به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، عباس محمدیان رئیس سازمان بسیج رسانه خراسان رضوی دریاداشتی نوشت: قضاوت صد در صدی در برابر تک گزارهها هم شرط انصاف نیست. روایتهای دیگران را هم نمیتوان پایه تحلیل قرار داد و به حلال و حرام قسمت کردن آدمها پرداخت. اما نسبت به برخی نگاههای ارائه شده دکتر ظریف میتوان به صراحت سخن گفت.
او میان "میدان" و "دیپلماسی" با غیریت سازی "یا" سخن میگوید حال آنکه ما به دنبال میدان "با" دیپلماسی هستیم. در مکتب سلیمانیِ بزرگ هم هر دو ظرفیت با تعریف مشخص، اما همسوی خود، در خدمت تکلیف انقلابی و ملی قرار میگرفت. چنان که خود دکتر ظریف پیش از این و حتی در همین فایل ارائه شده میگوید سلیمانی شهید به عنوان فرمانده و پرچمدار "میدان" چه فرصتهایی برای دیپلماسی فراهم کرده است. این فکتهایی است که در همین فایل ناقص میتوان شنید که ظریف میگوید؛ "درباره منطقه باید انصاف را رعایت کنیم. در مذاکرات افغانستان در ۲۰۰۱ با آمریکا اگر سردار سلیمانی نبود من دستاوردی نداشتم. "
او افزود: "در ۲۰۰۳ در باره عراق نیز اگر اطلاعات سردار سلیمانی نبود من هیچ دستاوردی نداشتم. " خب، این یعنی "میدان" در جای خود، دادههای بسیار ارزشمندی به دیپلماسی داده است. پس پر رنگ کردن "ستد" درست نیست که دقیق اش "داد و ستد " میدان و دیپلماسی در زمانهای مختلف بوده است.
چیزی که در همه کشورها معمول و معقول است. بر اساس گزارههای متقن که سیاستمداران شرق و غرب بدان تصریح داشتند، سردار سلیمانی فقط یک ژنرال نظامی نبود بلکه در جای خود و در راهبرد ملی و انقلابی، نقش دیپلمات هم داشت. البته دیپلمات با تعریف انقلابی آن. تا جایی که در مواجهه با عربستان، ظریف میگوید اگر من "ماله کش اعظم" هستم، میتوانید با سردار سلیمانی مذاکره کنید! "ماله کش اعظم را کسانی برای ظریف ساختند که ظرافتهای او در دفاع از سیاستهای نظام را برنمی تابیدند. او این را هم گفته است که " رهبر انقلاب دست من و سردار سلیمانی را برای هماهنگی در دست هم گذاشت. ".
اما این همراهی همیشه به معنای "هم رایی" نیست. خود ظریف میگوید: "من و سردار سلیمانی الزاما همنظر نبودیم، اما احساس میکردیم باید هماهنگ باشیم و این کار را میکردیم". باری، "هم نظر" نبودند ما هم در میان این دو نظر، هم نظر با شهید سلیمانی هستیم و معتقدیم که وقتی دشمن، پایش را تا مرزهای ما دراز کرده است، دیپلماسی به تنهایی نمیتواند "امنیت آفرین" باشد. این میدان است که باید در اولویت قرار گیرد و با تولید اقتدار، دیپلماسی را توانمند سازی شده به پشت میز بفرستد.
اگر در میدان ضعیف باشیم، سر میز راهمان نمیدهند چه رسد که یک سوی آن را به ما اختصاص دهند و به رغم میل خود آن سو بنشینند و در شرایط برابر سخن بگویند. مردم هم این را خوب میفهمند و راز محبوبیت بالای سلیمانی در همین بود. ظریف هم گفت و همه دشمنان سردار هم اعتراف میکنند که سردار میدان دار ما، هرگز جنگ طلب نبود. اصلا در مکتب دفاع مقدس، جنگ طلبی یک ضد ارزش همیشگی است. دفاع فرامرزی سردار و دفاع مقدس ۸ ساله یارانش برای رسیدن به صلح عادلانه و حراست از شرافتهای صلح است. این را هم اگر چه ظریف به زبان میگوید که "سلیمانی جنگ طلب نبود"، اما باید در باورها و نگاه کارشناسی اش هم این مولفه را در نظر داشته باشد که جنگِ سردار شهید ما هم برای صلح و برای آرامش و امنیت انسانها بود. مکتب سلیمانی، شجاعت را، دلاوری را در خدمت عدالت میخواست. عدالتی که در پرتو آن همه انسانها بی هراس حرامیان تروریست و جنگ طلبهای متجاوز، در فضایی امن زندگی کنند.
انتهای پیام// ف.غ