به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تورم در حکومت پهلویها سابقهای طولانی دارد. از سال ۱۳۰۸ ایران درگیر تورم فزاینده شده بود و این تورم تا پایان دوره رضاخان ادامه داشت. در سال ۱۳۲۲ نیز به دلیل مشکلات ناشی از اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و ضعف پهلوی جوان در حکومتداری، تورم رکوردی تاریخی زد و به ۱۱۰ درصد رسید! در اوایل دهه ۵۰ دوباره غول گرانی و تورم مهارگسیخته یقه مردم را گرفت و این وضعیت تا پایان حکومت پهلوی دوم ادامه داشت.
در اوایل دهه ۵۰ نه از جنگ خبری بود، نه تحریمی از سوی خارجیها اعمال میشد و نه مشکلی برای فروش نفت وجود داشت. تازه قیمت نفت هم در مسیر صعودی بود و حال اقتصاد باید خوب میبود. ولی وضعیت چگونه بود؟ سال ۱۳۵۰ نمایندگان، «امیرعباس هویدا» نخستوزیر وقت را به مجلس کشاندند تا درباره گرانیها توضیح بدهد. این همان نخستوزیری است که عدهای برایش تبلیغات کردهاند که قیمتها را ثابت نگه میداشت. سال ۵۲ نیز محمدرضا پهلوی تهدید کرد که ارتش را برای مقابله با گرانی به میدان میفرستد. تهدیدی توخالی و نمایشی مضحک که نشان از بیاطلاعی پهلوی دوم از علم اقتصاد و روحیه قلدرمآبی وی داشت. معلوم است که این تهدید اصلا عملی نبود و تورم هم گوشش به این حرفها بدهکار نبود و باز هم بالا و بالاتر رفت.
نمونهای از تلاشهای محمدرضا پهلوی برای مقابله با گرانی؛ اوامر تازه!
بیشتر بخوانید
عصر طلایی هویدا!
سال ۵۳ تورم به بیش از ۱۵درصد رسید و هزینههای زندگی آن قدر بالا رفته بود که داد مردم از گرانیها درآمد. «اسدالله عَلَم» وزیر دربار پهلوی در کتاب خاطراتش مینویسد: «در تابستان ۱۳۵۲ بسیاری از انواع مواد غذایی کمیاب شده و اگر هم یافت میشد با قیمتی چند ده برابری به فروش میرسید. در ماههای نخست سال ۵۳ نان هم پیدا نمیشد و هویدا همواره اعلام میکرد که ما در «عصر طلایی» بهسر میبریم.»
افسانه هویدا؛ قیمت ثابت خودکار یا کبریت در ۱۳ سال نخستوزیری!
وی در خاطرات سال ۵۳ خود نیز مینویسد: «عرض کردم متأسفانه در داخله به واسطه غفلت متصدیان نه گوشت در دسترس مردم است، نه شکر، نه گوشت مرغ و مردم خیلی ناراضی هستند و این صحیح نیست. آخر چرا این پیشبینیها را نمیکنند؟ همه چیز هم گران شده. تعجب است که شاهنشاه تمام گوش کردند، ولی همانطور که چشمشان را روی هم گذاشته بودند، اصلاً باز نکردند و یک کلمه جواب ندادند. من که شاهنشاه را میشناسم، میدانم که این به معنی این است که حرف تو را میشنوم، ولی نمیخواهم جواب بدهم.»
آن سال اجارهبهای مسکن در تهران ۲۰۰ درصد افزایش یافته بود و قیمت موادغذایی ۳۰ درصد گران شده بود.
همان سالها بگیر و ببندهایی هم شد و کسانی را دستگیر کردند؛ از تاجر بزرگ تا خرده پا. هویدا هم تا سال ۵۶ نخست وزیر ماند و گرانی هم ماند! تا اینکه در سال ۵۶ بالاترین رکورد تورم در دهه ۵۰ به ثبت رسید؛ ۲۵ درصد.
سال ۵۳ گوشت و سبزی و قند و شکر در تهران کمیاب بود!
«آنتونی پارسونز» سفیر انگلستان در دوره پهلوی در خاطراتش مینویسد: «تزریق درآمدهای حاصل از افزایش قیمت نفت در دسامبر ۱۹۷۳ به اقتصاد کشور، بدون افزایش سطح تولید، تورم و گرانی بالایی را موجب شده بود که اگرچه مقامات دولتی نرخ سالانه آن را ۲۰ درصد اعلام کرده بودند، ولی نرخ واقعی تورم بسیار بیشتر از این رقم بود.»
بگیر و ببندهای دوره پهلوی برای مهار تورم
درباریان؛ صاحبان ۵۰۰ شرکت بزرگ!
مشکل کجا بود؟ داخلی بود. یکی از مشکلات، فساد درباریان بود که در تجارت و کاسبی با هم رقابت داشتند! در دربار حوزههای مشخصی برای فعالیت هرکسی وجود داشت؛ یکی در کار بانکداری و بیمه بود و دیگری در کار معادن و صنایع سنگین و دیگری در کار ساختمانسازی. در واقع دربار پهلوی، اقتصاد کشور را قبضه کرده بود. فقط همین نبود؛ فسادِ بیشاز اندازه هم بود. بر اساس کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» که به خاطرات ارتشبد سابق «حسین فردوست» اختصاص دارد در دوره پهلوی رئیس سازمان برنامه و بودجه تمام پیمانکاریها را به اطرافیان و فامیل فرح اختصاص داده بود و چند فرد مشخص حدود ۸۰ درصد مقاطعههای بزرگ کشور را میگرفتند و با دریافت ۲۵ درصد حقحساب به دیگران واگذار میکردند!
نمونه دیگر اینکه درباریان برای خود شرکتهایی داشتند که پروژههای کلان دولتی را میگرفتند و با اخذ پورسانت به شرکتهای دیگر واگذار میکردند؛ یعنی بدون اینکه اصلاً کاری انجام دهند فقط پول درمیآوردند. اینگونه بود که پهلویها و اطرافیانشان تا سال ۵۷ صاحب یا سهامدار عمده بیش از ۵۰۰ شرکت بزرگ در ایران شده بودند.
پیکان و ژیان هم گران شد!
فردوست در کتابش از یکی از وابستگان دربار نیز نام میبرد که سیمان را به قیمت دولتی کیسهای ۷۵ ریال میخرید و به قیمت کیسهای ۲۵۰ تا ۳۲۰ ریال در بازار آزاد میفروخت. علاوه بر آن اعتراف میکند: «در دوران مسئولیتم در بازرسی متوجه شدم که اصولا موارد سوءاستفاده و حیف و میل، نهایت ندارد. در دوران ۱۳ ساله نخستوزیری هویدا همه میچاپیدند و هویدا کاملا نسبت به این وضع بیتفاوت بود؛ در صورتی که یکی از مهمترین وظایف رییس دولت جلوگیری از فساد و حیف و میل اموال دولتی است».
این بود وضعیت کشوری که پهلوی دوم ساخته بود و خود، لاف میزد که با ارتش به جنگ گرانی خواهد رفت!
سال ۵۲ مصالح ساختمانی ناگهان گران شد
منبع: فارس
انتهای پیام/