به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم، خرداد، یادآور اتفاقات بزرگ تاریخ انقلاب اسلامی است از خرداد خونین ۴۲ تا رستاخیز بزرگ ایرانیان در خرداد ۶۸ ،نیمه خرداد سال ۱۳۴۲ برای مردم سرزمین ما به ویژه شاگردان فیضیه قم، یادآور حماسه خونینی است که مردم به رهبری امام خمینی (ره) مصمم شدند تا این خونهای ریخته شده را به دریایی برای غرق کردن ظالمان دست نشانده استکبار تبدیل کنند، جایی که در سال ۱۳۴۲، نیمه خرداد میشود، بزرگترین اتفاق تاریخ پیش از انقلاب، همانجایی که بذر انقلاب با خون علما و روحانیون فیضیه آن چنان آبیاری میشود که چند سال بعد دریای پرتلاطمی به راه میاندازد تا شاه و حکومت ۲۵۰۰ ساله اجدادی اش را با تاج وتخت درخود غرق کند.
با کمی تامل می توان عظمت قیام پانزده خرداد را در یک بیت شعر امام راحل درک کرد:انتظار فرج از نیمه خرداد کشم...
امام خمینی (ره) از جمله علمایی بودند که با شعر و غزل انس داشتند ایشان در یکی از اشعار عارفانه شان که درست چند ماه قبل از رحلتشان سروده اند اشاره ای به واقعه پرعظمت نیمه خرداد داشته اند.
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل مارندی نیست
که برش شکوه برم داد ز بیداد کشم
شادیم داد غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم
عاشقم عاشق روی تو نه چیز دگری
بار هجران و وصالت بدل شاد کشم
مردم از زندگی بیتو که با من هستی
طرفه سری است که باید بر استاد کشم
سالها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم...
با کمی دقت در شعر عارفانه امام می توان دریافت، بیت پایانی اشاره به این دارد که بذر نهضت اسلامی در پانزده خرداد سال ۴۲ کاشته شد و از همان تاریخ ایشان منتظر فرج و پیروزی انقلاب اسلامی بودند.
عروج ملکوتی امام خمینی (ره)در آستانه سالروز قیام خونین ١٥ خرداد رخ داد و با این حماسه عظیم پیوند جاودانه خورد.
برای شکل گیری حماسه تاریخ ساز پانزده خرداد بسترها و زمینههای مختلفی فراهم شد اما به راستی در پشت پرده سحرگاه نیمه خرداد سال ۴۲ چه گذشت؟
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۴۲ سال بود که عوامل رژیم شاه به خانه ساده امام خمینی (ره) در قم یورش بردند و ایشان را دستگیر و به زندان قصر در تهران منتقل کردند.
هنوز چند ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که خبر دستگیری امام (ره) به سرعت در شهر و روستاهای قم پیچید ؛در آن روز خیابانهای قم از شعار کوبنده یا مرگ یا خمینی در اعتراض به دستگیری امام به لرزه درآمد.
آن روز صدای شعار مردم در برابر شلیک هر گلوله، نشان از ایستادگی و مقاومت حق در برابر باطل بود.
تاریخ گواهی میدهد در این روز حدود ۱۵ هزار مسلمان ایرانی به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب صفحه جدیدی در تاریخ مبارزات انقلاب ایران اسلامی در یوم الله ۱۵ خرداد ورق خورد.
دکتر حسینعلی قربانی،کارشناس تاریخ انقلاب اسلامی و مدرس دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم،گفت:قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مردم ایران نتیجۀ کنش و واکنش دولت وقت و جامعه طی سالهای آغازین دهه ۱۳۴۰ بود.
او افزود:جان. اف. کندی، با شعار اجرای اصلاحات در آمریکا روی کار آمد و بلافاصله دستورالعمل اجرای اصلاحات را برای حکومت ایران فرستاد. اما محمدرضا پهلوی به دلیل نفوذ غیر قابل انکار آیت الله بروجردی در ایران که مرجعیت مطلق را داشتند اجرای اصلاحات مورد نظر آمریکاییها را تا حدودی به تعویق انداخت.
او افزود:با ارتحال آیت الله بروجردی مرجع بزرگ تقلید شیعیان در فروردین ۱۳۴۰ شاه تصور میکرد که زمینه برای جانشینی مرجع یا مراجع تقلید به جای وی وجود ندارد، از این رو فرصت را برای اجرای اصلاحات مورد نظر آمریکا مناسب دید،شاه تلاش میکرد تا پایگاه مرجعیت دینی از قم به نجف انتقال یابد.
این کارشناس تاریخ اظهار کرد:اقدامات شبه مدرنیستی دولت که رنگ و بوی ضد دینی داشت، زمینه تقابل مردم به رهبری علما و روحانیت شیعه و حکومت پهلوی اول را فراهم کرد و نخستین موضوع از این دست، انجمنهای ایالتی و ولایتی بود.
قربانی ادامه داد:قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی در مهر ۱۳۴۱ از سوی هیئت دولت تغییر کرد که بر اساس آن شرط مسلمان بودن و سوگند به قرآن مجید از شرایط انتخاب شوندگان حذف شد و به زنان هم حق انتخاب شدن و انتخاب کردن داده شده بود.
این کارشناس تاریخ انقلاب با بیان این که شاه در پوشش این لوایح اهداف متفاوتی را دنبال میکرد ،عنوان کرد: او میخواست روحانیت را که سدی در برابر نفوذ سلطه بیگانگان در ایران به شمار میآمد در یک زور آزمایی کنار بزند، مطبوعات رسمی کشور هم با تیترهای درشت به انعکاس تصویب لوایح و اخبار مربوط به آن پرداختند.
قربانی گفت: تصویب این لایحه اعتراض علما و مردم را برانگیخت، امام خمینی با تشریح نقشههای استعمار و توطئههای آنها در سخنرانیهای خود اعلام خطر کرد که اسلام ، استقلال مملکت و اقتصاد در معرض توطئه صهیونیستها است.
او ادامه داد: ایشان با ارسال تلگراف مستقیم به نخست وزیر و ارسال نامه برای شخصیتهای سیاسی و روحانی شهرها، تحرکی گسترده انجام دادند که بسیج مردمی علیه دولت و رژیم پهلوی برپا شد. با تلاش ها و پیگیریهای امام و مراجع قم و پشتیبانی مردم، سرانجام دولت را وادار به عقب نشینی و لغو تصویب نامه در آذر ۱۳۴۱کرد.
کارشناس تاریخ انقلاب اسلامی گفت:بعد از لغو لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی شاه در اثر فشار آمریکا در ۱۹ دی ۱۳۴۱ و در سالروز تصویب اصلاحات ارضی اعلام کرد قصد دارد اصول شش گانه ۱. الغای رژیم ارباب رعیتی ۲. ملی کردن جنگلها در سراسر کشور ۳. فروش سهام کارخانجات دولتی ۴. سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه های تولیدی و صنعتی ۵. اصلاح قانون انتخابات ۶. ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری به نظر خواهی بگذارد.
او ادامه داد:این اصول که شاه به آنها نام انقلاب سفید داده بود، در حقیقت همان اصلاحاتی بود که آمریکا به کشورهای توسعه نیافته اعلام کرده بود،اما حقیقت این بود که او می خواست تا به واسطه انقلاب سفید، خود را به عنوان رهبری مقتدر، نیکخواه، مترّقی و روشنفکر به جهانیان معرفی کند.
او افزود:به دنبال سخنان امام خمینی و تبادل نظرها، سرانجام بنا بر آن شد که طی اعلامیههایی مراجع مخالفت خود را با رفراندوم شاه اعلام کنند و از مردم بخواهند که از شرکت در آن خودداری کنند و بدین ترتیب نهضت جدید حوزه علمیه قم با گفتمان «مبارزه عملی برای تحقق حکومت اسلامی» با حضور و موضع گیری در مسائل سیاسی مهم سیاسی و با استفاده از قرائت جدید از مقولات سیاسی اندیشه سیاسی و صدور اطلاعیههای مراجع در مواقع مقتضی و تلاش در راستای آگاهی بخشیدن به عموم مردم از راههای گوناگون و با استفاده از پیش زمینههای قبلی آغاز شد.
این کارشناس تاریخ اضافه کرد:با انتشار اعلامیه امام نسبت به غیرقانونی بودن همه پرسی، مردم تهران قم و دیگر شهرها به خیابان ریختند،بازار در تهران تعطیل شد، رژیم برای کنترل اوضاع تهران را اشغال نظامی کرد.
کارشناس تاریخ انقلاب اسلامی می گوید:در چهارم بهمن ۱۳۴۱ شاه به قم رفت تا با سخنرانی ثابت کند علما در مخالفت با اصول شش گانه متحد نیستند، علما استقبال از شاه را تحریم کردند، قم تعطیل شد، شاه هم به روحانیت و اسلام اهانت کرد.
او ادامه داد:به جز عدهای که از تهران آمده بودند و تعداد اندکی از مردم قم، کسی در سخنرانی شاه حاضر نشد.
قربانی افزود:شاه در آستانه رفراندوم انقلاب سفید به قم رفت و سخنرانی شدیدی علیه روحانیت انجام داد که در گسست روابط حکومت و روحانیت بیش از پیش تأثیر گذار بود.
کارشناس تاریخ عنوان کرد:شاه از شدت خشم حتی وارد حرم نشد و در سخنان خود روحانیت را ارتجاع سیاه خواند و آنان را خائنتر از حزب توده و کمونیستها شمرد.
او اضافه کرد:در چنین شرایطی شاه با فشار همه پرسی فرمایشی خود را در ۶ بهمن سال ۴۱ برپا کرد و و رئیس جمهور آمریکا و ملکه انگلیس این رفراندوم را به وی تبریک گفتند.
قربانی ادامه داد:علم هم تصویب این لایحه لغو شده را به صورت ماده اصلاحی قانون انتخابات به اجرا گذاشت و امام آن را از نظر قانون اساسی بی اعتبار دانست.
حسینعلی قربانی ،کارشناس تاریخ با بیان این که پیش از شرح واقعه مدرسه فیضیه قم، باید به موضوع تحریم عید نوروز سال ۱۳۴۲ از سوی امام و روحانیت شیعه پرداخته شود،گفت: در آستانه فرا رسیدن عید نوروز ۱۳۴۲، مراجع تقلید و روحانیان طراز اول قم با برگزاری نشستی ضمن تبادل نظر به منظور روشنگری و آگاهی هر چه بیشتر مردم و ابراز مخالفت با اقدامات ضد اسلامی رژیم پیشنهاد کردند عید نوروز از سوی همه علمای قم و دیگر حوزههای علمیه و علمای شهرستانها عزای عمومی اعلام شود تا بدین وسیله افکار عمومی ملت ایران به اقدامات غیر اسلامی و ملی رژیم جلب گردد؛ بنابراین یک حرکت ابتکاری دیگر از سوی علمای شیعه مستقر در قم زمینههای نهضت را تقویت کرد و بر ریشههای آن افزود.
او افزود:امام خمینی در پایان اعلامیه اش در این خصوص با عنوان "روحانیت امسال عید ندارد" عملاً به کنار رفتن دولت مستقر حکم داد و آن را مستبدی خواند که به هم از احکام اسلامی تخلف کرده و هم متجاوز به قانون اساسی است.
او عنوان کرد:با توجه به تعطیلی نوروز و اعلام عزای عمومی و صدور اعلامیه علما، دهها هزار نفر مردم از سراسر کشور به قم سرازیر شدند و در مراسم شهادت امام صادق علیهالسلام روز دوم فروردین ۱۳۴۲ ش مقارن با ۲۵ شوال ۱۳۸۲ ق در مدرسه فیضیه شرکت کردند.
قربانی ادامه داد:ازدحام چنان بود که تمام صحن و ایوانهای طبقه دوم پر از جمعیت بود؛ در اثنای مراسم ناگهان صدها کماندو به مردم و روحانیون بی دفاع حملهور شدند و به ضرب و شتم عزاداران پرداختند. خشونت به اندازهای بود که در آن روز هر طلبهای را که در خیابان میدیدند، مضروب میکردند.
قربانی گفت:رژیم شاه تلاش کرد واقعه را درگیری میان مردم و دهقانان از یک سو و روحانیان از سوی دیگر، بر سر مسئله اصلاحات ارضی و حق رای بانوان نشان دهد. از طرفی امام خمینی در واکنش به فاجعه فیضیه در سخنان و اطلاعیه های متعددی که به مناسبتهای مختلف درباره این حادثه سخن می گفتند و به افشاگری ماهیت رژیم پهلوی می پرداختند.
کارشناس تاریخ ادامه داد:هنوز زمانی از کشتار طلاب فیضیه نگذشته بود که خبر آن در سراسر ایران و کشورهای همسایه منتشر شد. با وجود تلاش حکومت برای کتمان وقایع در این باره، این فاجعه تأثیر عمیقی بر تودههای مردم و روحانیت بر جای گذاشت، به طوری که یکی از عوامل اصلی قیام ۱۵ خرداد شد، افشاگریهای امام خمینی درباره این فاجعه، نقش اساسی در گسترش نهضت و شکل گیری قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ داشت.
در ۱۳ خرداد ۴۲ مقارن با عاشورای حسینی، امام(ره)به مدرسه فیضیه قم رفت تا درباره مسائل سیاسی روز سخنرانی کند گزارش مامور ساواک که در محل حضور داشت حمایت از امام را به خوبی نشان میدهد اومینویسد: "در تاریخ قم چنین جمعیتی دیده نشده است خمینی را مثل امام وارد کردند و تمام جمعیت چنان صلوات فرستاد که شعاع آن تا دو کیلومتر شنیده میشد".
بخش عمده ای از سخنان امام در بیان نتایج زیانبار سلطنت پهلوی و افشای روابط پنهانی شاه و اسرائیل اختصاص داشت، در همین سخنرانی بود که امام خمینی با صدای بلند خطاب به شاه فرمود:
ای آقای شاه!ای جناب شاه! من به تو نصیحت می کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند می کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند! اگر دیکته می دهند دستت و می گویند بخوان، در اطرافش فکر کن... نصیحت مرا بشنو... ربط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت می گوید: از اسرائیل حرف نزنید... مگر شاه اسرائیلی است؟ آقا نکن اینطور، بشنو از من، بشنو از روحانیون. اینها صلاح ملت را می خواهند اینها صلاح مملکت را می خواهند. ما مرتجع هستیم؟
"اسرائیل نمیخواهد دراین مملکت دانشمند باشد، اسرائیل نمیخواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمیخواهد دراین مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد.اسرائیل به دعوت عمال سیاه خود، مدرسه فیضیه قم و طالبیه تبریز را کوبید.
ما را می کوبند، شما ملت را می کوبند. می خواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ می خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ می خواهد در این مملکت ، دارای ثروتی نباشد، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود. این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، این سدها را می شکند؛ قرآن سد راه است، باید شکسته شود ؛ روحانیت سد راه است ، باید شکسته شود ؛ مدرسه فیضیه سد راه است، باید خراب شود ؛ طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند، باید از پشت بام بیفتند، باید سر و دست آنها شکسته شود برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد ؛ دولت ما به تبعیت اسرائیل به ما اهانت می کند".
یک روز پس از این سخنرانی ساعت سه نیمه شب (سحرگاه پانزده خرداد سال ۴۲) ساواک، خانه ساده حضرت امام در قم را محاصره کردند و ایشان را در حالی که مشغول نماز شب بود دستگیر و به زندان قصر تهران منتقل نمودند.
برای نخستین بار در تاریخ، حکومت دست به عمل قبیحی زد و یک روحانی برجسته شیعه را که در میان مردم به محبوبیت رسیده بود، دستگیر کرد. جریان دستگیری شبانه امام را این گونه تشریح کرده اند که ایشان در آن شب در منزل مرحوم حاج آقا مصطفی فرزند ارشدشان که خانه اش مقابل بیت خودشان بود، استراحت کرده بود.
امام بعد از صرف شام، چون هوا گرم بود، در حیاط منزل در استراحت بود، به هنگام سحر و طبق عادت همیشه، برای نماز شب از خواب برمی خیزد. در همین حال خودشان سر و صدایی را میشنود، حاج آقا مصطفی را از خواب بیدار میکند و میگوید: مصطفی گویا اینها آمده اند. لباس خود را میپوشد و به طرف در منزل میآید و به مأموران رژیم که به بیت ایشان حمله کرده و برای یافتن جای او خدمه بیت را مورد آزار قرار داده بودند میگوید: «روح الله خمینی من هستم چرا اینها را اذیت میکنید». مأموران نیز که مسلح و آماده بودند ایشان را در یک ماشین فولکس سوار میکنند و به خیابان میرسانند. سپس بر یک ماشین تندرو و مجهز که از قبل آماده شده بود سوار میکنند و با اسکوت چندین کامیون نظامی و با سرعت هر چه بیشتر به سوی تهران میبرند.
با وجود سانسور شدید رژیم، اخبار مربوط به دستگیری رهبر نهضت و کشتارهای صورت گرفته در روز ۱۵ خرداد در مدّت کوتاهی در سراسر کشور پخش شد و موجی از خشم و نفرت را علیه رژیم شاه به راه انداخت.
خبرگزاریها نیز بازتاب این قیام مردمی در حمایت از رهبر خود را به سراسر جهان مخابره کردند و عکسالعمل شخصیتهای سیاسی و علمی و مذهبی را که حاکی از اعتراض نسبت به دستگیری امام و کشتار مردم بیگناه بود گزارش دادند
. حوزههای علمیه نجف، کربلا و کاظمین هم به محض دریافت این اخبار بهپا خاستند و با تشکیل اجتماعات و ارسال تلگرافهایی به سلاطین و رؤسای کشورهای اسلامی و سازمانهای بینالمللی حمایت خود را نسبت به امام و تنفّر خویش را نسبت به اعمال وحشیانه رژیم شاه اعلام نمودند و خواستار آزادی امام شدند.
پس از خبر دستگیری امام خمینی، مردم قم به سوی منزل امام حرکت کردند و به اتفاق فرزند ایشان، حاج آقا مصطفی، در حدود ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (ع) حرکت کردند.
شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام فضای قم به گوش می رسید.
حضور زنان در تظاهرات اعتراض آمیز قم چشمگیر بود آیت الله مرعشی نجفی به میان تظاهرکنندگان رفت و اعلام کرد نخواهیم گذاشت به خمینی عزیزمان آسیبی برسد با حرکت روحانیون به سمت حرم درگیری و صدای رگبار مسلسلها شدت یافت ماموران با محاصرهی تظاهرکنندگان انها را مانند برگ پاییزی به زمین ریختند تنها در یک کوچه ۳۲ نفر شهید و مجروح شدند اجساد شهدا در کامیونهای نظامی به مقصد نامعلومی حمل شد.
در حدود ساعت ده صبح، با ورود نیروهای مسلّح برای تقویت نیروهای شهربانی قم، تیراندازی و رگبار مسلسلها شروع شد و تعداد زیادی از مردم زخمی شده یا به شهادت رسیدند. شدت تیراندازی به حدی بود که امکان انتقال زخمیها و اجساد شهیدان نبود و این کشتار، تا ساعت پنج عصر ادامه یافت.
مردم تهران هم، چون سایر شهرها، در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) به خیابانها ریختند و قیام خونین خویش را آغاز کردند. سیل خروشان کشاورزان غیور و کفنپوش ورامین، دهقانان کَنْ و نیز مردم جماران به سوی تهران سرازیر شد.
با خبر دستگیری امام در پانزده خرداد موجی عظیم از اعتراضات مردمی در تهران و ورامین مشهد قزوین کاشان شیراز تبریز و اصفهان و چند شهر تظاهرات به راه افتاد علم دستور کشتار بی رحمانه صادر کرد در تهران و قم دامنه اعتراضات گسترده بود.
انبوه جمعیت بازاری، دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، با فریادهای رعدآسای «یا مرگ یا خمینی» و «مرگ بر شاه» تهران را به لرزه درآورد. شاه که در برابر قیام قهرآلود ملت، تاج و تخت خود را در حال زوال میدید، با رگبار مسلسل به جنگ ملّت مظلوم رفت و تهران را در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبدیل ساخت.
حاتمی ، تحلیلگر مسائل سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم، گفت: قیام ۱۵ خرداد دارای ابعاد ضد استعماری و ضد استبدادی بود که توانست تودههای مردم را در صحنه مبارزه علیه رژیم بسیج کند.
او افزود:تجربه تاریخی نشان داده بود از نهضت تنباکو تا کنون بیشتر جنبشهایی که در ایران علیه رژیمهای قاجاری و پهلوی اتفاق افتاد، نقش علما بسیار برجسته بود.
حاتمی ادامه داد: بعد از قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، رژیم شاه برای خنثی نمودن حرکت اسلامی مردم، امام را تبعید کرد و از سویی اعتراضات عمومی به رژیم شکل گرفته بود از این رو حمله به جایگاه روحانیت در دستور کار رژیم ستم شاهی قرار گرفت.
تحلیلگر مسائل سیاسی عنوان کرد: قیام برخاسته از خاستگاه مذهبی و ملی علیه استبداد و استعمار و در جهت حفظ حریم مرجعیت و روحانیت شکل گرفت و باعث گسترش نفوذ مرجعیت دینی شیعه شد.
او گفت:قیام پانزده خرداد، به جدایی دین از سیاست که بیش از نیم قرن، از سوی استعمارگران و رژیمهای دست نشانده آنان تبلیغ و ترویج شده بود، پایان داد و و اسلام ناب محمدی را از اسلام آمریکایی باز شناسانید.
این تحلیلگر سیاسی ادامه داد: بزرگترین دستاورد این قیام تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ریشه در قیام ۱۵ خرداد ۴۲ دارد.
با وجود گذشت سالها از عروج ملکوتی معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، ملت ایران همچنان استوار و سرافراز بر تحقق آرمانهای شهدای قیام ۱۵ خرداد پرصلابت حرکت میکند.
اکنون که پنجاه و هشت سال از این قیام تاریخ ساز میگذرد مردم با بصیرت هر چه تمامتر پای آرمانهای نظام اسلامی ایستاده اند و نشان دادند در حمایت از مرجعیت دینی خود تا پای جان میایستند و این خود رمز ماندگاری انقلاب اسلامی است.
انتهای پیام/ش
نردم رابدبخت کردید وفقیر!؟!؟