به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مَا أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
و الفت داد دلهای مؤمنان را دلهایی که اگر تو با تمام ثروت روی زمین میخواستی میان آنها الفت دهی نتوانستی، لیکن خدا تألیف قلوب آنها کرد که او مقتدر و داناست.
فایل صوتی تلاوت آیه ۶۳ سوره انفال
امام علی (ع) میفرمایند: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمودند: «مؤمن، مغرور و بزرگوار است و فاجر؛ حقّه باز و پست است و بهترین مؤمنان کسی است که با مؤمنان انس داشته باشد و کسی که با دیگران انس نمیگیرد و دیگران با او انس نمیگیرند، خیری در او نیست» و همچنین از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمودند: «بدترین مردم کسی است که با مؤمنان دشمنی کند و دل آنان نیز از او متنفّر است.
کسانی که سخن چینی میکنند و میان دوستان تفرقه میاندازند و از مردم عیبجویی میکنند، در روز قیامت، خدا به آنان نگاه نمیکند و آنان را تزکیه نمیکند». سپس این آیه را تلاوت فرمود: «هُوَ الَّذِیَ أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمؤْمِنِینَ وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ».
بیشتر بخوانید
خداوند در ضمن ادله اى که بر مساله کفایت خود نسبت به کسى که بر او توکل کند اقامه کرده بعد از مساله تایید رسول خدا (ص) به وسیله مؤمنین این معنا را ایراد کرده که او پیغمبر خود (ص) را با تالیف قلوب مؤمنین کفایت کرده است و این دلیل مطلق و ملاک در آن عمومى و شامل همه مؤمنین است.
هر چند انطباق آیه بر انصار ظاهرتر است؛ چون خداوند نبى خود (ص) را به دست انصار تایید کرد و آنان حضرت را منزل داده و یارى کردند، و انصار بودند که سالیان دراز در میان خود جنگهاى خونین داشتند، و دو قبیله اوس و خزرج بود که جنگ معروف (بغاث) ایشان را به خاک و خون مى کشید، تا آنکه هر دو طائفه به برکت نزول اسلام در شهر (مدینه) صلح کرده و با یکدیگر برادر شدند.
۱-دلها و پیوند بین آنها به دست خداست. «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ»
۲-وحدت و الفت و محبّت، از نعمتهای الهی است که خدا از آن یاد کرده و آن را بر مردم و پیامبر، منّت نهاده است. «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ»
۳-مهمتر از اتّحاد ظاهری، پیوند قلبی و باطنی است، «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ» وگرنه کافران هم در ظاهر متّحدند، ولی دلهایشان پراکنده است. «تَحْسَبُهُمْ جَمِیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتّی»
۴-زمانی مردم بازوی رهبرند که با هم متّحد باشند، وگرنه کمر رهبر را میشکنند. «أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ»
۵-قبایل عرب تا پیش از گرایش به اسلام، گرفتار دشمنی عمیق با یکدیگر بودند. «أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ... ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ»
۶-ثروت و مقام، همه جا محبّت آور نیست. «لَوْ أَنْفَقْتَ ... ما أَلَّفْتَ»
۷-ایجاد محبّت و پیوند بین مؤمنان، پرتوی از عزّت و حکمت خداوند است. «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ ... عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
انتهای پیام/