به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، هر گاه که تاریخ دفاع مقدس و جنگ تحمیلی را ورق می زنیم، اتفاقات مهم و تاثیرگذاری را در این صفحات مشاهده می کنیم. یکی از این اتفاقات جنگ نفتکش ها بود که منجر به نابودی تعدادی از ناوگان های تجاری و کشتی های باری به مقصد ایران شد.
تابستان سال ۶۶ بود که رزمندگان ایران با پیروزی در عملیات کربلای ۵ نسبت به عراق در موضع بالاتر و موفق تری قرار داشتند. عراق که این موفقیت را بر نمیتابید حملات خود به ناوگان تجاری و کشتیهای باری با مقصد ایران را تشدید کرد.
این عملیاتها آنجا اهمیت خود را نشان میدهد که کشتیهای تجاری و نفتکشها بیشترین تبادلات ایران در عرصه اقتصاد را برعهده داشتند. آمریکا نیز در اواخر دفاع مقدس جنگ و حمایت از عراق را علنی و به طور مستقیم تهاجم علیه ایران را آغاز کرد.
این حملات ابتدا به کشتیهای تجاری ایرانی آغاز شد و دامنه این حملات سپس به نفتکشهای حامل نفت ایران نیز گسترش پیدا کرد. نخستین حمله هوایی به نفتکش اطلس ترکیهای حامل نفت ایران انجام شد. چند ماه بعد بود که دومین نفتکش حامل نفت ایران با نام اسپکمانت یونانی مورد حمله گرفت.
عراق در ابعاد اقتصادی میخواست تا با سه دلیل اصلیِ کاهش درآمد نفتی ایران با محدودیت صادرات نفت، افزایش هزینههای تولید و صدور نفت به دلیل انهدام منابع و پایانههای نفتی و افزایش حق بیمه نفتکشهای خارجی و همچنین دسیسه کشورهای صادرکننده نفت به ویژه عربستان سعودی و کویت در افزایش صدور نفت و کاهش قیمت آن ایران را زمینگیر کند.
عراق که به پشتوانه نیروهای استکباری غرب و شرق در سال ۵۹ به ایران حمله کرد، همواره از سوی آنها تجهیز میشد و هر گاه چند فروند جنگنده را از دست میدادند با تقدیم کردن دو برابر آنها به عراق این خسارتها را برای رژیم بعثی جبران میکردند. البته متحدان عراق سلاحهای خاص و مخوفی هم در اختیار آنها میگذاشتند که میتوان به بالگردهای سوپرفرلون با موشکهای اگزوسه، هواپیمای سوپراتاندارد، میراژ و میگ ۲۵، سوخو ۲۲ و بسیاری دیگر اشاره کرد.
از سویی دیگر، ایران که با پیروزی انقلاب اسلامی و قطع روابط با آمریکا تحت تحریمهای سخت قرار گرفته بود، راهی جز صادرات و واردات از خلیج فارس نداشت؛ چرا که بسیاری از کشورهای اطراف ایران از هم پیمانان آمریکا بودند و به ایران اجازه ترددهای زمینی را نمیدادند. جنگ که شروع شد، ایران ماند و حملات عراق و مهماتی که در حال اتمام بود. البته ایران در طول این سالها با تهیه مهمات از کشورهای خارجی و دوست و برخی اوقات هم با بومی سازی تسلیحات و تجهیزات این نیازها خود را تامین میکرد.
عراق که در بسیاری از جبهههای نبرد زمینی و هوایی مانند عملیاتهای ثامن الائمه، بیت المقدس، کمان ۹۹، حمله به اچ ۳ و سایر عملیاتها شکست خورده بود، از همان ابتدای دهه ۶۰ شروع کرد به هدف قراردادن کشتیهای باری و نفتکشهای متعلق به ایران و یا به مقصد ایران.
ایران از سال های پیش از جنگ اقتصاد خود را بر پایه نفت و درآمد حاصل از آن اداره می کرد. پس مناطق مهم و حساس مانند پایانه جزیره خارک برای کشورمان اهمیت داشت و باید از این جزایر و مناطق مشابه آن حفاظت و حراست می شد. این حفاظت عمدتا از طریق نیروی هوایی و نیروی دریایی ایران انجام و امنیت این جزایر و بنادر تامین می شد. البته عراق هم به عنوان یک کشور نفت خیز اقتصادی همانند ایران داشت و باید از این منابع خود حفاظت می کرد. اما از این کار ناتوان بود چراکه بارها ایران مناطق پالایشگاهی عراق را منهدم و جریان تولید و صادرات نفت عراق را متوقف کرده بود.
صدام که مناطق مهم و بندرگاههای اصلی خود مانند بصره و فاو را از دست داده بود، تصمیم گرفت تا خلیج فارس را برای ایران ناامن کند تا ایران را هم از صادرات نفت محروم کند. پس با حمله روز ۲۹ فروردین ۶۳ به یک کشتی پانامایی جنگ نفتکشها آغاز شد. اما موج شدیدتر این حملات در سال ۶۵ و پس از پیروزی ایران در عملیات کربلای ۵ شروع شد. در زمستان ۶۵ و بهار ۶۶ که طی آن ۳۳۳ فروند کشتی مورد حمله عراق قرار گرفتند. ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا نهم تیرماه سال ۶۶ به ناوگان نظامی آمریکا دستور داد تا کشتیهای نفتی کویت را اسکورت کنند. حضور ناوگان نظامی آمریکا در خلیج فارس باعث شد تا جنگ نفتکشها پیچیدهتر شود.
شامگاه ۳۱ شهریور سال ۶۶ بود که بالگردهای آمریکایی به کشتی ایران اجر که متعلق به نیروی دریایی بود حمله کردند که طی آن ۴ نفر شهید و ۴ نفر زخمی و ۱۰ نفر دیگر نیز به اسارت در آمدند. اما این حمله بی جواب نماند و ۲۳ مهرماه همان سال یک نفتکش آمریکایی به نام سانگاری که در سواحل کویت پهلو گرفته بود، هدف موشک قرار گرفت. این عملیاتهای مختلف که تا چند روز هم ادامه داشت نتیجهای جز شعله ور شدن بیشتر آتش جنگ نداشت. موج بعدی جنگ نفتکشها در زمستان ۶۶ و با پیروزی ایران در عملیات والفجر ۱۰ و با آزادسازی حلبچه عراق آغاز شد.
یکی از عملیاتهایی که ایران بر علیه کشتیهای آمریکایی در خلیج فارس و در خلال جنگ نفتکشها انجام داد، نابودی نفتکش بریجتون بود. اولین کاروان از نفتکشهای کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطلاعاتی جهت انجام موفّقیتآمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی اَلرَّخاء «با نام مبدّل بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، بهطور کامل، اسکورت میشد. این نفتکش، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی، در اثر برخورد با مینهای کار گذاشته شده توسط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد، به طوری که حفرهای به بزرگی ۴۳ مترمربع در بدنه آن ایجاد گردید.
واقعه زدن کشتی بریجتون به قدری بزرگ و تاثیرگذار بود که علاوه بر داخل، در خارج از کشور نیز بازتاب فراوانی داشت. دو کتاب «جنگ تانکرها» و «در داخل منطقه خطر» درباره این عملیات، مطالب مفصلی منتشر شده است. آمریکا بعد از شنیدن خبر انهدام این نفتکش غول پیکر و ناتوانی ناوگانهای خود در خلیج فارس بسیار متعجب شد و این حادثه به قدری بزرگ بود که از آن به عنوان انفجار حیثیت آمریکا نام برده میشد.
«مارلین فیتز واتر» سخنگوی وقت کاخ سفید در واکنش به این حادثه گفت: «در حال حاضر انتقامگیری از ایران به خاطر این مینگذاری مورد نظر نیست. اما حفاظت از نفتکشها بخشی از اقدامات بلندمدت ایالات متحده است که ادامه خواهد داشت.» «دیوید یانکرز» فرمانده ناوگان آمریکایی مسئول حفاظت از نفتکشهای کویتی در خلیجفارس، اظهار کرده بود که این ناوگان قادر نیست در برابر مین از خود دفاع کند.
در متنهای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس آمده است که سردار شهید نادر مهدوی درباره این نبردها گفته بود که هنگامیکه اعلام شد بناست اولین کاروان از نفتکشهای کویتی، تحت حمایت ناوهای آمریکا به کویت حرکت کند، ما جهت انجام عملیات محوله، در مسیر حرکت کاروان به طرف منطقه عملیاتی حرکت کردیم. در بین راه و در یکی از محلهای استقرار در میان آبهای خلیج فارس لنگر انداختیم. پس از مقداری استراحت، مجدداً به راه افتادیم. راه زیادی را نپیموده بودیم که دریا به شدت طوفانی شد و آنچنان امواج آن به تلاطم درآمد که انجام عملیات را عملاً ناممکن مینمود؛ امّا با توکّل به خداوند و میزان آمادگی و رشادتی که در نیروهای خود سراغ داشتیم و با نظرخواهی از آنها و نیز با یاد خدا و اطمینان و قوت قلبی که بدینگونه به آن دست یافتیم، عزم خود را جهت انجام این عملیات جزم نمودیم و به طرف مسیر حرکت کاروان، به راه افتادیم.
سه ساعت قبل از رسیدن کاروان، ما به محلِ مورد نظر رسیدیم. پس از انجام سریع مأموریت و پایان کار، به طرف محل استقرار نیروهای خودی برگشتیم و به استراحت پرداختیم. پس از گذشت سه ساعت اعلام شد که کشتی کویتی بریجتون، به روی مین رفت. اعـلام این خبر، شادی و قوت قلب بالایی را در جمع ما به ارمغان آورد؛ همدیگر را در آغوش کشیده بودیم و یکدیگر را میبوسیدیم. برادران، صورتهای خود را بر خاک گذاشته گریه میکردند و شکر خدا بهجا میآوردند. چون همه احساس میکردیم که ما نبودیم که دشمن را فراری دادیم بلکه این خداوند بود که ملت ما را عزیز و دشمنان ما را ذلیل و امام ما را شاد نمود و جملگی باور داشتیم که: وَ ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی».
انتهای پیام/
آیا در جنگ اقتصادی انسانهای از خود گذشته و فداکار و باسوادی هستند که بیان و شرایط وخیم امروز رو سرو سامان بدهند ؟؟؟؟؟
کاش بودید تا ببینید مسیولین دارند چکار میکنند.
افسوس که یک دست صدا ندارد
باید قوی بشیم تا جرات تعرض هم نکنن چه برسه به اینکه در عوض سردار عزیز پایگاه خالی را بزنیم تا از عواقب بعدیش در امان بمونیم
این سنت خداست که به مومنان امداد غیب میرساند
مرگ بر آمریکای جنایتکار
کسی که نامیده یعنی به خدا باور نداره
وهرچه بدست بیاریم ازپاس داشت حرمت خون شهداست