به گزارش حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از سایت مداسکیپ، ما بیشتر از اشتباهات دردناک خود میآموزیم. اشتباهات میتواند باعث آسیب رساندن به بیماران و پزشکان در زمینه مشکلات حقوقی و شغلی شود. با این حال مطالعه این اشتباهات و یادگیری نحوه جلوگیری، نظارت و پاسخ به آنها، استانداردهای مراقبت را تغییر داده است. با تلاش برای از بین بردن خطاهای رایج پزشکی، پزشکان میتوانند از بیماران و از خود در برابر پروندههای قضایی محافظت و از کاهش هزینه حق بیمه مسئولیت حرفهای خود جلوگیری کنند.
در سال ۱۹۱۰، هنگامی که آبراهام فلکسنر در مورد وضعیت آموزش پزشکی آمریکا تحقیق کرد، فقط ۱۶ مورد از ۱۵۵ دانشکده پزشکی موجود، بیش از تحصیلات متوسطه برای پذیرش نیاز داشتند. عمل پزشکی در این کشور در حال حاضر بسیار استانداردتر شده است که عمدتا به دلیل تغییر در استاندارد سازی آزمایشهای واجد شرایط برای پزشکان آموزش دیده در آمریکا و قانون سوءقصور پزشکی است. استانداردهای مراقبت امروزی اکنون بیشتر بر اساس شواهد علمی است. در ۲۰ سال گذشته دادگاهها پزشکان و بیمارستانها را به جای پذیرش تغییرات محلی در عمل پزشکی، مطابق با استانداردهای ملی مراقبت نگه داشتهاند.
در سال ۱۹۷۶، دکتر جیم استاینر، جراح ارتوپدی بر اثر سقوط هواپیمای کوچکی در یک مزرعه، دچار جراحات جدی شد. همسر او کشته شد و ۳ فرزند از ۴ فرزندش نیز به شدت زخمی شدند. در بیمارستان محلی، مراقبتهایی که از او و فرزندانش شد، حتی طبق استانداردهای آن روزها، ناکافی بود. دکتر استاینر با خود گفت: وقتیمیشود من و فرزندانم مراقبتهای بهتری دریافت کنیم اما چنین نیست پس مشکلی در سیستم وجود دارد و سیستم باید تغییر کند. فاجعه خانواده او و اشتباهات پزشکی که به دنبال آن ایجاد شد، Advanced Trauma Life Support (ATLS) را به وجود آورد و استاندارد مراقبت را در اولین ساعت پس از آسیب تغییر داد.
دکتر استاینر به ایجاد دوره اولیه ATLS کمک کرد. در سال ۱۹۸۰، کمیته جراحان کالج آمریکا ATLS را پذیرفت و انتشار دوره را در سراسر جهان آغاز کرد. هم اکنون این استاندارد به مراقبت از تروما در بخشهای اورژانس و خدمات پیراپزشکی پیشرفته آمریکا تبدیل شده است. انجمن پرستاران تروما و انجمن ملی تکنسینهای فوریتهای پزشکی برنامههای مشابهی را بر اساس ATLS توسعه دادهاند.
جودی ۳۹ ساله بود که برای جراحی رحم به بیمارستان رفت. بعد از مرگ او روی تخت عمل، کالبد شکافی نشان داد که متخصص بیهوشی لوله تراشه را به جای نای در مری او قرار داده است. امروزه متخصصان بیهوشی با استفاده از دستگاه مانیتور دی اکسید کربن جزر و مدی، میزان دی اکسید کربن بیمار را اندازه گیری میکنند.
روشهای استاندارد اکنون شامل استفاده از پالس اکسی متری و نظارت بر دی اکسیدکربن جزر و مدی برای بیماران بیهوش است. استانداردهای جدید به طور قابل توجهی از فراوانی آسیب مغزی در پی بیاکسیژنی و سایر عوارض عمده کاسته است. فشار برای سیستمهای نظارت الکترونیکی برای بیماران تحت بیهوشی باعث شد که مرگهای مربوط به بیهوشی در کمتر از ۲ سال از حدود ۱ در ۱۰ هزار به ۱ در ۲۰۰ هزار کاهش یابد.
سالی و اد منتظر به دنیا آمدن اولین فرزندشان بودند. زایمان سالی کمی بیشتر از حد معمول به طول انجامیده بود، بنابراین متخصص زنان و زایمان او برای افزایش سرعت کار، برایش اکسی توسین تجویز کرد. متاسفانه تجویز اکسی توسین منجر به ناراحتی جنینی شناخته نشده شد و دختر تازه متولد شده آنها دچار آسیب مغزی شدید و فلج مغزی شد.
نظارت بر جنین برای آزمایش انقباضات رحمی و ضربان قلب جنین (FHR) اکنون با ۳۰ دقیقه زمان پاسخ از تشخیص ناراحتی جنینی تا زایمان، از استانداردهای مراقبت است. هدف از نظارت بر FHR پیگیری وضعیت جنین در حین زایمان است تا در صورت وجود شواهدی از ناراحتی جنین، پزشکان بتوانند مداخله کنند. نظارت الکترونیکی روی جنین (EFM) که نظارت FHR نیز نامیده میشود، اولین بار در دهه ۱۹۶۰ توسعه یافت. از سال ۱۹۸۰، استفاده از EFM به طرز چشمگیری افزایش یافته است.
بیل دچار تشنج شد و بر اثر برخورد اتومبیلش با درخت هر دو پایش دچار آسیب شد؛ در آرتیوگرافی مشخص شد که پای راست او قابل نجات است، اما برای پای چپ تقریبا نمیشود کاری کرد. متاسفانه تکنسین اشعه ایکس با غلط گیری از چپ به راست، فیلمها را اشتباه نامگذاری کرد و جراح ارتوپدی ابتدا پای راست بیل را قطع کرد. به دنبال این اتفاق پیشگیری از چنین اشتباهاتی، یکی از اهداف اصلی ایمنی کمیسیون مشترک اعتبار بخشی به سازمانهای بهداشتی (JCAHO) شد. ایجاد پروتکلها برای بیمارستانها، مراکز جراحی سرپایی و سایتهای جراحی مستقر در مطب به یکی از شرایط اعتبارسنجی تبدیل شدند.
JCAHO برای تایید انجام جراحی صحیح بر روی بیمار صحیح و در محل صحیح، اقدامات استاندارد قبل از عمل را الزامی میکند. این دستورالعملها شامل علامت گذاری در محل جراحی، درگیر کردن بیمار در روند علامت گذاری و قرار دادن تمام اعضای تیم جراحی در اتاق عمل برای اطلاعات مجدد است.
تام ۱۲ ساله بود که آپاندیس او ترکید و راهی بیمارستان اطفال شد. سه روز پس از عمل جراحی آپاندیس، او دچار تب شدید شد. یک هفته بعد، جراح روش دوم را انجام داد و دریافت که یک اسفنج جراحی در داخل بدنش جا مانده است.
تعداد جا ماندن اسفنج و ابزار پس از عمل برای دههها معمول بوده است. هیچ استاندارد واحدی وجود ندارد، اگرچه سازمانهای پرستاری و جراحی بهترین روشها را برای شمارش اسفنج، سوزن و ابزار ایجاد کردهاند.
به گفته انجمن پرستاران اتاق عمل، روشهای مختلف شمارش اسفنج حتی در همان اتاق عمل ممکن است مورد استفاده قرار گیرد؛ این عدم عملکرد استاندارد، فرصتهایی را برای خطا ایجاد میکند. گروههای پرستاری و جراحی توصیه میکنند هر یک از اعضای تیم جراحی نقش یکسانی در اطمینان از صحت شمارشها داشته باشد. اخیرا تولیدکنندگان اسفنجهایی را با نخهایی که در اشعه ایکس سیستمهای شناسایی فرکانس رادیویی و کدگذاری میلهای قابل مشاهده هستند، ساختهاند تا به کارکنان در مورد اسفنجهای از دست رفته هشدار دهند.
پتی در دوران کودکی پنی سیلین تزریق کرد، پوست او پس از تزریق آبی رنگ شد و بلافاصله به بیمارستان منتقل شد. پتی بار دوم در ۱۵ سالگی به دلیل گلودرد، پنی سیلین دریافت کرد که مرگ او را در پی داشت. هیچ کس از او در مورد آلرژیهای دارویی نپرسیده بود. این اتفاق سبب شد به فرمهای پرسشنامه پزشکی امروزی گزینه آلرژی نیز اضافه شود، اگرچه این موضوع پس از گزارش موسسه پزشکی در مورد ایمنی بیمار در سال ۱۹۹۹ بسیار بارزتر شد.
در سال ۲۰۰۸، مشاوره ایمنی بیمار در پنسیلوانیا بیش از ۳۸۰۰ مورد را ذکر کرد که در آن بیماران داروهایی دریافت میکردند که آلرژی آنها را ثبت کرده بودند. استراتژیهای حل این مشکل شامل افزودن دستورالعملهای قابل مشاهده در مکانهای ثابت و برجسته با ذکر آلرژیهای بیمار، حذف روش نوشتن آلرژنهای دارویی بر روی دستبندهای بازوی آلرژی و انتخاب واکنش آلرژی به عنوان یک ورود اجباری در سیستمهای ورود به سیستم سازمان میشود.
لیندا سه ماهه بود که به دلیل نامساعدی حالش به بیمارستان رفت. حالت تهوع و استفراغ او را به شدت کم آب و با سطح پتاسیم پایین مواجه کرد. در بخش اورژانس، پرستار او یک اشتباه محاسباتی انجام داد و مقدار زیادی پتاسیم وریدی به کودک تجویز کرد که این کار منجر به مرگ او شد.
در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، گروههای ایمنی بیمار از جمله JCAHO، توجه به نیاز به حذف ویالهای کلرید پتاسیم غلیظ را از مناطق مراقبت از بیمار مورد توجه قرار دادند. اکنون تقریبا همه بیمارستانهای آمریکا این دارو را از واحدهای مراقبت از بیمار خارج کردهاند. اکنون پتاسیم توسط تولید کننده به IVها اضافه شده و دارای برچسب است. خطاهای غم انگیزی که باعث ایجاد این تغییر سیستم شده است ناشی از کمبود دانش در مورد خطرات ناشی از تجویز سریع وریدی پتاسیم غلیظ یا غالبا لغزشهای ذهنی یا اشتباهات انتخاب هنگام گرفتن یک ویال داروست. محدودیت دسترسی به این دارو خطاهای مهلک را کاهش داده است.
استراتژیهای ایمنی اضافی شامل استفاده از محلولهای مخلوط شده، تفکیک پتاسیم از سایر داروها و استفاده از برچسبهای هشدار دهنده، منع توزیع ویال برای بیماران منفرد و انجام بررسیهای مضاعف با داروساز است.
فرانک ۷۲ ساله بود که در یک سانحه رانندگی پای راستش شکست و مجبور شد برای چند هفته در یک مرکز توان بخشی بستری شود. پرستاران نمیدانستند که بیماران نیاز به حرکت منظم دارند و فرانک به زخمهای عمیق دکوبیتوس (تحت فشار) مبتلا شد که ابن اتفاق باعث قطع پای او شد. آژانس تحقیقات و کیفیت بهداشت، در این باره نوشت هر ساله بیش از ۲.۵ میلیون نفر در آمریکا به زخم بستر مبتلا میشوند. زخم بستر میتواند کشنده باشد. روش اصلی پیشگیری از دکوبیتوس چرخاندن منظم بیمار حداقل هر ۲ ساعت است.
خانههای سالمندان و بیمارستانها در حال حاضر برنامههایی دارند که با استفاده از یک بازه زمانی مشخص برای کاهش فشار و داشتن ورقهای خشک با استفاده از کاتر یا پانسمان نفوذ ناپذیر از ایجاد زخم بستر جلوگیری میکنند. تغییر فشار به طور منظم و استفاده از تشکهای توزیعی فشار اکنون روشهای رایجی است.
بیشتر بخوانید
انتهای پیام/