به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از دلایل مهم ضعف و سپس انحطاط رژیم پهلوی را، زیادهروی شاه در توجه به غربگرایی و بهکارگیری عناصری که با جامعه و فرهنگ ایرانی ارتباط چندانی نداشتند، میدانند.
شاه که از رجال سیاسی سنتی، هم بیمناک بود و هم در برابر آنها احساس ضعف میکرد، خیلی زود به سیاستمداران جوانتر روی خوش نشان داد؛ اعضای کانون مترقی، مانند حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا، جای رجالی مانند صدرالاشراف و حکیمالملک را گرفتند؛ سیاستمداران تازه به دوران رسیدهای که اصولاً از فرهنگ ایرانی اسلامی چیزی نمیدانستند.
دکتر حسین نصر که دیرزمانی مسئولیت دفتر فرح پهلوی را برعهده داشت، در گفتوگویی با حسین دهباشی که در قالب کتاب «حکمت و سیاست» به طبع رسیدهاست، به این موضوع اشاره میکند و میگوید: «تغییر بزرگ با حسنعلی منصور شروع شد، با کانون مترقی؛ یعنی آن رجال ایران که بودند قبل از اینها، مثل صدرالاشراف و حکیمالملک و مرحوم بیات و خود مصدقالسلطنه و دکتر امینی و قوامالسلطنه و سهیلی و اینها تا برگردیم به دوره رضاشاه، [حالا در این دوره]یک نوع تحول بزرگی نسبت به آنها ایجاد شد.
بیشتر بخوانید
یک عده جوان آمدند سر کار، که همانطور که به شما گفتم، حسنعلی منصور قوم و خویشی هم با ما داشت و میخواست من را بکشاند به کانون مترقی که مسئول امور فرهنگی بشوم. گفت ما تا ششماه دیگر حکومت ایران را در دست میگیریم تو بیا بشو وزیر فرهنگ و من، چون نمیخواستم، [هادی]هدایتی را معرفی کردم به او که خیلی جاهطلبی سیاسی داشت؛ و من گفتم تو برو من نمیخواهم این کار را بکنم. من کاملا وارد بودم که چه داشت میگذشت. از آنوقت بود که شاه رفت دنبال تکنوکراتها که اینها مثلا یک باب جدید از اقتصاد را باز کنند؛ ولی اینها دیگر ریشه عمیقی در فرهنگ ایران نداشتند.
من نمیگویم حسنعلی منصور از پدرش منصورالملک کمتر لیاقت داشت، نه، ولی [اگر]دوتاییشان میبردید در بازار کفاشها، منصورالملک با وجود اینکه سالها نخستوزیر بود و اینها، میتوانست با آن کفاش صحبت کند، حسنعلی منصور خیلی بیشتر گرفتاری داشت؛ این ماساچوستیها که خدمتتان گفتم، آنها بودند... آقای آموزگار مدیر لایقی بود و دانشش از لحاظ علم اقتصاد از هویدا خیلی بیشتر بود، ولی همانطور که به شما گفتم، ایشان حاضر نشد برود با علما صحبت کند و [میگفت]من اصلاً نمیدانم چهجوری با اینها صحبت کنم؟ من حرفی ندارم بزنم.
آخر این را شما مقایسه کنید با صدرالاشراف مثلا که مستقل از سلطنت و همه اینها، خودش میتوانست برود شش ساعت با آیتا... حائرییزدی راجع به همه چیز صحبت کند، ناهار بخورند، شام بخورند، مثل طلبهها بنشیند روی زمین، همه کار میتوانست بکند.»
منبع:روزنامه خراسان
انتهای پیام/