به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، در حال حاضر، چالشهای بسیاری برای کنکور وجود دارد، از جمله این چالشها میتوان به عدم توازن بین عرضه و تقاضای رشتههای دانشگاهی، طبقاتی شدن کنکور و کاهش دسترسی طبقات متوسط و پایین به دانشگاههای رده بالا، تبلیغات نامناسب کنکور در برخی برنامههای صدا و سیما، مسئله سهمیهبندیهای کنکور و موسسات آموزشی غیرمجاز و کتب کمک آموزشی غیراستاندارد، اشاره کرد.
به منظور رفع چالشهای کنکور، پیشنهاد حذف کنکور و استفاده از معیار سابقه تحصیلی به عنوان جایگزین کنکور مطرح شده است. بررسی و تحلیل این معیار نشان میدهد که سیستم آموزش و پرورش کشور در آینده با چالشهای جدیدی مواجه خواهد بود، از جمله:
١- مشکل روایی آزمونها (کیفیت آزمونها): آزمونی از روایی کافی برخوردار است که پوشش نسبتا کاملی به اهداف ماده درسی، در دو حیطه سطوح محتوایی و سطوح شناختی، داشته باشد. در حال حاضر گرچه پوشش نسبتا مناسبی به سطح محتوایی داده میشود، اما سطوح شناختی در هنگام طراحی آزمونها چندان مورد توجه نبودهاند.
٢- پایین بودن قدرت تفکیک امتحانات نهایی: به طور معمول اگر ضریب دشواری یک آزمون از حد معمول بالاتر یا پایینتر باشد، آن آزمون از قوه تمیز کمتری برخوردار است.
٣- مشکل پایایی تصحیح: نحوه کنونی تصحیح و نمرهگذاری برگههای امتحانات نهایی در حوزههای تصحیح قابل اتکا نیست.
۴- چالشهای برگزاری امتحانات نهایی: تامین امنیت برگزاری امتحانات که هم نامتمرکز و هم در بازه زمانی وسیعی انجام میشود، در مقایسه با کنکور که در ۴ ساعت برگزار میشود، سختتر است.
۵- گستردهتر شدن بازار سودجویان عرصه کنکور: با قطعی شدن تاثیر معدل بر نتیجه کنکور، مافیای جدیدی برای ترمیم معدل و کلاسهای خصوصی شکل میگیرد، همچنین میتوان با پول، نمره خرید و هر دانشآموزی که به مدارس غیرانتفاعی برود، در کنکور هم رتبه بهتری را کسب میکند.
۶- مخالفت داوطلبان با تاثیر قطعی سوابق تحصیلی در کنکور: طبق نظرسنجی سازمان سنجش ۸۵درصد و طبق نظرسنجی صداوسیما ۸۰درصد داوطلبان با تاثیر قطعی ۳۰ درصدی معدل مخالف هستند.
٧- بروز نمرهگرایی و شهوت نمره بیست در میان دانشآموزان: نمرهگرایی در سیستم آموزشی از سه سال قبل از کنکور شروع میشود و از سوی دیگر بستر آمادهای برای شیوع تخلفات و تقلبات و رانتهای مالی و حتی جنسی برای کسب نمره بیست ایجاد میشود.
دستیابی، حفظ و ارتقای شاخصهای پذیرش دانشجو نیازمند رویکردهای مشارکتی و مبتنی بر عدم تمرکز است که باید با حضور همه نهادها و ذینفعان سیاستگذاری، برنامهریزی و ارزشیابی انجام شود. در این راستا، مجموعهای از راهکارها در قالب بسته سیاستی پیشنهاد میشود:
١- لزوم توجه به نیازمحوری به جای تقاضامحوری در رشتههای دانشگاهی: بازنگری در رشتههای دانشگاهی و ایجاد رشتههای جدید دانشگاهی متناسب با نیاز جامعه، برنامهریزی درسی هر دانشگاه بر اساس مسائل استانی خود، تدوین گزارش جمعیتی و مشخص کردن میزان تقاضا برای آموزش عالی براساس پیک جمعیتی.
٢- نظارت بر فعالیت موسسات آموزشی: مشخص کردن نهادی به منظور ارزیابی صلاحیت مشاوران، مؤسسات آموزشی و کتب آموزشی با حضور تیمی از نمایندگان کمیسیون آموزش مجلس، وزارتخانههای آموزش و پرورش، علوم، وزارت بهداشت، بخش خصوصی، صداوسیما، سمنها، موسسات و تشکلهای غیردولتی.
٣- نظارت بر برنامههای مشارکتی صداوسیما در زمینه کنکور
۴- اتخاذ تصمیماتی در رابطه با موضوع سهمیهها: تصویب «لایحه توزیع عادلانه فرصتها و امکانات تحصیلی در آموزش عالی» به منظور ساماندهی سهمیههای ورود به مقاطع مختلف آموزش عالی، حذف سهمیهها در رشتههای پرطرفدار و پررقابت، شفافسازی دقیق در رابطه با وضعیت و تعداد سهمیهها
۵- اعتمادسازی در موضوع سوابق تحصیلی: برگزاری امتحانات نهایی در سه سال پایانی متوسطه، تامین امنیت برای برگزاری امتحانات نهایی و جلوگیری از لو رفتن سوالات، توزیع مناسب سوالات براساس ضریب دشواری
۶-افزایش دقت و سرعت تصحیح و بالا بردن ضریب پایایی تصحیح: برای افزایش دقت و سرعت تصحیح و بالا بردن ضریب پایانی تصحیح لازم است از چند روش استفاده کرد:
٧- طراحی نظام تست استاندارد: میتوان از تجربه موسسات جهانی (مانند سازمان سنجش آمریکا) استفاده یا با آنها همکاری کرد.
٨- تغییرات ساختاری و ارتقای دامنه فعالیت و جایگاه سازمان سنجش: ارتباطات میان وزارت عتف و آموزش و پرورش باید نظاممند اما ضعیف باشد. همچنین سازمان سنجش در سیاستگذاری آموزشی حضور کمرنگی دارد و بیشتر نقش اجرایی دارد، بنابراین باید دامنه فعالیت این سازمان وسیع تر شود.
٩- جدایی سنجش از پذیرش: پذیرش دانشجو باید بر اساس معیارها و جداول امتیاز مطرح شده توسط دانشگاه و بر اساس گواهینامههای مختلفی که توسط سازمان سنجش صادر میشود، صورت گیرد. برای مثال در آمریکا، تستهای استاندارد (آزمون SAT)، برای ورود به دانشگاه وجود دارد.
١٠- ارتقای برنامههای استعدادیابی در آموزشوپرورش: توجه به نقش مشاوران در آموزش به جای آمادهسازی برای کنکور، پایش پیوسته مهارت و دانش محصلان از دوره ابتدایی با برگزاری آزمونهای استاندارد.
١١- اصلاحات در شیوه برگزاری کنکور: برگزاری کنکور در ٢ تا ٣ نوبت؛ تبدیل ۵ زیر گروه به ١۵ تا ٢۵ زیر گروه که در عمل باعث هدایت تحصیلی و کاهش تعداد درسهای استرسزا میشود؛ گزینههای سوالات کنکور به این شکل باید طراحی شود که اگر فرد گزینه درست را انتخاب کرده ١٠٠ امتیاز، اگر راه حل را درست رفته و در دام تستی افتاده ۵٠ امتیاز و اگر بیربط پاسخ داده هیچ امتیاز و اگر اصلا سؤال را متوجه نشده، امتیاز منفی دریافت کند.
پ.ن: این مطالعه توسط مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری با همکاری سیما رفسنجانی نژاد در سال ١٣٩٨ انجام شده است.
منبع: سایت جامعه اندیشکدهها
انتهای پیام /