به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم پرداختند. ما نیز با هدف آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قُلْ لَا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَىٰ إِلَیَّ ۚ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِیرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ
بگو: من شما را نمیگویم که گنجهای خدا نزد من است و نه آنکه از غیب (الهی) آگاهم و نمیگویم که من فرشتهام، من پیروی نمیکنم جز آنچه را که به من وحی میرسد. بگو: آیا کور و بینا برابرند؟ آیا فکر و اندیشه نمیکنید؟
فایل صوتی تلاوت آیه ۵۰ سوره انعام
گویا مردم بی ایمان خیال میکردند کسی میتواند پیامبر باشد که خزائن الهی در اختیارش باشد یا انتظار داشتند تمام کارهای خود را از مسیر غیب حل کند، پیامبر اکرم (ص) در این آیه مأمور میشود با صراحت جلوی توقّعات نابجا و پندارهای غلط آنان را بگیرد و محدوده وظائف خود را بیان کند و بگوید:معجزات من نیز در چهارچوب وحی الهی است، نه تمایلات شما و بدانید که هر کجا به من وحی شد معجزه ارائه خواهم داد، نه هر کجا و هرچه شما هوس کنید.
بیشتر بخوانید
در این آیه، غیب دانستن پیامبر به صورت مستقل نفی شده ولی گاهی آگاهیهایی از غیب به پیامبر عطا شده است. خداوند بارها درباره تاریخ حضرت یوسف و مریم و نوح و دیگران به پیامبر اسلام (ص) فرموده است: «ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ» ؛ این قصه ها، اطلاعات غیبی است که به تو میدهیم. در آخر سورهی جنّ هم فرموده است:خداوند علم غیب دارد و آن را جز به اولیای خویش عطا نمیکند. پس علم غیب مخصوص خداست و اگر بخواهد گوشهای از آن را در اختیار اولیای خود قرار میدهد. برخورد همه انبیا با مردم یکسان بوده است. همین سخنان را حضرت نوح هم به مردم خود میگفت.
۱-صداقت انبیا، تا آنجاست که اگر فاقد قدرتی باشند، به مردم اعلام میکنند. «قُلْ لا أَقُولُ»
۲-از پیامبران، توقعات بیجا نداشته باشید. «لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزائِنُ اللّهِ»
۳-زندگی، اهداف و شیوه کار رهبر باید صریح و روشن برای مردم بیان شود. «قُلْ لا أَقُولُ»
۴-نگذارید مردم، شما را بیش از آنچه هستید بپندارند. (شخصیّتها اگر القاب کاذب را از خود نفی کنند، جلوی غلوها و انحرافات گرفته میشود). «لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزائِنُ اللّهِ»
۵-انبیا با پول، تهدید و تطمیع کار نمیکردند، تا دیگران از روی ترس و طمع، دور آنان جمع نشوند و خیال نکنند که اگر با پیامبر باشند، از علم غیب یا خزانه الهی مشکلاتشان حل خواهد شد. «قُلْ لا أَقُولُ»
۶-پیامبر برای زندگی شخصی یا اداره حکومت، همچون دیگران از مسیر عادّی اقدام میکند و از علم غیب و خزانه الهی استفاده شخصی نمیکند، گرچه برای اثبات نبوّت لازم است استفاده کند. «لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ»
۷-گرچه پیامبر خزائن الهی و علم غیب ندارد، ولی، چون به او «وحی» میشود باید از او پیروی کرد. «یُوحی إِلَیَّ»
۸-کار پیامبر، نه بر اساس خیال و سلیقه است، نه بر اساس تمایلات اجتماعی یا محیط زدگی، بلکه تنها براساس پیروی از وحی است. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یُوحی إِلَیَّ»
۹-رفتار و گفتار پیامبران، برای ما حجّت است، چون بر مبنای وحی است. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یُوحی إِلَیَّ»
۱۰-پیروی از انبیا، بصیرت واعراض از آنان، نابینایی است. «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ»
۱۱-فکر صحیح، انسان را به پیروی از انبیا وامی دارد و بهانهها و توقعات را کنار میگذارد. «أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ»
انتهای پیام/