معاون دوم ریاست جمهوری افغانستان اعلام کرد که طرح شورای عالی مصالحه ملی که برای نشست استانبول تهیه شده، کاستی‌ها و ضعف‌های بسیار زیادی دارد.

به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری افغانستان اعلام کرد که طرح شورای عالی مصالحه ملی که برای نشست استانبول تهیه شده، کاستی‌ها و ضعف‌های بسیار زیادی دارد.

دانش در یادداشتی در نقد این طرح گفته است که در این طرح، با طرح رئیس جمهور و حکومت افغانستان، برخورد توهین آمیز صورت گرفته و هیچ گونه توضیحی درباره آن ذکر نشده و تنها یک تصویری بسیار فشرده از فهرست آن ارائه شده است.

متن کامل یاداشت معاون دوم ریاست جمهوری افغانستان درباره طرح صلح گروه توحید شورای عالی مصالحه به شرح زیر است:

آنچه در ۲۲ حمل ۱۴۰۰ به نام طرح «توافقنامه صلح» به عنوان طرح توحید شده، توسط گروه تخنیکی توحید نظریات شورای عالی مصالحه ارائه شده، کاستی‌ها و ضعف‌های بسیار زیادی دارد که باید همه صاحب نظران و مردم شریف کشور نظرات و نقد‌های خود را در مورد این طرح ارائه کنند. اما تا آن زمان لازم می‌بینم چند نکته و ملاحظه کوتاه را یادآوری کنم:

۱- در این طرح اصولا هیچ گونه توحید و انسجامی بین نظرات و طرح‌های مختلف جانب جمهوریت صورت نگرفته است. با این که فیصله این بود که گروه تخنیکی شورای عالی مصالحه نظرات را توحید ساخته و یک طرح واحد ارائه کند. اما در این طرح برای هر دو دوره گذار و نظام آینده، چندین گزینه ارائه شده و هیچ تحلیلی هم صورت نگرفته که کدام گزینه چه مزایایی دارد و یا چه معایبی؟ در این صورت بهتر این بود که گروه تخنیکی توحید نظریات صادقانه اعلام می‌کرد که موفق به توحید طرح‌ها نشده و نیاز به وقت بیشتر دارد.

۲- در این طرح، با طرح رئیس جمهور و حکومت افغانستان، برخورد توهین آمیز صورت گرفته است و هیچ گونه توضیحی در باره آن ذکر نشده و تنها یک تصویری بسیار فشرده از فهرست آن ارائه شده است، در حالی که همین طرح (حکومت صلح) به عنوان گزینه الف هم معرفی شده که اصولا باید گزینه نخست و برگزیده تلقی شود و امتیازات آن برجسته گردد، ولی در مقابل، طرح ب (دولت انتقالی) که طرح درجه ۲ است چندین برابر با توضیحات و تفصیلات بیان شده و مبنای تمام مباحث و راهکار‌های بعدی قرار گرفته است و طرح الف نادیده گرفته شده است و این یک نگرش یک جانبه گروه تخنیکی را نشان می‌دهد که عمدا خواسته طرح حکومت را مبهم جلوه دهد و به حاشیه براند.

۳- طرح ب (دولت انتقالی) به طور عمده طرح آقای سفیر خلیلزاد را محور قرار داده و همه عناصر آن را با تعدیلات و اصلاحاتی تأیید کرده و از خود ابتکاری نکرده است.

۴- این طرح به جای تقویت اجماع در جبهه جمهوریت، اختلافات در درون جبهه جمهوریت را برجسته ساخته است و به همین جهت به هیچ صورت قابل ارائه به نشست استانبول یا نشست دیگر نیست و باید از نو و با دقت بیشتری طرح جامع و مورد توافق همه تدوین گردد.

۵- در حالی که هنوز این طرح به تصویب کمیته رهبری شورای عالی مصالحه و به تصویب نهایی رهبری دولت نرسیده چرا با عجله نشر شده است؟ این شتاب برای چیست؟ آیا نباید چند روز دیگر حوصله می‌کردند تا این طرح مراحل نهایی تصویب خود را طی می‌کرد؟ چرا برخی از ما‌ها این قدر عجله داریم که برای گروه طالبان هر نوع امتیازی را تقدیم کنیم و دولت مستقر و مشروع افغانستان را تضعیف کنیم و جبهه جمهوریت را چند پارچه نشان دهیم و همه گزینه‌ها را یکباره و یکجای علنی کنیم؟

۶- این طرح در حقیقت دیدگاه تنها یک جناح یا بهتر بگوییم یک حزب را برجسته ساخته است. نظام پارلمانی و یا صدارتی چه برای دوره انتقال و چه برای آینده افغانستان، تنها نظر یک حزب است و نباید به عنوان نظر همه جبهه جمهوریت و نظر همه اقوام و احزاب قلمداد شود. از سوی دیگر نظام کامل پارلمانی با توجه به مساعد نبودن بستر نظام حزبی فراگیر، زمینه تطبیق آن فراهم نیست. چنان که در گذشته‌های تاریخ سیاسی افغانستان نیز نظام پارلمانی موفق نبوده است.

۷- از زاویه دیگر این طرح در حقیقت تقسیم قدرت بین دو قوم است که به نام نظام صدارتی یا پارلمانی و در لفافه تمرکز زدایی ارائه شده و یکی را مستحق ریاست جمهوری و دیگری را مستحق صدراعظمی دانسته است. مگر نه این است که در طول سالیان اخیر کسانی که شعار صدر اعظمی می‌دادند و می‌دهند، در حقیقت جامه مفشن این مقام را برای قوم خاصی دوخته اند؟ و در این صورت تکلیف دیگر اقوام چه می‌شود؟ اقوام دیگر در این طرح به درجه ۳ و ۴ و ... تنزل داده شده اند. آیا مشارکت عادلانه همین است؟ آیا چنین تقسیم قدرتی شکاف‌ها و تضاد‌های قومی و سیاسی را وسیعتر نمی‌گرداند و یک نوع تمرکز و انحصار دیگری را در پی نخواهد داشت؟ این در حالی است که ما در این کشور هنوز نمی‌دانیم که قوم اول و دوم و ... کیست، چون هیچ سرشماری دقیق از نفوس اقوام نداریم.

۸- اگر هدف از طرح صلح، ختم جنگ و مشارکت عادلانه اقوام باشد، نظام ریاستی با لحاظ خصوصیات ذیل می‌تواند هدف را بیشتر و بهتر برآورده سازد:
یک رئیس جمهور منتخب با آرای عمومی مردم افغانستان منسوب به هر قومی که باشد و با چهار معاون به شمول یک زن از چهار قوم دیگر (غیر از قومی که رئیس جمهور منسوب به آن باشد) و بدون شماره گذاری و با صلاحیت‌های اجرایی تصریح شده در قانون اساسی برای معاونین و با محدود ساختن صلاحیت‌های کنونی رئیس جمهور که در ماده ۶۴ قانون اساسی بیان شده است و همچنین با دادن صلاحیت‌های لازم به ادارات محلی و دخیل ساختن مردم محل و شورا‌های محلی در انتخاب یا تعیین والیان و همچنین توزیع عادلانه بودجه ملی به همه ولایات با رعایت انکشاف متوازن و نقش برجسته شورا‌های ولایتی و شاروالی‌های منتخب ولایات.

این نظام با این خصوصیاتی که برشمرده شد هم با واقعیت‌های کشور مطابقت دارد و هم از تمرکز می‌کاهد و هم زمینه پذیرش در میان همه اقوام و گروه‌های سیاسی کشور دارد و هم از بیشتر شدن شکاف‌ها و تضاد‌های قومی جلوگیری می‌کند. ما نباید همیشه هر جامه‌ای را تنها برای اندام خود بدوزیم و در هر طرحی تنها برای خود یک جایگاه تعریف کنیم. باید منافع عمومی و نظریات همه جریان‌ها را احترام کنیم و هر گونه طرح و نظریه پردازی باید منطبق با واقعیت‌های جامعه افغانستان و برگرفته شده از آرای همه جناح ها، اقوام، کتله‌های اجتماعی و نخبگان کشور باشد. هیچ کسی نباید دیدگاه خود را بر دیگران تحمیل کند و آن را نظر نهایی و مساوی با حقیقت بپندارد.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار