به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، انعقاد توافق ابوظبی و تلآویو برای عادی سازی روابط دوجانبه، مولد اعتراضهای عمیقی در منطقه و جهان بودهاست. نکته حائز اهمیت اینکه محصول این توافق، برخلاف آنچه اماراتیها ادعا کردند، عقبنشینی رژیمصهیونیستی از الحاق بخشی از کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی نبودهاست. فراتر از آن، تلآویو اعلام کردهاست که مخالف فروش جنگندههای پیشرفته از سوی آمریکا به امارات است، زیرا نسبت به اتحاد درازمدت ابوظبی و تلآویو اطمینان خاطر ندارد. در چنین شرایطی ترامپ و نتانیاهو برای نجات خود از بحران، به دنبال متحدان عربی دیگری هستند. آنها از برخی کشورهای عربی خواستهاند تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و انتخابات سراسری جدید در سرزمینهای اشغالی، بیانیه عادی سازی روابط خود و تلآویو را منتشر کنند.
بیشتربخوانید
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی در تازهترین اظهارات خود تاکید کرده این رژیم در تلاش است با کشورهای بیشتری ارتباط برقرار کند. او در کنفرانسی خبری اعلام کردهاست: معتقدم کشورهای بیشتری از امارات تبعیت خواهند کرد. اینها نتیجه سیاستهایی است که من طی چند دهه آن را به پیش بردهام. برخی آن را دکترین نتانیاهو یعنی صلح برای صلح مینامند. صلح با امارات متحده عربی مزایای زیادی را به همراه خواهدداشت. ما انتظار سرمایهگذاریهای گستردهای را داریم.
نخستوزیر رژیمصهیونیستی و مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در دیدار اخیر خود در سرزمینهای اشغالی، به بررسی لیست چند کشور عربی دیگری پرداختهاند که قرار است تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، عادیسازی روابط خود و تلآویو را اعلام کنند. امارات و رژیمصهیونیستی در ۲۳ مرداد طی بیانیهای مشترک با آمریکا اعلام کردند که با وساطت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا تصمیم به عادیسازی روابط بین خود گرفتهاند و به زودی این توافق در کاخ سفید به امضای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد ابوظبی خواهد رسید. تصمیم امارات برای برقراری روابط با رژیمصهیونیستی با مخالفت گسترده مقامات فلسطینی و کشورهای اسلامی همراه بودهاست. در این میان، به نظر میرسد کشورهای بحرین، عمان، سودان و عربستان سعودی کشورهای دیگری باشند که در لیست مشترک نتانیاهو ـ پمپئو تعریف شدهاند.
اگرچه برخی رسانههای غربی و صهیونیستی، از مغرب به عنوان دومین کشوری یاد میکردند که قصد عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس را دارد، اما نخستوزیر مغرب در اظهاراتی رسمی، هرگونه عادیسازی روابط با تلآویو را تکذیب و آن را برخلاف آرمان فلسطین دانست. سعدالدین عثمانی در اظهارنظری درباره عادیسازی اخیر در روابط میان امارات و رژیمصهیونیستی گفت: «ما با هرگونه عادیسازی و سازش با رژیمصهیونیستی مخالفیم؛ زیرا این کار موجب میشود رژیمصهیونیستی برای نقض حقوق فلسطینیان گستاختر شود. در مغرب از پادشاه تا مردم مدافع حقوق ملت فلسطین هستند و با هرگونه تلاش برای دور زدن حقوق ملت فلسطین مخالفند.»
واقعیت امر این است که نتانیاهو عادیسازی روابط اعراب و رژیمصهیونیستی را تنها راه باقیمانده برای جلوگیری از سقوط و محاکمه (به اتهام فساد مالی و پرداخت رشوه) میداند. به عبارت بهتر، نگاه نتانیاهو نسبت به اعلام عادیسازی روابط با اعراب بیشتر از جنبه راهبردی و بلندمدت، جنبه کوتاهمدت و تاکتیکی دارد. طی روزهای اخیر، اعتراضهای گسترده و بیسابقه در سرزمینهای اشغالی علیه نتانیاهو شدت گرفته و برخی تحلیلگران، از احتمال سقوط کابینه رژیمصهیونیستی طی هفتههای آتی خبر میدهند.
بهرغم ارائه پیشنهادی برای تمدید زمان تصویب طــرح بــودجه رژیمصهیونیستی، بازهـم گزارشهایی از اختلافنظرها در کابینه منتشر میشود که احتمال فروپاشی آن را بیشازپیش نشان میدهد. وبگاه تایمز اسرائیل گزارش دادهاست که جلسه هفتگی کابینه تلآویو به نخستوزیری بنیامین نتانیاهو در ابتدای این هفته برگزار نشد و دلیل احتمالی آن نیز بحران ائتلاف درباره طرح بودجه است. علاوه بر آن، بنیگانتز، شریک ائتلافی نتانیاهو نیز بارها در محافل خصوصی از پشیمانی خود از ائتلاف با وی سخن گفتهاست.
در چنین شرایطی نتانیاهو انتشار اسناد عادی سازی روابط اعراب و رژیمصهیونیستی را مترادف با انتشار سند تمدید مدت حضور خود در مسند نخستوزیری سرزمینهای اشغالی قلمداد میکند. اگرچه نتانیاهو و گانتز برای به تعویق انداختن مهلت تصویب لایحه بودجه سال بعد به مدت صد روز، به توافق رسیدهاند، اما اغلب ناظران معتقدند احتمال فروپاشی کابینه قبل از فرا رسیدن این زمان نیز منتفی نخواهد بود. ضمن آنکه صد روز بعد، سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مشخص میشود و همین مساله، میتواند بر سرنوشت هرگونه انتخاباتی در سرزمینهای اشغالی تاثیرگذار باشد. در هر حال، نتانیاهو و ترامپ مشغول ارزیابی و تحلیل آثار کوتاهمدت توافق تلآویو ـ اعراب بر سرنوشت سیاسی خود هستند و رویکرد بلندمدت خود به این موضوع را فعلا رها کردهاند. بدیهی است در این معادله، افرادی مانند بن زاید، بن سلمان و حمدبن آلخلیفه به ابزار و مهرههای بازی واشنگتن و تلآویو تبدیل شدهاند؛ سرنوشتی که این کشورها مدتهاست تن به آن داده و روزنههای نجات خود از چنین وضعیت اسفباری را برای همیشه بستهاند.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/