به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا ۚ أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِیمٌ
ای اهل ایمان، از بسیار پندارها در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظنّ و پندارها معصیت است و نیز هرگز (از حال درونی هم) تجسس مکنید و غیبت یکدیگر روا مدارید، هیچ یک از شما آیا دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را خورد؟ البته کراهت و نفرت از آن دارید (پس بدانید که مثل غیبت مؤمن به حقیقت همین است) و از خدا پروا کنید که خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است.
فایل صوتی تلاوت آیه ۱۲ سوره حجرات
این آیه به عواملی، چون سوءظن، تجسّس و غیبت که صلح و صفا و اخوّت میان مؤمنان را به هم میزند اشاره میکند، درقرآن، به حسن ظن سفارش شده و از گمان بد نسبت به دیگران نهی گردیده است. همان گونه که آیه نهم این سوره، برای امنیّت و حفظ جان مردم، همه مسلمانان را مسئول مبارزه با یاغی و تجاوزگر دانست، این آیه نیز برای حفظ آبروی مردم؛ سوءظن، تجسّس و غیبت را حرام کرده است.
امروزه حقوق دانان جهان، از حقوق بشر حرف میزنند، ولی اسلام به مسائلی از قبیل تمسخر، تحقیر، تجسّس و غیبت توجّه دارد که حقوق دانان از آن غافلند. هیچ گناهی مثل غیبت به درّندگی بی رحمانه تشبیه نشده است. آری، حتّی حیوانات درنده هم نسبت به هم جنس خود تعرّض نمیکند.
اقسام سوء ظن و بدگمانی
سوء ظن اقسامی دارد که بعضی پسندیده و برخی ناپسند است:
۱. سوءظن به خدا، چنانکه در حدیث میخوانیم:کسی که از ترس خرج ومخارج زندگی ازدواج نمیکند، در حقیقت به خدا سوء ظن دارد؛ گویا خیال میکند اگر تنها باشد خدا قادر است رزق او را بدهد، ولی اگر همسر داشته باشد، خدا قدرت ندارد. این سوءظن، مورد نهی است.
۲. سوء ظن به مردم، که در این آیه از آن نهی شده است.
۳. سوء ظن به خود، که مورد ستایش است. زیرا انسان نباید به خود حسن ظن داشته باشد و همه کارهای خود را بی عیب بپندارد. حضرت علی (ع) در برشمردن صفات متّقین در خطبه همام میفرماید:یکی از کمالات افراد باتقوا آن است که نسبت به خودشان سوء ظن دارند.
غیبت و پیامدهای آن
غیبت آن است که انسان در غیاب شخصی چیزی بگوید که مردم از آن خبر نداشته باشند و اگر آن شخص بشنود، ناراحت شود. رسول خدا (ص) فرمودند: دست از سر مردهها بردارید و بدیهای آنان را بازگو نکنید، کسی که مُرد، خوبی هایش را بیان کند همچنین امام صادق (ع) فرمودند: غیبت کننده اگر توبه کند، آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند، اوّلین کسی است که به دوزخ برده میشود.
بیشتر بخوانید
سؤال: چرا در روایات کیفر یک لحظه غیبت کردن، محور نابودی عبادات چند سالهی انسان بیان شده است؟ آیا این نوع کیفر عادلانه است؟
پاسخ: همان گونه که غیبت کننده در یک لحظه، آبرویی را که مؤمن سالها به دست آمده میریزد، خداوند هم عباداتی را که او سالها بدست آورده از بین میبرد؛ بنابراین محو عبادات چندساله، یک کیفر عادلانه است.
جبران غیبت
برای جبران غیبتهایی که در گذشته مرتکب شده ایم، در صورتی که غیبت شونده زنده و در قید حیات است؛ اگر به او بگوییم که ما غیبت تو را کرده ایم ناراحت میشود، به گفته بعضی مراجع تقلید، نباید به او گفت، بلکه باید بین خود و خداوند توبه کرد و اگر امکان دسترسی به شنوندگان غیبت است، به گونهای با ذکر خیر و تکریم آن فرد، تحقیر گذشته را جبران کنیم و اگر غیبت شونده ناراحت نمیشود، از خود او حلالیّت بخواهیم؛ اما اگر غیبت شونده از دنیا رفته است، باید توبه کرده و از درگاه خداوند عذرخواهی کنیم که البتّه خداوند توبه پذیر و بخشنده است.
شیخ طوسی در شرح تجرید، بر اساس حدیثی از پیامبر (ص) میفرمایند:اگر غیبت شونده، غیبت را شنیده است، جبران آن به این است که نزد او برویم و عذرخواهی کرده و حلالیّت بخواهیم، امّا اگر نشنیده است، باید هرگاه یادی از غیبت شونده کردیم، برای او استغفار نماییم. «ان کفاره الغیبه أن تستغفر لمن اغتبته کلما ذکرته»
موارد جواز غیبت
در مواردی، غیبت کردن جایز است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
۱. در مقام مشورت در کارهای مهم؛ یعنی اگر شخصی درباره دیگری در مورد ازدواج و گزینش و مسئولیت دادن ومشورت خواست، ما میتوانیم عیبهای آن فرد را به مشورت کننده بگوییم.
۲. برای ردّ سخن و عقیدهی باطلِ اشخاصی که دارای چنین اعتقاداتی هستند، نقل سخن و عیب سخن آنها جایز است، تا مبادا مردم دنباله رو آنها شوند.
۳. برای گواهی دادن نزد قاضی، باید حقیقت را گفت گرچه غیبت باشد.
۴. برای اظهار مظلومیّت، بیان کردن ظلم ظالم مانعی ندارد.
۵. کسی که بدون حیا و آشکارا گناه میکند، غیبت او مانعی ندارد ندارد.
۶. برای ردّ ادعاهای پوچ، غیبت مانعی ندارد. کسی که میگوید:من مجتهدم، دکترم، سیّدم، و ما میدانیم که او اهل این صفات نیست، جایز است به مردم آگاهی دهیم تا فریب نخورند.
۱- ایمان، تعهّدآور است و باید از یک سری افکار و اعمال دوری نماید. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا»
۲- برای دوری از گناهان حتمی، باید از گناهان احتمالی اجتناب کنیم. (بنابراین از آنجایی که برخی گمانها گناه است، باید از بسیاری گمان ها، دوری کنیم.) «اِجْتَنِبُوا کَثِیراً ... إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
۳- در جامعه ایمانی، اصل بر اعتماد، کرامت و برائت انسانها است. «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
۴- برای جلوگیری از غیبت باید زمینههای غیبت را مسدود کرد. (راه ورود به غیبت، اوّل سوء ظن و سپس پیگیری و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتیب نهی کرده است.) «اِجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ ... لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ»
۵-گناه، گرچه در ظاهر شیرین و دلنشین است، ولی در دید باطنی و ملکوتی، خباثت و تنفّرآور است. «یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً» (باطن غیبت، خوردن گوشت مرده است و درباره هیچ گناهی این نوع تعبیر بکار نرفته است.)
۶- از شیوههای تبلیغ و تربیت، استفاده از مثال و تمثیل است. «أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ»
۷- در شیوه نهی از منکر، از تعبیرات عاطفی استفاده کنیم. «لا یَغْتَبْ ... أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ»
۸-غیبت و بدگویی از دیگران حرام است، از هر سنّ و نژاد و مقامی که باشد. «لا یَغْتَبْ»
۹- مردم با ایمان، برادر و هم خون یکدیگرند. «لَحْمَ أَخِیهِ»
۱۰- همان گونه که مرده قدرت دفاع از خود را ندارد، شخصی که مورد غیبت قرار گرفته است، چون حاضر نیست، قدرت دفاع ندارد. «مَیْتاً»
۱۱- غیبت کردن، نوعی درّندگی است. «یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً»
۱۲- غیبت، با تقوا سازگاری ندارد. «لا یَغْتَبْ ... وَ اتَّقُوا اللّهَ»
۱۳- تقوا، انسان را به سوی توبه سوق میدهد. «وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ تَوّابٌ»
۱۴- در اسلام بن بست وجود ندارد، با توبه میتوان گناه گذشته را جبران کرد. «لا یَغْتَبْ ... إِنَّ اللّهَ تَوّابٌ رَحِیمٌ»
۱۵- عذرپذیری خداوند، همراه با رحمت است. «تَوّابٌ رَحِیمٌ»
۱۶- توبه پذیری خداوند، جلوهای از رحمت اوست. «تَوّابٌ رَحِیمٌ»
انتهای پیام/