بازیگر لیسانسه‌ها به روایتی از اوایل فعالیت حرفه‌ای خود که مربوط به کتک خوردنش از مرضیه برومند بود پرداخت.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امیر کاظمی بازیگر تلویزیون در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه که وقتی بازی می‌کند چند بار کات می‌دهند، گفت: این موضوع به چیز‌های مختلفی بستگی دارد و تمام تلاشم این است که من باعث کات دادن نباشم، اما خب یک وقت‌هایی چیزی پیش می‌آید. مثلا تپق که البته می‌توان آن را داخل ایفای نقش جا داد، اما اینکه آدم دیالوگ یادش برود هم هست که برایم کم پیش آمده است. یک روزی در اوایل کارم سر صحنه سریال «کتابخانه هدهد» به کارگردانی خانم برومند بودم. شاید باورتان نشود یک تک جمله را ۱۲ ساعت نتوانستم بگویم!


بیشتربخوانید


وی افزود:، اما الان به قول بچه‌ها یو اس بی خور شده ایم و هرچقدر متن‌ها داغ داغ دستمان می‌رسد، اجرا می‌کنیم. مثلا یک بار سر «لیسانسه ها» مشغول خوردن ناهار بودم که دستیار متن را آورد. گفتم بگذار ناهار بخورم و بعد متن را می‌خوانیم. گفت نه اگر امکانش هست همین الان متن را بخوانید، چون دیالوگ هایتان زیاد است. ورق زدم و دیدم صفحه ۱ نوشته اند مازیار و عین ۶ صفحه آقایان صفایی و صحت برایم مونولوگ نوشته بودند! این را که ورق می‌زدم تپش قلب گرفتم! ناهار را کنار گذاشتم و در بالکن در عرض ۱۰ دقیقه دیالوگ‌ها را خواندم و حفظ کردم و کار گرفته شد. یعنی اینقدر این شرایط تکرار شده که انگار متن را کپی و روی حافظه پیست می‌کنی.

کاظمی درباره ماجرای سریال مرضیه برومند توضیح داد: آنجا با چوب دنبالم افتادند! در خیابان دروس تهران مشغول بدو بدو بودم و خانم برومند با یک تکه چوب در دستشان وسط خیابان داد و بیداد کردند و آخرش هم برای اینکه مرا بگیرند گفتند من دزدم! مغازه دار‌ها آمدند مرا گرفتند و دلتان نخواهد یک کتک جانانه از خانم برومند در اوایل کار نوش جان کردم. این ماجرا برای ۱۸ سال پیش بود که ۱۵ سال داشتم و یک دفعه سر کار حرفه‌ای رفتم که نمی‌دانستم با چند دوربین ضبط می‌شود. البته در ادامه، کار خیلی خوب پیش رفت و بعد از آن هم من اولین انتخاب خانم برومند برای یکی از نقش‌های اصلی سریال «همه بچه‌های من» بودم.

ماجرای کتک خوردن بازیگر «لیسانسه ها» از مرضیه برومند!

وی همچنین درباره نحوه معرفی اش به تیم برومند توضیح داد: من سال‌ها پیش کار خبرنگاری می‌کردم و شما یادتان نیست، اما اولین دیدارمان در مجله «چلچراغ» بود و همچنین در سایت سینمای ما که بعد‌ها به "کافه سینما" تبدیل شد کار می‌کردم و رفته بودم سر صحنه گزارش بگیرم. سپهر آزادی قرار بود آنجا نقشی بازی کند که آن روز متاسفانه پای او شکسته بود و نیامد، خانم برومند هم مرا دید که سن ام به این نقش می‌خورد. سکانس اول را هم با یک برداشت گرفتیم. ولی سکانس بعدی ۱۲ ساعتی طول کشید.

بازیگر «لیسانسه ها» درباره خاطرات این سریال اظهار کرد: در طول این کار خیلی به ما خوش گذشت و تقریبا اولین کاری بود که اینقدر طولانی شد. من «وضعیت سفید» را هم در کارنامه ام دارم که ضبط آن ۲ سال طول کشید، اما سریال صحت ۵ سال طول کشیده است. همچنین همه با هم قرار گذاشته ایم ۱۰، ۱۲ سال دیگر دوباره دور هم جمع شویم، اما اینکه تیم سریال کنار هم تبدیل به یک خانواده شده ایم برایم عجیب است و هنوز هم که هنوز است همه از حال همدیگر با خبر هستیم. گروه داریم و همه فعال هستند.

کاظمی در پاسخ به اینکه سروش صحت سر صحنه بداخلاقی هم می‌کند؟ ادامه داد: ما یک سال هم در سریال «شمعدونی» با هم بودیم و در طول این مدت هیچ گونه عصبانیتی از او ندیدم، اما یک بار دچار ناراحتی قلبی شدند و به بیمارستان که رفتیم گفتند دلیل اش این است که همه فشار‌ها را توی خودش می‌ریزد. دکتر به او توصیه کرد قدری برون ریزی داشته باشید. سر «لیسانسه ها» یک جا‌هایی که پیش می‌آید آقای صحت در نهایت عصبانیت می‌گفتند "ای بابا! " می‌گفتم دیگر اینقدر هم نمی‌خواهد برون ریزی داشته باشید!

وی درباره کار‌های تازه اش گفت: در حال حاضر اتفاق عجیبی افتاده و با شیوع کرونا برخلاف کار‌های دیگر که تعطیل شده من پیشنهاد کار‌های زیادی داشته ام. یک خورده زود است بگویم بی حوصله شده ام، اما دنبال هر کاری را انجام دادن هم نیستم. خیلی با حوصله و سر فرصت دوست دارم کاری را انجام بدهم که نتیجه خوبی داشته باشد. شاید باورتان نشود فقط سروش به من پیشنهاد کمدی می‌دهد، من هیچ پیشنهاد کمدی نداشته ام و مرا برای نقش‌های جدی و دراماتیک در نظر می‌گیرند. حالا مشغول خواندن دو فیلمنامه سریال‌های شبکه نمایش خانگی هستم که به امید خدا برای یکی از آن‌ها وارد مذاکره شویم.

وی ادامه داد: دوست داشتم در رادیو کار کنم. اسم رادیو جذاب است و فکر می‌کنم ناخودآگاه جزو علایق همه کسانی است که در حوزه اجرا و بازیگری کار می‌کنند. علاقه به این رشته باید از رادیو شکل گرفته باشد، چون از کودکی رادیو گوش کرده ایم. خود من برنامه «صبح جمعه با شما» را دوست داشتم. زمان مدرسه هم آیتم‌های این برنامه را در می‌آوردیم و تئاتر اجرا می‌کردیم.

منبع: میزان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۱۰ ۱۷ شهريور ۱۳۹۹
چی
Iran (Islamic Republic of)
پیمان اشراقی
۱۳:۱۰ ۱۶ شهريور ۱۳۹۹
سلام خانم تهمینه میلانی ،


به هر حال کارگردان شما هستید و میزانسن جالبی بود .
Iran (Islamic Republic of)
حسین
۲۲:۲۳ ۱۶ شهريور ۱۳۹۹
ماذا فاذا!
الان این چه ربطی داشت.
Iran (Islamic Republic of)
قریشی
۱۲:۱۱ ۱۶ شهريور ۱۳۹۹
من نمیدونم چرا این بدبخت همیشه باید نقش یه آدم خنگ و دیرفهم رو بازی کنه!