به گزارش خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، برخی از اتفاقات و تصمیم ها هستند که با گذشت زمان به فراموشی سپرده میشوند؛ حال هرچه ابعاد این تصمیمات بزرگ تر باشد، ممکن است فراموش شدن آنها خسارات بیشتری به همراه داشته باشد. برای مثال اگر یک تصمیم در یک جمع اتخاذ شده و قرار باشد در یک برهه خاص از نتایج آن استفاده شود، اما در نهایت هم تصمیم و هم نتایج آن به فراموشی سپرده شود چه باید کرد؟
تشکیل پارلمان اصلاحات؛ ایدهای بود که اولینبار توسط «محمدعلی نجفی» در سال ۱۳۸۷ مطرح شد؛ طرحی که در اصل قرار بود احزاب اصلاحطلب را به ساز و کاری برای معرفی نامزد و لیست واحد انتخابات مختلف ریاست جمهوری، مجلس، شوراها و خبرگان برساند.
پس از آن سال، تشکیل این پارلمان با جدیت دنبال نشد تا اینکه در سال ۹۴ انتقاداتی جدی به سمت «شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان» حواله شد و دوباره «مصطفی کواکبیان» (که از جمله منتقدین جدی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بود که به نوعی میتوان او را موسس پارلمان اصلاحات دانست ) طرح «پارلمان اصلاحات» را مطرح کرد؛ طرحی که البته هنوز متولد نشده مخالفان زیادی را رو به روی خود دید.
برای مثال اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتمادملی در گفتوگویی با تاکید بر اینکه من به شخصه مخالف موضوع پارلمان اصلاحات هستم و تصویب آن را موضوعی بعید میدانم، گفت: به احتمال زیاد پارلمان اصلاحات نه تنها باعث کمتر شدن اختلاف بین اصلاح طلبان نمیشود بلکه اختلافها را گسترش خواهد داد. حال با توجه به اطلاع بنده قرار است که پس از ایجاد پارلمان و از درون آن شورای عالی سیاستگذاری ایجاد شود.
هفتهنامه صدا نیز در شماره گزارش های خود از بالا گرفتن اختلافات بر سر پارلمان اصلاحات خبر داد و نوشت: «یکی از موضوعات اصلی جلسه اخیر شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بر سر مصوبه کمیسیون سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برای تشکیل پارلمان اصلاحات بوده است.»
به گفته این نشریه اصلاحطلب همانگونه که پیشبینی میشد این موضوع با اختلاف جدی میان احزاب بزرگ و اصلی اصلاحطلب با احزاب کوچکتر همراه شده است. در نهایت پارلمان اصلاحات که قرار بود اجرایی شده تا بتواند یاری دهنده اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم و وحدت بخش آنها باشد، هرگز به این انتخابات نرسید.
پس از پارلمان اصلاحات که بی نتیجه ماند جریان اصلاح طلب در صدد اجرای طرح دیگری بر آمد، تا بلکه به وسیله آن بتواند برنامه خود را برای انتخابات مجلس یازدهم سر و سامان دهد، از همین رو از طرح دیگری موسوم به سرا رونمایی کردند. «سرا» در واقع یک وبسایت اینترنتی بود که اصلاح طلبان به عنوان «انتخابکننده» به عضویت آن درمی آمدند و در یک رای گیری شفاف و دموکراتیک، از میان نامزدهای واجد شرایط، فهرست نامزدهای اصلاح طلبان را در تهران و مراکز استان ها برمی گزینند.
آذر منصوری سخنگو شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان در این رابطه گفته بود: «طرح «سرا» گام بعدی اصلاحطلبان به سمت انتخاب دموکراتیکتر، شفافتر و کارآمدتر نامزدهای جبهه اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و نوعی رایسنجی مقدماتی است. این شیوه شفاف و دموکراتیک انتخاب نامزدها در سده گذشته در احزاب و جریانهای سیاسی دهها کشور جهان آزموده و پرورده شده است، فساد سیاسی و نقش لابیهای ناسالم در برآمدن نامزدها را میکاهد، به شکلگیری فضای انتخاباتی و افزایش مشارکت و استفاده از فرصت انتخابات برای آگاهیافزایی کمک میکند، به شناسایی و برآمدن نامزدهای شایسته و معرفی چهرههای توانا و جدید به جامعه میانجامد، اقتضای دموکراتیزاسیون در سطح احزاب و جریانهای سیاسی است و ارتباط میان یک جریان سیاسی با بدنه اعضا و حامیانش را تقویت و مشارکت اعضای یک جریان سیاسی را به نحوی معنادار در فرآیند انتخاب نامزدها جلب میکند.»
هرچند این طرح به یک باره و پر سر و صدا اعلام موجودیت کرد و گفته شد رای مثبت اکثریت اعضای شورای سیاستگذاری را در پس خود دارد اما به مرور سر و صدای مخالفان آن بلند شد.
برای مثال اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی در گفتوگویی گفته بود:«هر طرحی دارای پشت پرده و پشت صحنه ای است، طرح که از آسمان نمی آید، کسانی که این طرح را پیشنهاد دادند گرایش حزبی شان روشن است. جلایی پور پدر و پسر گرایش حزبی شان روشن است. ببینید اگر پسر من امروز طرحی بیاورد چه کسی است که باور کند این طرح بدون مشورت من آمده است؟ بنابراین هر طرحی پشت صحنه ای دارد و پشت صحنه این طرح، احزاب اقماری هستند که آن را مطرح کردند و همه چیز روشن است.»
غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران هم در این باره گفته بود: «بدنه اجتماعی اصلاحات از پایین به بالا شکل میگیرد، نه از بالا به پایین! چه کسی حق دارد بدنه اجتماعی اصلاحات را انتخاب کند؟ آنان باید ما را انتخاب کنند یا ما آنان را؟! بگویید در مجلس یازدهم چه میکنید تا مردم دربارهی رای دادن و ندادن به شما تصمیم بگیرند. برای مردم اهمیتی ندارد که چگونه نامزد شدهاید، مهم این است که چه میکنید.» او یک روز بعد در اظهاراتی تند و تیزتر بازهم به «سرا» و حامیان آن تاخت و آن را یک طرح قلابی نامید.
حسین کمالی دبیر کل حزب اسلامی کار نیز با قرار گرفتن در لیست مخالفان این طرح گفته بود: «اگر قرار باشد طرح سرا یا هر طرح مشابهی اجرا شود، بهترین شیوه آن است که نامزدها با معرفی برنامههای پیشنهادی در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خودشان را در معرض سنجش و گزینش عمومی قرار دهند، در غیر این صورت اگر مبنای انتخاب مقبولیت شخصیتی و ظاهری نامزدها باشد راه به جایی نخواهیم بود».
محمدصادق حوادیحصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی هم از جمله مخالفانی است که میگوید: به صراحت اعلام کردم که از هر اقدامی در جهت اصلاح رفتار گذشته شورای عالی استقبال میکنم، اما طرح سرا کاستیها و نواقص قابل مشاهدهای دارد که گمان نمیبرم در انتخابات پیش رو قابلیت اجرا پیدا کند.» انتقاد اعتماد ملی به طرح سرا آنقدر جدی است که حتی قرار این حزب بر بررسی ادامه حضور در شورای عالی سیاستگذاری یا خداحافظی با این شورا قرار گرفته است. با این حساب طرح سرا هم که در واقع ایده دیگری از اصلاح طلبان بود با مخالفت های بسیاری رو به رو شد و بنزینی بر آتش اختلافات درونی این جریان شد و هرگز به انتخابات مجلس نرسید.
حالا مدتها از انتخابات مجلس میگذرد و کم کم به دامنه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نزدیک میشویم؛ زمانی که هر یک از جریانات سیاسی خود را برای کارزار انتخاباتی آماده میکنند. حالا شاید بد نباشد احوال اصلاح طلبان را برای این انتخابات بپرسیم.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان (شعسا) که به عنوان یک نهاد اصلی تصمیم گیری در این طیف در سال ۹۴ و برای انتخابات مجلس شورای اسلامی با اصرار احزاب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و با موافقت سید محمد خاتمی شکل گرفت، امروز چندان وضعیت خوشی را سپری نمیکند؛ به تعبیری دیگر امروز با استعفای عارف و موسوی لاری کم کم در حال سپرده شدن به خاطرات است.
محمد زارع فومنی دبیرکل حزب مردمی اصلاحات هم درباره سرانجام شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان پس از استعفای محمدرضا عارف، گفت: به نظر میرسد که شورای عالی به این دلیل که هم آقای عارف و هم آقای موسوی لاری انصراف داده اند؛ عملا دیگر نمیتواند روی پای خود بایستد و در اصل دیگر وجود ندارد.
احمد شریف عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم فرد دیگری بود که وقتی از او درباره راهبرد اصلاح طلبان در انتخابات آتی پرسیدیم،گفت: واقعیت این است که هنوز هیچ راهبرد مشخصی برای انتخابات ۱۴۰۰ تعیین نشده و کمیته سیاسی شورای هماهنگی مامور شده که طی چند جلسه و با حضور صاحب نظران این موضوع را بررسی کرده و در نهایت جمع بندی خود را به شورای هماهنگی اعلام کند؛ اما اگر کمیته سیاسی به این نتیجه برسد که ساختار مطلوب برای انتخابات ۱۴۰۰ پارلمان اصلاحات است، امکان دارد به صورت فوق العاده در جلسات شورای هماهنگی مورد بررسی قرار بگیرد.
جوابی که احمد شریف به این پرسش داد همان پارلمان اصلاحاتی بود که اولین بار در سال ۱۳۸۷ و بعد از آن در سال ۹۴ قرار بود اجرایی شود اما هرگز اجرایی نشد؛ حال باید دید که راهبرد اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ هم همان دور باطل را طی خواهد کرد؟ یا شاید این بار اصلاحات قرار است دست خالی تر از بار قبل به میان بیاید؛ بدون پارلمان ، بدون سرا و در نهایت بدون شورای عالی.
انتهای پیام/
فاطمه تورانلو
مـــــــــــــــــــردم فراموشش نخواهند کرد!!!
شک دارین دوباره امتــــــــــــــــــحانش کنید!!!
چرا؟
چون قیچی اصلاح در دست گرفتن از ریز شروع شد برای اصلاح تا به برش شاخهای اصلی نظام رسیدن
؟
اصلاح طلبان امیدوار بودند غرب از آنان حمایت کند تا در قدرت بمانند؛ غافل از این که دشمنی غرب با ما ریشه ای است و اصلاح طلب و اصولگرا نمیشناسد. حکام غربی خَلَف رومیان باستان هستند که بزرگترین تفریحشان تماشای جنگیدن و کشته شدن گلادیاتورها بود...
بخدا غربی ها زندگیشون منسجم تر از این روشنفکراست.
انشاالله خیره
همیشه اصلاح طلب از زیر مسیولیت کارهایش شانه خالی میکند.
ولی همه تان بدانید شریک جرم این دولت هستید.
مشکل از ریشه ست