر مورد حمایت خویش قرار دهد.
از طرفی ایران از طریق مرز مشترک، نفوذ و حضور ترکیه در سوریه و منطقه را کنترل میکند. همچنین حضور ایران در کشوری عربی مانند سوریه میتواند از فشار سنتی کشورهای عربی بر ایران کاسته و گسترش زمینه تحرک سیاسی ایران در خاورمیانه را موجب شود علاوهبر این، قدرتهایی مانند آمریکا و حتی برخی کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی که به دنبال مدیریت سیاست خارجی سوریه در دوران پسا داعش هستند، به دست ایران کنترل میشوند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که جهتگیریهای سیاسی خارجی سوریه تأثیر بهسزایی در دوران پسا داعش بر کشورهای زیادی خواهد داشت و کشورهای زیادی میخواهند که منافع خود را در آنجا باز تعریف کنند. از این رو غفلت ایران از سوریه به معنی واگذاری میدان بازی به رقبا خواهد بود و این امر میتواند در آینده هزینه زیادی را بر منافع و سیاست خارجی ایران وارد نماید.
البته تنها حضور نظامی-امنیتی ایران در سوریه کفایت نکرده و این موضوع نمیتواند در بلند مدت سوریه را در راستای سیاست خارجی ایران حفظ کند، از همین رو کشورمان باید در ابعاد مختلفی با سوریه همپیمان شود.
از این رو و با توجه به ویرانیهای گسترده و ایجاد امنیت نسبی در سوریه میتوان گفت پیوند امنیتی برای هم پیمانی در دراز مدت لازم است و آینده سیاست خارجی سوریه متاثر از کشوری خواهد بود که اتصال و چسبندگی اقتصادی و فرهنگی بیشتری با آن داشته باشد.
از این رو که گفته میشود این کشور در حوزه اقتصادی دارای بازار ۴۰۰ میلیارد دلاری است، میتواند در شرایط فشار حداکثری آمریکا یک بازار بسیار مهم برای ایران تلقی شود و با استفاده از این ظرفیت تحول بزرگی را در عرصه اقتصاد داخلی و به ویژه در راستای راهبرد «جهش تولید» رقم بزند. به عبارتی میتوان گفت سوریه قادر است به گونهای حرکت کند که در آینده جایگزین امارات در دیپلماسی اقتصادی ایران شود.
از این منظر حضور پر رنگ برخی کشورها در حوزهی اقتصادی سوریه مانند ترکیه، چین، روسیه و حتی برخی کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی کاملا مشهود است؛ اما ایران که در طول سالهای جنگ داخلی نقش بسیار مهمی جهت از بین بردن جریانات تروریستی در این کشور داشته امروزه تقریبا سهمی ۳ درصدی از کل صادرات به این کشور را داراست.
سهم ۳ درصدی ایران در برابر سهمهای ۲۲ درصدی روسیه، ۲۰ درصدی ترکیه و ۱۱ درصدی چین در سال ۲۰۱۹ گویای ضعف حضور و عقب ماندن دیپلماسی اقتصادی کشورمان از دیپلماسی سیاسی- امنیتی کشورهای دیگر در سوریه است.
این موضوع میتواند در آیندهای نه چندان دور خطرات جدی و چالشهای مهم سیاسی- امنیتی را برای ایران در این کشور ایجاد کند.
در واقع نمودار فوق نشان میدهد در سال ۲۰۱۶ یعنی در بحبوحه جنگ داخلی سوریه، با آنکه ترکیه نقش بسیار مخربی در ترانزیت گروههای تروریستی به سوریه داشت و حتی بخشی از خاک آن را اشغال کرده بود، بیش از ۵ برابر کشورمان به این کشور صادرات اقتصادی داشته است. در حقیقت این موضوع نشان دهنده ضعف ساختاری و زیربناییِ دیپلماسی اقتصادی ایران حتی در کشورهای هم پیمانش است و این موضوعی نیست که بتوان با مذاکره طویل المدت با قدرتهای جهانی آن را حل کرد، بلکه به یک بازبینی جدی در عرصه داخلی نیازمند است.
از منظری دیگر نفوذ بالای ترکیه بر اقتصاد سوریه در آینده خطرات متعددی را برای ایران در پی خواهد داشت از جمله اینکه: ایران به میزان زیادی از بازار سوریه محروم میشود، همچنین یکی از رقبای سنتی ایران در کشور هم پیمان او نفوذ قابل توجهی پیدا میکند، علاوهبراین ترکیه میتواند سیاست خارجی سوریه را به نفع خود و علیه جریان مقاومت تحت تاثیر قرار دهد.
نکته دیگر که نمودار فوق نیز نشان میدهد آن است که روسیه و چین به شدت به بازار سوریه نفوذ کردهاند و غفلت ایران در این رقابت اقتصادی میتواند به منافع اقتصادی کشورمان در آن کشور آسیب جدی برساند.
این نمودار نیز ترسیمی از تعاملات اقتصادی ایران و سوریه از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۸ را نشان میدهد. بر اساس این نمودار بهترین حالت این تعامل مربوط به سال ۱۳۸۹ است که صادرات ایران ۵۱۶ میلیون دلار و بدترین حالت مربوط به سال ۱۳۹۷ است که صادرات کشورمان به ۹۹ میلیون دلار رسیده، یعنی میزان صادرات در این سال تقریبا یک پنجم سال ۱۳۸۹ بوده است.
البته با وجود آنکه جنگ تاثیر منفی بر میزان صادرات داشته، برخی از کشورها مانند ترکیه و چین بسیار موفقتر از ایران عمل کردهاند؛ لذا شیب صعودی صادرات ایران به سوریه از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ وجود داشته، اما از ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ دوباره وارد سیری نزولی میشود که این موضوع میتواند تعبیر کننده آن باشد که جنگ داخلی سوریه مانع صادرات ایران نبوده است.
به هر روی اتاق بازرگانی ایران و سوریه تا دو سال آینده تراز تجاری یک میلیارد دلاری را ممکن عنوان کردهاند. البته مشکلاتی نیز بر سر راه صادرات ایران به سوریه در ابعاد مختلف وجود دارد از جمله: مشکل ترانزیت زمینی بین ایران، عراق و سوریه، وجود اختلال در مبادلات بانکی، اجرا نشدن توافقنامه تجارت آزاد بین دو کشور، نبود اطلاعات کافی میدانی از شرایط و اوضاع اقتصادی و تجاری سوریه، نبود پوشش ضمانتی برای فعالین بخش خصوصی و... .
هرچند که ایران اولویت صادراتی خود را صنایع شیمیایی، فلزات اساسی و مواد غذایی قرار داده، گفته میشود اگر مشکل ترانزیت زمینی به خوبی حل شود صادرات برخی کالاها مانند محصولات ساختمانی مقرون به صرفه خواهد بود؛ این موضوع بخش خصوصی را بیش از قبل به صادرات ترغیب میکند.
از این منظر برخی از مسئولان امر کلید حل مشکل ترانزیت دو کشور را در ایجاد خط ریلی «خرمشهر- بصره- لاذقیه» میدانند، زیرا مسیر دریایی بندر عباس- لاذقیه طولانی و هزینه بر است و خط ریلی ایران- ترکیه- سوریه به دلیل رقابت ترکیه با ایران در سوریه شکننده خواهد بود. هر چند که بخشی از زیر ساختهای این خط ریلی به دلایل جنگ داخلی سوریه آسیب جدی دیده است؛ بنابراین خط ریلی «خرمشهر– بصره- لاذقیه» یک محور ترانزیتی استراتژیک برای صادرات ایران در آینده خواهد بود که بازارهای عراق و سوریه را پوشش داده و ایران میتواند سهم تقریبا ۱۳ درصدی خود از بازار عراق و سهم ۳ درصدی از بازار سوریه را به شکل چشمگیری افزایش داده و دستیابی به بازارهای لبنان، شمال آفریقا و اروپا سهل الوصول شود.
همچنین چین ابراز علاقمندی نموده تا خود را به این خط ریلی متصل کند که اگر این اتفاق صورت پذیرد عملا ایران به پلی بین شرق آسیا و دریای مدیترانه مبدل خواهد شد و از این طریق دستیابی به بازارهای شرق آسیا و راهبرد نگاه به شرق خود را بهتر از گذشته میتواند دنبال کند؛ بنابراین جهت تسهیل و افزایش هرچه بیشتر تجارت خارجی ایران و سوریه موارد متعددی بیان میشود از جمله: ایجاد یک ساختار و شبکه توزیع هوشمند در امر تجارت خارجی، فعالسازی هر چه بیشتر مشارکت بخش خصوصی، ایجاد خط اعتباری و بانک مشترک جهت تسهیل مروادات مالی، تنوع بخشی در مبادلات تجاری، ایجاد بانک اطلاعاتی مشترک، همکاری بیشتر در حوزهی انرژی، فنی و مهندسی و معادن، ایجاد کانالهای ارتباطی زمینی، هوایی و دریایی، ایجاد نهادهای رصد و نظارت در حوزهی دیپلماسی اقتصادی، فعال گردن بخش گردشگری و زیارتی در آینده و... .
لذا جهت تحقق این امر استفاده درست از بستر توافقات گذشته میان ایران و سوریه همانند: امضای یاداشت تفاهم همکاریهای صنعتی، امضای موافقتنامه تجارت آزاد، تشکیل شورای مشترک بازرگانان و... میتواند دستیابی به تراز تجاری بالاتر و همکاریهای هرچه بیشتر و بهتر را موجب شود. در نهایت میتوان گفت با توجه به مباحث بیان شده استفاده هرچه بهتر و هوشمندانهتر ایران از موقعیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک سوریه میتواند اهرمهای فشار ایالات متحده آمریکا را به میزان قابل توجهی از دستش خارج سازد و فشار اقتصادی، انزوای سیاسی و بازدارندگی نظامی ایران در چارچوب استراتژی سیاست فشار حداکثری را به شکست بکشاند.
انتهای پیام/
تازه گاهی اوقات به داعش هم کمک میکرد و حتی بخشی از سوریه هم رو گرفت. الان سهم چند برابری از اقتصاد سوریه رو دارن. مسئولین با کفایت ما هم به اسم مدافع حرم و .. فقط جوانان ما رو به کشتن دادن الانم سهم چندانی از بازار سوریه نصیبمون نشده. واقعا مسئولین ما دارن چکار میکنن؟؟ خونش رو ما دادیم و پولش رو دیگران بردن.
عوامفریبی نکن.