به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، یدالله شادمانی بازیگر سینما، تئاتر وتلویزیون؛ ساکن گرمترین نقطه کره زمین یعنی شهداد کرمان است.
بازیگری که بدون مقدمه چینی خاص همراه با گویش شیرین کرمانی مخاطب را سرگرم طنز پردازی خود میکند؛ او هرگز لهجه زادگاه خود را از یاد نبرده است ودرتمامی سریال وفیلمهای خود، این گویش را چاشنی اجرایش میکند که باعث شده شیرینی اجرایش را دوچندان کند.
او در سریالها وفیلمهای سینمایی مختلفی همچون سریال خاک گرم، پدر پسری، سرسرا با کارگردانی امین شجاعی و غلام لرد با کارگردانی مسعود اشجعی که در کرمان تهیه شد، سریال سرزمین کهن باکارگردانی کمال تبریزی، سالهای دور ازخانه به کارگردانی مجید صالحی، سریال بچه مهندس ۲، فیلم سینمایی شیار ۱۴۳، آذر، شهدوخت بهروز ودیگران، فیلم سینمایی بهار نارنج، حبیب آقا، سوریخ، ماهمه باهم هستیم، سماهی، تنها در چند دقیقه سکوت، پنج درپنج، سیاوش، سرخ پوست، تنگه ابوغریب، قورباغه، ممیرو، ودر سریال نون خ ۳ نیز نقش آفرینی کرده است.
اما در ادامه شما را بیشتر با یدالله شادمانی آشنا میکنیم.
یدالله شادمانی فرزند حسن ۲۱ دی ماه ۱۳۳۱ در شهر ماهان کرمان متولد شد، او اصالتا کرمانی است، اما از آنجا که شغل پدر او بازرس شرکت فرش بود ودائم به شهرهای گوناگون انتقال مییافت به همین دلیل او درشهر ماهان متولد وبعد به کرمان بازگشتند. او فرزند سوم خانواده است و دوخواهر و یک برادر دارد.
شادمانی در سال ۱۳۵۲ با دیپلم بازرگانی به استخدام آموزش و پرورش درآمد و معلم ماشین نویسی فارسی ولاتین در شهرستان سیرجان شد، و درسال ۶۱ ازسیرجان به شهداد انتقال یافت، اما از آنجا که شهداد رشته بازرگانی نداشت در مقطع ابتدایی مشغول انجام وظیفه شد. ودر شهداد نیز ازدواج کرد و ماندگار شد.
یدالله شادمانی بازیگر تئاتر، سینما وتلویزیون مهمان گفت و گوی ما است.
از چه زمانی متوجه شدید به حرفه بازیگری علاقهمند هستید؟
از زمانی که یک کودک ۴ الی ۵ ساله بودم وهنوز مدرسه نمیرفتم به کار بازیگری علاقه داشتم به طوری که شبها نمایش نامههای رادیو را گوش میدادم ودیالوگهای بازیگرها را باخودم تکرار وبازی میکردم، این کار سرگرمی من شده بود و بعد کم کم وارد مدرسه شدم ادامه تحصیل دادم و کلاس ۷ بودم اولین کاری که انجام دادم سال ۴۵ بود، نمایش نامه کورش کبیر را روی صحنه بردیم ومن نقش یک سرباز قاصد را داشتم که خبر میدهد به اژدهاک که لشکریان کورش پشت دروازه شهر هستند واژدهاک باخنجر من را میکشد و میگوید این هم جایزه تو، این نمایشنامه خیلی مورد توجه بینندگان قرارگرفت و در کلاس ۱۰ نیز یک نمایشنامه به تنهایی نوشتم کارگردانی کردم، بازیگر انتخاب کردم وبا همکاری دانش آموزان کار را روی صحنه بردیم که خیلی مورد توجه مدیر مدرسه ودانش آموزان قرار گرفت وعلاقه من را نسبت به این حرفه بیشتر شد که باعث شد این حرفه را ادامه دهم. علاقه من به حرفه بازیگری آنقدر زیاد بود که در دوران نوجوانی میگفتم که خدایا مرگ من را در روی صحنه قرار بده.
آیا دورههای بازیگری دیده بودید؟
خیر، بنده نه کلاس رفته بودم ونه دوره آموزشی دیده بودم وحتی هیج مطالعهای هم در این خصوص نداشتم همه چیز به صورت خودجوش وبا فکر خود انجام میدادم ودر واقع بدون داشتن مربی ومطالعه پیشرفت کردم.
شما درشهداد هم تئاتر اجرا میکردید؟
بله درشهداد مناسبتهای مختلف همانند ستاد دهه فجر که تشکیل میشد من مسئول کمیته فرهنگی دهه فجر بودم وتئاتر اجرا میکردم.
از چه زمانی به سمت تلویزیون کشیده شدید؟
زمانی که بازنشسته آموزش وپرورش شدم به کرمان رفتم وچون که وقت آزاد تری داشتم وبه راحتی میتوانستم به کار هنری ادامه دهم وبه طرف سینما وتلویزیون رفتم.
اولین کار تلویزیونی شما کدام فیلم بود؟
اولین کار تلویزیونی من در سال ۶۷ و ۶۸ بود که باتلویزیون کرمان همکاری داشتم وبرنامهها ومیان پردههای اجرا میکردم که گروه سینمایی مجتبی صفر علی زاده میخواستند یک فیلم سینمایی در کرمان بسازند به نام مرادو که به من برای بازی دراین فیلم پیشنهاد شد واین اولین فیلم سینمایی بلند کرمان بود که بازی کردم ودر واقع معرفی شدم.
چه چیزی باعث شد که به تهران بروید؟
مصاحبه من از پشت صحنه فیلم مرادو پخش شده بود وهمان موقع عبدی پور از بوشهر آمده بود برای ساخت فیلم سینمایی توریست مصاحبه من را دیده بود ومن را برای بازی در فیلم توریست انتخاب کرد، ودر سر صحنه توریست بودم افشین هاشمی ومحسن قرائی از تهران آمدند برای ساخت فیلم سینمایی خسته نباشید که با معرفی عبدی پور دعوت شدم برای بازی در فیلم سینمایی خسته نباشید و اولین فیلم کشوری بود که بازی کردم ودر جشنواره فجر مقام دوم بازیگری را کسب کردم وکاندید سیمرغ شدم وبا این فیلم بیشتر معرفی شدم که باعث شد به مرور زمان پیشنهاد نقشهای مختلف در تهران به من داده شود.
شما در فیلم ممیرو شخصیت اصلی این فیلم را داشتید و جایزه بهترین بازیگر را کسب کردید در خصوص این نقش توضیح دهید؟
فیلم سینمایی ممیرو؛ یک فیلم بسیار سخت وتلخی بود ومن نقش یک پیرمرد به نام ایاز بازی میکردم اگر چه نقش اول فیلم را داشت، اما یک کلمه دیالوگ در فیلم نداشتم وخیلی برایم سخت وطاقت فرسا بود، گریم بسیار سختی داشتم و تصویربرداری این کار بیش از ۵۰ روز طول کشید، این فیلم در جشنواره کره جنوبی اول شد ودر جشنواره پونای هند نیز مقام اول کسب کرد و به من نیز مقام اول بازیگری اهدا شد.
از حضورتان در سریال طنز نون خ ۳ بگویید وچه کسی به شما پیشنهاد بازی در این سریال را داد؟
من در سر صحنه سریال سیاوش بودم ومسئول لباس سریال سیاوش مسئول لباس سریال نون خ هم بود و سعید آقاخانی کارگردان سریال نون خ برای نقش بهادر دنبال بازیگر بود که قرار بود اکبر عبدی این نقش را اجرا کند؛ که به توافق نرسید، بهادر در این سریال یک شخص دلاک است و شخصیت نچسبی دارد که در عین حال باید بامزه هم باشد؛ و اینجا مسئول لباس من را به سعید آقاخانی معرفی کرد و آقاخانی من را دعوت کرد و رفتم سر لوکیشن که از روز بعد تصویربرداری این سریال آغاز شد.
به زودی در کدام فیلم قرار است بازی کنید؟
کاری که به زودی قرار است در شهداد فیلم برداری شود به نام هدیهای برای پسرم رسول که بانویسندگی و کارگردانی نبی قلی زاده است؛ داستان این فیلم در مورد سردار حاج قاسم سلیمانی است که تصویربرداری آن بیشتر در شهداد و روستاهای آن صورت میگیرد.
چرا شما در تمامی سریالها وفیلمهایی که تابه حال نقش آفرینی کردید با گویش کرمانی صحبت میکنید؟
مشوق من اول کمال تبریزی بود که برای بازی در سریال سرزمین کهن گفت با لهجه کرمان صحبت کنم، چون که خیلی شیرین است ودوم اینکه من گویش کرمانی را خیلی دوست دارم وباعث افتخار من است که اهل کرمان هستم و سعی کردم در تمامی سریالها کرمانی صحبت کنم تا این گویش به همه مردم ایران شناخته شود، زیرا که گویش کرمانی علاوه براینکه گویش شیرینی است بلکه فارسی دقیق واصیل است وبه همین دلیل هرفیلمی که به من پیشنهاد میشود من میگویم به شرطی که بتوانم با گویش کرمان صحبت کنم وبیشتر کارگردان هاهم قبول میکنند، البته خیلی کرمانی غلیظ صحبت نمیکنم و به صورت کرمانی سادهای دیالوگ میگویم برای اینکه تمامی مردم استانهای کشور متوجه مفهوم کلمه شوند، ومن این کار را باکمک خداوند همیشه ادامه میدهم همانند فیلم شیار ۱۴۳ که دیالوگها کاملا کرمانی بود وبنده مشاور لهجه بازیگران بودم.
خواستن وتوانستن دو واژه قدرتمند در زندگی تک تک ما انسان هاهستند که اگر به آنها بها بدهیم وبا فکرکردن به این دو بی تفاوت از کنارشان نگذریم حتما میتوانیم به راحتی وآسوده درمسیر موفقیت قدم برداریم ودر تمامی زمینهها موفق شویم، پس مهم نیست که اهل کدام شهر ودیاری مهم این است که عشق وعلاقه وپشتکار باعث میشود پلههای موفقیت را طی کنید و بالا بروید.
گزارش از زهرا پورحسینی
انتهای پیام/ی