به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۶ آبان ماه روزی است که برای همیشه در حافظه تاریخی ایران اسلامی ثبت و ضبط شده است و هیچ گاه از تاریخ ایران و انقلاب اسلامی پاک نخواهد شد. این روز یادآور آزادسازی شهری است که در چنگال ارتش بعثی گرفتار شده و با اتحاد ارتش و سپاه و هدایت حضرت امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب در آزادسازی شهر سوسنگرد است. اما آنچه که بررسی آن در آزادسازی شهر سوسنگرد اهمیت بسیاری دارد بررسی اتحاد ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آزادسازی شهر سوسنگرد است. این جنگ در میان نظامیان به جنگ تَنها با تانکها معروف شده است.
شهر سوسنگرد یکی از شهرهای استان خوزستان است که در شمال این استان قرار دارد و به علت نزدیکی به مرز ایران و عراق در طول دوران از اهمیت بسیاری برخوردار بود. سوسنگرد در دوران جنگ تحمیلی، برای مدتی به اشغال ارتش بعث در آمد. در زمان جنگ، ارتش بعثی ۳ بار برای تصرف سوسنگرد تلاش کرد که با مقاومت ارتش ایران و نیروهای مردمی مواجه شد؛ ولی در حمله سوم، شهر در محاصره ارتش عراق قرار گرفت؛ ولی مدت زیادی نگذشت که بعثیهای تا دندان مسلح شکست مفتضحانهای از ایرانیان خوردند و سوسنگرد آزاد شد.
همان طور که در بالا هم گفته شد، ارتش بعثی سه بار برای تصرف سوسنگرد تلاش کرد که در سومین بار توانست شهر را به محاصره در آورد، به همین دلیل هم ارتش و سپاه برای آزادسازی سوسنگرد عملیات مشترکی را طراحی و اجرایی کردند و توانستند این شهر را آزاد کنند. شاید بتوان گفت که نخستین نیروهایی که خود را به سوسنگرد رساندند تا از این شهر دفاع کنند، نیروهای سپاه عاشورای آذربایجان شرقی به فرماندهی سردار شهید علی تجلایی بودند که با مقاومت خود توانستند یکی از نیروهایی باشند که در حفظ شهر سوسنگرد نقش مهمی ایفا کنند.
شهید تجلایی در هنگام حضور در سوسنگرد اولین شبیخون به دشمن را مدیریت و اجرایی کرد و این کار تا چند شب ادامه پیدا کرد. عراقیها با تمام ادوات سنگین خود، دهلاویه را زیر آتش گرفتند. شهید تجلایی در فکر عقب نشینی نبود و میخواست تا آخرین نفس بجنگد. حمله بعثیها به دهلاویه در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۵۹ آغاز شد. در طی این عملیات، دشمن تا نزدیکی پادگان حمیدیه پیش رفت و دهلاویه را در محاصره کامل قرار داد. در سوسنگرد هیچ نیروی کمکی وجود نداشت. هدف اصلی دشمن بعثی، تصرف سوسنگرد بود. او پس از بررسی مجدد منطقه، بر آن شد تا نیروها را به عقب برگرداند و به دستور او، نیروها به سوسنگرد عقب نشینی کردند.
او در هنگام دفاع از شهر با ساماندهی تعداد کمی نیرو یعنی حدود ۱۵۰ نفر نقش موثری در عدم سقوط سوسنگرد ایفا کند. شهید تجلایی به آنها گفت: «هر کس میخواهد سوسنگرد را ترک کند، همچون شب عاشورا میتواند از تاریکی استفاده کند و از طریق رودخانه و جاده خاکی، به اهواز برود.» دشمن هر لحظه پیشروی میکرد و از بی سیم اعلام عقب نشینی میشد. نیروهای عراقی تا کنار کرخه رسیده بودند که تجلایی در عرض رودخانه طنابی کشید تا نیروها از رودخانه عبور کنند. فقط چند تن باقی مانده بودند. تجلایی برای شناسایی مسیر رودخانه، از بقیه جدا شد و در کنار رودخانه به تکاوران عراقی برخورد. آنها میخواستند او را زنده دستگیر کنند و برای گرفتن اطلاعات، به آن طرف کرخـه ببرند. وی به سـوی آنها شلیک کرد و یک نفـر را کشت و بقیـه فراری شدنـد. در این زمان تجلایـی و نیروهـایش تصمیم میگیرند در سوسنگرد بمانند و به شهادت برسند.
شهید تجلایی دستور داد تا نیروهایی که در اطراف شهر مقاومت میکردند جمع بشوند و با ساماندهی در گروههای چند نفره مشغول شدند به مقاومت در شهر. نیروهای حاضر در شهر به دستور شهید تجلایی برای جلوگیری از ورود ارتش بعث در حالی که ارتش بعثی شهر را تحت آتش سنگین خود داشت، به سوی دروازه شهر رفتند. آنها توانستند تا با افزایش فشار بر نیروهای مستقر در سوسنگرد با چهار تیپ زرهی و پیاده وارد این شهر شوند. شدت درگیریها با نیروهای بعثی به حدی بود که شهید تجلایی و یارانش کوچه به کوچه با آنها مبارزه میکردند تا از پیشروی آنها جلوگیری کنند. در حالی که تعداد رزمندگان مدافع شهر، به دویست نفر نمیرسید.
در این حین، شهید تجلایی از ناحیه کتف زخمی شد، ولی با بستن یک تکه پارچه سفید روی زخم، به فعالیت خود ادامه داد. با ادامه درگیری، موشکهای آر. پی. جی و مهمات رزمندگان تمام شد، به طوری که رزمندگان روی زمین در جستجوی فشنگ بودند. شهید تجلایی لحظات مقاومت در سوسنگرد را اینگونه روایت میکند: «شهر در آتش میسوخت ... صدای ناله زخمیها از مسجد و خانهها در شهر میپیچید.» تانکهای عراقی بسیار نزدیک شده بودند.
مهمات آنها تمام شده بود و با مهمات دست ساز مانند کوکتل مولوتف در برابر نیروهای بعثی مقاومت میکردند و شهید تجلایی با تلاش بسیار توسط یک ماشین آسیب دیده و زیر آتش سنگین دشمن توانست تا با استفاده از مهماتی که در یکی از ساختمانهای شهر بود بخشی از نیازهای مدافعان شهر را تامین کند. همرزمان شهید تجلایی این حرکت شجاعانه او را چنین روایت میکنند: «با چشم خود عنایت و لطف خدا را دیدیم. گویی حائلی نفوذناپذیر از هر طرف ماشین را حفاظت میکرد. وقتی از ماشین خارج شد، غرق در خون بود. گلوله کالیبر ۷۵ به رانش خورده بود.» همرزمانش او را به مسجد انتقال دادند و گلوله را از رانش بیرون آوردند.
شهید تجلایی در حالی که زخمی بود با شهید آیت الله مدنی نماینده حضرت امام خمینی (ره) و امام جمعه تبریز تماس گرفت و اوضاع شهر و کوتاهی بنی صدر فرمانده وقت کل قوا را برای ایشان توضیح داد. آیت الله مدنی بلافاصله به نزد امام خمینی (ره) رفت و شرایطی که شهید تجلایی برای او توضیح داده بود را برای امام خمینی (ره) شرح داد. همین توضیحات موجب شد تا حضرت امام خمینی در شامگاه ۲۶ آبان ماه دستوری بدین مضمون صادر کنند که: «تا فردا سوسنگرد باید آزاد شود»
نیروهای رزمنده در حالی که بسیار خسته بودند و در شرایط سختی به سـر میبردند، شش روز تمـام مقاومت کردند، به گونـهای که عراقیها را به شدت خسته و عصبانی کرده بودند. از نیروهای حاضر، تنها سی نفر باقی مانده بودند. اما در ۲۶ آبان ۱۳۵۹، توان رزمی رزمندگان به پایان رسید، تا این که نیروهای سپاه پاسداران وارد عملیات شدند و همراه هوانیروز و توپخانه ارتش، به نیروهای عراقی یورش بردند. نیروهای خسته همپای نیروهای تازه نفس، شهر را از عراقیها پاکسازی کردند. بدین ترتیب، سوسنگرد آزاد شد. زخمهای تجلایی عفونت کرد و او را به تهران اعزام کردند. در عملیات محور دهلاویه فرمانده و در عملیات سوسنگرد معاون عملیات سپاه بود.
دستور امام خمینی باعث شد تا طرح شکستن محاصره سوسنگرد در همان شب ۲۶ آبانماه در جلسهای با شرکت حضرت آیت الله خامنه ای نماینده حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع، فرماندهان نیروهای مسلح و استاندار خوزستان آماده شود. اما نگرانی بر عدم اجرای طرح (همانند قبل) به علت کارشکنی بنیصدر خائن بر سرنوشت شهر و رزمندگان آن سایه انداخته بود. اطلاعرسانیهای نماینده حضرت امام (ره) و آیتالله شهید مدنی به حضرت امام (ره) و درخواست از معظم له برای صدور دستور، منجر به ابلاغ فرمان تاریخی حضرت امام (ره) در شب ۲۶ آبان ماه مبنی بر «تا فردا سوسنگرد باید آزاد شود» شد. با مدیریت و نقش بیبدیل آیت الله خامنهای نماینده امام در شورای عالی دفاع، سرانجام ساعت ۶:۳۰ بامداد عملیات شکست محاصره و آزادسازی بخشهای اشغالی شهر با شرکت رزمندگان سلحشور تیپهای ۲و۳ لشکر ۹۲، پاسداران، بسیجیان، جهاد سازندگی و نیروهای ستاد جنگهای نامنظم و با حمایت هوانیروز از محور حمیدیه -ابوحمیظه آغاز شد و سرانجام در ساعت ۱۴:۳۰ نیروهای اسلام موفق شدند با انهدام وسیع نیروها و تانکهای دشمن، فاتحانه وارد شهر شده و مدافعین جان بر کف شهر را در آغوش بگیرند.
با تصویب طرح شکست حصر سوسنگرد در جلسه ذکر شده سه نیروی ارتش، سپاه و نیروهای جنگ های نامنظم به فرماندهی شهید چمران وارد عمل شوند. استعداد ایران در این نبرد عبارت بود از ۶ گردان پیاده و زرهی و در مقابل ارتش بعثی عراق ۸ گردان پیاده و زرهی در اختیار داشت. طرح عملیات نیمه گسترده ایران برای آزادسازی سوسنگرد با فرماندهی مشترک نیروهای ذکر شده اجرایی شد و در همان روز نیز با موفقیت به پایان رسید.
این عملیات قرار بود با مشارکت پاسداران و تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی خوزستان و نیروهای ستاد جنگهای نامنظم انجام شود. کلیه هماهنگیها برای انجام عملیات و نجات مدافعان توسط حضرت آیت الله خامنه ای و شهید چمران انجام گرفته بود و قرار بود فردا صبح نیروی اصلی عملیات که همان تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی اهواز بود حمله خود را به سوسنگرد آغاز کنند. ساعت از نیمه شب گذشته که امیر سرتیپ غلامرضا قاسمی نو فرمانده لشکر ۹۲ زرهی در تماس تلفنی با حضرت آیت الله خامنهای عنوان کرد که فرمانده نیروی زمینی ارتش تیمسار ظهیر نژاد به امیر قاسمی نو گفته است که تیپ ۲ نباید در عملیات شرکت کند و چون احتمال انهدام تیپ وجود دارد به دستور بنی صدر از شرکت در این عملیات خودداری کند.
با این دستور عملا عملیات لغو میشد و سوسنگرد در آستانه سقوط کامل قرار میگرفت و تمام مدافعان به شهادت میرسیدند. بلافاصله آیت الله خامنهای در تماس تلفنی این مساله را به اطلاع حضرت امام خمینی (ره) میرسانند و امام هم بدون اعتنا به سخنان بنی صدر دستور شرکت این تیپ در عملیات را صادر میکنند. آیت الله خامنهای بلافاصله در نامهای به فرمانده تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی اهواز دستور میدهد که این تیپ باید در عملیات آزادسازی و شکست حصر سوسنگرد شرکت کند و هر کس از دستور صادر شده اطاعت نکند مسئول است.
امیر سرتیپ قاسمی نو
شهید چمران ذیل این نامه متنی را اضافه میکنند که اگر تیپ مذکور در عملیات فردا وارد عمل نشود، ۵۰۰ نفر از مدافعان شهر فردا به شهادت میرسند و اگر من زنده باشم با متخلف برخورد خواهم کرد. امیر قاسمی نو که از دوستان آیت الله خامنهای به شمار میرفت تیپ را به حالت آماده باش در میآورد و عملیات شکست حصر سوسنگرد با فرماندهی مشترک آیت الله خامنه ای، امیر سرتیپ قاسمی نو و شهید چمران آغاز میشود. البته شهید چمران که در این عملیات حضور میدانی داشت از ناحیه پا مجروح شده و برای مداوا به تهران اعزام میشود.
نیروهای مورد نظر برای شرکت در عملیات با حمایت چند فروند بالگرد کبرا هوانیروز ارتش وارد عمل شده و محاصره سوسنگرد را در همان روز ۲۶ آبانماه شکسته میشود. البته در این عملیات نباید نقش نیروی هوایی ارتش را نادیده گرفت، چرا که این نیرو با شرکت ۲۴ خلبان و تقدیم ۵ شهید توانست تا با پشتیبانی هوایی در شکسته شدن حصر سوسنگرد نقش موثری ایفا کند.
گزارش از: مهدی طلوع وند
انتهای پیام/
کاش یاد میگرفتیم در جنگ اقتصادی سرباز و تلاشگر باشیم