شرکت دادن مردم در انتخابات سال ۱۳۰۴ اجباری بود؛ مثلا آشپز سفارت فرانسه در حالی که در خیابان قدم می‌زده، توسط پلیس توقیف می‌شود و مجبور می‌شود به کاندیدا‌های دولت رای بدهد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛  از اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین انتقاداتی که به سلطنت رضاخان وارد است؛ نداشتن مشروعیت و وجاهت قانونی است. سلطنت پهلوی که به قول حضرت امام با زور سر نیزه برپا شده بود، ابتدا با کودتای انگلیسی و پس از آن در سال‌های بعد با تاسیس مجلس موسسان و تغییر قانون اساسی شکل گرفت.

رضا قزاق متولد ۲۴ اسفند ۱۲۵۶، سربازی بود که به مهره‌ای قابل اعتنا در دستگاه انگلیسی‌ها بدل شد. وقتی انگلیسی‌ها نتوانستند قراداد ۱۹۱۹ را عملی کنند و به اهداف استعماری خود برسند، دیگر امیدی به قاجار نداشتند؛ بنابراین سراغ کودتایی مبتنی بر ترس و رشوه رفتند و زمینه قدرت یافتن رضاخان را فراهم کردند. رضاخان هم ابتدا وزیر جنگ و سپس نخست وزیر آخرین شاه قاجار شد و با انتخاب نام پهلوی، آماده شد تا سلطنت را از قاجار بگیرد.

وقتی رضاخان در سال ۱۳۰۰ سیدضیاء را از ایران اخراج کرد و مثل یک دیکتاتور نظامی، قدرت بیش‌تری پیدا کرد به طور خصوصی اعلام کرده بود که خیز او برای تصاحب سلطنت است و او روزی پادشاه ایران خواهد شد؛ اما اینکه چطور قرار بود به این هدف برسد، جز با کمک عوامل مختلف میسر نبود.

ضعیف‌النفس بودن احمدشاه و برنگشتن او به کشور، تهدید و تطمیع نمایندگان مجلس، خنثی کردن مخالفت‌های روحانیونی، چون شهید مدرس، ارعاب مخالفان و از همه مهم‌تر و موثر‌تر، حمایت بی‌دریغ و همه‌جانبه انگلیس باعث شد در نهم آبان ۱۳۰۴، رضاخان به ریاست حکومت موقت ایران برسد. او با شدت و حرارت در پی آن بود که شخصا به صورت یک پادشاه بر تخت سلطنتی تکیه بزند که احمدشاه قاجار را از آن کنار زده بود. ظرف مدت چند روز دولت‌های بریتانیا، کشور‌هایی از اروپا، آفریقا و آمریکا او را به رسمیت شناختند؛ بنابراین او متن فرمان انتخاباتی را منتشر کرد که می‌بایست اعضای مجلس موسسان را تعیین می‌کرد. او همه سازمان‌های رسمی را برای انجام فوری انتخابات بسیج کرد تا هرچه سریع‌تر به هدف نهایی خود، یعنی اعلام سلطنت سلسله پهلوی برسد.

در روز نهم آبان ۱۳۰۴، تدین، رئیس مجلس شورای ملی، طرح تدوین و تصویب ماده واحده انقراض قاجار را به مجلس برد. هیأت سه نفره (داور، تیمورتاش، فیروز) همه جناح‌های اصلی مجلس به جزء گروه مدرس و مستقل‌ها را با خود همراه کرده بودند. «داور» از روز ۴ـ۷ آبان توانسته بود نزدیک به ۸۴ تن از نمایندگان مجلس را به زیر زمین منزل سردار سپه بکشاند تا طرح انقراض را امضا کنند. طبق آن ماده واحده «به نام سعادت ملت ایران، سلطنت قاجار منقرض می‌شد و حکومت موقت، در اختیار رضاخان قرار می‌گرفت. تعیین تکلیف نهایی هم موکول به نظر مجلس موسسان می‌شد تا مواد ۳۶، ۳۷، ۴۰ متمم قانون اساسی را که صراحتا درباره سلطنت قاجار بود، تغییردهند.»

پس از تصویب این ماده واحده، سریع‌ترین راه برای رسمی شدن سلطنت پهلوی، تشکیل مجلس موسسان بود. مجلسی که نحوه شکل‌گیری آن در تاریخ معاصر ایران بی‌سابقه بود و نقش بسیار مهمی در تاریخ سیاسی ایران ایفا می‌کند. این مجلس که چند روزه تشکیل می‌شود، رضاخان را به رضاشاه تبدیل می‌کند، در قانون اساسی تجدید نظر کلی می‌کند و مواد لازم را در اختیار رضاخان می‌گذارد که نه تنها شاه شود؛ بلکه مادام‌العمر شاه مبسوط‌الید باشد و پس از او هم ولیعهدی از خانواده خودش شاه شود.

رضاخان علی اکبر داور را مامور تدارک مقدمات تشکیل این مجلس موسسان کرد. او که با تاریخ سیاسی کشور‌های غربی آشنایی داشت به سرعت آیین‌نامه اجرایی و حقوقی مجلس موسسان را تدوین کرد و اسامی طرفداران به قدرت رسیدن رضاخان در سراسر کشور را به نحوی تهیه کرد که هیچ صدای مخالفی در این مجلس وجود نداشته باشد. نتیجه تشکیل مجلس موسسان برای همه از پیش واضح بود و مخالفان رضاخان و نمایندگان مجلسی همچون شهید مدرس، توان و موقعیت ایستادگی در برابر این بی‌قانونی در پوشش قانون را نداشتند.

نحوه انتخاب نامزدها، برگزاری انتخابات و رای‌گیری مجلس موسسان هم در نوع خود جالب بود. از اوایل آذر ماه ۱۳۰۴ در سراسر کشور، هیأت‌هایی از عوامل رضاخان تلاش کردند تا افراد مورد نظر که فهرست اسامی آن‌ها قبلا توسط داور تهیه و به حوزه‌های انتخابیه ارسال شده بود، از صندوق‌ها بیرون آورده شوند. انتخابات به حدی تصنعی بود که هیچ یک از مخالفان رضاخان مانند آیت‌الله مدرس، مصدق، مستوفی‌الممالک، مشیرالدوله و ... در میان انتخاب‌شدگان قرار نگرفتند.

شرکت دادن مردم در انتخابات هم اجباری بود؛ مثلا آشپز سفارت فرانسه در حالی که در خیابان قدم می‌زده، توسط پلیس توقیف می‌شود و مجبور می‌شود به کاندیدا‌های دولت رای بدهد.


بیشتر بخوانید

مجلس موسسان با این کیفیت و سرعت تشکیل شد و در ۱۵ آذرماه ۱۳۰۴ با نطق افتتاحیه رضاخان در محل تکیه دولت گشایش یافت. جلسات اول تا سوم صرف انتخاب هیأت رئیسه و تعیین دیگر مسئولیت‌ها و همچنین تصویب اعتبار نامه‌ها گردید. پس از انجام این تشریفات و مقدمات جلسه چهارم در تاریخ ۲۱ آذر ماه ۱۳۰۴ تشکیل شد تا ماموریت اصلی مجلس موسسان را انجام دهد و رضاخان را رسما و قانونا شاه ایران کند.

در جلسه چهارم مواد ۳۶، ۳۷، ۳۸ و ۴۰ قانون اساسی مشروطیت که منحصراً مربوط به سلطنت قاجاریه بود، تغییر پیدا کرد و در همه ماده‌ها، رضا پهلوی جایگزین سلسله قاجار شد. جالب است قبل از تشکیل جلسه، اعضای مجلس موسسان با رضاخان توافق کرده بودند تنها سلطنت مادام‌العمر شخص او را تصویب کنند و بعداً درباره جانشین او توسط مجلس شورای ملی تصمیم‌گیری شود، اما پس از تصویب طرح، رضاخان از قرار قبلی سر باز زد و به هر قیمت ممکن خواستار دائمی شدن سلطنت در خاندان خود شد؛ بنابراین از همان آغاز با عهدشکنی رضاخان، بند مربوط به ولایتعهدی پهلوی هم به قانون اضافه شد و با رای اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان دستچین شده مجلس موسسان به تصویب رسید. از میان ۲۶۰ نماینده حاضر در مجلس موسسان، ۲۵۷ نفر به طرح مزبور رای مثبت دادند و تنها ۳ نفر با رای ممتنع (نه مخالف) از کنار این طرح گذشتند.

روز ۲۲ آذر هم آخرین جلسه مجلس موسسان برای تصویب و امضا تشکیل شد و به این ترتیب، زمام امور کشور رسما به دست قزاقی بی‌سواد سپرده شد که اندکی قبل دست انگلیس او را از گوشه گمنامی بیرون آورده بود و گام به گام به سوی سلطنت سوق داده بود.

وقتی شاهی با اتصال به چنین روش‌هایی بر سر کار می‌آید، عجیب نخواهد بود اگر روش حکومت او هم با سرکوبگری همراه باشد. اصولا برای رضاخان که کارش را از قزاقخانه آغاز کرده بود، زور مهم‌ترین ابزار بود. به فرمایش امام، رضاخان گفته بود یک سرباز دزد برای او از تمام معارف ایران ارزش بیش‌تری دارد. رضاخان معتقد بود برای اصلاحات، باید از سر نیزه استفاده کرد؛ پس تمام اقداماتش برای تجدد مثل متحدالشکل کردن لباس مردم، برداشتن عمامه از سر روحانیان و کم کردن تعداد آنان، کشف حجاب و تعطیلی منابر و هیأت‌ها و روضه‌خوانی‌ها به وسیله زور و با قدرت شهربانی انجام می‌شد. طبیعی بود که این برخورد‌های خشن با مردم، فضای استبدادی را در جامعه حاکم می‌کرد.

فرد مستبدی که با حمایت انگلیسی‌ها از سربازی آغاز کرد، با بی‌قانونی و زورگویی و به زور سر نیزه به شاهی رسید و سپس در فضایی پر از اختناق، به قلع و قمع همه مظاهر سنت و دین پرداخت؛ امروزه به گونه‌ای معرفی می‌شود که گویی به دنبال آبادانی و آزادی ایران و ایرانی بوده است. در مقابل، انقلاب و خیزش مردمی که در نتیجه بیش از ۵۰ سال ظلم و ستم پهلوی در سال ۵۷ رخ داد، از آغاز برای تشکیل یک دولت مرکزی با همه پرسی‌های عادلانه و شفاف پیش رفت و تمام تصمیمات آن با مشارکت مردم گرفته شد. این اولین بار در تاریخ ایران بود که نوع حکومت را مردم تعیین می‌کردند. صرف برگزاری رفراندوم و رجوع به آرای مردم برای تعیین حکومت در ایران، کشوری با تاریخ هزاران ساله، امری کاملاً بی‌سابقه بود.

در ۱۲ فروردین سال ۵۸ با رای ۹۸ درصدی مردم، نظام حکومتی از سلطنت مشروطه و در عمل مطلقه به جمهوری با محتوای اسلامی بدل شد. تغییر نظام سلطنتی به جمهوری اتفاق کمی نبود و اینکه برخلاف برخی کشورها، بدون کودتا و با یک انقلاب مردمی رخ داد و ۱۱ ماه بعد نیز اولین رییس جمهوری انتخاب شد؛ از نقاط افتخارآمیر تاریخ انقلاب است. اهمیت همه‌پرسی جمهوری اسلامی در ۱۲ فروردین در مقایسه با شیوه غیر قانونی رضاخان در تشکیل مجلس فرمایشی موسسان و اعلام سلطنت در ۲۱ آذر بیش‌تر نمایان می‌شود.

منبع: فارس

انتهای پیام/

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.