به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، نوجوانان و جوانان به عنوان گروههای در معرض خطر در برابر پدیده اعتیاد بیش از سایر گروهها آسیبپذیر هستند، بنابراین توجه جدی متولیان امر و والدین نسبت به پیشگیری از آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد ضروری است؛ نوجوان و جوان در خانواده حضور دارد وارتباط آنها با اعضای خانواده مستمر است و نقش آنها به عنوان الگو و راهنما نیز غیر قابل انکار است.
خانوادهها در تربیت و هدایت جوانان نقش اساسی دارند و در این میان اگر بین خانوادهها و جوانان فاصله و یا مشکلی وجود داشته باشد آنگاه امکان انحراف افزایش پیدا می کند.
نوع رابطه والدین با فرزندانشان در جلوگیری از کشیده شدن به ورطه سیاه اعتیاد بسیار جدی است و در خانوادههایی که کانونی گرم وجود داشته است کمتر انحرافات اخلاقی و گرایش به اعتیاد دیده شده است و در عوض در خانوادههایی که نتوانستهاند با فرزندان خود رابطه عاطفی منطقی و سالمی بر قرار کنند آمار اعتیاد و سایر آسیبها به مراتب بیشتر است.
زنگ خطر مصرف مواد مخدر!
مدتی پیش برای خرید تلفن همراه خانواده به بازاری در مشهد رفته بودم، بعد از اینکه از بازار خارج شدیم به اصرار خواهر کوچکترم به پارک روبه روی بازار رفتیم.
اولِ پارک به سمت خیابان تعدادی جوان نشسته بودند، سیگار میکشیدند و با یکدیگر بگو بخند میکردند، ابتدا با دیدن سرخوشی و شوخ طبعی آنها به حالشان قبطه خوردم، اما کمی که گذشت متوجه رفت و آمدهای مشکوک شدم.
جوانهایی با چهرهها و حالات متفاوت، اما سن نزدیک به هم به سمت آن پسرها میرفتند، پس از مدتی مکالمه، دادن پول و دریافت چیز کوچکی که دیده نمیشد از آنها دور میشدند؛ شاید آن جوانها با یکدیگر متفاوت بودند، اما همه آنها یک وجه اشتراک داشتن، آن هم بیقراری و عجلهای که دلیلش را نمیدانستم.
کنجکاویام مرا بر آن داشت که به تبعیت از آن جوانها به سمت پسرهای سرخوش پارک بروم؛ کمی که نزدیک شدم متوجه شدم آن پسرها در حال فروش مواد مخدر هستند.
به عنوان خریداری که تازه میخواهد مصرف مواد را شروع کند، کمی می ترسد و میخواهد با داشتن اطلاعات کامل پیش برود به سراغ یکی از مواد فروشها رفتم و با او گفتگو کردم؛ این مواد فروش میگوید: مشتریهای ما ثابت هستند، اینجا از سن ۱۲_۱۳ سال تا حدود سن ۲۸ سال مشتری داریم.
او میافزاید: اکثر مشتریها برای خرید بنگ و امثال آن میآیند، فقط چند دختر جوان از مناطق بالای شهر از ما شیشه میخرند، بعضی از آنها تنها هفتهای یک مرتبه به اینجا میآیند.
این مواد فروش ادامه میدهد: ما موادی که میفروشیم از کارگاههای تولید در منطقهای حومه مشهد به نام امرغان به صورت کلی و با قیمت کم میخریم، یا برای آنها توزیع میکنیم.
بیشتر بخوانید
مواد فروش با اشاره به علت داشتن این شغل بیان میکند: فروش مواد درآمد خوبی دارد، با اینکه شغل پر دردسری است، اما برای کسی که خودش مصرف مواد دارد بهترین راه نان در آوردن است.
از او سنش را میپرسم، او تصریح میکند: من تازه وارد بیست سال شدم، سه سال است مصرف میکنم و دو سالی از ورودم به مواد فروشی میگذرد.
برای فهمیدن این امر که چرا جوانها با بیقراری و عجله از این مواد فروش به سراغ خرید مواد میروند، از یکی از مصرف کنندگان درخواست میکنم دربارهی حس و حالش بگوید.
مصرف کننده میگوید: اولین بار وقتی که نامزدم مرا به خاطر کسی دیگر رها کرد به تشویق دوستانم شروع به مصرف کردم.
او میافزاید: بعد از کشیدن بنگ متوجه شدم، مواد میتواند جایگزین مناسبی برای خلاء نبود عشق در زندگیام باشد؛ چرا که هم فکرم را از روزمرگیهای خستگی کننده دور میکند و هم به من آرامش میدهد.
مصرف کننده برای پاسخ به سوال من در خصوص سنش ادامه میدهد: من ۲۴ سالم است، دو سالی از اعتیادم به بنگ میگذرد.
این جوان با کمی فکر کردن به گذشته خود در این دو سال بیان میکند: اما از مصرف بنگ لذتی نمیبرم، در مدت این دو سال بسیار عصبی شدهام، حافظهام درست کار نمیکند؛ این تنها مشکلات ایجاد شده برای من نیست چرا که کنترل بدن خود را از دست دادهام و دست و پاهایم مدام میلرزد، صاحبکارم به من اعتماد نمیکند و کار را دستم نمیسپارد، خانواده طردم کردهاند و تمام وقتم را در پارک میگذرانم.
او در توجیه خود برای ترک نکردن مواد تصریح میکند: من به خود تلقین میکنم که برای ادامه زندگی راحت و آرام نیاز به مصرف مواد دارم، هر چند این تلقین کردن دست من نیست و عمل بیاختیاری است که ذهنم انجام میدهد.
کسب تجربه جدید، باعث افزایش اشتیاق به مصرف مواد مخدر
کمی پس از نشستم در جمع مواد فروشان و مشتریهایشان که معتادان هستند میگذشت که متوجه خریداری با سن حدودهای ۱۳_ ۱۴ سال شدم؛ پای صحبتهایش نشستنم.
خریدار میگوید: من ۱۴ سال دارم و یک سال است مصرف بنگ را شروع کردهام.
او میافزاید: اولین بار با همکلاسیهایم در جمع دوستانهای شروع به مصرف کردم، چیزی که مرا مشتاق کشیدن بنگ کرد تعریفهای پیچیدهی دوستانم از این مواد بود.
با کنجکاوی از او درباره حس به وجود آمده بعد از مصرف میپرسم؛ نوجوان ادامه میدهد: تو میدانی آخرین عدد دنیا چیست؟ نه، من هم نمیدانم پس از مصرف مواد چه حسی دارم، یک حس مبهم که میدانم تنها با مصرف مواد آن را تجربه میکنم.
در طول مدت حضورم در میان آن جمع، کسانی را دیدم که شاید خیلی با یکدیگر فرق داشتند، اما همهی آنها مصرف کننده بودند؛ یکی تازه کار بود و یکی ۱۷ سال از اولین مصرفش میگذشت، یکی دنبال کسب تجربه بود، یکی در پی پر کردن خلاء عاطفی و یکی به مصرف مواد مخدر فقط عادت کرده بود. چیزی که باعث میشد آنها را از هم متمایز نکنم، داشتن تلقین شدید فکریِ حس نیاز به مواد مخدر بود، یکی با خرید و دیگری با فروش.
تجمع مواد فروشها در پارک در حالی است که، این پارک رو به روی یکی از بازارهای بزرگ مشهد است و پشت این پارک یک دبیرستان و یک هنرستان دخترانه قرار دارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سراغ عضو انجمن روانشناسی ایران رفتم؛ عبدالغنی حمیدی عضو انجمن روانشناسی ایران و روانشناس بالینی در خصوص علل گرایش نوجوانها به مصرف مواد مخدر میگوید: علل گرایش به مواد مخدر در هر جامعهای متفاوت است؛ در ایران در خصوص اوقات فراغت و آموزش جوانان کم کاریهایی شده است همچنین رسیدگی نکردن والدین به فرزندشان باعث میشود تا جذب خرده فرهنگها شوند و برای خودنمایی دست به امتحان مواد مخدر بزنند.
او میافزاید: مشکلات و طلاقهای عاطفی از دیگر علتهای گرایش به اعتیاد هستند.
این روانشناس بالینی ادامه میدهد: اقدام به توسعه فردی جوانان و برنامه ریزی برای شکوفایی استعدادهایشان میتواند از گرایش به سمت مواد مخدر جلوگیری کند.
حمیدی با بیان اینکه کشور ما در مسیر ترانزیت مواد مخدر است؛ بیان میکند: بازار هدف مافیای مواد مخدر جوانان و نوجوانان هستند و اگر خلاء فراغتی آنها را نتوان برطرف کرد، جا برای جولان سوداگران فراهم میشود.
او تصریح میکند: وابستگی والدین به مواد مخدر باعث میشود تا نوجوان به آسانی به مخدر و ادوات دسترسی داشته و با الگوبرداری از رفتار والدین خود اقدام به مصرف کند.
عضو انجمن روانشناسی ایران تاکید میکند: دود دست دوم به دود حاصل از مصرف ماده مخدر میگویند که خود، نوجوانان و کودکان خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد.
حمیدی اظهار میکند: وجود داروهای کدئین دار در خانه، کنترل نشدن فضای مجازیِ در دسترس نوجوانان و آموزشهای منفی آن، باعث میشود تا افراد به سمت مواد مخدر صنعتی و شیمیایی کشیده شوند.
او میافزاید: ایران در حوزه درمان علمی اعتیاد به برکت انقلاب اسلامی پیشرفتهای ارزشمندی داشته است که میتوان به مرکز ملی مطالعات اعتیاد اشاره کرد.
بیشتر بخوانید
این روانشناس بالینی ادامه میدهد: در مرکز ملی مطالعات اعتیاد، کشورهایی که با ما رابطه دارند از روشهای علمی درمان اعتیاد مورد بهره ما استفاده میکنند.
حمیدی بیان میکند: وقتی یک فرد از اعتیاد پاک میشود، اما شغل و حمایت اجتماعی ندارد، عاملی است که به سمت اعتیاد باز گردد.
او تصریح میکند: تعریف غلط جرم برای اعتیاد باعث شده که کارفرمایان به افراد پاک شده، شغل ندهند که رفع آن نیازمند آموزش همگانی است.
این روانشناس تاکید میکند: نیاز است تا مردم و مسئولین معتادین را به عنوان بیمار و شخص پاک شده را به عنوان فرد معمولی بشناسند.
کمک معتادی به معتاد دیگر
بعد از مشاهداتم و مصاحبه با کارشناس به دنبال مسیری رفتم که معتادان را از دام اعتیاد نجات میدهد؛ بعد از کلی پرس و جو و تحقیق با انجمنی آشنا شدم که توسط معتادان بهبود یافته و به صورت خودجوش، بدون کمک هیچ ارگان و سازمانی برای بهبود همنوعان خود میکوشند.
انجمن NA برای نخستین بار در سال ۱۳۷۷ در خراسان رضوی برگزار شد.
جلسات انجمن به صورت روزانه و هفتگی متناسب با شرایط هر منطقه در مساجد، کتابخانهها، پارکها و مکانهای عمومی برگزار میشود.
شرط اصلی ورود به جلسات، معتاد بودن است؛ از کسانی که برای بهبود وارد جلسات میشوند هیچ اطلاعاتی گرفته نمیشود، چرا که مهمترین اصل انجمن حفظ گنامی است.
معتادانی که برای بهبود به انجمن مراجعه میکنند به هیچ عنوان کنترل و قضاوت نمیشوند و هیچگونه اجباری برای ترک کردن بالای سر آنها نیست.
تمایل به بهبود، روشنبینی و تسلیم بودن لازمه ترک مواد مخدر برای معتادان است.
انجمن NA چندین کتاب، نشریه و پنفلت دارد که با قیمتهای بدون سود (فقط حق کاغذ و چاپ گرفته میشود) در اختیار معتادان قرار میدهد.
هزینه شرکت در جلسات تحت عنوان سبد سنت هفتم در انتهای جلسات با گرداندن سبدی جمعآوری میشود و هر کسی بسته به علاقه، تمایل و توانایی خود مقداری پول درون سبد میاندازد؛ به گفته یکی از گرداندگان جلسات سبد سنت هفتم باعث میشود تا حس خودکفایی در معتادانی که سرخورده هستند تقویت پیدا کنند.
همه شبیه هم هستیم
در ادامه با پسری روبه رو شدم که در سن ۱۲ سالگی مصرف مواد مخدر را آغاز کرد، و در سن ۲۲ سالگی از طریق یکی از دوستانش با انجمن آشنا شد.
فرد بهبود یافته میگوید: من برای اینکه فکر میکردم با مصرف مواد مخدر بزرگی خود را به بقیه ثابت میکنم به سمت مصرف مواد گرایش پیدا کردم.
او درباره نحوه آشناییاش با انجمن میافزاید: روزی یکی از دوستانم مرا به پارکی برد، در آن پارک جمعی از همنوعانم نشسته بودند و با یکدیگر مشارکت میکردند، من هم مشتاق شدم تا در جمع آنها باشم.
پسر جوان ادامه میدهد: همه کسانی که مواد مخدر مصرف میکنند روزی به این نتیجه میرسند که دیگر آخر خط است و مصرف مواد دیگر به آنها آرامش نمیدهد، آن لحظه است که به ترک کردن ترغیب میشوند.
این فرد بیان میکند: من هم بازگشت زمان و شرکت در جلسات متوجه شدم مدت زیادی است که به آخر خط رسیدهام، به همین دلیل مصرف مواد را به کمک جلسات ترک کردم.
به سراغ فرد بهبود یافته دیگری رفتم که پس از بهبود مشغول به کار فروش قهوه شدهاست.
فرد بهبود یافته درباره علاقهاش به جلسات میگوید: من وقتی برای اولین بار در جلسات شرکت کردم، متوجه شدم همه کسانی که آنجا حضور دارند شبیه به خودم هستند؛ آنها مرا درک میکنند و به چشم یک مجرم من را نگاه نمیکنند.
او میافزاید: پس از مدتی بهبودی، راهنما یعنی کسی که به من در امر بهبودی کمک میکند، مرا تشویق کرد که متناسب با توانایی و علاقهام وارد شلوغ فروش قهوه بشوم.
این آقا ادامه میدهد: هیچ چیزی ارزشمندتر از کمک درمانی یک معتاد به معتادی دیگر نیست، چرا که همه معتادان زخمخورده یک افعی هستند و بهتر از هر کسی یکدیگر را درک میکنند.
دسترسی راحت به مواد، بلای گرفتاری به دام اعتیاد
شاید بیاغراق بتوان گفت یکی از مؤثرترین علل مشکلات جوانان و حتی جامعه دسترسی راحت به مواد مخدر و تنوع آن است. انجمن معتادان گمنام تنها راه ترک کردن مواد مخدر نیست، اما راهی است تا فردی که نجات یافته، به همنوعان خود کمک کند و با این اقدام حال خودش نیز خوب شود.
گزارشگران: رزا اروند، امیرحسین چهاریاری
انتهای پیام//ر. ا