افرادی که خودشان را به طور زیاد در معرض مشکلات قرار میدهند، اغلب دچار سردرگمی میشوند و به همین علت، رویکردی تصادفی به کار میگیرند و وقتی بعد از تلاش فراوان به نتیجه ای نمیرسند، تعجب میکنند.
روند حل مسئله خلاق ۱۰ مرحلهای
در ادامه، یک روش ۱۰ مرحلهای حل مسئله وجود دارد که میتوانید از آن برای فکر منظم استفاده کنید و با استفاده از این روش، تفکر انتقادی و تکنیک حل مسئله خود تا سطح نبوغ را توسعه دهید.
بیشتر بخوانید
زبان مشکلات خود را از منفی به مثبت تغییر دهید
به جای استفاده از کلمه مشکل، از کلمه وضعیت استفاده کنید یا آن را یک چالش یا یک فرصت بنامید، چراکه هرچه زبان شما مثبتتر باشد، هنگام نزدیک شدن به هر مشکلی اعتماد به نفس و خوشبینی بیشتری خواهید داشت و به این ترتیب، در شناسایی راه حلهای خلاقانه و ایدههای مهم، خلاقیت و بصیرت بیشتری هم کسب میکنید.
وضعیت یا مشکل را به طور واضح تعریف کنید
چالشی که با آن روبهرو شدهاید، دقیقاً چیست؟
چه چیزی باعث استرس، اضطراب و نگرانی و ناراحتی شما شده است؟
بعد از جواب دادن به این سؤالات، موقعیت را همراه با جزئیات بنویسید.
مسئله را از زوایای مختلف بررسی کنید
هنگام به وجود آمدن یک مشکل از خودتان بپرسید که مشکل به طور دقیق چیست و فقط به دنبال یک پاسخ سطحی نباشید و در عوض، در جستجوی ریشه اصلی آن باشید.
مسئله را از جهات مختلف مورد بررسی قرار دهید و یک بارش فکری از راه حلها برای خودتان داشته باشید، زیرا برای یک مشکل فقط یک راه حل وجود ندارد و چندین راه حل میتوان برای آن پیدا کرد.
راه حل ایدهآل را به طور واضح تعریف کنید
این راه حل دقیقاً باید به چه نتیجهای برسد؟ این راه حل باید شامل چه جزئیاتی باشد؟ راه حل ایدهآل شما برای این مشکل چگونه خواهد بود؟
با پاسخ به این سؤالات، پارامترها را به وضوح تعریف کنید.
بهترین راه حل را برای حل چالش خود انتخاب کنید
با مقایسه راه حلهای مختلف و احتمالی برای مشکل خود از یک طرف و راه حل ایدهآل خود، از طرف دیگر، بهترین راه حل را انتخاب کنید.
تحت این شرایط بهترین کار در این زمان چیست؟
خودتان را برای بدترین نتیجه و غلبه بر آن آماده کنید
قبل از اجرایی کردن تصمیمتان، از خود بپرسید: «اگر این تصمیم بینتیجه باشد، بدترین اتفاق ممکن چیست؟»
اگر راه حل شما جواب نداد، آماده پذیرش آن باشید و راه دیگری را امتحان کنید.
پیشرفت خود را اندازه بگیرید
سعی کنید برای تصمیمهای خود اندازه ای را در نظر بگیرید و سعی کنید به این سؤالات پاسخ دهید که چگونه میخواهید بفهمید تا چه حد پیشرفت کردهاید؟ چگونه موفقیت خود را اندازه میگیرید؟ چگونه موفقیت این راه حل را با موفقیت یک راه حل دیگر مقایسه میکنید؟
مسئولیت کامل تصمیم خود را بپذیرید
مسئولیت کامل اجرای تصمیمتان را بپذیرید و در نظر بگیرید که بسیاری از ایدههای خلاقانه هرگز تحقق نمییابند، زیرا مسئولیت اجرای تصمیم به طور خاص به کسی اختصاص داده نشده است.
یک مهلت برای حل شدن مشکل در نظر بگیرید
یک تصمیم بدون مهلت، موضوعی بیمعنی است. اگر این یک تصمیم اساسی است و اجرای آن مدتی طول میکشد، یک سری مهلت کوتاهمدت و یک برنامه برای گزارش دهی تنظیم کنید.
با مهلتهای اصلی و فرعی، بلافاصله متوجه خواهید شد که در مسیر درست هستید یا از برنامه عقب هستید. سپس میتوانید از تفکر خلاقیت خود برای کاهش چالشهای بیشتر استفاده کنید.
اقدام کرده و مشکلات را حل کنید
سَرِ خودتان را شلوغ کنید و به رفتن ادامه دهید، چون هرچه سریعتر در جهت اهداف مشخص خود حرکت کنید، خلاقیت و انرژی بیشتری خواهید داشت و هرچه بیشتر بیاموزید، سریعتر ظرفیت خود را برای دستیابی به موفقیتهای بیشتر در آینده افزایش میدهید.
شما میتوانید با استفاده از ذهن خلاق و فوقالعاده خود و سپس اقدام مداوم تا رسیدن به هدف خود، هر مشکلی را حل کنید و بر هر مانعی غلبه کنید و یا به هدفی برسید که برای خود تعیین میکنید.
موفقیت نشانه یک تفکر خلاق است و وقتی از توانایی خود برای تفکر خلاقانه استفاده میکنید، موفقیت شما میتواند نامحدود باشد.
برگرفته از مقاله برایان تریسی
بیشتر بخوانید
ترجمه از فاطمه میرزایی
انتهای پیام/
همه ی مشکلاتم حل شد !!!
بعد حالا مدام، استادها از من که اصلاً درسی یاد نگرفته ام، می خوان که مقاله بنویسم و چاپ کنم. نمی دونم من خیلی منفی گرا هستم یا نه؟! اما کمی احساس می کنم، داره از سادگی من سوء استفاده میشه. آخه مثلاً سرفصل های وزارت علوم گفته باید برای فلان درس، ۱۰ فصل تدریس بشه اما معمولاً ۲ یا ۳ فصل تدریس میشه !!!
این از درس دادن ! اما موقع مقاله نوشتن که (موجب ارتقای امتیاز و افزایش حقوق اساتید میگردد) ، هیچگونه عذر و بهانه ای پذیرفته نیست. دانشجو باید مقاله بنویسد و هیچ راه گریزی از آن نیست. سود و امتیازش هم توی جیب استاد میره !!!
من چگونه با راه حل های موجود در این خبر، این مشکلو حل کنم ؟؟؟ !!!
۱- مثبت فکر میکنم.
۲- به طور واضح، وضعیت من اینه که دو سال باید برم سربازی، در حالیکه علاقه ای به کارهای نظامی ندارم.
۳- زوایای مختلف برای بررسی مسئله وجود نداره؛ یک کلام باید برم سربازی.
۴- راه حل ایده آل و غیر ایده آل وجود نداره. باید برم سربازی.
۵- بهترین راه حل اینه که فعلاً برم دانشگاه تا سربازی به تعویق بیفته.
۶- بدترین حالت ممکن هم وجود نداره؛ نهایتاً باید برم سربازی.
۷- پیشرفت من اینه که فعلاً حدود ۶ سال از عمرم رو صرف دانشگاه کردم، در حالی که اصلاً علاقه ای به دانشگاه و رشته ام ندارم.
۸- تصمیمی که گرفتم، باعث شد عملاً ۶ سال از عمرم تلف بشه. تازه بعدش باید برم سربازی.
۹- دیگه مهلتی برای فکر کردن و تصمیمات دیگه ندارم. باید برم سربازی.
۱۰- رفتم سربازی و برگشتم. الآن نزدیک ۳۰ سالمه و باید تازه دنبال شغل باشم. بعد از پیدا کردن شغل هم حداقل ۱۰ سال زمان لازم دارم تا سرمایه ای جمع کنم و خونه ای بخرم و در سن ۴۰ سالگی با عصا و ریش سفید ازدواج نمایم !!!