به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مشخصه اول دوران رضاشاه، غربگرایی است که با تجددگرایی دوران مشروطه آغاز شده بود و در دوران رضاشاه مولفه باستانگرایی نیز بر آن افزوده شد.
البته نباید از این نکته غافل شد که باستانگرایی دوره پهلوی ریشه در شرقشناسی مشکوک غربی داشت که با معنای هویت ملی فاصله داشت. برخی از پژوهشگران تاریخی بر این باورند که کارگزاران هر سه جریان لُژ بیداری فراماسونری بودند.
شاخصترین کارگزاران لژ را افرادی مانند سیدحسن تقیزاده، سیدولیالله نصر و محمدعلی فروغی تشکیل میدادند و رضاشاه، تنها نقش اجرا را بر عهده داشت.
از دیگر عواملی که این پژوهشگران بر آن پای میفشارند، سیستم آموزشی است که در اختیار علیاصغر حکمت بود. برای آشنا شدن با جریان فکری دوران پهلوی اول به معرفی علیاصغر حکمت میپردازیم.
از راست علیاصغر حکمت، دکتر علی اکبر سیاسی، (شناخته نشد) و سیدجواد ظهیرالاسلام در مدرسه سپهسالار
علیاصغر حکمت در سال ۱۲۷۲ خورشیدی از پدری به نام احمدعلی حکمتالممالک (حشمتالممالک) که از مستوفیان سرشناس شیراز بود به دنیا آمد. مادرش دختر حاجی میرزا حسن شیرازی، ملقب به فخرالاطباء و مشهور به فسایی، مؤلف فارسنامه ناصری بود.
علیاصغر حکمت، تحصیلات ابتدایی را تحت نظر پدرش و در مدرسه منصوریه ـ که موقوفه نیاکانش بود ـ و مدرسه مسعودیه در شیراز گذراند و تا سن ۲۲ سالگی در شیراز به آموختن علم و دانش مشغول بود. او در شیراز نزد آقاشیخ غلامحسین ادیب، معروف به لغوی، علوم ادبی و نزد آقاشیخ محمود حکیم، معروف به مسجد گنج، فلسفه و حکمت، و نزد تنی چند از علمای شیراز مباحثی از علوم قدیمه را آموخت.
سپس برای ادامه تحصیلات از شیراز رهسپار تهران شد و علاوه بر تحصیل در مدرسه آمریکایی در تهران به تحصیلات ادبی، فقه، اصول و علوم معقول روی آورد و در نزد فقها و حکمای طراز اول وقت مانند «میرزا طاهر تنکابنی» کسب علم کرد.
حکمت در سال ۱۲۹۷ خورشیدی، به تدریس و آموزش زبان انگلیسی در مدارس متوسطه پرداخت؛ در ضمن مقالات پژوهشی نیز منتشر میکرد. در سال ۱۳۰۳ خورشیدی نخستین مقام رسمی که ریاست اداره کارگزینی و بازرسی وزارت معارف بود بر عهده گرفت و تا سال ۱۳۰۹ خورشیدی در وزارت معارف خدمت کرد.
در همین سال وارد تشکیلات جدید علی اکبر داور در وزارت دادگستری شد. داور یکی از پیشگامان تجدد در دستگاه قضا در ایران بود. او نیز با مدرنیزاسیون حکومتی که در ظاهر پرچمدار آن رضا خان بود، اما کسانی، چون علی اکبر داور و علیاصغر حکمت پیشبرنده این تجدد بودند، همراه شدند و تجددگرایی با پیشقراولی رضاخانی را پذیرفته بودند.
بیشتر بخوانید
هنگامی که علیاکبر داور به سازماندهی وزارت دادگستری به شیوه جدید میپرداخت، حکمت از وزارت معارف به وزارتخانه دادگستری منتقل شد و پس از مدتی در سال ۱۳۰۹ خورشیدی برای تحصیل و الگوبرداری از چگونگی ثبت قوانین اسناد به فرانسه اعزام شد.
حکمت پس از دو سال در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، موفق به دریافت درجه لیسانس ادبیات از دانشگاه سوربن پاریس شد. با روی کار آمدن محمدعلی فروغی در شهریور ۱۳۱۲ خورشیدی ابتدا سرپرست وزارت معارف و پس از مدتی پست وزارت را در دولت فروغی به دست آورد. رضا شاه از شیوه مدیریت علیاصغر حکمت رضایت داشت. در نتیجه او تا تیر سال ۱۳۱۷ خورشیدی در این سمت باقی ماند، اما در آن سال مورد غضب رضاخان قرار گرفت.
علیاصغر حکمت آنچنان شیفته سیاستهای سیاسی و اجتماعی دولت وقت شد که برای سیاستهای نوسازی و دگرسازی فرهنگی از هیچ کوششی دریغ نکرد و در پی ساختنِ نظام آموزش و پرورش نو و جدید در کشور تلاش بسیار از خود نشان داد.
حکمت تا آنجا پیش رفت که وزارت معارف پیشگام سیاستهای رضاخان در کشف حجاب در ایران در سال ۱۳۱۴ خورشیدی شد. با مسئولیت او مراسم ۱۷ دی همان سال در دانشسرای عالی تهران با حضور رضاشاه و زنان بیحجاب برگزار شد و بدینگونه آغاز کشف حجاب اعلام شد.
حکمت طرحهای دیگر در سر داشت؛ چون از بدگمانی رضاخان هراس داشت، انجام طرحها را به رضاخان نسبت میداد؛ از جمله این طرحها: سازماندهی وزارت معارف، تأسیس کتابخانه فنی در تالار آیینه وزارت معارف، تصویب اساسنامه تشکیل فرهنگستان ایران، ایجاد سازمان پیشاهنگی و تربیت بدنی، افتتاح کتابخانه دانشسرای عالی، ایجاد نظام تعلیم اکابر (آموزش بزرگسالان) به پیشنهاد علیاکبر داور، تأسیس مؤسسه وعظ و خطابه، به منظور تربیت واعظان و خطیبان منبری، تأسیس کتابخانه ملی و موزه ایران باستان و برگزاری مراسمی به مناسبت هفتصدمین سال تألیف گلستان سعدی (۱۳۱۶).
اقدامات دیگر حکمت مانند تأسیس دانشسراهای مقدّماتی پسران و دختران، تأسیس ورزشگاه امجدیه، برگزاری هزاره فردوسی و... بود.
حکمت با محافظهکاری سعی داشت از مغضوب شدن خود جلوگیری کند. در نهایت به عللی مغضوب و معزول شد و ظاهراً از بیم جان به شیراز رفت و چند ماهی از نظرها غیب شد.
در سال ۱۳۱۷ با ترمیم کابینه محمود جم، ابتدا وزیر معارف و اوقاف و پس از آن، وزیر کشور شد و در همان سِمت نیز در دولت دکتر احمد متین دفتری تثبیت شد. در خردادماه ۱۳۱۹ شمسی از خدمت در پست وزارت کشور، کنار گذاشته شد و در این دوران به مطالعه و تحقیق پرداخت. از جمله عوامل برکناری، این بود که بدون جلب نظر رضاشاه به وزیر کشور فرانسه تلگرافی را مخابره کرده بود. در نتیجه مورد غضب رضاشاه قرار گرفت و مدت ۶ ماه از کار برکنار شد. حکمت ضمن عهدهدار بودن شغل وزارت طی سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ شمسی، مقام ریاست دانشگاه تهران را برعهده داشت.
علیاصغر حکمت از ۱۳۲۰ تا تیرماه ۱۳۳۸ مشاغل گوناگونی داشت، اما دکتر منوچهر اقبال در اواخر زمان نخستوزیری خویش به تغییر و تحولاتی در اعضای کابینه دست زد و مهرههایی انگلوفیل، چون علیاصغر حکمت را با مهرههایی که به نظر او مطبوع آمریکاییها بود، تغییر داد.
حکمت از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۶ به سِمت سفیرکبیر ایران در هند منصوب شد و با اینکه یکی از کارگزاران و سیاستمداران پهلوی اول و دوم بود که سعی داشت چهره فرهنگی ایران را تغییر دهد و به سمت تجدد سوق دهد، اما توانست چهرهای ادبی و فرهنگی از خود ترسیم کند.
علیاصغر حکمت را میتوان در شمار ادیبان و نویسندگان ایران در دوران معاصر قرار داد. از جمله مهمترین تألیفات و تحقیقات حکمت میتوان به کتابهای «سرزمین هند در تاریخ ادیان» و ترجمه تاریخ ادبیات ایران از ادوارد براون با نام «از سعدی تا جامی» اشاره کرد.
حکمت، از زمان تأسیس کمیسیون ملّی یونسکو، هدایت آن را عهدهدار و در انجمن آثار ملّی عضو و رئیس هیأت مؤسسین بود. حکمت پس از پایان زمان مأموریت خویش در هند (۱۳۳۶ ـ ۱۳۳۲خورشیدی) کتابی به نام «سرزمین هند» درباره کشور محل مأموریت خویش به رشته تحریر درآورده است. علیاصغر حکمت در راستای بسط مناسبات فرهنگی چندین قرارداد فرهنگی را امضا کرد.
او از سیاستمدارانی بود که تلاش فراوانی برای توسعه روابط حکومت پهلوی با کشورهای آسیایی به ویژه هند کرد. برای نمونه برای نخستین بار سعی کرد روابط فرهنگی و سیاسی با تایلند را برقرار کند.
یکی از اقدامات وی این بود که کارمندان وزارت امور خارجه، از جمله مستشاران سفارت و وزرای مختار را مجبور میکرد، قبل از اعزام به کشور محل مأموریت، تحقیق کرده و اطلاعاتی راجع به اوضاع جغرافیایی، سیاسی، تاریخی، اقتصادی و فرهنگی کشور محل مأموریت به دست آورند و آن را به صورت گزارش ارائه دهند.
این کار سبب میشد تا افراد علاوه بر اینکه سابقه ذهنی به محل مأموریت خود پیدا میکنند، به اطلاعات عمومی و سیاسی آنها نیز افزوده شود. حکمت، در اجرایی شدن هرچه بیشتر این برنامه بسیار مقید بود و گزارشها و رسالهها را مطالعه میکرد و در صورتی که ناقص به نظر میرسید، دستور میداد دوباره نوشته شود و تا این کار انجام نمیگرفت، اجازه حرکت به فردی که مأمور بود برای انجام خدمت به خارج از کشور برود، داده نمیشد.
از دیگر اقدامات حکمت، میتوان به تشویق و توبیخ کارمندان وزارت امور خارجه اشاره کرد. برای تلاش بیشتر کارکنان در این وزارتخانه، تأکید داشت اعضای عالیرتبه که از مأموریت خود به ایران برگشتهاند، خاطرات خود را بیان کنند. در همین راستا، روزهای پنجشنبه، جلسات سخنرانی در باشگاه وزارت امور خارجه که در آن موقع در باغ فردوس، خانه شهاب خسروانی تشکیل میشد، برپا میکرد. برگزاری این گونه جلسات سخنرانی، از جمله نوآوریهای حکمت بود و به این ترتیب، سطح کارآیی اعضا و کارمندان سیاسی وزارت امور خارجه، نیز مورد ارزیابی قرار میگرفت.
علیاصغر حکمت، اولین سفیر «آکردیته» ایران در بانکوک تایلند بود. وی برای تقدیم استوارنامه خویش به عنوان اولین سفیر آکردیته ایران در بانکوک در اسفند ۱۳۳۵ از راه کلکته و رانگون ـ پایتخت برمه ـ وارد بانکوک شد.
در اجلاسیه سیزدهم در ۱۹۵۸میلادی مصادف با ۱۳۳۷خورشیدی، ریاست هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد را برعهده داشت.
حکمت سرانجام در سن ۸۸ سالگی در شهریور ماه ۱۳۵۹درگذشت و در باغ توتی شاه عبدالعظیم در شهرری به خاک سپرده شد.
منبع: فارس
انتهای پیام/